شفقنارسانه- اخبار و شایعات به سرعت و به آسانی در بسترهای مجازی منتشر میشوند. یک روز ممکن است واکنش یک بلاگر به یک شخصیت ادبی جنجالبرانگیز شود، روز دیگر خبری از یک بازیگر معروف در کانون توجه قرار بگیرد و روز بعد، اظهارنظر یک سلبریتی درباره سبک زندگیاش، سیلابی از نظرات و گفتگوها را به فضای مجازی هدایت کند. اما مرز بین شایعه و خبر کجاست؟ بیژن نفیسی روزنامه نگار پیشکسوت در این باره می گوید: ما نمیتوانیم فقط با فیلتر کردن اطلاعات جلوی شایعات را بگیریم. بلکه باید توانایی رسانههای رسمی را افزایش دهیم تا بتوانند به راحتی با مسئولین گفتگو کنند. این گفتگو باید شامل نظرات مختلف باشد تا مخاطب بتواند خود قضاوت کند.مخاطب با خواندن نظرات مخالف و موافق میتواند به نتیجهگیری دقیقتری برسد و بازار شایعه بسته شود.
بیژن نفیسی روزنامه نگار پیشکسوت درباره دلایل انتشار شایعه به شفقنا رسانه می گوید: شایعه تابع یک فرمول در ارتباطات است و این فرمول به اهمیت خبر و دیگر ابهام خبر مرتبط میشود. به عبارت دیگر، اگر این یک معادله باشد، شایعه برابر با اهمیت ضرب در ابهام است. هر کدام از این دو طرف اگر به صفر برسد، یعنی اگر اهمیت خبر صفر شود یا ابهام از بین برود، شایعه نیز از بین میرود. بنابراین، وقتی ما در دام شایعه میافتیم، به این دلیل است که این فرمول رعایت نمیشود. موضوعاتی که برای جامعه و افکار عمومی دارای اهمیت هستند، باید با کاهش ابهام، شایعه را از بین ببریم. ابهام چگونه از بین میرود؟ یکی از راهها این است که رسانههای رسمی به راحتی به مسئولین دسترسی داشته باشند.
او با انتقاد از عملکرد این روزهای روابط عمومی های در شفاف سازی موضوعات مهم می گوید: نقش روابط عمومیها در این زمینه چیست؟ هنگامی که یک مسئله پیش میآید، باید دستگاههای مرتبط پاسخگو باشند و بهترین راه این است که رسانهها بتوانند به مسئولین دسترسی داشته باشند و با آنها صحبت کنند. با این کار، ابهام را از بین میبریم و در نتیجه، اهمیت موضوع و افکار عمومی به خوبی مدیریت میشود و بازار شایعه تخته میشود. متاسفانه، در حال حاضر، ما با مشکلی جدی در این زمینه مواجه هستیم. برای دسترسی به مسئولین، به سادگی امکانپذیر نیست و این کار به راحتی انجام نمیشود.
او ادامه می دهد: خبرگزاریها و روزنامههای رسمی باید بتوانند در هر لحظه که نیاز دارند، با دفتر یک مسئول تماس بگیرند. در اینجا، نقش روابط عمومی بسیار حائز اهمیت است. متأسفانه، این نقش در سالهای اخیر کمرنگ شده است. مدیران روابط عمومی باید دارای سواد رسانهای و تخصص لازم باشند تا بتوانند ابهام را از بین ببرند یا به درستی توضیح دهند. با توضیحات روشن، رسانهها میتوانند بر افکار عمومی تأثیر بگذارند و جلوی شایعه را بگیرند.
این استاد روزنامه نگاری در پاسخ به این سوال که چرا برخی افراد به راحتی فریب اخبار جعلی یا محتوای احساسی را میخورند؟می گوید: این موضوع به تضاد ارزشها برمیگردد. تضاد ارزشها و برخورد آنها میتواند شرایط آرام جامعه را دگرگون کند. اخبار حوادث همیشه جزو اخبار پرخواننده هستند. روزنامهها در گذشته با داشتن صفحات حوادث، این اخبار را منتشر میکردند، زیرا مخاطبان احساس نزدیکی به این مسائل میکردند. امروزه، شبکههای اجتماعی این امکان را به مخاطبان میدهند که به راحتی به اخبار دسترسی پیدا کنند، اما ممکن است بسیاری از این اخبار از منابع رسمی نباشند و به صورت شایعه مطرح شوند. در اینجاست که رسانههای رسمی میتوانند نقش کلیدی داشته باشند. خبرگزاریها و صدا و سیما باید درگیر مسائل اصلی شوند و به جای مسائل حاشیهای، به موضوعات مهم بپردازند.
نفیسی با اشاره به رسالت حرفه ای خبرنگاران می گوید: اگر رسانههای رسمی نتوانند به درستی وارد این عرصه شوند و با مسئولین گفتگو کنند، مشکلاتی ایجاد میشود. ما نمیتوانیم فقط با فیلتر کردن اطلاعات جلوی شایعات را بگیریم. بلکه باید توانایی رسانههای رسمی را افزایش دهیم تا بتوانند به راحتی با مسئولین گفتگو کنند. این گفتگو باید شامل نظرات مختلف باشد تا مخاطب بتواند خود قضاوت کند.مخاطب با خواندن نظرات مخالف و موافق میتواند به نتیجهگیری دقیقتری برسد و بازار شایعه بسته شود.
او با اشاره به اهمیت سواد رسانه ای می گوید: متأسفانه، به دلیل کمبود سواد رسانهای در ارکان مختلف، ما نمیتوانیم به درستی این مسائل را درک کنیم. یکی از مهمترین ارکان حکومتی در هر کشور، رسانهها هستند. رسانهها میتوانند نقش بسیار کلیدی در بینالمللی شدن یک کشور ایفا کنند. به عنوان مثال، کشور کوچکی مانند قطر با رسانه قوی الجزیره توانسته است در سطح بینالمللی تأثیرگذار باشد. اما رسانه ما نتوانسته این نقش را به خوبی ایفا کند.در نهایت، رسانههای ما باید بتوانند به عنوان منابع معتبر شناخته شوند تا دیگران به آنها استناد کنند. ما این خلا را داریم و باید به این موضوع توجه کنیم. ممکن است تعداد روزنامههای ما بیشتر از روزنامههای اروپایی باشد، اما نکته کلیدی، عمق نفوذ و تأثیرگذاری آنهاست. رسانهها باید بتوانند به اطلاعات دسترسی پیدا کنند و به عنوان منابع معتبر شناخته شوند تا بتوان به آنها استناد شود. به عنوان مثال، بسیاری از اخبار منطقه ما توسط خبرگزاریهای بینالمللی به خبرگزاری الجزیره ارجاع میشود. در حالی که ما نیز باید به این جایگاه دست یابیم تا رسانههای ما به عنوان مراجع معتبر شناخته شوند و از آنها نقل قول شود.
