شفقنا رسانه_ صفحه یک روزنامهها به عنوان ویترین در مقابل چشم خواننده است به همین جهت انتخاب تیتر، عکس و مطالب فرعی در این صفحه اهمیت زیادی دارد تا خواننده را به داخل متن بکشاند و همراه خود کند. در این گزارش سعی کردیم با نگاهی به روزنامههای امروز، آنهایی که دارای مطالب خوب و مخاطب محور و یا محل نقد و بحث هستند، مورد بررسی قرار دهد.
به گزارش شفقنا رسانه، «مکران جانشین تهران؟» تیتر روزنامه اعتماد است که در گفتگویی به بررسی ابعاد و زوایای بحث انتقال پایتخت پرداخت و نوشت: « یکی از کلیدواژههای مستمر رییسجمهور در ایام انتخابات و دوران پس از تشکیل کابینه، تحقق عدالت و رفع تبعیض است. پزشکیان بارها اشاره کرده که تلاش خواهد کرد زمینه توزیع عادلانه امکانات و ظرفیتهای کشور را فراهم سازد. مسیرهای مختلفی برای این رفع تبعیض میتوان متصور شد، اما شاید هیچ کدام از آنها به اندازه تمرکززدایی از پایتخت و توزیع ثروتهای رسوب کرده در تهران به سایر نقاط کشورمان نباشد. براساس آمارهای رسمی حدود ۴۰درصد GDP کشور در تهران متمرکز شده است و ثروتی که زمینه تمرکز فزاینده در تهران و بروز مشکلاتی چون بیآبی، ترافیک شدید، ناهنجاریهای اجتماعی، فقر گسترده و… در پایتخت را ایجاد کرده است. ۱۰ مهر ماه بود که پزشکیان بار دیگر تاکید کرد که انتقال پایتخت به دلیل ناترازیهای فزایندهای که در این منطقه وجود دارد یک انتخاب نیست بلکه یک اجبار است. پس از صحبتهای پزشکیان بسیاری از تحلیلگران تلاش کردند تفسیری از اظهارات رییسجمهور در مورد این مساله مهم ارایه کنند.
سعید شریعتی یکی از تحلیلگرانی است که نسبت به این موضوع واکنش نشان داده و تلاش کرده تصویری از ابعاد مختلف بحث ارایه کند. او با اشاره به اینکه پزشکیان درد را به درستی شناسایی کرده و در ادامه از تحلیلگران خواسته تا برای این درد و بیماری، راهبرد و نسخه مناسبی ارایه کنند. شریعتی با اشاره به اینکه مشکل تهران، رسوب ۴۰درصد از تولید ناخالص داخلی و تمرکز حدود نیمی از کل ثروت کشور در این منطقه است، توزیع عادلانه این ثروت را مهمترین راهکار برای مقابله با مشکل تهران ارزیابی میکند.»
«خیریهها هم به آنها پشت کردند» تیتر روزنامه شرق است که در گزارشی میدانی از وضعیت کودکان بیمار و زنان باردار افغانستانی پرداخت که در مراکز درمانی ایران پذیرفته نمیشوند. این روزنامه نوشت:« کودکان بسیاری در چند ماه گذشته به دلیل کاهش حمایتهای درمانی از مهاجران، روند درمانشان متوقف شده که همین موضوع برای بسیاری با خطر مرگ همراه است. از کودکانی که به دلیل ملیتشان در برخی مراکز درمان پذیرش نمیشوند تا خردسالان درگیر سرطان که به اجبار از پوشش برخی خیریهها بیرون آمدهاند و حالا به دلیل هزینههای بالا، امکان ادامه درمان را از دست دادهاند. همچنین زنان بارداری که با وجود نزدیکشدن به زمان زایمان، هیچ بیمارستان دولتی آنها را پذیرش نمیکند که همین باعث افزایش زایمان در منزل شده است و خطر جانی برای مادران و نوزادان را به همراه دارد. همه اینها یک دلیل دارد؛ آنها مدارک کافی ندارند و برای همین از درمان محروم میشوند. در صورتی که طبق کنوانسیون حقوق کودک و حتی اصل ۲۹ قانون اساسی، درمان حقی همگانی است. با این حال، شرایط گاهی از این هم فراتر میرود و طبق گفتههای فعالان مدنی، برخی بیمارستانها به شکل قاطع اعلام میکنند که کودک افغانستانی را برای جراحی پذیرش نمیکنند و مراکز درمانی دیگری هم هستند که حتی حراست اجازه ورود کودک افغانستانی به داخل مجموعه را نداده است. طی یک سال گذشته و تشدید موج اخراج افغانستانیها، فعالیت بسیاری از نهادهای مدنی که در حوزه درمان کودکان با بیمارستان و مراکز درمان ارتباط داشتند، با محدودیتهایی روبهرو شده است. حتی برخی از آنها به شکل مستقیم و غیرمستقیم حمایت از بیماران افغانستانی را کاهش دادهاند.»

