شفقنا رسانه_ سال هاست که از تاثیرات اجتماع اربعین بر ابعاد فرهنگی و دینی، ملی، ارتباطات میان فردی گفته می شود. اما یکی از نمودهای مهم این حرکت بزرگ، بُعد رسانه ای آن است. اما برای بهره بردن درست از وجوه رسانه ای اجتماع اربعین باید چه مواردی رعایت شود؟ آیا می توان از این مسیر و پتانسیل های آن به عنوان یک رسانه بهره گرفت؟ آیتالله سید عباس حسینی قائم مقامی، استاد حوزه و دانشگاه معتقد است: تلقی رسانه ای از اربعین به ما بیش و پیش از هر چیزی این نکته را می آموزد که صرف ارائه و انتشار هر اطلاعاتی توسط یک رسانه اهمیتی ندارد. بلکه رسانه -در هر شکلی که هست-وقتی کارش ارزشمند است که بتواند آگاهی های روشنگر را به مخاطب ارائه کند. آگاهی و اطلاعاتی که بتواند قدرت نقد و تفکر را برانگیزد تا مخاطب فریفته و مغلوب هر اطلاعاتی قرار نگیرد و باید بتواند از میان انبوهی از اطلاعات و پیام و گزاره ها، اطلاعات درست را انتخاب کند و مبتلا به جهالت نشود.
قایم مقامی با اشاره به عناصر مهم در یک رسانه و ارتباط آن با پیام های دینی به شفقنا رسانه می گوید: بی تردید تلقی «اربعین به مثابه یک رسانه»، تناسب کاملی با فلسفه و ماهیت آن دارد. هر رسانه از دو عنصر«توزیع، ارائه و انتشار»، و عنصر«مضمون و محتوا»تشکیل شده است. عنصر اول همان تعریف هدفمندی است که در قرآن با عنوان بلاغ و ابلاغ به آن اشاره شده ، آن هم با صفت “مبین” به معنای روشن و روشنگر. حال زمانیکه توزیع و انتشار با صفت مبین همراه می شود، معنای توزیع و انتشار با روشنگری همراه می شود.
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اهمیت ارائه پیام در رسانه بیان می کند: بنابراین از نظر قرآن هر پیامی که می خواهد برای مخاطب ارسال شود، باید با روشنگری و ابهام زدایی کامل همراه باشد. اما نکته مهم تر، عنصر دوم است ، یعنی پیامی که مضمون و محتوا ابلاغ را تشکیل می دهد. مشخصا هر پیامی ارزش انتشار و ابلاغ را ندارد. یا به میزان اهمیت و منزلت محتوا، ابلاغ، ضرورت و اهمیت پیدا می کند. بنابراین صرف ارائه اطلاعات و توزیع آن نمی تواند بیانگر و معیار اهمیت و ارزش ابلاغ پیام در رسانه باشد. حال در تلقی رسانه از اربعین ، باید دید چه محتوایی از این رسانه ابلاغ و ارایه می گردد ؟
او ادامه می دهد؛ زیارت شریف اربعین به نیکی و به وضوح به این پرسش پاسخ می دهد که آن محتوای عاشورایی که باید در فرایندهای اربعینی مورد ابلاغ و توزیع و انتشار قرار بگیرد چه چیزی هست؟ در فرازی از دعای شریف اربعین می خوانیم که《وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَهِ ، وَحَیْرَهِ الضَّلالَهِ》به این معنا که ابی عبدالله الحسین جان مایه خود را فدا کرد تا انسان ها را از جهالت سرگردانی گمراهی، رهایی ببخشد. در واقع فلسفه وجودی واقعه کربلا رفع جهالت هست. جهالت غیر از جهل است. جهل در برابر دانش و آگاهی و علم قرار دارد. کسی که فاقد آگاهی از یک موضوع باشد، جاهل و ناآگاه هست. اما جهالت که از واژه های برساخته قرآن کریم است، بسیار فراتر و متفاوت تر از جهل است. هر کسی که فاقد اطلاعات باشد، لزوما جهالت بر او صدق نمی کند. جهالت وقتی رخ می دهد که انسان از نقد اطلاعات و آگاهی هایی که در اختیار دارد، محروم بماند. لذا جهل یک فرآیند انتخابی نیست چون ندانستن چیزی به خودی خود برآمده از اراده نیست. اما جهالت یک فرآیند اختیاری و انتخابگری است. بنابراین باید عنصر اصلی جهالت شناخته شود و در ابلاغی که توسط رسانه ای که صورت می گیرد، محتوا باید ناظر بر جهالت زدایی باشد.
این استاد دانشگاه با اشاره به ویژگی اطلاعات مبنی بر جهالت زدایی می گوید: حال باید دید چه نوع آگاهی هایی برانگیزاننده قدرت و توان داوری در انسان و برانگیزاننده عقل نقاد در انسان است. آگاهی های معیار و اطلاعاتی که مشتمل بر معیارهای داوری باشند و قدرت نقد، انتخاب و داوری را در مخاطب تقویت کنند، اطلاعات و اگاهی های هستند که می توانند به رفع جهالت کمک کنند.
این کارشناس مذهبی با اشاره به ویژگی های یک رسانه روشنگر و معنای اربعین به مثابه یک رسانه، بیان می کند: تلقی رسانه ای از اربعین، به ما بیش و پیش از هر چیزی این نکته را می آموزد که صرف ارائه و انتشار هر اطلاعاتی توسط یک رسانه اهمیتی ندارد. بلکه رسانه -در هر شکلی که هست-وقتی کارش ارزشمند است که بتواند آگاهی های روشنگر را به مخاطب ارائه کند. آگاهی و اطلاعاتی که بتواند قدرت نقد و تفکر را برانگیزد تا مخاطب فریفته و مغلوب هر اطلاعاتی قرار نگیرد و باید بتواند از میان انبوهی از اطلاعات و پیام و گزاره ها، اطلاعات درست را انتخاب کند و مبتلا به جهالت نشود.
قائم مقامی ادامه می دهد: یک رسانه می تواند هم در خدمت جهالت باشد و در مقابل یک رسانه دیگر هم می تواند در خدمت روشنگری و خردورزی برای مخاطب خود باشد و این بستگی به نوع پیامی دارد که برای مخاطب خود در نظر گرفته است. از همینجا می توان یک معیاری به دست آوریم که درباره پدیده های دینی و به صورت خاص موضوعات عاشورایی از جمله راهپیمایی اربعین، اظهار نظر کنیم.
قائم مقامی با توضیح درباره پتانسیل و ظرفیت های راهپیمائی اربعین می گوید: به نظر می رسد هر آنچه در ذیل نام امام حسین علیه السلام و عاشورا و اربعین قرار می گیرد، باید از ویژگی جهالت زدایی، تفکر برانگیزی و عنصر خردورزی و روشنگری- که در متن زیارت اربعین آمده-، برخوردار باشد وگرنه نمی توان آن را عاشورایی و حسینی دانست. به لطف خداوند راهپیمایی اربعین در سیره عالمان دینی و انبوهی از مؤمنان شکل گرفته که به صورت آشکاری واجد این عناصر روشنگر و عناصری که برآمده از محتوای اصل عاشورا و واقعه کربلاست، مشتمل بر چنین عنصری است.
او ادامه می دهد: البته یک قاعده کلی هم وجود دارد که هر پدیده ای که از شمول حداکثری برخوردار باشد و بتواند همگرایی بیشتری میان انسان ها و طبقات مختلف جامعه ایجاد کند در عین حال که ماهیت انسانی دارد، پدیده توحیدی بشمار می آید. در راهپیمایی اربعین قطعا در اصل این پدیده به صورت آشکارا این ویژگی شمول گرایی را مشاهده می کنیم. این راهپیمایی در عظمت و توان توحیدی و انسانی خودش همه دسته بندی های قومی نژادی، زبانی، فرهنگی، سیاسی و مذهبی را تحتالشعاع قرار داده است. و پدیده ای که چنین ویژگی و ظرفیتی را دارد، یک پدیده توحیدی است و این همان خصوصیتی است که در ذات خود عاشورا و در ذات خود ابی عبدالله الحسین سلام الله علیه نهفته است.
این استاد حوزه علمیه در جمع بندی صحبت های خود درباره تبعات حواشی آسیب زا نسبت به پدیده های دینی اشاره می کند و می گوید: نباید بگذاریم با شکل گیری حواشی و بهره برداری و تفسیرهای خاص یک چنین پدیده باعظمت که از شمول پذیری و حداکثری برخوردار است، به ضد خود تبدیل شود. حال سوال این است که چگونه یک پدیده مثل اربعین و راهپیمایی عظیم اربعین تبدیل به ضد خود می شود؟ وقتی از حالت یک امر شمول پذیر انسانی و امر عام دینی تبدیل به قالب یک عمل فرقه ای که فاقد زبان و منطق انسانی و معطوف بر منطق های درونی است، در نظر مخاطبان و جهانیان جلوه کند.
قائم مقامی ادامه می دهد: اصولا این نکته را بارها گفته ام که بزرگترین آسیب پدیده های دینی، خصوصا آن پدیده هایی که از ویژگی رسانه ای برخوردارند، همین آلودگی آنها به حواشی و مسائلی است که آنها را از حد یک امر عام بین الاذهانی و امر شمول پذیر انسانی، توحیدی و دینی در حد یک رفتار خاص حداقلی، مبهم و غیر قابل فهم فرقه ای تقلیل و تنزل دهد. این بزرگترین آسیبی است که درباره همه پدیده های دینی به عنوان یک تهدید جدی تلقی می شود.
این استاد دانشگاه برای حفظ عظمت و اهداف روشنگری اربعین به مثابه رسانه می گوید: از میان پدیده های دینی، آن پدیده هایی مثل راهپیمایی بزرگ اربعین که جنبه رسانه ای هم دارند، اگر مبتلا به آسیبی شوند، آسیب آنها خطرناک تر و آثار تخریبی شان بیشتر است. چرا که علاوه بر اینکه می توانند تبدیل به یک عمل فرقه ای شوند و از ماهیت اصلی خود دور شوند و یک امر دینی و امر عام انسانی و توحیدی را به یک امر فرقه ای تبدیل نماید، نیز می توانند به ترویج و تعمیق فرایند فرقه شده گی دین دامن بزنند. چرا که به خاطر خاصیت رسانه ای و ارتباطی که با مخاطب برقرار می کنند و آن ماهیت توزیعی و انتشاری که دارد طبیعی است که به ترویج و توسعه فرقه گرایی هم می انجامد و متاسفانه می توانند زمینه های داوری های نادرست و تلقی ها و تفسیرهای نادرست از اصل دین و اصل پدیده های دینی و اصل پیام دین را فراهم سازند.
او هشدار می دهد: نباید بگذاریم یک چنین قابلیت بزرگی دچار آسیب های حاشیه ای شود و باید این ظرفیت عمیق و فراگیر را بشناسیم و به این ظرفیت توسعه ببخشیم و بدانیم هر جا که دین به صورت فرقه ای عرضه شد و هر جا یک رفتار دینی به صورت رفتار فرقه ای درآمد در مقابل آن، یک فرآیند وسیع دین زدایی و دین گریزی شکل خواهد گرفت.
حسینی قایم مقامی می گوید: گرچه در عمل و رفتار فرقه ای می پنداریم که در حال ارایه و ترویج یک عمل دینی هستیم و خدمت دینی می کنیم، اما این عمل ما به دلیل ماهیت فرقه ای که دارد وقتی در نسبت و در ارتباط با مخاطب قرار می گیرد، پیامی که به او منتقل می کند، نتیجه آن یک داوری نادرست و تلقی و تفسیر نابه حق و غیر منطبق با ذات دین خواهد بود. به همین خاطر راهپیمایی عظیم اربعین در ذات خود بالاترین ظرفیت یک رسانه بزرگ انسانی را برخوردار است و می تواند از شمول پذیرترین شعائر دینی بشمار آید ، اما در عین حال هر چیزی که ارزش و اهمیتش بیشتر باشد و ظرفیت بالایی داشته باشد، طبیعتا تهدید و آسیب های بیشتری برای آن کمین کرده اند و لذا نیازمند دقت در آسیب شناسی بیشتر است.