شفقنا رسانه– انتخاب اعضای یک تحریریه بر مبنای اصول حرفه ای یک اصل مهم است که مدیران یک رسانه باید به آن توجه ویژه ای داشته باشند. با توجه به اینکه سردبیران نقش مستقیمی در اقتصاد یک رسانه و جذب مخاطب و اثرگذاری رسانه دارند، مکانیسم انتخاب و تغییر سردبیران باید مبتنی بر اصول و ویژگی های حرفه ای باشد. اما مهم ترین ویژگی های انتخاب یک سردبیر چیست؟ رضا غبیشاوی مدرس روزنامه نگاری با اشاره به نقش اثر گذار سردبیر بیان می کند: آنکه به رسانه هویت می بخشد، سردبیر است. هویت رسانه به صورت ناخوداگاه امتداد هویت روزنامه نگاران آن و در راس آنها، سردبیر است. سردبیر، مدیر محتوایی رسانه است. سردبیر در مدیریت محتوایی رسانه ای از استقلال کامل حرفه ای برخوردار است. یعنی نباید تحت تاثیر دستورات یا بایدها و نبایدهای دیگر طرف ها از جمله مدیران رسانه یا سازمان های بالادستی باشد. البته احکام قانونی از این محدودیت، مستثنی هستند.
غبیشاوی با اشاره به نقش سردبیر و تاثیرات او در هر تحریریه ای به شفقنا رسانه می گوید: سردبیر در رسانه جایگاه کلیدی دارد. رسانه طعم خود را از سردبیر دریافت می کند . آنکه به رسانه هویت می بخشد، سردبیر است. هویت رسانه به صورت ناخوداگاه امتداد هویت روزنامه نگاران آن و در راس آنها، سردبیر است. سردبیر، مدیر محتوایی رسانه است. سردبیر در مدیریت محتوایی رسانه ای از استقلال کامل حرفه ای برخوردار است. یعنی نباید تحت تاثیر دستورات یا بایدها و نبایدهای دیگر طرف ها از جمله مدیران رسانه یا سازمان های بالادستی باشد. البته احکام قانونی از این محدودیت، مستثنی هستند.
پاسخگو بودن سردبیر در برابر محتوای رسانه
او با اشاره به مسیولیت های مهم سردبیران ادامه می دهد: در مقابل، سردبیر، در برابر محتوای رسانه مسوولیت دارد و پاسخگوست. فراتر از دادگاه، او در برابر مخاطبان و افکارعمومی درباره محتوای رسانه خود پاسخگو و مسوول است.اعتبار و جایگاه رسانه با اعتبار و جایگاه سردبیر آن ارتباط دارد.
این مدرس روزنامه نگاری با اشاره به وضعیت انتصاب و برکناری سردبیران در رسانه های داخلی ایران می گوید: تغییر سردبیران در ایران تابعی از وضعیت کنونی و پراشکال رسانه ها و روزنامه نگاری ایران است. از جمله اینکه انتصاب و برکناری سردبیران در رسانه های زیرمجموعه سازمان های حاکمیتی، دولتی و عمومی، با تغییرات در سازمان بالادستی ارتباط مستقیم دارد. این اتفاق اصلا خوب نیست و نشانه ای از آسیب بزرگ است. نباید با تغییر رئیس نهاد و سازمان، سردبیر رسانه زیرمجموعه تغییر کند. چرا که رسانه و سردبیرش از استقلال برخوردارند و از نشانه های این استقلال، عدم تاثیرپذیری از تغییرات در نهادهای بالادستی است. رسانه، وزارت خارجه نیست که با تغییر رئیس جمهور، شخص وزیر و جهت گیری وزارتخانه تغییر کند. وزارت خارجه یک کشور می تواند امروز از برجام دفاع کند و فردا با تغییر رئیس جمهور، علیه برجام باشد، اما یک رسانه نمی تواند شاهد چنین چرخشی باشد.
غبیشاوی ادامه می دهد: سردبیر مسوول محتوایی رسانه ای است و قطعا انتصاب و برکناری او با تصمیم مدیرمسوول است. اما این موضوع هم با ضوابط و چهارچوب هایی همراه است. به عنوان مثال دلایل متعددی را برای برکناری یا تغییر مدیر رسانه می توان برشمرد. از جمله اختلاف نظر میان مدیرمسوول و سردبیر یا شکست و ناتوانی سردبیر در تحقق برنامه از پیش تعیین شده و اهداف رسانه. اما اینکه تغییر سردبیران به دلیل تغییر رئیس سازمان بالادستی باشد، این اتفاق نه حرفه ای و نه اخلاقی است. حرفه ای نیست زیرا رسانه مستقل است و به تبع آن، سردبیر روزنامه و نیروهای زیرمجموعه وی یعنی خبرنگاران و دبیران و روزنامه نگاران هم از استقلال حرفه ای برخوردار هستند.
سردبیر تنها در برابر دادگاه و احکام دادگاه تسلیم است
این فعال رسانه ای با اشاره به چگونگی استقلال حرفه ای یک سردبیر بیان می کند: این استقلال حرفه ای سردبیر به این معنی است که سردبیر درباره محتوای رسانه ای تنها به اصول حرفه ای، اخلاقی و چارچوب های قانونی متعهد و وفادار است و نباید به دیگر تبعیت ها یا وابستگی ها یا پیروی ها تعهدی داشته باشد. سردبیر نسبت به باید و نبایدهای دیگر هیچ تعهدی ندارد و تنها در برابر دادگاه و احکام دادگاه تسلیم است.
او ادامه می دهد: حتی مدیرمسوول و صاحب امتیاز رسانه نمی توانند در کار محتوایی سردبیر، دخالتی داشته باشند با اینکه معمولا در دادگاه ها، شخص مدیرمسوول از طرف رسانه پاسخگوست و در دادگاه حاضر می شود. با این حال رویه ای در مطبوعات حرفه ای ایران وجود دارد که براساس آن، مدیرمسوول حق ندارد دستور انتشار مطلبی را بدهد اما می تواند از سردبیر درخواست حذف مطلبی را داشته باشد. البته این موضوع به نوع رابطه و همکاری و هماهنگی دو طرف وجود دارد.
وجود یارانه ها و رسانه های رانتی؛ از عوامل تضعیف جایگاه سردبیران
غبیشاوی با توضیح درباره عوامل موثر در تضعیف جایگاه یک سردبیر می گوید: وجود یارانه های نقدی و غیرنقدی از یک سو و محدودیت های بسیار قانونی و غیرقانونی و سلیقه ای از سوی دیگر، عرصه را بر سردبیران کیفی تنگ کرده است. وجود یارانه های نقدی و غیرنقدی باعث شده تا انتشار شبه مطبوعات و فعالیت شبه رسانه هایی رونق بگیرد که هدف آنها اطلاع رسانی نیست، بلکه ابزار و روشی برای برخورداری از این یارانه ها هستند. یعنی این شبه رسانه ها و شبه مطبوعات قرار نیست مخاطب یا تیراژ داشته باشند، بلکه صاحبان آنها تلاش می کنند با استفاه از روش هایی، از کیک یارانه ها سهم ببرند.
این روزنامه نگار توضیح می دهد: این رسانه ها با وجود کیفیت ضعیف، اشتباهات متعدد حرفه ای و حقوقی و داشتن تیراژ اندک و مخاطب حداقلی، تعطیل نمی شوند بلکه به کار خود ادامه می دهند. از سوی دیگر با رسانه های رانتی روبه رو هستیم که به جای فعالیت رسانه ای حرفه ای، مشغول تبلیغ و فعالیت روابط عمومی برای سازمان بالادستی و مدیران سازمان خود هستند در نتیجه این شرایط، جایگاه سردبیری به شدت تضعیف می شود و موضوعیت خود را از دست می دهد. اصولا چه تفاوتی میان سردبیر خوب و بد و سردبیر قوی و ضعیف وجود دارد؟ معیار کجاست؟
عوامل موثر بر جسارت یک سردبیر چیست؟
غبیشاوی با انتقاد به هرآنچه که از قدرت یک سردبیر می کاهد، می گوید: همزمان محدودیت های گسترده و سلیقه ای و نادیده گرفتن حق اشتباه برای روزنامه نگاران و از جمله سردبیران باعث شده قدرت مانور از سردبیران گرفته شود و سردبیری محافظه کارانه و بدون تاثیرگذاری با تمرکز بر ادامه حیات نباتی و حداقلی رسانه، هدف گذاری شود. این روند شاید باعث ادامه حیات رسانه شود، اما بدون خلاقیت و ریسک و شجاعت سردبیری، روزنامه نگاری تاثیرگذار، مهم و جذاب نخواهیم داشت. با این همه، شاهد فعالیت سردبیران قوی و خلاق هستیم که با همه محدودیت ها و شرایط منفی فعلی، به کار قوی خود ادامه می دهند.
متاثر نشدن تغییر سردبیران همزمان با تغییر دولت در رسانه های دنیا
او با اشاره به اصول استاندارد در تعیین یک سردبیر در رسانه های دنیا می گوید: معمولا انتخاب سردبیر از سوی مدیر اجرایی یا هیات اجرایی رسانه انجام می شود. البته نحوه انتخاب و چارچوب های آن با سطح حرفه ای و جایگاه حقوقی، ارزشی، پیشینه و تاریخ رسانه در ارتباط است. معمولا هر چه رسانه حرفه ای تر، مستقل تر و تاثیرگذار تر باشد انتخاب سردبیر با معیارها و چارچوب های مشخص و حرفه ای و غیرسلیقه ای و قابل دفاع و قابل توضیح انجام می شود. اما باید به این نکته اشاره کرد که در رسانه های حرفه ای و همزمان زیرمجموعه دولت ها در کشورهای توسعه یافته به عنوان مثال «خبرگزاری فرانسه یا دویچه وله آلمان»، تغییر دولت ها یا وزیران منجر به تغییر مدیران اجرایی رسانه ها یا سردبیران نمی شود، بلکه این مجموعه های رسانه ای از استقلال حرفه ای خود برخوردارند و دلیلی برای تغییر آنها در شرایط عادی وجود ندارد.
او ادامه می دهد: رسانه، سردبیر و روزنامه نگاران تلاش می کنند به فعالیت حرفه ای اطلاع رسانی با رعایت معیارهایی چون بی طرفی و دوری از سوگیری و رعایت صحت، دقت و سرعت، فارغ از اینکه در راس دولت و وزارتخانه ها کدام حزب یا شخصیت و چهره سیاسی وجود دارد، به کار خود ادامه می دهند. البته قبل از آغاز کار نیز بر سر برنامه کاری یا نقشه راه و مجموعه اهداف و برنامه هایی برای آینده به توافق می رسند و ادامه کار یا تغییر سردبیر به میزان زیادی به این برنامه کاری مرتبط است. قدرت و ضعف سردبیر را علاوه بر کارکرد رسانه در مسیر حرفه ای، می توان از طریق تحقق این نقشه راه و اهداف و برنامه ها سنجید.
در رسانه های حرفه ای جهان معمولا اصل بر عدم تغییر سردبیر است
غبیشاوی با اشاره به اینکه تغییر مدام سردبیر یک امر معمول و رایج نیست، توضیح می دهد: در رسانه های حرفه ای جهان معمولا اصل بر عدم تغییر سردبیر است، مگر آنکه در مسیر فعالیت رسانه ضعف جدی بروز کند یا رسوایی و اشتباه بزرگی در کار رسانه باشد یا شخص سردبیر تمایلی به ادامه کار نداشته باشد، یا سردبیر و مدیر یا هیات مدیره یا شورای اجرایی رسانه با اختلاف جدی روبه رو شوند، اما تغییرات مستمر سردبیر، روال نیست.
این مدرس روزنامه نگاری با توضیح درباره نقش سردبیران در توسعه و موفقیت یک رسانه می گوید: باید میان سردبیر و موفقیت رسانه ارتباط مستقیم وجود داشته باشد و معیار و ویژگی های این موفقیت تعریف شود. به عنوان مثال اطلاع رسانی تاثیرگذار، کسب اعتماد مخاطبان، سودآوری اقتصادی یا بازگشت سرمایه در چارچوب حفظ کیفیت محتوایی رسانه، اجرای اهداف و برنامه از پیش تعیین شده، تاثیرگذاری رسانه یا …می تواند به عنوان اهداف یک رسانه تعیین شود. رسانه ای که سردبیر مرتب در حال تغییر است، قطعا نمی تواند رسانه موفقی باشد.
او بیان می کند: اگر سردبیری در رسانه ای تغییر نمی کند و برای سال های طولانی در این سمت است یا رسانه موفق است و نیازی به تغییر سردبیر نیست یا رسانه ارتباطی با مخاطب ندارد و صرف فعالیت، یک هدف است که محقق شده و نیازی به سردبیری واقعی ندارد.