شفقنا رسانه– همایش ملی مجازی «پاندمی کرونا و پدافند غیرعامل» توسط دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال و با همکاری سازمان پدافند غیرعامل کشور برگزار شد.
به گزارش شفقنا رسانه، رضا اسدی احمد آباد، دانشجوی دکتری مدیریت رسانه در همایش ملی مجازی «پاندمی کرونا و پدافند غیرعامل» به ارائه مقاله «استراتژی های رسانه ای ایران در پساکرونا» که با همکاری دکتر اکبر نصراللهی، رئیس دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه صورت گرفته، پرداخت. او با بیان اینکه پساکرونا واقعیتی اجتناب ناپذیر است، گفت: پساکرونا زمانی شروع می شود که از مرحله مواجهه با کرونا عبور کرده باشیم ولی به این معنی نیست که این بحران تا تاریخ مشخصی تمام می شود و پس از آن زندگی به حالت عادی خود باز می گردد. بلکه منظور این ست که از این پس دوران هم زیستی با کرونا را خواهیم داشت که لازم است تا این نوع زندگی کردن را یاد بگیریم، همچنان که زندگی کردن با ویروس آنفولانزا یا سارس را یاد گرفتیم.
او ادامه داد: بحران کرونا همچون خیلی از بحران های گذشته از جامعه رخت برخواهد بست ولی رد پای آن شاید برای سالیان متمادی در جوامع باقی بماند ولی فرصت ها و تهدیدهای آن در جامعه باقی خواهد ماند.
اسدی احمد آباد به تهدیدهای دوران کرونا اشاره و عنوان کرد: از جمله تهدیداتی که در دوران پساکرونا با آنها مواجه خواهیم بود عبارتند از فقر و نابرابری اقتصادی، رکود اقتصادی، افزایش بیکاری نیروهای کار ساده، تعطیلی مشاغل مبتنی بر اقتصاد سنتی، مشکلات روحی و روانی و… .
او در بیان فرصت های دوران کرونا گفت: از جمله فرصت هایی که در دوران پساکرونا با آنها مواجه خواهیم بود عبارتند از فرصت سرمایه گذاری ویژه در گسترش، توسعه و بکارگیری علم، فناوری و نوآوری، رشد و شکوفایی اقتصاد مبتنی بر دیجیتال، فراهم شدن فرصت های شغلی برای نیروهای کار ماهر، فراهم شدن شکوفایی و رشد بیش از پیش شرکت های دانش بنیان، نهادینه شدن سبک زندگی جدید، فراهم شدن امکان ایجاد همبستگی اجتماعی و امکان رشد و شکوفایی تکنولوژی های زیستی و پزشکی.
این دانشجوی دکتری مدیریت رسانه تاکید کرد: جامعه ای در دوران پساکرونا موفق خواهد بود که بتواند با بکارگیری تمامی ظرفیت های خود و اتخاذ تصمیمات صحیح و انتخاب سیاست های مناسب، شرایط و امکانات لازم را جهت جلوگیری از فرصت سوزی و استفاده بهینه از فرصت های موجود و همچنین مواجهه با تهدیدات با رویکرد تبدیل تهدید به فرصت معطوف نماید. اگر نهادهای اجتماعی و دستگاه های اجرائی از هم اکنون خودشان را برای این امر آماده نکنند فرصت ها از دست خواهند رفت و تهدیدات، جامعه را دچار چالش جدی خواهد کرد.
او گفت: بر همگان مسلم است که موتور محرکه چنین جامعه ای با مطالبه گری، اطلاع رسانی و آگاهی بخشی رسانه ها روشن می شود و این امر زمانی محقق می یابد که رسانه های ما استراتژی مناسب و منطبق با شرایط جامعه را در دوره پساکرونا اتخاذ نماید.
اسدی احمد آباد ضمن بیان اینکه برای اتخاذ استراتژی مناسب، رسانه ها باید اول اهداف خودشان را برای این دوره مشخص کنند به عمده اهداف رسانه برای این دوره اشاره کرد و گفت: هدف اول هدایت جامعه و دستگاه های اجرائی و نهاد های اجتماعی استفاده حداکثری از فرصت های موجود در راستای شکوفایی و اعتلای همه جانبه کشور است و بعد از آن هدایت افکار عمومی و دستگاه های متولی مدیریت بحران به مواجهه با تهدیدات با رویکرد کاهش تهدیدات و تبدیل آنها به فرصت اهمیت می یابد.
این دانشجوی دکتری مدیریت رسانه در ادامه به بیان انواع راهبردهای رسانه ها در بحران پرداخت و گفت: رسانه ها به مقوله بحران از دو زاویه نگاه می کنند برخی آن را تهدید و برخی فرصت تلقی می کنند. شیوه اقدام عملی رسانه ها در نوع برخورد با مقوله بحران تحت تاثیر این دو رویکرد خواهد بود. با توجه به نوع نگرش به بحران و میزان انطباق با اوضاع بحران رسانه ها می توانند چهار راهبرد عملی را اتخاذ کنند که عبارتند از راهبرد انفعالی، راهبرد واکنشی، راهبرد فعال و راهبرد فوق فعال.
اسدی احمد آباد در بیان ویژگی های راهبرد انفعالی گفت: نگرش منفی و تهدید آمیز به بحران وجود دارد، رسانه با بی توجهی به بحران سعی در انکار و بی اهمیت جلوه دادن آن دارد، رسانه ها یا بحران را پوشش خبری نمی دهند و یا آن را پوشش حداقلی می دهند علاوه بر آن هیچگونه برنامه ریزی و آمادگی قبلی برای مواجه با بحران ندارند.
او در ادامه به بیان ویژگی های راهبرد واکنشی پرداخت و گفت: در این راهبرد نگرش منفی و تهدید آمیز به بحران وجود دارد، واکنش به بحران از روی اضطرار است، پوشش رسانه ای بحران در صورت فشار افکار عمومی صورت می گیرد ، رسانه ها بالاجبار با بحران همراهی می کنند و انتشار اخبار بحران را بصورت گزینشی انجام می دهند.
اسدی احمد آباد در بیان ویژگی های راهبرد فعال هم گفت: در این راهبرد نگرش مثبت به بحران وجود دارد، رسانه ها در بحران حضور فعال دارند، پوشش حداکثری و متناسب با نیاز مخاطبان توسط رسانه صورت می گیرد، رسانه نه تنها خود را با بحران منطبق نمی کند بلکه بحران را با خود همراه می کند و با برنامه ریزی و آمادگی قبلی به استقبال بحران می رود.
این دانشجوی دکتری مدیریت رسانه در ادامه ویژگی های راهبرد فوق فعال را اینگونه معرفی کرد: نگرش فرصت طلبانه به بحران وجود دارد، رسانه به دنبال کشف فرصت های جدید برای جذب مخاطبان و اعتبارزائی است، تجربه اندوزی از بحران و استفاده از آن را در موقعیت های مشابه در دستور کار قرار می دهد، با برنامه ریزی و آمادگی قبلی به مواجه با بحران می رود و در همه مراحل بحران به دنبال استفاده از آن است و آمادگی استفاده حداکثری از بحران را در ساختار خود ایجاد می کند.
اسدی احمد آباد ضمن تاکید بر اینکه رسانه ها برای اتخاذ استراتژی صحیح در بحران پساکرونا لازم است تا عملکرد و راهبرد خودشان را در بحران کرونا مورد نقد و بررسی قرار بدهند، گفت: عملکرد رسانه ها در موضوع بحران کرونا را می توان به چند مقطع تقسیم کرد که از جمله آن می توان به پیش از شیوع ویروس کرونا، چند روز اول شیوع ویروس کرونا، حین شیوع ویروس کرونا و فراگیر شدن ویروس کرونا اشاره نمود و پس از مدتی شاهد مقطعی به نام پساکرونا خواهیم بود.
او ادامه داد: عملکرد رسانه ها در پیش از شیوع ویروس کرونا همراه با تاخیر بود و متاسفانه آموزش های لازم به مردم داده نشد و شاهد اطلاع رسانی لازم نبودیم تا مردم نسبت به این موضوع حساس شوند که البته این عملکرد رسانه ها به عملکرد نظام سیاسی، دولت و متولیان بحران مربوط می شد و رسانه ها راهبرد انفعالی و واکنشی را در پیش گرفتند. متاسفانه در این دوره شاهد اعتماد زدایی و فرصت سوزی رسانه ها بودیم.
اسدی احمد آباد خاطرنشان کرد: از هفته اول تا ۱۵ اسفند ماه شاهد کوچک نمایی و عادی سازی بحران ویروس کرونا بودیم همین موضوع باعث شد تا فرصت مقابله با ویروس کرونا از کشور گرفته شود. از ۱۵ اسفند ماه سال ۹۸ دولت بطور کامل وارد میدان شد و رسانه ها هم با تمام قوا وارد کار شدند. در این مقطع شاهد فعالیت های کمی و کیفی قابل قبولی از سوی رسانه ها بودیم. اما خوشبختانه فضای مجازی در تمامی مراحل مطالبه گری های مناسبی از نیاز های مردم انجام و در کنار آن بسته های آموزشی مناسبی را منتشر کرد و همین امر حساسیت مسئولان ومردم را نسبت به بحران ایجاد کرد. حال اگر رسانه ها برای ایام پساکرونا استراتژی مناسب داشته باشند می توانند مرجعیت آسیب دیده خود را ترمیم و احیا کنند.
این دانشجوی دکتری مدیریت رسانه تاکید کرد: رسانهها برای دستیابی به اهداف مذکور باید ضمن خودداری از راهبرد انفعالی و واکنشی اقدام به انتحاب استراتژی فعال و فوق فعال برای خود نمایند تا اولاً جایگاه خود را به عنوان مرجعیت خبری در دوره پساکرونا تثبیت کنند ثانیاّ از هم اکنون مطالعات و پیشبینی لازم در رابطه با موقعیت و ماموریتهای بخشهای اجرائی مختلف کشور را در سطوح بینالمللی، ملی و محلی داشته باشند تا برتوانند سناریوها و راهکارهای لازم را با بهرهگیری از کارشناسان و متخصصین امر برای دوره پساکرونا ترسیم و آن را به بدنه جامعه انتقال بدهند ثالثاّ با اتخاذ این راهبرد بخشهای مختلف دولتی و غیر دولتی را جهت ایجاد آمادگی برای دوره پساکرونا مورد خطاب و مطالبه قراردهند.
او گفت: رسانه ها باید برای اجرای استراتژی فعال یا فوق فعال، ساختار سازمانی خود را به گونهای تغییر دهند که با بودن رقبای خارجی بتوانند مخاطبین فعال، خلاق و پرسشگر را جذب کرده و جامعه را به سمت همبستگی ملی پیش ببرند و از ساختار سنتی و ناکارامدی دوری کنند زیرا محیط دوره پساکرونا عمدتا محیط مجازی خواهد بود و اجرای استراتژی مذکور در چنین محیطی مستلزم همراهی با این اکوسیستم، شناخت مفاهیم جدید، توسعه مهارت ها و کسب توانایی های جدید و بازنگری در رفتار است.
اسدی احمد آباد به بیان نتایج و پیامدهای مورد انتظار از راهبرد مناسب رسانه در پساکرونا پرداخت و گفت: هدایت افکار عمومی از طریق تبدیل شدن رسانه های داخلی مخصوصا رسانه ملی به عنوان مرجعیت خبری در دوره پساکرونا، آگاهی بخشی و اطلاع رسانی مناسب در شرایط فعلی کرونا با رویکرد جلب اعتماد عمومی برای دورهی پساکرونا، تولید اخبار امید بخش و داشتن رویکرد سلامت محور و امید آفرینی و ایجاد انگیزه، هدایت امکانات جامعه در جهت استفاده از فرصتها و کاهش تهدیدها از طریق پرسشگری و مطالبهگری، ذائقه سازی رسانه ای در مخاطبین با رویکرد همراهی آنان در دوران پساکرونا، پاسخگویی به «رژیم خبری» مخاطبین متناسب به ذائقه آنها، ایجاد همگرایی در دستگاه ها و نهادهای دولتی و خصوصی متولی مدیریت بحران پساکرونا در جهت نیل به اهداف، تسهیل گری در امر هماهنگی بین دستگاه ها و نهادهای متولی مدیریت بحران، ایجاد همبستگی ملی جهت گذر از بحران و تولید ظرفیت اجتماعی قدرتمند، انعکاس اقدامات صورت گرفته توسط متولیان هدایت بحران به جامعه، تسهیل تعامل مردم و رسانه جهت انعکاس مطالبات و پرسش های آن ها و پیگیری پاسخگویی مسئولین ذیربط و ایجاد فرصت های آموزشی برای کارشناسان و متخصصان با رویکرد تقویت سبک زندگی جدید و رعایت پروتکل های بهداشتی و همچنین کاهش آثار روحی و روانی مردم از جمله نتایج و پیامدهای مورد انتظار از راهبرد مناسب رسانه در پساکرونا هستند.
واکاوی تکنولوژی های دیجیتالی اطلاعات و ارتباطات در مدیریت رسانه ای کرونا
به گزارش شفقنا رسانه، صانع محمدابراهیم زاده، دانشجوی دکتری مدیریت رسانه دانشگاه تهران در ادامه به واکاوی تکنولوژی های دیجیتالی اطلاعات و ارتباطات در مدیریت رسانه ای کرونا پرداخت و گفت: رفتار کاربران رسانه ای و شبکه های اجتماعی و تمایل به استفاده از فناوری های اطلاعات و ارتباطات در یک سال اخیر دچار تغییرات اساسی شده است و بر اساس داده کاوی ها نسبت به قبل رشد فزآینده ایی داشته است.
او در ادامه توضیح داد: نتایج داده کاوی که در ابعاد وسیعی انجام شده است نشان می دهد؛ این تغییر نه تنها در فرصت فراغت افراد ناشی از کرونا می باشد، بلکه فناوری های در دسترس کاربران هم نقش به سزایی دارند. داده کاوی های انجام شده در دنیا در چهار رده سنی متولدین (۱۳۷۴-۱۳۸۸)،(۱۳۵۸-۱۳۶۸)،(۱۳۳۸-۱۳۵۸) و (۱۳۴۲-۱۳۲۴) نشان داد که علاقه به ساخت و اپلود ویدئو، گوش دادن به موسیقی در بستر پلتفرم های انلاین و تماشای تلویزیون در رده های سنی مختلف، متفاوت بوده و رشد بالایی داشته است.
این عضو بنیاد ملی نخبگان گفت: در پژوهش دیگری که با همکاری دکتر اکبر نصراللهی، رئیس دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه انجام داد شد وابستگی به اینستاگرام مورد بررسی قرار گرفت و نتایج بدست آمده حاکی از رابطه ی معنادار بین کسانی که در بحران کرونا تولید محتوا انجام می دهند با جذب مخاطب دارد. به عبارتی کسانی که تولید محتوای دارند در جذب مخاطب موفق تر هستند. این پژوهش نشان داد؛ با رشد تکنولوژی های اطلاعاتی و ارتباطی، رفتار انسان دچار دگرگونی های مختلف شده و مدیریت رسانه ایی انبوه اطلاعات بوجود آمده در این پاندمی و پوشش خبری استراتژی های بخصوصی بر اساس تحلیل های بدست آمده دارد.
تاکید بر لزوم رعایت پروتکل های دفاعی رسانه ای برای مقابله با کرونا
به گزارش شفقنا رسانه، در ادامه دکتر امیدعلی مسعودی، عضو هیات علمی دانشگاه سوره گفت: رسانه ها برای مقابله با شیوع ویروس کرونا به پروتکل دفاعی درمدیریت رسانه ای کرونا نیاز دارند.
رییس انجمن ملی سوادرسانه ای ایران ضمن تعریف پروتکل به عنوان یک قرارداد میان افراد و سازمان ها و اهمیت مدیریت رسانه های کشور در رعایت پروتکل های بهداشتی گفت: پدیده ویروس کرونا باعث روی آوردن به فضای مجازی و انجام بسیاری از کارها به صورت مجازی شد. به عنوان مثال در این دوران آموزش مجازی، خرید مجازی وحتی زیارت مجازی به دلیل اینکه باعث رعایت فاصله فیزیکی و قطع زنجیره شیوع ویروس کرونا می شود، رواج بیشتری پیدا کرد.
این استاد دانشگاه سوره با اشاره به این نکته که مطالعات گسترده ای پیرامون نقش رسانه ها و سوادرسانه ای در ایران انجام شده است، یادآورشد: از جمله نتایج یک تحقیق درباره پدیده کرونا و رسانه ها؛ تدوین پروتکل دفاعی رسانه ها بود که در آن علاوه بر رعایت دورکاری در تحریریه موسسات خبری و رسانه ها بر آموزش و تبلیغ این پروتکل در رسانه ها برای آگاهی مردم و رعایت آن تاکید شده است.
مسعودی در ادامه به پروتکل های دفاعی در مدیریت رسانه برای کاهش و یا توقف شیوع ویروس کرونا اشاره و عنوان کرد: ضرورت ارتباطات مجازی، انتشار الکترونیکی محتوا، کاهش رفت وآمد وحمل ونقل، کاهش هزینه ها، کاهش دیدارهای حضوری، استفاده از فضای مجازی و آموزش محتوای پیشنهادی با ۲۰ دستورالعمل برای سوادرسانه ای که عمدتاً بر رعایت فاصله اجتماعی تاکید دارند، از جمله پروتکل های دفاعی در مدیریت رسانه برای کاهش و یا توقف شیوع ویروس کرونا هستند.
شیوه واکنش جامعه ایران به بحران کرونا ریشه فرهنگی دارد
به گزارش شفقنا رسانه، امیر مولوی، دانشجوی دکتری واحد تهران مرکز هم در ادامه به نقش فرهنگ در مدیریت رسانه ای بحران کرونا پرداخت و گفت: جامعه ما در مواجهه با اغلب بحرانها و فاجعهها، میل شدیدی به انکار بحران دارد که علت اصلی این شیوه واکنش به بحران را باید در ریشههای فرهنگی جستجو کرد. در همان بدو شیوع بحران کرونا هم جامعه ایرانی میل شدیدی به انکار آن داشت.
او از قرار گرفتن جامعه ایران در حالتی از اضطرار و نگرانیهای طولانیمدت به عنوان یکی از علل این امر یاد کرد و گفت: پذیرش بحرانهای جدید در میانه انبوهی از بحرانها و ناخوشیهای دیگر، خارج از ظرفیت جامعه ارزیابی میشود.
مولوی با اشاره به شرایط فرهنگی کشور و جنگ روایتها بین رسانههای رسمی و مجازی در مواقع بروز بحران گفت: فرهنگ امروز ایران ترکیبی از سه حوزه فرهنگی دینی، ملی یا مردمی و بشری است، که وجه غالب حوزه بشری آن، فرهنگ غربی است.
او ادامه داد: رویداد مهم فرهنگی در جهان امروز، پدید آمدن مقولههای فرا دینی است، که دین در دل آنها قرار دارد. در امور انسانی، زمان از جنس انسان است و تحول امور انسانی مبنای تحول مفاهیم میگیرد که این امر به شکلگیری هویت سیال فرد و جامعه، منجر شده است.
مولوی خاطرنشان کرد: اگر چه در تمدن غرب، همه عناصر در درون خود، عقلانی شدهاند، اما عقلانیت صوری به قیمت از دست رفتن عقلانیت کلی و ارزشی کسبشده، تمام شده است و به بیان و بر زوال آزادی و از دست رفتن معنا و مفهوم زندگی همچون قفسی آهنین، انسان را اسیر خود ساخته است. اما در عین حال سادهانگاری است که بخواهیم، انسان جدید را از راهی که آمده، از طریق ستیز و مجادله سطحینگر، بازگردانیم. مگر آن که عواقب دلهرهآور و سیاه آن را شبیه آن چه که از فاشیسم محصول تمدن جدید، به جا ماند، نادیده بگیریم.
این دانشجوی دکتری واحد تهران مرکز افزود: در این شرایط تقابل تفکرات ایدئولوژیک شده سنتی با تفکرات جدید، آسیبهای جدی، بلندمدت و ماندگاری را بر پیکره جامعه وارد میکند.
او روایتهای رسانهای در ایران را نشات گرفته از استعارههای ریشهدار فرهنگی دانست و گفت: بخشی از این روایتها در امتداد دفاع از وضع موجود و تفکرات ایدئولوژیک شده سنتی شکل میگیرند و عدهای دیگر نیز روایتهای خود را حول محور فرهنگ غربی سامان میدهند.
مولوی خاطرنشان کرد: در این میان روایتهای هولانگیز و هراسناک هستند که ما را دچار ترس و دلهره میکنند تا با روایتهای غالب و مسلط روبرو شده، پنجه در پنجه بجنگند و ما را از روایتی به روایت دیگر و از فاجعهای به فاجعه دیگر میکشانند.
او تاکید کرد: تا زمانی که رسانههای رسمی در هنگامههای بحرانی نیز از تفکرات ایدئولوژیک شده سنتی حمایت میکنند و یا بر طبل کتمان حقایق و توجیه ناکارآمدیها میکوبند، شکلگیری گفتمان متخاصم به عنوان صدای گروههای حاشیهای شده که صدایشان در رسانههای رسمی شنیده نمیشود، یک امر محتمل و قابل انتظار خواهد بود.
مولوی تاکید کرد: اصرار بر مسدودسازی شبکههای اجتماعی و رسانههای مجازی به دلیل این که صدای گروههای حاشیهای شدهاند، پاک کردن صورت مسئله و انکار حقایق فرهنگی در کشور است. تحت تاثیر همین نگاههای رسانه ای و روایتهای دوگانه است که همزمان با شیوع بیماری کرونا در ایران نوعی ناسیونالیسم جدید مبتنی بر نقد سیستمهای حکومتی شکل میگیرد و در مواقعی در مقابل حاکمیت قرار میگیرد.
این روزنامه نگار ادامه داد: البته این نوع ناسیونالیسم چندان هم یکدست نیست و در بخشی از بدنه اجتماعی، افرادی هم بودند که از طریق تولید ادبیات جهادی و نظامی در این عرصه، جامعه را برای مقابله با این دشمن فرا میخواندند و تا حدودی ناسیونالیسم جدید را خنثی میکردند. در ادامه راه، برخی واکنشهای معقولانه مسئولان بویژه تعطیلی مراکز مذهبی و تعلیق مناسک جمعی دینی و تعریف راههایی برای مشارکت شهروندان در کمکهای اقتصادی به افراد آسیبدیده در قالب کمکهای مومنانه، همدلی و مواسات در جامعه، از شدت احساسات تقابلی با حاکمیت میکاهد. آمار ارزیابیهای کلی حکایت از آن دارد که اقدامات صورتگرفته از یک سو تابع سیاست رسانهای مشخصی نبوده است و از سوی دیگر، این اقدامات ماهیتی تاخیری، پسینی و منفعلانه داشتهاند.
مولوی، فرهنگ خانواده در ایران را از دیگر ابعاد فرهنگی موثر بر مدیریت رسانهای بحران کرونا عنوان کرد و خاطرنشان ساخت: مقابله و کنترل بیماری همهگیر کرونا در گرو به تعلیق درآمدن جامعه در مفهوم عمیقترین الگوهای زندگی اجتماعی است که بسیاری از ویژگیهای فرهنگی جامعه از مناسک مذهبی و اجتماعی گرفته تا دید و بازدیدها، دورهمیهای خانوادگی و دوستانه را شامل میشود.
او گفت: میزان رعایت فاصلهگذاری اجتماعی در سطح جامعه تا به امروز بیانگر تعهد نسبی مردم ایران به توصیههای بهداشتی است که از طریق رسانهها ترویج میشوند. اما همراهی مردم با مسئولان بهداشتی و هشدارهای رسانهها در سطح روابط جماعتی مطلوب نبوده است که این امر با توجه به جایگاه نهاد خانواده در ایران قابل تحلیل و ارزیابی است. خانواده امنترین مکان برای حفاظت از اعضای خود در برابر همه تهدیدهاست و مردم تهدیدی مانند بحران کرونا را نیز منطبق با الگوها و منطق فرهنگی خودشان ارزیابی و درک میکنند و بر اساس این فهم فرهنگی عمل میکنند.
او در ارزیابی علت افزایش سفرها در دوران کرونا نیز گفت: جامعه شهری ایران امروز از یک طبقه متوسط بزرگی تشکیل شده است که شهرنشینهای اصالتا روستایی هستند. سرمایههای سرگردان طی سالهای اخیر این طبقه متوسط را در روند حفظ هویتی در زادگاه خود، به ویلاسازی در روستاها و مناطق خوش آب و هوا سوق داده است. بنابراین سفر در دوران کرونا و تعلیق فعالیتها و خدمات گردشگری و تفریحی، از سر سرخوشی و تفریح نیست، بلکه سفر از خانه اول به خانه دوم است که این خانه دوم میتواند ویلای شمال، ویلاها و خانههای روستایی یا خانه والدین در شهرستانها و روستاها باشد.
این کارشناس فرهنگی، پایین بودن سطح سواد رسانهای در ایران را از دیگر چالشهای مهم فرهنگی و رسانهای در مدیریت بحران کرونا عنوان کرد و افزود: بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی و مخاطبان رسانههای خارجی در ایران، چشم و گوش خود را در اختیار هر خبر درست و نادرست بویژه در شرایط و هنگامههای بروز بحرانهای مختلف قرار میدهند و بیش از آن که به دنبال دریافت آموزشهای لازم درباره شیوههای اصولی برخورد با پدیدهای مانند بیماری واگیردار باشند، به دنبال کسب خبر، گزارش و شایعه از هر مدخلی هستند.
او ادامه داد: تصویر رسانهای و اجتماعی کرونا در شبکههای اجتماعی و رسانههای فارسیزبان خارجی، بسیار بزرگتر، مبهمتر و هراسناکتر از خود ویروس است و به شیوع ویروس وحشت، خطر بیاعتمادی، آشفتگی ذهنی، روانی و اجتماعی، شکلگیری نوعی احساس بیپناهی و رهاشدگی دامن میزند و القای ترس و واهمه نسبت به سرنوشت آینده، مخاطبان را به اقدامات هیجانی و گاهی مخرب ترغیب میکند.
مسکوت ماندن شایعات، منجر به افزایش تاثیرگذاری و نگرانی در جامعه خواهد شد
به گزارش شفقنا رسانه، افسانه مظفری، مدیر گروه ارتباطات واحد علوم تحقیقات هم در این همایش مجازی به «تبیین نقش شایعات در شبکه های اجتماعی» پرداخت و اظهار کرد: شایعه یک پدیده اجتماعی است که اگر آن را خاموش و مسکوت بگذاریم تاثیرگذاری بیشتری پیدا می کند و احساس ترس و نگرانی بیشتری در جامعه به وجود خواهد آورد.
او ادامه داد: هم اکنون نیمی از جمعیت جهان در شبکه های اجتماعی حضور فعالی دارند و هرساله هم بیش از ۱۰ درصد به جمعیت آماری شبکه های اجتماعی اضافه می شود که نشان دهنده نقش مهم و تاثیرگذار این رسانه در افکار عمومی و حتی تغییر رویکرد سیاست های یک نظام است.
این کارشناس حوزه ارتباطات با اشاره به حجم وسیع اطلاعات و گسترش سرسام آور آن در شبکه های اجتماعی، گفت: متاسفانه بسیاری از شبکه های اجتماعی به عنوان یک ابزار جنگ روانی در دستان صاحبان قدرت و رسانه در جهت اجرای سیاست ها و اهداف خود در یک جامعه خاص و هدف قرار دارد و گاهی با انتشار اخبار نادرست و شایعه سازی افکار عمومی یک جامعه را دستخوش تحریف و نگرانی می کنند.
او ادامه داد: در جنگ روانی، صاحبان قدرت و رسانه طی یک مدت برنامه ریزی شده، سعی در تاثیرگذاری در رفتار، فرهنگ و ارزش های یک جامعه در جهت بی اعتمادی به حاکمان خود دارند تا با چنین رویکردی به اهداف اقتصادی و سیاسی خود برسند.
مظفری با بیان اینکه شایعات با جنبه تخریب و ترس در جامعه هدف، انتشار می یابند، گفت: بعنوان مثال، هم اکنون دشمنان در صدد نشان دادن عدم تاثیرگذاری واکسن ایرانی کرونا در بین افکار عمومی کشور هستند و با مبالغه و اغراق واکسن های دیگر کشورها که اتفاقاً تاکنون هیچ تاثیری هم نداشته اند، دستاوردهای دانشمندان ایرانی را دستخوش شایعات خود کرده اند.
او ادامه داد: دشمنان و صاحبان قدرت در جهان، شبکه های اجتماعی را به نوعی ابزار در رسیدن به اهداف خود تبدیل کرده اند و سعی کرده اند با به راه انداختن جنگ روانی به جای جنگ سخت افزاری و با تغییر هویت فرهنگی جوامع و بی ارزش دانستن هنجارها، با کمترین هزینه بیشترین آسیب را به اهداف خود وارد کنند.
این کارشناس حوزه ارتباطات با اشاره به تعریف جنگ روانی در آیین نامه «جنگ رزمی آمریکا»، ابراز کرد: در این آیین نامه، استفاده از تبلیغات و هر ابزاری که تغییرات و مواضع دشمن در مبحث های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی برای دستیابی به اهداف صورت می گیرد را «جنگ روانی» توصیف کرده و برای راه اندازی آن از هیچ سرمایه و تلاشی دریغ نمی کند.
مظفری در ادامه جنگ روانی را به سه بخش «تاکتیکی»، «تحکیمی-تثبیتی» و «استراتژیک» تقسیم کرد و اظهار داشت: در جنگ روانی تاکتیکی، دشمن برنامه های خود را در محدوده کوچک با اهداف مشخص سازماندهی می کند و افراد نظامی و غیر نظامی که گرایش علیه دشمن دارند را مورد توجه خود قرار می دهد، در این نوع جنگ روانی، نیروهای دشمن با ابزارهای تبلیغاتی وادار به فرار و یا تسلیم می شوند و روحیه آنها را به شدت تضعیف می کند.
این کارشناس حوزه ارتباطات در ادامه با اشاره به نوع دیگر جنگ روانی که به عنوان «تحکیمی تثبیتی» شناخته می شود، گفت: این روش به منظور سهولت عملیات و پیشرفت در افزایش همکاری نیروهای مردمی و غیرنظامی در سرزمین های خودی و یا جامعه غیرخودی در سرزمین اشغال شده با هدف صلح و پیروزی انجام می پذیرد.
او «استراتژی» را یکی دیگر از ابعاد جنگ روانی عنوان کرد و گفت: در جنگ روانی استراتژیک، فعالیت های گسترده و طولانی در جهت تغییر فرهنگ، ارزش ها و آرمان ها و همچنین تمدن و اصول مردم جامعه، مورد هدف قرار دارد و در طول سال ها و حضور نسل جدید، شبهات و تردیدهایی نسبت به گذشته جامعه خود ایجاد می کند.
مظفری با اشاره به تاکتیک های جنگ روانی، تصریح کرد: حذف، کلی بافی، زمان بندی، قطره چکانی و تقطیر، بازگشتی و دروغ بزرگ از جمله تاکتیک های جنگ روانی در شبکه های اجتماعی هستند.
او در ادامه «ژورنالیستی بودن»، «رویکرد کلان» و «آموزش» را سه رویکرد مهم در مقابله با جنگ روانی شبکه های اجتماعی عنوان کرد و گفت: در رویکرد «ژورنالیستی»، محتوا بر اساس استاندارد و اطلاع رسانی دقیق و به موقع و بدون سیاست زدگی تعریف شده است که این تعریف در «رویکرد کلان» برخورد با شایعات و استفاده از نیروی انسانی مجرب و متخصص در انواع رسانه عنوان شده است.
او با اشاره به تعریف «آموزش در رسانه ها» تصریح کرد: آموزش متمرکز در رسانه ها و ایجاد برقراری کانال های تخصصی مستقل و آموزش سواد رسانه ای در بین فعالان یکی از مهمترین ابزارهای مقابله با شایعات در شبکه های اجتماعی است.
این کارشناس رسانه و ارتباطات کشور در پایان با تاکید بر آموزش سوادرسانه ای در بین جامعه خاطرنشان کرد: با افزایش سطح سواد رسانه ای فعالان و خانواده ها در شبکه های اجتماعی می توان سطح آگاهی و بینش مردم در مقابل انواع تهدیدها و نشر موضوعات نامتعارف و شایعات در اینگونه شبکه ها را بالا برد و نقشه های دشمنان را در جنگ روانی خنثی کرد.