شفقنا رسانه_صفحه یک روزنامهها به عنوان ویترین در مقابل چشم خواننده است به همین جهت انتخاب تیتر، عکس و مطالب فرعی در این صفحه اهمیت زیادی دارد تا خواننده را به داخل متن بکشاند و همراه خود کند. در این گزارش سعی کردیم با نگاهی به روزنامههای امروز، آنهایی که دارای مطالب خوب و مخاطب محور و یا محل نقد و بحث هستند، مورد بررسی قرار دهیم.
به گزارش شفقنا رسانه، روزنامه خراسان به بهانه ۸ تیر، روز مبارزه با سلاحهای شیمیایی و میکروبی با مادری گفتوگو کرد که از نزدیک شاهد بمباران شیمیایی سردشت بود و روایت تلخی از بمباران سردشت، وضعیت روحی و جسمی خود و فرزندانش و حضور در دادگاه لاهه بیان کرد که روزنامه در تیتری نقل قولی نوشت: «۳۳ سال است در قرنطینه خانگیهستم». این مادر نه تنها خودش یک جانباز شیمیایی ۷۰ درصد است، که یکی از دخترانش در همان روزها شهید شد و دو دختر دیگرش هم جانباز شیمیایی ۶۰ و ۴۰ درصد هستند. در بخشی از این مطلب آمده است: «به خانم شافعی میگویم که دیروز سالروز بمباران شیمیایی سردشت بود. یادآوری آن روز و اتفاقاتش برایتان سخت نیست و میگوید: «خدا شاهد است که من هر سال، از چند روز قبل از ۷ تیر تا چند روز بعدش، اشکهایم سرازیر میشود. من یک مادر ۲۷ ساله بودم با ۳ تا دختر. خودتان تصور کنید، اتفاقی که در آن روز برایم افتاد چقدر تلخ و دردناک بوده است. من هر بار که خاطرات آن روز یادم میآید، ۱۰۰ سال پیر میشوم. اصلا مگر میشود خاطرات آن روز یادم برود؟ از آن وقت تا امروز حتی یک ساعت نبوده که آب خوش از گلوی من و بچههایم پایین برود. از آن روز تا امروز با یک سرماخوردگی کوچک، آنقدر عذاب و درد کشیدیم که غیرقابل توصیف است. شبها خواب راحت نداریم و صبحها مشکلات متعدد جسمی و روانی. آن روز بدترین کابوس زندگی ما بود و خط پایانی هم برای آن اتفاق و عوارضش وجود ندارد».»
«قوطی کبریت هایی به نام خانه» تیتر انتقادی روزنامه آفتاب یزد که به پیشنهاد ساخت خانه هایی با متراژ ۲۵ متر واکنش نشان داد و یک آسیب شناس و جامعه شناس اجتماعی در گفتگو با این روزنامه تاکید کرد: «شرایط اقتصادی موجود مسلما عواقب فرهنگی خاص خودش را هم دارد اما خانه های ۲۵ متری عواقب بسیار بدی را به همراه خواهد داشت چون اصلی ترین چیزی که فراگیری استفاده از این خانه ها به همراه دارد تنش است، کم شدن فضای خانه و نبود فضای خصوصی برای افراد خانواده بدون شک باعث به وجود آمدن تنش ها در خانواده خواهد شد. خانه اصلی ترین جایی است که افراد باید در آن احساس آرامش کنند، آیا در یک خانه ۲۵ متری می توان احساس آرامش کرد؟ آیا این مکان برای افرادی که صبح تا شب سر کار هستند آرامش به همراه دارد؟ اصلا زنی که خانه دار است در یک خانه ۲۵ متری با چه ذوقی می تواند کارش را انجام بدهد؟ احساس امنیت در خانه های ۲۵ متری بسیار کاهش پیدا می کند. در پی رواج این خانه ها باید منتظر باشیم که افسردگی ها در جامعه افزایش یابد، عدم رضایت ها هر روز بیشتر از پیش شود و از احساس رضایت مندی و شادی که در حال حاضر هم در جامعه ما به صورت حداقلی وجود دارد، به شدت کاسته شود. این نوع خانه ها اصلا با فرهنگ ما سازگاری ندارد و باید تا جایی که امکان دارد از فراگیری این شکل از زندگی ها اجتناب کنیم چون آرامش را از خانواده ها دور خواهدکرد.»
«اپیدمی سطحی نگری در تحلیل» یادداشت خوب ژوبین صفاری در روزنامه ابتکار است که توضیح داد: «همواره در مواجهه با تخصصی ترین مشکلات کشور در هر زمینه ای اعم از اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و… بیشترین واکنش ها از سوی غالب مسئولان و حتی محافل فکری پرمخاطب، در سطحی ترین شکل ممکن صورت گرفته است. اگر ارز و مسکن و طلا گران شد، گردن دلال ها افتاد و یا با معضلات اجتماعی به جای رصد در ریشه ها با نمودهای ظاهری اش مقابله و برخورد شد. از این دست نمونه ها بسیار می توان مثال زد از جمله تورم، فساد، قاچاق و سایر مشکلات اقتصادی که ریشه در یک زنجیره به هم پیوسته از متغیرهایی دارد که هرکدام در جای خود باید تحلیل و بررسی شود. نکته اما در همسویی و همونوایی ارکان اصلی جامعه اعم از تصمیم گیران، مردم و حتی شبه نخبگان فعال در رسانه و شبکههای اجتماعی است که با کلی گویی ها و یا تحلیل هایی چند خطی در شبکه های اجتماعی، در باب مسائل ریز و کلان اقتصاد و جامعه نظر می دهند. این مسئله در جریان های مختلف سیاسی نیز گاه شکل طنزآمیزی به خود می گیرد. آنجا که از قول یک نماینده مجلس در یک خبر هم تاکید بر تشدید تخاصم بین المللی را می بینیم و هم رسیدگی فوری به معیشت مردم تاکید می شود، گو اینکه بین این دو هیچ رابطه ای وجود ندارد و اقتصاد یک کشور منفک و منفرد از سایر حوزه ها قرار دارد و به خودی خود با یک معجزه درست می شود. متاسفانه این اپیدمی رواج سطحی نگری در تحلیل، که گاه در ادبیات برخی تصمیم سازان رگه های پوپولیستی در آن مشهود است به یک پاردایم غالب در گفتمان فرهنگی کشور تبدیل شده است؛ غلبهای که میتواند با تعدد آدرس های غلط، ذهن افکار عمومی را چنان منحرف کند که دیگر هیچ نخبهای نتواند با راهکارهایی علمی و معقول گره مشکلات کشور را در یک روند تدریجی باز کند.»
∗∗ در ادامه صفحه یک سایر روزنامه ها را ببینید…
∗مطالب ما را در کانال تلگرامی شفقنا رسانه (mediashafaqna@) دنبال کنید.
∗ نقد و نظر و سوژه های خود را از طریق ارتباط با ادمین کانال(shafaqnamedia_admin@) به ما بگویید.