شفقنا رسانه– روزنامه همدلی در گفتوگو با ابوالفضل جلیلی و عبدالله کوثری نگاهی به اوضاع و احوال روابط عمومی در ایران داشت و نوشت:
۲۷ اردیبهشت مصادف است با «روز علوم ارتباطات و روابط عمومی» در جهان و البته آغاز هفته روابط عمومی در کشور ما؛ تخصصی که سالهای سال است در ایران غریب افتاده است. در این زمینه البته افرادی فعالیت میکنند که به معنای واقعی کلمه میتوان آنها را نیروهایی متخصص دانست، اما آنچه از منظر تخصصی و فنی مربوط به این دانش است، در شیوه کاری بسیاری از کسانی که برای ادارات، سازمانها، شرکتها و حتی اشخاص بهعنوان نیروی روابط عمومی کار میکنند، به چشم نمیخورد. در سرفصلهای گردش آزاد اطلاعات نه فقط در ایران که در کل جهان از روابط عمومی و رسانه بهعنوان دو بال فرشته دموکراسی نام میبرند، اما هر یک از این زمینهها در کشور ما درگیر مسائلی است که نه تنها امکان پرواز را از آن فرشته گرفته که حتی نفسش را هم به شماره انداخته است.
چرا این فرشته پرواز نمیکند؟
اغلب رسانهها در ایران بدل به فضایی شدهاند برای تبلیغ و ترویج گرایشهای مدیران و سازمانهایی که این رسانهها در زیرمجموعه آنها تعریف شدهاند و عملاً ابزاری هستند برای مواجهه جناحی با مسائل روز کشور و بسیار کم اتفاق میافتد که در این شرایط مأموریت خبررسانی و تحلیل موضوعات روز بهدوراز منافع اشخاص پیرامون آن رسانه و البته تلاش برای کوبیدن جناح مقابل انجام شود. درباره واحدهای روابط عمومی هم احتمالاً بسیاری از مخاطبان با این گزاره موافقاند که اغلبشان امروز تریبون مدیران و در اصطلاح کارفرمایان خودشان هستند تا محملی برای تبادل نظرات و البته ایدههای مدیران و مخاطبان سازمانها، نهادها، شرکتها و… .
بسیاری از آنهایی که امروز ردای روابط عمومی را به تن کردهاند، بیشتر مبلغ منویات روسای خودشان هستند و در عمل دارند بهعنوان واحدهای تبلیغات فعالیت میکنند و تقلیل مأموریت این تخصص تأثیرگذار به تبلیغاتچی بودن سبب شده بال دیگر فرشته دموکراسی هم شکسته و ناکارآمد شود.
روابط عمومی خوب، روابط عمومی بد!
در این مجال خوب است مروری داشته باشیم به انواع روابط عمومیها از نگاه اهلفن. بهطورکلی واحدهای روابط عمومی از منظر علمی به سه دسته توجیهگر، تبیینگر و درنهایت تحلیلگر تقسیم میشوند. در گونه اول یک واحد روابط عمومی با فاصلهای چندفرسنگی ازآنچه واقعاً باید باشد، مدیرمحوری و سازمانمحوری را پیشه خود میکند و برخلاف مأموریت ذاتیاش که بر اساس آن باید نگاه منتقدانهای برآمده از تخصص خود و البته دریافت نظرات کسانی که با نهاد، سازمان یا شرکت موردنظرش در ارتباط هستند، داشته باشد، میکوشد برای تحریف، پنهانکاری، دروغ و البته بستن راههای نشر اطلاعات واقعی. اینگونه همواره در تلاش است تا تصویری غیرواقعی از سازمانش ارائه بدهد و از همین مسیر فاصله میان مخاطب یا مشتری را روزبهروز با سازمان و نهادی که بهعنوان واحدی از آن فعال است، بیشتر و بیشتر میکند. واحدهای روابط عمومی تبیینکننده دومین نوع از انواع واحدهای روابط عمومی در ایران هستند که هرچند بهاندازه گونه اول باعث تنفر مخاطب یا مشتری از سازمان متبوع نمیشوند اما سازندگی هم ندارند و در عمل آنان را باید واحدهایی عقیم بهحساب بیاوریم. این گروه مدام وضعیت موجود را بیان میکنند اما در جایگاه منتقد قرار نمیگیرند و از سوی مخاطب یا مشتری هم بهعنوان امین و خیرخواه در نظر گرفته نمیشوند، چون برای تغییر وضعیت موجود هیچ کوششی نمیکنند. آخرین و البته درستترین نوع روابط عمومی، روابط عمومی تحلیلگر است. فعالان در این دسته گام به گام و با برنامهریزی همه مأموریتهای خودشان را که نه شخصی در سازمان بلکه منافع مشتریان یا مخاطبان و آن سازمان برایشان معین کرده، انجام میدهند و در عین حال که میکوشند سازمان خود را به موفقیت نزدیکتر کنند، زبان گویای مخاطبان و مشتریان آن سازمان در جلسات هیئتمدیره هم هستند و بهعنوان مشاوری تأثیرگذار در کنار مدیران یا روسای خود حضوری فعال دارند. آنها، دروغ نمیگویند، تلاش میکنند که شفافیت را در سازمان موردنظر اجرایی کنند و به مخاطبان یا مشتریان این باور را بدهند که واحد روابط عمومی قرار است ارتباطی دو سویه بین آنان و مدیران ایجاد کند. البته این گروه فرق انتشار اطلاعات محرمانه با شفافسازی را به خوبی میدانند و در کارها با مدیران و البته مشتریان یا مخاطبان تعامل میکنند. گروه تحلیلگر در حوزه روابط عمومی برخلاف دو گروه قبلی در تلاش است تا ارتباطی خوب و تأثیرگذار را با رسانهها ایجاد کند. این نوع از روابط عمومی تنها رسانهها را بهعنوان محملی نمیبیند که منویات مدیران سازمان در آن منتشر میشود بلکه در نقش مکمل رسانه ظاهر میشود. ارتباط فعالان این دسته تنها محدود به برگزاری نشستهای خبری و ارسال اخبار خشک و بیروح و البته غیرجذاب به رسانهها نیست. آنان به فعالان رسانه در تولید محتوایی جذاب، خواندنی، مهم و البته دقیق کمک میکنند.
اگر واحدهای روابط عمومی نبودند…
«ابوالفضل جلیلی» کارگردان شناختهشده ایرانی در گفتوگو با همدلی درباره جایگاه واحدهای روابط عمومی در هنر ایران میگوید: «بسیاری از اهالی هنر و در اینجا سینما باید خودشان را مدیون فعالان روابط عمومی و البته رسانه بدانند، چون اگر آنها نبودند، اخبار فعالیتهای ما را در این زمینه چه کسی میخواست به گوش مخاطبان برساند؟ البته ممکن است گروهی بگویند امروز فضای مجازی آمده و هر کس خودش میتواند در نقش واحد روابط عمومی و رسانه برای خودش ظاهر شود. این وضع را میشود زنگ خطر برای کسانی بهحساب آورد که در این دو زمینه تخصص و عشق و علاقه کافی را ندارند، وگرنه چهرههای شناختهشده جهانی که در فضای مجازی امروز میلیونها دنبال کننده هم دارند، برای تولید محتوا و انتشار آن در صفحات شخصیشان از کسانی که در این زمینه تخصص دارند، بهره میگیرند، چون میدانند کارکردی که خبرگان عرصه روابط عمومی در این زمینه دارند، بسیار با آنچه آنها فکر میکنند، فرق دارد و باید به دانش و تخصص آنها احترام گذاشت.»
از روابط عمومی بهعنوان مغز متفکر، چشم بینا، زبان گویا، گوش شنوا، قلب تپنده، دست اجرایی و پای پیشرفت در یک سازمان نام برده شده است. اگر بخواهیم این دانش را از منظر علمی معنا کنیم، روابط عمومی مدیریتِ چرخه اطلاعات، میان یک فرد یا سازمان، با عموم است. یک واحد روابط عمومی درستوحسابی باید با هدف ایجاد همسویی بین سازمان و مشتریان یا مخاطبان آن، تجزیهوتحلیل اطلاعات و نظرات شخص یا نهاد موردنظر را به مخاطبان ارائه بدهد و تجزیهوتحلیل آنان را به شخص یا نهاد مورد بحث برساند.
متأسفانه صرفنظر از مشکلات و محدودیتهای گوناگونی که ممکن است درزمینه بهکارگیری دانش روابط عمومی در ایران وجود داشته باشد، یکی از مهمترین معضلاتی که پیش پای این تخصص پیچیده و تأثیرگذار در کشور ما قرار گرفته است، جدی نگرفتن این دانش در نهادهای دولتی و البته خصوصی است. اغلب در سازمانها، ادارات و نهادها در کشور ما کسانی که تحصیلات و البته تجربه مرتبطی با واحد روابط عمومی ندارند، در آن مشغول بهکار میشوند، چون بسیاری از مدیران این بخش از سازمان تحت مدیریت خودشان را غیرجدی میدانند؛ هرچند این رأی قطعیت ندارد و برخی از نهادها و شرکتهای خصوصی و دولتی در سالهای گذشته نگاهی تخصصی به این بخش داشتهاند و نیروهای خبره، بااستعداد و توانمندی را در این زمینه به کار گرفتهاند.
چالشی به نام نقدناپذیری
نبود روحیه نقدپذیری را شاید بشود بهعنوان چالشی جدی در مسیر فعالیتهای واحدهای روابط عمومی و البته رسانهها در ایران بهحساب آورد. اغلب مسئولان، چهرهها و حتی مردم عادی در این سالها نشان دادهاند که ارتباط خوبی با نقد شدن ندارند. این وضع هم دو اتفاق ناگوار را به دنبال داشته است؛ ازیکطرف کسانی که توانمندی اصلاح امور را با نقدهای صادقانه داشتهاند، از ترس عواقب بیان نظراتشان دچار خودسانسوری و کمکم انفعال شدهاند و از سوی دیگر بسیاری از عیب و ایرادهایی که با یک نگاه دقیق و ریزبین قابل تشخیص و البته بهبود بود، بدل به اشکالاتی عمیق و البته مزمن شد. اشکالاتی که نقدناپذیری در جامعه ایرانی به وجود آورده، بسیار است، اما شاید خوب باشد به بخشی از آن از زبان «عبدالله کوثری» بپردازیم. این مترجم صاحبنام دراینباره به ما گفت: «وضع نقد در مملکت ما آنقدر بد است که اگر شخصی امروز بخواهد حافظ، سعدی، فردوسی یا هر شخصیت ادبی یا تاریخی دیگری را نقد کند، مورد هجوم قرار میگیرد. البته شاید بتوان به عواملی که باعث به وجود آمدن این روحیه در میان جامعه ایرانی شده اشارهای کرد. به نظر میرسد بهکارگیری القابی در حد و اندازه افصح المتکلمین برای سعدی یا لسانالغیب برای حافظ باعث شده امکان قرار گرفتن این شخصیتها در دایره نقد از میان برود. درنهایت کمکم این وضع به نامهای شناختهشده امروز هم تسری پیدا کرده و بهمرور باعث شده، افراد مختلف هم در جامعه با نقد شدن کنار نیایند.»
در این اوضاعواحوال به نظر میرسد یک واحد روابط عمومی پویا باید همه رویههای جاری درباره این فعالیت در ایران را کنار بگذارد و برای رسیدن به جایگاه واقعی در این زمینه شاید به قول شاعر: «عالمی از نو بباید ساخت وز نو آدمی». فضای مجازی هم در این روزها میتواند به کمک فعالان عرصه روابط عمومی بیاید تا آنان با بهرهگیری از خلاقیت و البته دانش خود، بکوشند برای تغییر تصویر کلی روابط عمومی در میان اذهان جامعه و نشان دهند که فعالان این عرصه میتوانند در جایگاه مصلحی تأثیرگذار در جامعه ایرانی گام بردارند و تنها مبلغ سخنان مدیران خود (از درست و غلط) نیستند. شبکههای مختلف مجازی امروز به آنها این امکان را میدهند تا با مخاطبان ارتباطی نزدیک داشته باشند و نظرات و دیدگاههای آنان را بدون واسطه دریافت کنند. بهمرور زمان و با همین رویه شاید اینکه ارتباط واحدهای روابط عمومی با رسانههای جدی هم تغییر کند و در آیندهای نزردیک شاهد ترمیم این دو بال فرشته دموکراسی باشیم و چندی بعد آن را در آسمان در حال پرواز ببینیم، انتظاری بعید نیست.
این نوشته، تلاشی بود برای معرفی ابعاد مختلف تخصص و دانش روابط عمومی که در سالهای گذشته در کشور ما به معنای واقعی کلمه مظلوم واقع شده است. ما در روزنامه همدلی آغاز هفته روابط عمومی را به فعالان این عرصه شادباش میگوییم و امیدواریم گروهی که باعث بدنامی فعالان این تخصص پراهمیت شدهاند، از آن بیرون بروند تا بیش از این تلاش خبرگان این مسیر نادیده گرفته نشود.