شفقنا رسانه- روزنامه ابتکار نوشت:
بارها از سیر روزنامهها در مسیر نظریه «مرگ مطبوعات کاغذی» گفته شده اما دیگر نفسهای این کاغذیهای قدیمی به شماره افتاده است. گویا همه چیز دست به دست هم دادهاند تا پیکر نیمهجان این رسانهها را به خاک بیندازند. یک روز ماجرای کاغذ، یک روز خط قرمزهای فزاینده، یک روز در دسترس قرار ندادن اطلاعات از سوی مسئولان و… و حالا هم یک ویروس میکروسکوپی به نام «کرونا». بعد از آنکه در طرح فاصلهگذاری اجتماعی بسیاری از مشاغل تا اطلاع ثانوی به حالت تعلیق درآمدهاند، وزارت ارشاد اعلام کرد که چاپ نسخه کاغذی روزنامهها تا پایان این طرح متوقف خواهد شد. گرچه این اقدام، در این شرایط ناگزیر بود اما عواقب آن صدمههای بسیار زیادی به رسانههای کاغذی وارد خواهد کرد.
بیش از یک ماه از شیوع کرونا در کشور میگذرد و هر روز هم بر تعداد افراد مبتلا به آن افزوده میشود. بسیاری از کشورها طرحهای گوناگونی را برای مبارزه با همهگیری این ویروس پیش گرفتهاند و مردم را ملزم به خانه ماندن کردهاند. در کشور ما گرچه بسیاری از افراد خود خانهنشینی را انتخاب کردهاند تا با این روش به کادر درمان کمک کنند و با قطع زنجیره انسانی شرایط عبور از شرایط بحرانی را مهیاتر کنند اما دولت نیز طرحی را مبنی بر فاصلهگذاری اجتماعی وضع کرده که بنابر آن بسیاری از مشاغل تا اطلاع ثانوی نباید فعالیت کنند. چاپ روزنامههای کاغذی هم از همین دست است. بر اساس مصوبه کمیته اطلاعرسانی و مدیریت جو روانی ستاد ملی مقابله با کرونا و نظر به اینکه انتشار مطبوعات و نشریات کاغذی مستلزم فعالیت مجموعهای از افراد از خبرنگاران تا فعالان صنعت چاپ و توزیع خواهد بود و این روند ممکن است بهصورت بالقوه به شیوع بیشتر بیماری منجر شود لذا در راستای عمل به الزامات طرح ملی فاصلهگذاری اجتماعی مصوب ستاد ملی مقابله با کرونا، نسخه کاغذی نشریات تا پایان این طرح چاپ نخواهد شد. بر این اساس مقرر است رسانههای مکتوب برای تقویت جریان اطلاعرسانی و کارکرد آموزشی مقابله با کرونا همانند هفتههای اخیر، تمام ظرفیت خود را در فضای برخط و شبکههای اجتماعی به کار گیرند. فعلا این طرح تا ۲۰ فروردین ادامه خواهد داشت.
مخالفان: چاپ نشدن یعنی تعدیل نیرو
اما این طرح با اعتراض برخی از اهالی مطبوعات روبهرو شد. محمد ایمانجانی، مدیر مسئول روزنامه فرهیختگان، با تاکید بر اشتباه بودن این تصمیم گفته است: این تصمیم اشتباه میتوانست با ضریب تاثیر کمتری ابلاغ شود و انتشار روزنامهها را میشد کنترل کرد. این اشتباه البته برای رسانهها فرصتی شد تا دیگر ظرفیتهای خود را فعال کنند و با ایجاد کانالهای تعاملی بیشتر و مستحکمتر بتوانند فعالیت خود در فضای مجازی را تقویت کنند.
الیاس حضرتی، مدیر مسئول روزنامه اعتماد نیز در گفتوگویی با اعلام مخالفت و ناراحتی خود با این اقدام نیز گفت: ما از این اتفاق ناراحت هستیم و امیدواریم زودتر در این مسئله تجدید نظر کنند. اینکه روزنامهها منتشر نشوند به معنی تعطیلی آگهی آنها و کاهش فروش آنهاست و این به معنی بیکار شدن پرسنل آنهاست. منطق ستاد برای جلوگیری از شیوع بیماری درست است و اینکه جایی مانند چاپخانه میتواند موجب شیوع بیماری شود اما به نظرم این امکان وجود داشت که با تعریف پروتکلهای ویژهای رسانهها را به فعالیت واداشت. به نظرم با این اقدام میشود دست رسانهها را برای فعالیت باز گذاشت و امیدواریم در این مسئله تجدید نظر شود.
موافقان: این یک فرصت است
اما عدهای هم این تهدید را یک فرصت قلمداد کردند. مهدی عرفاتی، مدیر مسئول روزنامه جام جم با تاکید بر فرصت بودن این بحران و نه تهدید بودنش برای رسانههای کاغذی عنوان کرد: به نظر من باید مطبوعات از این تهدید برای خود یک فرصت بسازند و کارشان را تا جایی که امکان دارند ادامه دهند. اینکه مردم حتی نه الان که نهایت یک سال بعد دیگر بیش از پیش به فضای مجازی راغب میشوند و علاقهشان به خواندن متون بلند را کم کرده و بیشتر دوست دارند در فضای مجازی به سر ببرند، مسئلهای نیست که بشود کتمانش کرد. به همین خاطر در چنین شرایطی باید رسانههای مکتوب در فضاهای تازهای زندگی و به فضای تحت وب و فضای مجازی بیشتر راغب شوند.
همچنین ولیالله شجاع پوریان، مدیر مسئول روزنامه همدلی نیز معتقد است توقف انتشار چاپی و کاغذی از نظر اقتصادی به نفع روزنامهها است؛ چون هزینه فیلم، زینک، کاغذ و چاپخانه ندارند و این یکی از مطالبات برخی از روزنامهها و روزنامهنگاران است که بار هزینههایشان را سبک میکند.
چاپ نشدن روزنامه، پاک کردن صورت مسئله است
فریدون صدیقی، استاد روزنامهنگاری در گفتوگو با «ابتکار» با اشاره به وضعیت غمانگیز رسانهها و روزنامههای از نظر مخاطب میگوید: متاسفانه رسانههای ما مدتها است مرجعیت خود را از دست دادهاند و مخاطب در جستوجوی اخبار، رویدادها و گزارشهای رسانههای داخلی نیست. رسانهها در داخل بیشتر واکنشی با پدیدهها روبهرو میشوند، کنشمند نیستند، با تاخیر نسبت به وقایع عکسالعمل نشان میدهند، یکسویه به موضوعات میپردازند و درنتیجه غیرمستقیم مخاطب به سایتها، خبرگزاریها و شبکههای برونمرزی سوق داده شدهاند. متاسفانه امروز مخاطب به رسانههای برونمرزی بیشتر اعتماد میکند و این مایه تاسف است که رسانههای داخلی این بخش را از دست دادهاند.
او با اشاره به بسته شدن روزنامهها به دلیل کرونا ادامه میدهد: رسانههای ما در چند سال اخیر به دلایل عدیدهای دچار مشکلات مختلفی هستند. خط قرمزها هر روز تنگتر و بستهتر شده و درنتیجه جایگاه اصلی روزنامهها یعنی اطلاعرسانی تضعیف شده است. در چنین شرایطی چاپ نشدن روزنامهها به صورت کاغذی تنها پاک کردن صورت مسئله است چون جایگاه روزنامه آسیب خواهد دید. البته در وضعیت کنونی که همه به اجبار خانهنشین شدهاند و راه برونرفتی وجود ندارد و باید فاصلهها را رعایت کرد تردیدی نیست که این احتمال وجود دارد که در جریان تولید و نشر روزنامهها ویروس منتقل شود.
وزارت ارشاد از این وضعیت استقبال میکند!
صدیقی معتقد است: در شرایط کنونی اینکه بگوییم چون روزنامههای کاغذی مخاطب ندارند در بستر فضای مجازی فعالیت کنیم، درست نیست. این استاد ارتباطات میگوید: باید پذیرفت تکنولوژی ارتباطی نوین، شیوههای پیشین و سنتی را تضعیف میکنند اما نکته این است که به تکنولوژی نوین و جابهجاییها در بستر مناسبات رسانهای ما چندان نمیشود استناد کرد. این موضوع زمانی کارکرد دارد که بخش سنتی ما به طور حقیقی از ظرفیتها، تواناییها و آزادی عملهای لازم برخوردار میبودند. آن وقت میتوانستیم متوجه شویم که رسانههای کاغذی مخاطب ندارند و باید در بستر فضای مجازی فعالیت کنند. اما مشکل رسانههای کاغذی ما به دلیل کمکاری خودشان گرفتار از دست رفتن مخاطب نشدهاند، بلکه این اتفاق درپی مصائب و مشکلاتی که برایش ایجاد شده، رخ داده است. متاسفانه دسترسی به اطلاعات برای این بخش غیرمحتمل شده است. حتی برخی از مسئولان و کارشناسان برای آنکه مخاطب صدایشان را بشنود به سمت رسانههای برونمرزی میروند. در چنین شرایطی که رسانههای داخلی اینچنین ضعیف و رنجور شدهاند، بگوییم رسانههای کاغذی منتشر نشوند صحیح نیست. البته وزارت ارشاد از موقعیت پیش آمده به دلایل مختلف استقبال میکند چون هزینههایش کاهش مییابد، دیگر درگیر واردات کاغذ، سهمیه دادن به رسانهها و… نخواهد بود. در این شرایط منتشر نشدن رسانههای کاغذی به معنای بسته شدن پرونده مطبوعات خواهد بود. آن وقت دانشکدههای روزنامهنگاری به چه دردی خواهند خورد؟ ما یک مجموعه را از کار میاندازیم. در چنین فضایی است که اعتراض به بستن روزنامهها جای گلهمندی دارد. اگر شرایط متوازن و متعادل بود، منتشر نشدن روزنامهها معقول بود.
تهدیدی برای از بین رفتن زنجیرهای از مشاغل
روزنامه و رسانههای کاغذی، یک زنجیره به هم پیوسته از مشاغل گوناگون است که با منتشر نشدن آنها بسیاری از این مشاغل دچار آسیبهای جدی خواهند شد. چاپ، توزیع، کارمندان اداری، روزنامهنگاران، عکاسان، زینک و… از این جمله هستند. صدیقی درباره تاثیر منتشر نشدن روزنامهها بر این مشاغل میگوید: در شرایطی که روزنامهها بخواهند تنها در فضای مجازی منتشر شوند، آن وقت برخی میخواهند با حداقل نیرو به تولید حداکثری برسند که البته چندان امکان ندارد و بیشتر خودفریبی است. همچنین با تعطیل شدن روزنامهها مجموعهای از افراد مشاغل خود را از دست میدهند، از روزنامهنگار گرفته تا چاپخانهها و فیلم و زینک و هرکه در این چرخه حضور دارد. این شوخی نیست! معمولا در تعریف کلان و جهانی، روزنامهنگاری در قله مشاغل بوده اما متاسفانه در تعریف ما حرفههای دیگر بر روزنامهنگاری سایه میاندازند. یکی از مولفههای توسعه پایدار، کارکرد رو به رشد رسانهها است که ما از آن عقبنشینی کردهایم و ارتباطات را به طور کلی از بین میبریم.
اغفال از رسالت رسانهها
با پایان تعطیلات نوروزی، پس از آنکه اعلام شد روزنامهها نباید به صورت فیزیکی چاپ شوند، بسیاری از روزنامهها با وجود آنکه پیش از این هم نسخه اینترنتی خود را در بستر وب منتشر میکردند، با کاهش محسوس صفحات روی وبسایتهایشان بارگذاری شدند و این در حالی است که در شرایط کنونی جامعه بیش از هر زمان دیگری به خبر و تحلیل اتفاقات نیاز دارد چراکه کرونا بر تمام وجوه فعالیتهای ملتها و دولتها اعم از سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و… تاثیر گذاشته و خواهد گذاشت. از آنجا که امکان فعالیت رسانهها به صورت دورکاری گرچه کمی سختتر اما به هر حال میسر است، چرا چنین تصمیمی از سوی برخی از صاحبان رسانهها گرفته شده است؟ صدیقی میگوید: از دو زاویه میتوان به این موضوع نگاه کرد، یکی نقش و وظیفه مدیران مسئول و صاحبان روزنامههاست که نقش اصلی است و همچنین از زاویه روزنامهنگاران. طبیعی است که همه روزنامهنگاران بخواهند کار کنند، فعال و موثر باشند و نقش و رسالت خود را ایفا کنند. اما انتشار یا عدم انتشار رسانه به صاحبان امتیاز برمیگردد. اما بخشی از مشکلات به سطح کلان برمیگردد. فضای رسانه و کارکرد آنها را نباید جدا از وزارتخانهها و نهادهایی دید که متاسفانه اغلب هم پاسخهای درخوری به مطالبات مردم یعنی مخاطب نمیدهند. البته باید تاکید کنم که ریشه اصلی این اتفاق این است که ما اصلا برای رسانهها رسالتی قائل نبودیم. با همه اینها امیدوارم دولت و مجموعه مسئولان به این جمعبندی برسد که حضور موثر و کارآمد رسانهها است که میتواند به جامعه در گذر از موانع و سختیها کمک کند و تهدیدها را به فرصت تبدیل کند.