شفقنا رسانه- یک مدرس روانشناسی و آسیب شناسی روانی در رابطه با بحث کرونا ویروس معتقد است که دو خطای رسانهای سبب دوقسمتی شدن جامعه شده است. او میگوید: طیفی هستند که خطرات کرونا را بسیار اغراقآمیز بیان و یک تصویر بسیار فاجعهبار از ورود آن به ایران مطرح میکنند و در مقابل طیف دیگر بهشدت در حال سادهسازی و نادیده گرفتن مسئله هستند. این در حالی است که بهترین کار برای آرامش مردم، داشتن رویکردی متعادل است. یعنی در عین اینکه جدیدت این بیماری را درک میکنیم و اقدامات تخصصی لازم و پیشگیرانه را بر اساس پروتکلهای استاندارد جهانی انجام میدهیم، باید هشیار باشیم تا تصویری فاجعهآمیز از این بیماری ارائه ندهیم. چون بخش زیادی از واکنش بدن ما به بیماری تحت تأثیر افکار ما قرار دارد و ترسهای ما ممکن است مقاومت بدن ما در برابر این ویروس را کم کند.
کاوه قادری مدرس روانشناسی و آسیب شناسی روانی در دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به حجم انبوه اطلاعات متفاوت درباره ویروس کرونا در کشور به شفقنا رسانه میگوید: فضای روانی جامعه در اثر شیوع ویروس کرونا در کشور، واکنشهایی که صورت میگیرد و نیز شایعاتی که در فضای مجازی هرلحظه و بهصورت انبوه و گسترده ردوبدل میشود، ممکن است بهنوعی سبب سلب آرامش ذهنی و روانی مردم شده باشد.
او با اشاره به مطلبی که مدتی پیش قبل از شیوع کرونا در ایران در یکی از رسانهها با عنوان «نقد روایتهای آخرالزمانی از کرونا» نوشته است ، میگوید: در این مطلب اشاره کردم که گویا رسانههای جهانی یک تصویر آخرالزمانی و فاجعهبار از کرونا نشان میدهند و این مسئله سبب ترس زیادی در تمامی دنیا شده است. به عبارتی کرونایی را که با هم خانواده خودش تفاوت خیلی زیادی نداشت، تبدیل به یک عنصر از بین برنده و فاجعهبار کردند. خب طبیعتاً فضای رسانهای کشور ما بهویژه فضای مجازی هم از این مسئله بینصیب نماند.
قادری ادامه میدهد: طبیعتاً در جامعهای که سواد رسانهای در حد بالایی نباشد و عکسها و خبرهای دریافتی را بدون تجزیهوتحلیل و بهسرعت پذیرش کند، این مسئله سبب ناامنی بالایی میشود. بهعنوانمثال در رابطه با نزدیکی این بیماری و انواع دیگر آنفولانزا از جمله H1N1 میتوانم به این مسئله اشاره کنم که طبق آمار مرکز پیشگیری بیماریهای آمریکا سال گذشته در آمریکا ۴۰ هزار نفر بر اثر آنفلوانزا فوت کردند و به شکل میانگین سالانه ۱۰ هزار نفر جان خودشان را بر اثر تبعات ناشی از آنفلوانزا از دست میدهند. خب طبیعتاً آنفلوانزا در همه افراد مرگ ایجاد نمیکند و در برخی افراد این اتفاق بهعنوان یک ریسک فاکتور ممکن است منجر به مرگ انسانها شود. به عبارتی افرادی که مشکل قلبی، ریوی و دیابت داشتند و نیز افراد سالمند بیشتر در معرض ریسک هستند. خب طبیعتاً کرونا هم بهعنوان هم خانواده H1N1 خیلی کشندهتر از آنفلوانزا نیست و طبق دادههای جهانی میزان مرگومیر کرونا ۲تا۳ درصد است که در مقایسه با آنفلوانزا عدد بالایی بهحساب نمیآید.
این مدرس روانشناسی و آسیب شناسی روانی ناشناخته بودن ویروس کرونا و عدم کشف درمان قطعی برای آن را یکی از عوامل سلب احساس امنیت در انسانها میداند و میگوید: طبیعتاً انسانی که سالها فکر میکرد برترین موجود کره زمین است و در بهترین سطح پیشرفت علم قرار دارد، وقتی در برابر شرایط ناایمن از طریق یک ویروس قرار میگیرد، دچار استرس و نگرانی میشود. در واقع انتشار سریع این ویروس و امکان ابتلای تعدادی زیادی به آن سبب نگرانی شده است وگرنه به لحاظ کشندگی بهمنزله حکم اعدام و عامل کشنده قطعی نیست.
به عقیده قادری در رابطه با بحث کرونا ویروس دو خطای رسانهای سبب دوقسمتی شدن جامعه شده است. او میگوید: طیفی که خطرات کرونا را بسیار اغراقآمیز بیان و یک تصویر بسیار فاجعهبار از ورود کرونا به ایران مطرح میکنند و در مقابل طیف دیگر بهشدت در حال سادهسازی و نادیده گرفتن مسئله هستند. این در حالی است که بهترین کار برای آرامش مردم داشتن رویکردی متعادل است. یعنی در عین اینکه جدیدت این بیماری را درک میکنیم و اقدامات تخصصی لازم و پیشگیرانه را بر اساس پروتکلهای استاندارد جهانی انجام میدهیم، باید هشیار باشیم تا تصویری فاجعهآمیز از این بیماری را ارائه ندهیم. چون بخش زیادی از واکنش بدن ما به بیماری تحت تأثیر افکار ما قرار دارد و ترسهای ما ممکن است مقاومت بدن ما را کم کند. تحقیقات نشان میدهد که بیش فعالی بخش سمپاتیک بدن و بالا رفتن بیشازحد استرس خودبهخود به عنوان یک عامل کاهنده سیستم ایمنی بدن عمل میکند و این مسئله باعث میشود تا بدن ما در مقابل کرونا ویروس توان واقعی خودش را از دست بدهد.
او به وظیفه رسانههای در چنین شرایطی اشاره میکند و میگوید: رسانهها نباید با این فضای اغراقآمیز و بیمارگونه همدست شوند و یا سعی در سادهسازی مسئله داشته باشند. چراکه واکنشهای افراد به بیماری میتواند دو حالت سازگارانه و بیمارگونه داشته باشد. در واکنش سازگارانه، فرد در عین اینکه جدی بودن بیماری را درک میکند، اقدامات پیشگیرانه لازم را انجام میدهد و تمامی اصول بهداشتی را رعایت میکند بااینحال ذهنش را درباره این مسئله درگیر نمیکند. اما واکنش بیمارگونه بدینصورت است که فرد بهجای انجام کارهای پیشگیرانه، بیشتر درگیر استرسها و اضطرابهای خودش میشود و آن مقدار عملکردی را هم که دارد مختل میکند.
قادری ادامه میدهد: طبیعتاً رسانهها با ایجاد فضای ترس، القای شایعات، ابهام در اعلام تعداد مبتلایان و افراد فوتی و… ممکن است استرس جامعه را بالا ببرند و افرادی که دارای اختلالات اضطرابی و یا دچار وسواس هستند را بهشدت تحت تأثیر قرار دهند و حال آنها را بدتر کنند. از طرف دیگر متأسفانه یک عده سودجو هم با احتکار ماسک و وسایل بهداشتی سبب مختل کردن مدیریت بحرانی شوند و این مسئله با اضطراب ناشی از ناشناختگی دستبهدست هم میدهند و حال شهروندان را بد میکند.
او با اشاره به حجم بالای پیام ها، توصیههای بهداشتی و آمار و اطلاعات متفاوت از مبتلایان به کرونا ویروس در فضای مجازی میگوید: به عقیده من این فضا بهعنوان یک تیغ دولبه عمل میکند. به عبارتی اگرچه در جاهایی ممکن است با بازنشر کردن و منتشر کردن اطلاعات به پیشگیری کمک کند اما گاهاً اطلاعات غلط، بیتناسب با واقعیت و بعضاً متناقضی از سوی برخی از کاربران فضای مجازی منتشر میشود. بنابراین لازم است تا وزارت بهداشت و سازمانهای مربوطه بخشی را کاملا به اطلاعرسانی لحظهای درباره کرونا ویروس اختصاص دهند، فیلمها و بروشورهایی را بر اساس فرهنگ ایرانی آماده کنند و به عنوان یک مرجع رسمی در تمامی فضاهای رسانه ای و غیر رسانه ای منتشر کنند.
قادری ادامه میدهد: یکی از موضوعات مهم در بحث روانشناسی شایعه که موجب گمانهزنیهای بی مورد میشود، بحث عدم شفافیت و تناقضگویی است. فکر نمیکنم که در اعلام دیرهنگام آمارها عمدی وجود داشته باشد. متاسفانه دیر کرونا ویروس را در ایران کشف کردیم. به همین دلیل برای کم کردن شوک روانشناختی جامعه و دست آوردن اعتماد مردم لازم است تا اطلاعات با شفافیت، دقت و صحت کامل در اختیار مردم قرار داده شود و مردم را غریبه ندانند. مسئلهای که وجود دارد، گفته میشود تعداد افراد جانباخته براثر کرونا در ایران با میانگین جهانی فاصله دارد. خب این احتمال هست که تعداد بیشتری از افراد مبتلا باشند و هنوز تشخیص داده نشده باشند. به همین دلیل در اینجا نیازمند بالا بردن کیت های تشخیصی جهت شناسایی موارد مشکوک و آزمایش آنها هستیم. البته گویا متخصصین دفاعی توانسته اند چنین چیزی را طراحی کنند که این خبری نوید بخش است. امیدوارم تمامی امکانات جامعه پزشکی و بودجههای بهداشتی در خدمت کادر اجرایی قرار بگیرد تا سلامت کادر درمان حفظ شود و بتوانند موثرتر در خط اول مبارزه با کرونا عمل کنند.
این مدرس روانشناسی و آسیب شناسی روانی در جمعبندی سخنان خود میگوید: رسانهها نباید با ارائه تصویر اغراق گونه از بیماری هم دست شوند و یا وارد سادهسازی مسئله شوند. بلکه باید با آموزشهای لازم واقعیت بیماری را تا حد امکان نشان دهند و درگیر فضای ترس و اضطراب شدید نشوند. به عبارتی لازم است تا رسانه ها منابع خبری خود را از منابع رسمی، مرتبط و موثق دریافت کنند و در این زمینه بسیار شفاف و صادقانه عمل کنند. چون القای فضای ناامیدی و ناامنی و تحقیر کردن سیستم بهداشتی کشور باعث بیشتر شدن فضای ناامنی و استرس در افراد شود. از طرفی هم باید توجه داشته باشند که این یک بیماری ناشناخته و طبیعتاً نظام بهداشتی ما را هم غافلگیر کرده است بااینحال میتوان خیلی سریع وارد عمل شد و پروتکلهای درمانی را اجرا کرد.