شفقنا رسانه– بعد از قطع شدن دو هفته ای اینترنت بسیاری از کارهای رسانه ای چون انتشار اخبار، ارتباط بین خبرنگاران و کسب و کارهای اینترنتی بسته شد. به گونه ای که به نظر می رسد همین اقدام باعث افزایش بی اعتمادی نسبت به ساختار سیاسی جامعه گردید. اسماعیل قدیمی، مترجم کتاب «نظریههای جامعه اطلاعاتی» می گوید: ضعف اساسی ما، فقدان نهادسازی در جامعه مدرن است. فقدان نظام کارشناسی در سازمان ها هم یک جلوه این فقدان نهادی است که به تقلید از غربی ها ایجاد کرده ایم. یعنی نظام ارتباط جمعی ما به جای این که یک نهاد مستقل باشد، از بیرون اداره و دستورات از بیرون به آن دیکته می شود. از طرفی دیگر بیشتر نهادهای ما به جای برخورداری از استقلال با رویه ها و روندهای سنتی و به طور کلی با سلیقه های ما اداره می شوند. به همین دلیل قطع کردن اینترنت در اعتراضات بنزینی می تواند به این مسئله بر گردد که تداخل نهادی و عدم استقلال حرفه ای باعث اولویت گرفتن مسائل امنیتی و تشدید مشکلات و بروز اتفاقات ناگوار و تکرار آن در برهه های زمانی مختلف می شود.
اسماعیل قدیمی، مدرس دانشگاه علامه طباطبایی و مترجم کتاب «نظریههای جامعهی اطلاعاتی» در گفتگو با شفقنا رسانه می گوید: بارها گفته ام، مشکلات ما بسیار اساسی و بنیادی است. متاسفانه ما در تبدیل یک جامعه سنتی به یک جامعه مدرن دچار مشکلات اساسی هستیم. خب این مسئله ربطی به مسائل مذهبی، ایدئولوژی، اسلام و مقوله های این چنینی ندارد. این مسئله بیشتر جنبه مدیریتی و کارشناسی دارد. معتقدم ما به طور کلی جامعه ای هستیم که تکلیفمان با خودمان روشن نیست. بنابراین در نوسازی کشور از یک جامعه سنتی به یک جامعه مدرن موفق نبوده ایم و این حرکت در ظاهر بوده و ما بنیادهایمان را درست قرار نداده ایم. به عبارتی ما نپذیرفتیم که سازمان ها و نهادهای جدید را به درستی تاسیس کنیم و استقلال حرفه ای آن ها را به رسمیت بشناسیم.
قدیمی با بیان اینکه یکی از الزامات مدرن شدن، پذیرفتن ارتباط جمعی به عنوان یک نهاد جدید در کنار سایر نهادها چون دولت، سیاست، اقتصاد، فرهنگ، امنیت و… است، می گوید: بسیاری از کشورهایی که امروزه در زمره کشورهای توسعه یافته نیستند، چنین مشکلی دارند. یعنی ما نهاد دولت، فرهنگ، سیاست و… را از دیگران تقلید کردیم و همه صورت های آن را گرفتیم و باطنشان را به حال خود گذاشتیم. به عبارتی اصل بحث نهادینه کردن جامعه مدرن را که تبدیل نهادهای جدید به صورت های جدید و با استقلال و حرفه ای گرایی است، انجام ندادیم. یعنی من معتقدم وسایل ارتباط جمعی ما با رویه ها و روندهای سنتی و به طور کلی با اشتباهات و سلیقه های ما اداره می شوند.
او ادامه می دهد: ما ارتباط جمعی را به رسمیت نشناختیم، برای آن هویت مستقل قائل نشدیم، اجازه ندادیم تا خودش را اداره کند و… اگر این کار را می کردیم شاید تا به امروز به یک کشور پیشرفته تبدیل می شدیم که نهادهای مختلف هر کدام کارهایشان را خودشان به درستی انجام می دهند. در حال حاضر مدیریت بسیاری از وسایل ارتباط جمعی ما بیرون از خودشان است، استقلال حرفه ای ندارند و از همه مهمتر نظام کارشناسی را نمی پذیرند. یعنی از ضعف های اساسی مان فقدان نظام کارشناسی در سازمان هایی است که به تقلید از غربی ها ایجاد کرده ایم.
قدیمی تاکید می کند: نظام ارتباط جمعی ما از بیرون اداره می شود، دستورات از بیرون به آن دیکته می شود و روندها و فرایندهای کاری اش را خودش انتخاب نمی کند. بنابراین آنگونه که بایسته و شایسته است، نقش هایش را نه می شناسد و نه اجرا می کند. اگر همه این ها به درستی و به صورت کارشناسی اجرا می شد شاهد چنین مشکلاتی نبودیم. اصلاً بدنه کارشناسی و کار سیاستگذاری و حتی آموزش آن در دانشگاه ها تعطیل است.
او معتقد است که نهاد دولت در مقوله افزایش بنزین کارش را به درستی انجام نداد و هزینه اش را جامعه و وسایل ارتباط جمعی داد. او می گوید: با کمال تاسف همیشه در چنین مقولاتی وسایل ارتباط جمعی مثل روزنامه، تلویزیون، خبرگزاری و… اولین جایی هستند که مورد هجوم قرار می گیرند. درحالی که اگر به استقلال حرفه ای برسند و اجازه داده شود تا کارشناسان و مسئولان مربوطه درون آن نهاد کارشان را درست انجام دهند، بسیاری از این مسائل حل و از وقوع چنین رویدادی هایی جلوگیری می شود. به همین دلیل معتقدم، دلیل قطع کردن اینترنت در اعتراضات بنزینی به این مسئله برمی گردد که تداخل نهادی و عدم استقلال حرفه ای باعث بروز اتفاقات زیادی از جمله ماجراهای اخیر شد.
اگرچه در رویدادهای اخیر عده ای قطع کردن اینترنت را سبب بالا بردن امنیت ملی می دانستند با این حال قدیمی معتقد است که چنین گزاره ای دچار یک نوع پارادوکس است. او می گوید: اینکه عده ای از مردم به هر دلیلی اعتراض کردند، نشان از ضعف اطلاع رسانی، ارتباط و عدم اعتمادعمومی است. بنابراین باید تصمیمی گرفت که اعتماد بیشتر شود نه کمتر. ولی ما به جای فعال تر کردنش آن را خاموش کردیم. خب این کار نوعی نفت ریختن بر روی آتش است و باعث بی اعتمادی بیشتر می شود. اگر اجازه می دادیم وسایل ارتباط جمعی کارشان را به درستی انجام دهند، مردم به تدریج نسبت به افزایش قیمت بنزین توجیه می شدند. همه این ماجراها از طرفی به فقدان تصمیم کارشناسی در همه عرصه های مراکز تصمیم گیری کشورمان و از طرفی دیگر به ناکارآمدی سیستم های ارتباط جمعی مان برمی گردد. وقتی این دو با هم تشدید می شوند، سبب بروز چنین بحران هایی می شوند.
او تاکید می کند: قطع کردن اینترنت سبب افزایش بی اعتمادی مردم می شود، مردم احساس می کنند صدای رسانه ای که باید آن ها را آگاه، توجیه و هوشیار کند، بسته شده است. طبیعتاً جامعه نگران آینده و وضعیت اقتصادی و معیشتی اش است. خب وقتی اصلی ترین نگرانی اش نادیده گرفته شود، چه انتظاری دارید؟
او پیشنهاد می کند: باید وسایل ارتباط جمعی را به رسمیت بشناسیم و به این مسئله توجه کنیم که گرداندن و مدیریت اقتصاد کار بسیار سخت، تخصصی و کارشناسی است. بنابراین باید نظام کارشناسی مان را تقویت کنیم، تصمیمات خلق الساعه و مبتنی بر نادیده گرفتن مردم نگیریم و… . به عقیده من اینگونه عملکرد و اطلاع رسانی نیمه شبی و بدون زمینه در بحث افزایش قیمت بنزین نوعی اهانت به مردم محسوب می شود. بنابراین باید این مسئله که ارتباط جمعی یک نهاد مدرن است را به رسمیت بشناسیم. ما نمی توانیم روزنامه، تلویزیون و … راه بیندازیم درحالی که اختیارات نداشته باشند و در کارشان دخالت کنیم. تا استقلال حرفه ای در وسایل ارتباط جمعی ایجاد نشود و تصمیم گیری ها از درون آن صورت نگیرد، ممکن است حوادث بعدی هم روی دهد.
او ادامه می دهد: از طرفی تمام نهادها و سازمان هایی که در چنین تصمیم گیری هایی دخیل هستند و با معیشت، امنیت و زندگی مردم سروکار دارند باید بدنه کارشناسی و اختیار قانونی داشته باشند. به همین دلیل باید خودشان را آماده کنند و ظرفیت های فکری و کارشناسی شان را بالا ببرند تا با تصمیم گیری های غلط نهادهای اقتصادی و دولتی، مردم در مقابل نهادهای امنیتی کشور قرار نگیرند و نهادهای امنیتی هم ناخواسته در مقابل مردم قرار نگیرند. بنابراین باید تجدید نظری در نهادسازی ها، سازماندهی ها و مدیریت اموراتمان بکنیم و از تجربیات گذشته و رویدادهای چندسال اخیر و کشورهای پیشرفته و حتی عقاید صاحب نظران استفاده کنیم. مگر در کشورهای دیگر تظاهرات صورت نمی گیرد؟ آن هایی که ارتباط جمعی را به رسمیت شناخته اند و استقلال آن را پذیرفته اند، هرگز با چنین بحرانی مواجهه نمی شوند؟