شفقنا رسانه-سعید درویشی*: اخیرا مدیرکل مطبوعات و خبرگزاریهای داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفته است: «تدبیری اندیشیده شده تا هر کسی که برای راهاندازی رسانه متقاضی مجوز است، تا ۳ سال هیچ حمایتی دریافت نکند. در همین راستا، حدود ۱۰۰۰ نفر از متقاضیان منصرف شدند .»
این طرح، پیششرط مناسبی برای رسانهداری به حساب میآید که در دولت فعلی اجرا شده است. با این طرح، هم صلاحیت متقاضی تاسیس رسانه محک عینی میخورد و هم از ظهور رسانههایی پیشگیری میشود که بودجهای قوی برای نوآوری، افرایش کیفیت و جذب مخاطب ندارند و تنها به امید یارانه وزارت ارشاد و اهداف سیاسی و اقتصادیشان قدم به میدانی فرهنگی گذاشتهاند.
توجه داشته باشید یارانه علیالحساب نوبت اول سال ۹۸ برای روزنامه وطن امروز که اخیرا تعطیل شد، ۹۲ میلیون و ۷۳۶ هزار تومان بود اما وطن امروز با این رقم هم نتوانست زیر فشار نرخهای تورمی کاغذ، چاپ و غیره دوام بیاورد و چاره کار را در تعطیلی دید؛ هر چند که روزنامهای جریانساز بود و مخاطبانی هم داشت. یک سال پیش هم هفتهنامه دنیای ورزش با ۵۰ سال سابقه و هفتهنامه جوانان امروز با ۵۲ سال سابقه انتشار (هر دو از موسسه اطلاعات) به دلایل مالی تعطیل شدند.
در سایر رسانههای مکتوب و غیرمکتوب نیز کم و بیش وضع به همین شکل است و غیر از تعدادی روزنامه و پایگاه خبری که از بودجه دولتی برخوردارند، سایر رسانهها، هم در زمینه بنیه مالی و هم در زمینه فروش اوضاع سختی را تجربه میکنند.
حال با توجه به شرایط کشور که دست تورم گلوی هر نوع کسب و کاری را فشرده است، آیا رسانهداری به صرفه است که ۱۰۰۰ نفر در سالهای اخیر تشنه راهانداختن رسانه بودند؟ خوب میشد که آقای دربندی میگفتند چه تعداد از این متقاضیان، اشخاص حقیقی و چه تعداد اشخاص حقوقی بودند تا بهتر میتوانستیم در خصوص فرهنگ تاسیس رسانه در کشور قضاوت کنیم.
مطمئنا همه آن ۱۰۰۰ نفری که در سالهای اخیر در استانها و مرکز دنبال کسب مجوز رسانه بودند، هدفشان افزایش آگاهی مردم نبود؛ به این دلیل که اخبار و تفسیرهای همین رسانههای فعلی کشورمان با چنان سرعت و تکثری در کانالهای خبری تلگرام و صفحات اینستاگرام توزیع میشود که دورافتادهترین روستاها تا محلههای پایتخت، از مهمترین خبرها مطلع هستند. پس هدف متقاضیان نمیتوانست اطلاعرسانی باشد.
بنابراین دو فرضیه برای این موضوع محفوظ است. فرضیه اول: بخش اعظمی از این ۱۰۰۰ نفر (چه شخصیت حقیقی چه شخصیت حقوقی) اطلاعی از مصایب رسانهداری در ایران نداشتند و تصور میکردند با هر سرمایهای میتوان رسانه عمومی، اقتصادی، ورزشی، هنری و … تاسیس کرد. فرضیه دوم: بخشی از این ۱۰۰۰ نفر، از کنشگران، تشکلها و احزاب سیاسی بودند که با هدف نشر عقاید حزبی و جناحی و حصول خواستههای سیاسیشان در جامعه (به ویژه در نزدیکی انتخابات)، قصد بهره بردن از رسانه را داشتند، اما هر دو گروه پشت طرح «حمایت نشدن تا ۳ سال» متوقف شدند و ناگهان فهمیدند که بهتر است فعلا خدمت فرهنگی نکنند.
با توجه به کثرت رسانهها در کشور و اوضاع نامطمئن اقتصادی، اگر شخص یا موسسهای به قدرت مالی خود ایمان ندارد بهتر است برای تاسیس رسانه اقدام نکند تا بعداً به دلیل عجز در تامین حقوق تحریریه، کارکنان، هزینههای سختافزاری و …، مجبور نباشد یا پرسنل را تعدیل کند یا تن به تعطیلی دهد. بدتر این که به عنوان یک تازه وارد، حرف تازهای هم برای گفتن به مردم نداشته باشید.
∗ دانشجوی دکتری علوم ارتباطات
مطالب ما را در کانال تلگرامی شفقنا رسانه (mediashafaqna@) دنبال کنید.
∗ نقد و نظر و سوژه های خود را از طریق ارتباط با ادمین کانال(shafaqnamedia_admin@) به ما بگویید.