شفقنا رسانه– شنیدن روایتها و خاطرات روزنامهنگاران پیشکسوت میتواند برگی از تاریخ مطبوعات شفاهی اهل رسانه باشد. پیشکسوتان مطبوعاتی که در زمانه خود به عنوان چشم و گوش مردم، با اطلاع رسانیهای دقیق و تحلیلهای مناسب به مسئولان کمک میکردند، امروز هم میتوانند با انتقال تجربیات خود به خبرنگاران در خبررسانی و انعکاس واقعیتها به ارتقای کیفی حرفه روزنامهنگاری کمک برسانند. البته این اتفاق زمانی رخ میدهد که خود اهالی رسانه به اهمیت این طبقه از جامعه پیببرند.
با همین برآوردهاست که شفقنا رسانه می کوشد هر هفته پای دیدار یکی از پیشکسوتان و مدیران مطبوعاتی بنشیند و تجربیات آنان را در اختیار جامعه قرار دهد.
این هفته شفقنا میزبان مسعود شهامی پور از پیشکسوتان عرصه مطبوعات بود. شهامی پور در همان ابتدای صحبت هایش به رعایت اخلاق حرفه ای در رسانه ها تاکید می کند و با اشاره به رعایت نکردن این موضوع در برخی از شبکه های صدا و سیما می گوید:اگر چه اکثر رسانههای جمعی اخلاق را رعایت میکنند ولی معتقدم اخلاق در رسانه رسمی گاهی رعایت نمیشود. به عبارتی رسانه خودش را از قیدوبند هر مواخذه، سؤال و جوابی مصون میداند و با هر ادبیاتی از اخلاق رسانهای عبور میکند. آخرین مورد توهین مجری شبکه ۳ سیما به لوگوی استقلال بود. خب طبیعی است که هرکسی به تیمی علاقه داشته باشد ولی ما در روزنامه هیچوقت گرایش به تیم دلخواهمان را در خبر، گزارش و تیترهایمان دخالت نمیدادیم.
او ادامه میدهد: ۱۲ سال معاون سردبیر روزنامه ایران بودم. با اینکه خودم استقلالی هستم ولی همیشه لوگوی «ایران» قرمز بود. دوستان به شوخی میگفتند لوگوی روزنامه قرمز است و من میگفتم میتوانم آن را آبی کنم ولی این کار را نمیکنم. خب در اینجا میبینیم که مجری رسانه ملی بهراحتی بر اساس علایق تیمیاش برخورد میکند.
شهامی پور به تفاوت ایران با کشورهای دیگر در زمینه مقید کردن رسانهها به اخلاق حرفهای اشاره می کند و توضیح می دهد: در کشورهای دیگر برای مقید کردن رسانهها به اخلاق حرفهای از شیوه تنبیهی استفاده میکنند ولی در ایران علاوه بر شیوه پیشگیری از شیوه تنبیهی هم استفاده میکنند. در کشورهای دیگر هرکسی که استطاعت مدیریت روزنامه را داشته باشد میتواند بدون مجوز اقدام به انتشار کند ولی در ایران باید مجوز داشته باشید. این بخش پیشگیری ماجرا است که میخواهند از هر نظر متقاضی انتشار روزنامه را بررسی کنند و بعداً بر روی آن نظارت داشته باشند. البته من معتقدم موردی ندارد نظارت وجود داشته باشد ولی باید تأکید کنم که خطوط قرمز نمیتواند اخلاق را نگه دارد. یک رسانه میتواند بدون تخطی از قانون هزاران متلک و کنایه را در مطالبش بگنجاند. شرافت حرفهای روزنامهنگار به او حکم میکند که حدود اخلاق کجاست و از چه خطوطی نباید عبور کند.
شهامی پور با بیان اینکه مقید کردن رسانهها به اخلاق حرفه ای نیازمند یکسری آموزشهای حرفهای است، تأکید میکند: آبرو و حیثیت اشخاص حقوقی و حقیقی مهمترین خط قرمز رسانهها است. اتهام زنی مسئله مهمی است که رسانهها حتماً باید دقت کنند. در روزنامههایی که کار میکردیم بهشدت مراقب بودیم تا کسی را بیمورد متهم و با آبرویش بازی نکنیم. خیلی از رسانههای ما بخصوص رسانه ملی هنوز فرق بین اتهام و جرم را نمیدانند. حتی در فیلمهایی که به زبان فارسی دوبله میشود، میگویند «شما به جرم قتل فلانی بازداشت هستید.» خب این اشتباه است. این فرد متهم است و رسانه اجازه ندارد قبل از رأی دادگاه او را مجرم بداند. حتی متهمی که همه او را میشناسند در روزنامهها چشمهایش را میپوشانند مگر اینکه آگاهی دستور چاپ چهره این فرد را جهت پیدا شدن سایر شاکیها بدهد.
شهامی پور با اشاره به عدم رعایت اخلاق در درگیریهای جناحی رسانهها میگوید: رسانههای جمعی در بحث درگیریهای جناحی اخلاق را پشت سر میگذارند. من فکر نمیکنم رسانههای آمریکا مانند ایران به حوزه رئیسجمهور ورود کنند و هر چیزی که دلشان بخواهد بگویند.
این پیشکسوت مطبوعاتی وضعیت امروز مطبوعات از منظر کارهای تولیدی و گزارشهای تحقیقی، نسبت به گذشته ضعیف میداند و میگوید: من تصور میکنم که روزنامهها در طول این صدسال از انتشارشان نتوانستند در جامعه جایگاه مرجعیت پیدا کنند. جامعه در قبال هر رویدادی چه مواضع اقتصادی، چه سیاسی و اجتماعی به گروههای مرجع از جمله معلمان، دانشگاهیان، کارشناسان و… متوسل میشوند. در حوزه خبر هم روزنامه باید مرجع جامعه باشد. یعنی در قبال هر رویدادی مردم بگویند باید ببینیم روزنامه چه چیزی گفته است. نداشتن مرجعیت رسانه در کشورمان به این دلیل است که فرض کنید مقامی استعفا میدهد و خبر آن را رسانههای مجازی و شبکههای اجتماعی بلافاصله در جامعه پخش میکنند. روزنامه روز بعد آن را منتشر میکند. درحالیکه باید بهجای خبر صرف به سراغ صاحبنظران برود. روزنامه نباید بگذارد صاحبنظر و کارشناس بخوابد و از آنها چرایی موضوع را بپرسند. چون مردم به دنبال چرایی هستند. درحالیکه روزنامههای ما در اتاق تیتر تمام تلاششان این است که تیتر خوبی برای خبر سوخته آن روز پیدا کنند. خب با چه تیتری میخواهند خبری سوخته و کهنه را بازآفرینی کنند؟ تیتر جذاب هیچوقت خبر کهنه را برای مردم جذاب نمیکند.
او تأکید میکند: روزنامه باید بتواند به پرسشهای جامعه پاسخ دهد. سانسور و خطوط قرمز مانع بزرگی بر سر راه روزنامهها در جایگاه مرجعیت هستند. اگر روزنامهای از نزدیک شدن به موضوعی منع میشود با توجه به اینکه موضوع مهم جامعه است نمیتواند مسئله را نادیده بگیرد به همین دلیل باید زاویه مناسب را برای بررسی آن انتخاب کند. فساد اقتصادی، مملکت را فراگرفته و روزنامهها منتظر این هستند تا فلان مقام قضایی اعلام کند که فلان اختلاس گر را دستگیر کردیم و آن را تیتر کنند. وقتی ۱۲ سال پیش اسامی بدهکاران بانکی اعلام شد چرا به سراغ آنها نرفتند؟ چرا پرسشگری نکردند؟ این مسئله علاوه بر ضعف سردبیر به ضعف دبیران تحریریهها هم برمیگردد. از طرفی خبرنگار هم باید سوژه یابی کند و مدام به حوزههای خبریاش سر بزند.
این پیشکسوت مطبوعاتی روایت میکند: من در سال ۵۴ وارد تحریریه روزنامه کیهان در سرویس شهرستانها شدم. در آن زمان، این سرویس حدود ۶۰۰ شهر و شهرستان را تحت پوشش داشت و حدود ۵۰۰ خبرنگار در سراسر کشور فعالیت میکردند. اکثر این خبرنگارها کتابفروش، روزنامهفروش و… بودند و تعداد انگشتشماری از آنها خبرنگار حرفهای بودند. اخبار و گزارشهایی که برای ما میفرستادند معمولاً با لهجه محلیشان آن را تنظیم کرده بودند و ما در تحریریه مجبور بودیم فکت های این اخبار را بیرون بکشیم و آنها را به زبان معیار برگردانیم. در ۲۲ سالی که کیهان فعالیت میکردم چیزی حدود ۱۰هزار گزارش تنظیم کردم و به زبان معیار برگرداندم.
او ادامه میدهد: ما ساعت ۷ وارد تحریریه میشدیم و حدود ۸ همه همکاران در تحریریه حضور داشتند. از ساعت ۱۰ تحریریه خلوت میشد و همه در حوزههای خبریشان به دنبال خبر میرفتند و ساعت ۱۱ ونیم با دستپر به تحریریه برمیگشتند. الان خبرنگاران در تحریریهها پشت میز نشستهاند و رقابت بین رسانهها معنی ندارد. قبلاً خبرنگاران اگر خبری میخوردند خیلی ناراحت میشدند. الان دغدغه خبر زدن و خبر خوردن وجود ندارد. این نقص را باید با گزارش و تحلیل جبران کرد و تحلیل هم باید جامعیت داشته باشد. معمولاً مخاطب روزنامه، فردی عجول است و نگاهی شتابزده دارد. به همین دلیل تحلیلهای آن هم باید درخور وقت کم و شتابزدگی مخاطب باشد و اقتضائات یک مخاطب عجول را رعایت کند.
این روزنامه نگار پیشکسوت درباره ضرورت گزارش های میدانی و مردمی در روزنامه ها، روایت می کند: خاطرم هست در روزنامه ایران، فردی به من معرفی شد که در بخش گزارش نویسی مشغول به کار شود. برایش سوال بود که درباره چه موضوعی گزارش بنویسد من هم برایش توضیح دادم که از همین صندلی که کنار توست شروع به نوشتن کن. از گفته من بسیار متعجب شد و گفت چطور درباره این صندلی بنویسم؟ خب برایش تشریح کردم که خودش را جای صندلی بگذارد و از تجربه آدم ها متفاوت که برروی این صندلی نوشته اند، بنویسد. خب همین نمونه گزارش ها، تمرین خوبی برای نوشتن گزارش های میدانی است که هر خبرنگار باید آن را در اولویت کاری خود قرار دهد.
او ادامه می دهد: پرداخت سوژه ها اهمیت زیادی دارد که این موضوع در وهله اول، به سواد خبرنگار برمی گردد و آن ها باید مدام مطالعه داشته باشند .متاسفانه امروزه شاهد هستیم خبرنگارها حتی اخبار حوزه خودشان و رسانه را را نمی خوانند در حالیکه خواندن همین اخبار خیلی به آن ها کمک می کند.
شهامی پوربا اشاره به دلایل علاقه مند شدنش به اخبار حوادث می گوید: سال ۷۱ بود که بحث «رئالیسم جادویی» بسیار مطرح بود و «گارسیا مارکز» هم در این سال نوبل گرفته بود. همه دنبال این رئالیسم جادویی بودند تا اینکه کتابی از«هاینریش بل» با عنوان «آبروی از دست رفته کاترینا» به دستم رسید و شروع به خواندن آن کردم. داستان درباره زنی متهم به قتل بود که نویسنده روند دادگاه این زن را شرح داده بود، مضمون جنایی این رمان برایم بسیار جذاب بود و من هم به تاسی از داستان این کتاب شروع به گزارش نویسی در بخش حوادث کردم. البته همان زمان گزارش های من با سر و صدایی زیادی روبرو شد.
او با توضیح درباره مزایای چاپ نام خبرنگار در بالای مطلبش بیان می کند: یادم هست زمانیکه مجله «گلستانه» را درآوردم، نویسندگان زیادی بهترین مطالب شان را برای این مجله می آورند که چاپ شود و به من می گفتند بابت این مطلب چقدر به ما حق التحریر می دهید. من هم می گفتم پولی نمی دهم هر چند دلم می خواست به آن ها مبلغی بپردازم ولی برایشان توضیح می دادم که شما به مجله ما اعتبار می دهید و وقتی اسم شما در مجله چاپ می شود این اعتبار برای نویسندگان هم وجود دارد، پس به هم بدهکار نیستیم.
شهامی پور ادامه می دهد: در روزنامه «جامعه» اولین کاری که کردیم این بود که نام خبرنگار را بالای مطلب ذکر می کردیم یعنی اولین باری بود که یک روزنامه با اسم خبرنگار منتشر می شد حتی همان زمان به ما ایراداتی وارد می شد که نام خبرنگار را ذکر نکنید چون باعث توهم خبرنگار می شود و خبرنگاری که تازه از گرد راه می رسد چطور نامش در یک روزنامه مطرح شده، چاپ شود. اما استدلال ما این بود که وقتی نام خبرنگار در بالای مطلب بیاید آن خبرنگار در قبال مطلب خود احساس مسئولیت می کند و از طرفی دیگر برای خبرنگاران هم انگیزه زیادی ایجاد می کند.
اما این روزنامه نگار پیشکسوت معتقد است که ذکر نام خبرنگار در رسانه های خصوصی بیشتر ایجاد انگیزه می کند و برای روزنامه نگار اهمیت بیشتری دارد تا رسانه دولتی. او توضیح می دهد: چون خبرنگار در آنجا بیشتر به عنوان یک کارمند فعالیت می کند و نگاهش به کار هم به همین منوال است و چاپ اسمش در کنار مطلب خیلی تفاوتی برایش نمی کند. اولین جلسه ای که اقای روحانی با مدیر مسئول های رسانه ها برگزار کرد من هم از طرف روزنامه ایران برای سخنرانی رفته بودم که نوبت به من نرسید. اما می خواستم به رییس جمهور بگویم، اگر می خواهید به رسانه ها کمک کنید، سازمان های دولتی، بنگاداری مطبوعاتی نکنند، چون این کار سم است و به نظرم به بخش خصوصی آسیب می رساند. به همین خاطر من هم با رسانه داری دولتی خیلی موافق نیستم.
شهامی پور در پایان صحبت هایش چندین پیشنهاد برای رسیدن مطبوعات و دیگر رسانه به وضع مطلوب دارد: الان بسیار ضروری است که رسانه ها خود را جای مخاطب بگذارند و هر خبری منتشر می کنند اول بدانند مخاطب به دنبال چیست؟ نیاز سنجی کنند اگر نیاز را می توانند پاسخ دهند، جوابگو باشند اگر نمی توانند پرسشگری و مطالبه گر باشند زبان پرسشگر و مطالبه گر جامعه باشند که متاسفانه در حال حاضر نیستند. آگاهی بخشی کنند هنوز زوایای تاریکی در بخش های کشور وجود دارد که می توانند بر این نقاط با نوشتن گزارش های تحقیقی و میدانی نور بتابانند.
او با تاکید بر لزوم آموزش دیدن رسانه ها و خبرنگاران می گوید: الان پزشکان دوره های بازآموزی دارند و مدام در حال آموزش دیدن، هستند. یافته های جدید و علمی را فرا می گیرند چرا که این یک مولفه ضروری و مهم است. من پیشکسوت باید چندین دوره آموزشی طی کنم تا به سال های انتهایی خدمت برسم. همچنین سواد و مطالعه و تخصص خبرنگار بسیار مهم است.
∗ مطالب ما را در کانال تلگرامی شفقنا رسانه (mediashafaqna@) دنبال کنید
∗ نقد و نظر و سوژه های خود را از طریق ارتباط با ادمین کانال(shafaqnamedia_admin@) به ما بگویید.