شفقنا رسانه– شنیدن خاطرات اصحاب رسانه از زمان ورود شان به عرصه خبر رسانی علاوه بر بازتابی از چالش ها و مسائل آنان در زمان خود، می تواند تجربهای وزین برای نسل جدید خبرنگاران باشد تا از زوایای دیگری به کار رسانه ای نگاه کنند و آن را به کار بگیرند. این تجربه علاوه بر بهره گیری خبرنگاران، می تواند برای مدیران رسانه ای هم کاربرد داشته باشد تا با نگاهی به نقاط ضعف و قوت رسانه خود، در راستای اصلاح و انتشار مطالب اثر گذار قدم بردارند.
این بار شفقنا میزبان فواد صادقی از فعالان رسانه ای بود تا به بیان خاطرات خود از زمان شروع به کارش در سایت خبری«بازتاب» (که در فضای آن روزگار از پر بیننده ترین سایت های خبری بود)، بپردازد و نحوه توقیف این سایت را یادآوری کند. صادقی در ابتدای صحبت های خود، به بیان روایتی از نحوه راه اندازی بازتاب می پردازد و توضیح می دهد: ما در سال های ۷۹ و ۸۰ به همراه جمعی از دوستانمان از جمله آقای کلانتری، هفته نامه ای با نام «آذر» منتشر می کردیم که به آقای محسن رضایی نزدیک بود. با وجود اینکه از نظر محتوایی نوآوری هایی در حوزه کار مطبوعاتی و ژورنالیستی داشتیم اما خیلی دیده نمی شد و نمی توانست با مخاطب ارتباط برقرار کند. این مسئله به چند دلیل برمی گردد. اول اینکه هفته نامه ها خیلی مخاطبی نداشتند و از طرفی هم در آن زمان، بعد از توقیف زنجیره ای مطبوعات فضای راکدی در کشور وجود داشت. در سال ۸۱ به این نتیجه رسیدیم، فرم کارمان را متفاوت تر کنیم. چون هفته نامه جنبه خبری نداشت. حتی روزنامه ها هم یک الی ۲ روز بعد اخبار را پوشش می دادند. در چنین شرایطی وب سایت شناسنامه داری در کشور وجود نداشت و تنها چند وب سایت شبنامه ای پنهان وجود داشت که کسی مسئولیت آن ها را نمی پذیرفت. از طرفی هم در آن زمان فیلتر سیاسی نبود و بی بی سی فارسی، رادیو فردا، گویا نیوز و… هم باز بودند.
او ادامه می دهد: در چنین شرایطی تصمیم گرفتیم وبسایت «بازتاب» را راه اندازی کنیم. ترکیب کار به این شکل بود که چند نفر از دوستان از جمله آقای روح الامینی، آقای دبیری مهر مجموعه شورای سیاستگذاری را تشکیل دادند. من مدیر مسئول بودم و آقای کلانتری هم سردبیر سایت بازتاب بود. در سال ۸۱، با حدود ۵ الی ۶ نفر نیرو سایت بازتاب را راه اندازی کردیم. به دلیل خلاء اطلاع رسانی که وجود داشت از همان اول با جهش زیادی در حوزه مخاطب روبه رو شدیم. به نحوی که کمتر از سه ماه توانستیم بیننده بیشتری از بی بی سی فارسی و رادیو فردا جلب کنیم و براساس رتبه بندی الکسا وبسایت اول خبری فارسی شویم. تا اواخر سال ۸۵ که بازتاب توقیف شد همین موقعیت را حفظ کردیم. به نحوی که کارکنان صداوسیما به ما میگفتند خبری که از بازتاب منتشر می شود از خبری که ما در یک شبکه تلویزیون پخش می کنیم، اثرش بیشتر است.
به گفته صادقی، خیلی از جریانات خبری مهم یا روشنگری ها و اطلاع رسانی های حساس در آن مقطع توسط سایت بازتاب صورت می گرفت و همین مسئله باعث می شود که در سال ۸۶ دولت آقای احمدی نژاد آیین نامه ای برای سامان دهی سایت های اینترنتی در هیئت وزیران تصویب کند. او تصویب این آیین نامه را برخلاف قانون می داند و معتقد است که این آیین نامه را صرفاً برای توقیف سایت بازتاب تصویب کردند. چون بعد از توقیف بازتاب، آیین نامه مذکور هم تعطیل شد.
بعد از این ماجرا، سردار امیرعلی امیری که در دو سال آخر فعالیت سایت بازتاب، رئیس شورای سیاست گذاری بود، با همان ترکیبِ بازتاب اقدام به راه اندازی سایت «تابناک» می کند. صادقی می گوید: تقریباً همان مخاطب بازتاب به تابناک هم منتقل شد. اگرچه سایت تابناک در طی ۷ الی ۸ سال اخیر به لحاظ محتوایی سایت پویایی نبوده است ولی به دلیل عقبه مخاطب و هویتی که شکل گرفت، فکر می کنم الان هم جزو پرمخاطب ترین سایت های خبری باشد و درآمد قابل توجهی از طریق آگهی دارد که به نوعی میراث سایت بازتاب است.
صادقی به بیان ویژگی های سایت بازتاب می پردازد و می گوید: اولین ویژگی بازتاب ادبیات متفاوتش بود و باعث شد مقداری از رسمیت، خشکی و محدودیت های ادبیات رسمی روزنامه نگاری فاصله بگیرد. چون ادبیات رسمی و خشک رسانه ها ارتباط ضعیفی با مخاطب برقرار می کرد. البته موج اول این ادبیات توسط مطبوعات اصلاح طلب در سال های ۷۶ تا ۷۸ شکسته شد. به عبارتی به لحاظ سیاسی یک تندی را وارد ژورنالیسم ایرانی کردند. ولی به لحاظ ادبیاتی این تحول در وب شکل گرفت و ما در سایت بازتاب این ادبیات را ترویج دادیم. فکر می کنم در حال حاضر هم به صورت خیلی نرم در روزنامه ها فراگیر شده است. رسانه ای که هدفش نخبگان نیست بلکه مردم باشد باید با ادبیات صریح تر و بازتری صحبت کند و مقداری از قواعد خشک روزنامه نگاری فاصله بگیرد.
او ادامه می دهد: ویژگی بعدی «بازتاب» سرعت بالا و سانسور پایینش در انتشار اخبار بود. رسانه وقتی می خواهد خبری را منتشر کند، معمولاً توسط دبیر و سردبیر چک و صحت و سقم آن از طریق مقامات سنجیده می شود و… . خب در همین فضا بخش داغی خبر سرد می شود. ما در بازتاب سعی کردیم این پروسه را کوتاه تر کنیم. شاید بعضی از مواقع اطلاع ما از خبر تا انتشارش نهایتاً ۵ دقیقه بیشتر طول نمی کشید و از طرفی هم به پروسه سنتی تایید خبر از مقامات پایبند نبودیم. البته چون مجوز نداشتیم-اگرچه بازتاب سایت شناسنامه داری بود ولی تا آن زمان جایی برای صدور مجوز وبسایت ها نبود- و خلاء قانونی وجود داشت، قانون سفت و سختی برای سایت ها نبود و ما هم ریسک پذیر بودیم. از طرفی به دلیل نزدیکیمان با آقای محسن رضایی و دیگر مقامات به نوعی خودی حساب می شدیم. اگرچه برخی از مقامات از ما دلخور می شدند ولی به نوعی اعتماد منابع خبری را جلب می کردیم.
صادقی تاکید می کند: شاید اگر خبرنگار رویترز خبری را منتشر می کرد، مقامات واکنش نشان می دادند ولی اگر ما همان خبر را منتشر می کردیم، سخت نمی گرفتند و می گفتند بچه های انقلابی هستند. البته ما هزینه این ریسک پذیری را می پذیرفتیم. خب سایت بازتاب سه بار فیلتر و چند بار توقیف شد و صدها پرونده برایش تشکیل دادند.
او انتقاد می کند: معمولاً مدیران مطبوعاتی ما ریسک پذیری خیلی پایینی دارند و حاضر نیستند برای یک خبر، خودشان را به خطر بیندازند. ریسک پذیری ما در پرداختن به اخبار و انتشار آن باعث ایجاد تحولاتی در دولت و مجلس شده بود. چون اثرگذاری این اخبار بیشتر از رسانه های رسمی دیگر از جمله صداوسیما بود.
صادقی یکی از دلایل ریسک پذیری سایت بازتاب را نداشتن توجیه مالی و اقتصادی عنوان می کند و توضیح می دهد: مجموع گردش مالی ما نهایتاً ۲ الی ۳ میلیون تومان در ماه بود. خب این در مقایسه با گردش مالی ماهانه رسانه های دیگر که گاهی به میلیارد هم می رسد، رقم ناچیزی است. بنابراین چیزی برای از دست دادن نداشتیم، به همین خاطر ریسک می کردیم.
او در پاسخ به این سوال که چقدر دغدغه رقابت با خبرگزاری های ایسنا و ایرنا را داشتند، می گوید: خب خبرگزاری ها در آن زمان رقیب ما نبودند. چون اولاً فرمت الان را نداشتند و از طرفی هم تنها مخاطب مطبوعاتیشان برایشان مهم بود. به عنوان مثال سیستم کار ایسنا اینگونه بود که مطالب بازنشریشان در روزنامه ها را بر روی تابلو می زدند. اینکه چه تعداد مخاطب وارد صفحه ایسنا شود، خیلی برایشان مهم نبود. بنابراین رابطه ما با خبرگزاری های دیگر به این شکل بود که به عنوان منبع خبری به ما نگاه می کردند، از ما سوژه می گرفتند و صحت و کذب آن را جویا می شدند یا درباره اش گزارش کار می کردند.
در «بازتاب» چقدر سعی می شد تا گزارش های میدانی از دل جامعه تهیه شود و تنها به اخبار مقامات اکتفا نشود؟ صادقی پاسخ می دهد: خب چون بودجه بالایی نداشتیم، نمی توانستیم خبرنگار برای تهیه گزارش های میدانی به خارج از تهران بفرستیم. مگر اینکه خبرنگاری در شهرستان خودش با ما همکاری می کرد. با این حال یکی از دلایل محبوبیت بازتاب ستون «تماس با ما» بود و چون مخاطب زیادی داشت ۱۰ درصد از اخبارمان همان گزارش ها و پیام های مردمی بود و ما آن ها را با کمترین سانسور چاپ می کردیم.
صادقی در ادامه با توضیح درباره خروجی های سایت «بازتاب» بیان می کند: برآورد ما این بود که با توجه به دسترسی مردم به اینترنت، مخاطب روزی یک یا دو بار و در حد یک ساعت به سایت مراجعه می کند. به همین خاطر ما معمولا بیش از یک مقاله به عنوان سرمقاله در روز منتشر نمی کردیم و سه یا چهار خبر اصلی به اضافه یک گزارش داشتیم. همچنین چندین خبر دریافتی هم از رسانه های دیگر منتشر می کردیم و در همین حد تزریق مطلب داشتیم، چون احساس می کردیم بیشتر از این بازخورد ندارد و از طرفی ما امکانات تولید بیش از این را هم نداشتیم.
این فعال رسانه ای در حال حاضر گرفتن آگهی در سایت های خبری را بسیار راحت تلقی می کند و با روایتی از فرایند رپورتاژ _اگهی در زمان فعالیت خود می گوید: هنگامیکه شروع به گرفتن تبلیغات کردیم در بازاریابی سختی های زیادی را متحمل شدیم چرا که تصور بیشتر شرکت ها و موسسات برای تبلیغات این بود که باید رسانه به صورت کاغذ باشد که آن ها بابت آگهی پول بپردازند. از طرفی دیگر قیمت هایی که موسسات و شرکت ها بابت تبلیغات می دادند، بسیار پایین بود اما به تدریج افرادی که با سایت های اینترنتی در ارتباط بودند به بازخورد این آگهی ها پی برند و امکان تبلیغات گرفتن ما هم بیشتر شد.
او ادامه می دهد: در ماه های آخر فعالیت «بازتاب»، درآمدهای خوبی از طریق آگهی کسب کردیم که در مقایسه با دیگر سایت های اینترنتی که تبلیغات می گرفتند، رتبه خوبی داشتیم و ما بسیار پیشرو و جلو بودیم اما به خاطر توقیف، فضا برای این درآمد ما بسته شد .
صادقی با اشاره به وضعیت خبرنگاران بعد از توقیف سایت«بازتاب» تعریف می کند: بعد از توقیف «بازتاب» بسیاری از اعضای تحریریه به سایت «تابناک» پیوستند ولی ما به نوعی خودکشی خودخواسته انجام دادیم. خاطرم هست آقای احمدی نژاد حدود یک ماهی میشد که رییس جمهور شده بود و اولین سفرش به نیویورک بود در راه بازگشت به ایران، به قم رفت و چند هفته بعد ما فیلم هاله نوری که آقای احمدی نژاد توصیف کرده بود را بر روی سایت گذاشتیم. خب الان حدود ۱۴ سال از آن ماجرا گذشته، اما در طول این سال ها کدام رسانه ای داخلی و خارجی توانسته اند چنین کاری انجام دهند؟ یا مثلاً وقتی آقای احمدی نژاد وزرای خود را معرفی کرد درباره وزیر نفتی که انتخاب کرد ه بود، ما اعلام موضع کردیم که ایشان صلاحیت ندارد و در نتیجه باعث انصراف وزیر نفت شد و فردی دیگر جایگزینش شد .
او توضیح می دهد: در آن زمان رییس جمهور قدرت زیادی داشت و از او حمایت های زیادی می شد و اصلا قابل مقایسه با دیگر روسای جمهور نبود، خب طبیعی بود وقتی به چنین رییس جمهوری انتقاد می کنید هزینه سنگینی برایتان خواهد داشت و همین موضوع باعث شد تا در دو سال آخر فعالیت رسانه ای، مدام سایت ما را توقیف کنند و ما در این مدت تلاش زیادی برای ادامه فعالیت داشتیم اما تا دو سال مقاومت کردیم و در نهایت توقیف شدیم.
صادقی در جریان این فعالیت ها، یکی از ویژگی های مسئولیت خود را حمایت از خبرنگاران می داند و تصریح می کند: در آن سال ها ما به هیچ عنوان اجازه نمی دادیم به خبرنگارانمان فشار بیاید و در خبرهای حساس نامی از خبرنگار ذکر نمی کردیم و وقتی می پرسیدن که منبع خبر چه کسی است، می گفتیم این موضوع به خود ما مربوط است و من خودم به دادگاه و وزارت اطلاعات می رفتم و جوابگو بودم و فکر نمی کنم در طول فعالیت «بازتاب» کسی غیر از خودم پاسخگو بوده باشد.
صادقی در ادامه به کاهش مخاطبان رسانه های رسمی اشاره می کند و آن را یک آسیب جدی برای نظام می داند به همین خاطر برای افزایش مخاطبان این رسانه ها، چند پیشنهاد دارد: در حال حاضر رسانه های ما به بالا رفتن آستانه تحمل نظام جمهوری اسلامی نیاز دارند و این نظام باید متوجه شود هر چه فضای رسانه ها را محدود کند ، این کار باعث ریزش مخاطبان از رسانه های رسمی و سوق آن ها به سوی رسانه ها بیگانه و شایعات می شود، به همین خاطر اگر برای این نظام، امنیت ملی و وحدت ملی اهمیت دارد و خواهان تقویت و ماندگاری این مسئله است، باید فضای داخل رسانه ها را باز بگذارد.
او با انتقاد به فضای رسانه ها توضیح می دهد: معتقدم در حال حاضر فضای رسانه ای کشور نسبت به فضای جنگی که کشور سال ها درگیرش بود، وخیم تر است چرا که در آن فضا مردم بین رادیو ایران و بغداد و بی بی سی قرار داشتند و می گفتند که ما یک طرف جنگ هستیم. الان مردم اصلا احساس نمی کنند رسانه های داخلی و صدا و سیما یک طرف جنگ است، چون از آن اعتبار اولیه کاسته شده و گویی صدا و سیما جدا از مردم است. مسئله بعدی اینکه، مدیران و صاحبان امتیاز رسانه ها، احساس حرفه ای بودن و وجدان کاری داشته باشند. الان شاهد هستیم قشر خبرنگار در مضیقه قرار دارد و برای تأمین نیازهایش مجبور است در چندین رسانه کار کند، ولی می بینیم در همین رسانه ها پول های کلانی خارج می شود. خب همه این ها با مدیریت خوب می تواند ساماندهی شود و حق و حقوق واقعی خبرنگار پرداخت شود. مدیران رسانه ای باید پول ها را صرف توسعه کیفی رسانه های خود کنند که در این صورت ارزش رسانه بالا می رود.
صادقی در پایان با اشاره به لزوم بازنگری خبرنگاران در هویت صنفی و حرفه ای خود بیان می کند: با توجه به شرایط اقتصادی تاسف بار خبرنگاران، این طبقه نباید شرافت کاری و حرفه ای خود را فراموش کنند و به راحتی تن به کارهای سفارشی و یا قبول هدایا از طرف موسسات و سازمان ها دهند، چرا که خبرنگار نماینده مردم است پس باید از حقوق مردم دفاع کند نه اینکه به تمجید از سازمان و یا شخص و حزب بپردازد. در حال حاضر در سه مورد اشکال و ایراد داریم یکی حاکمیت، دیگری مدیران رسانه و مورد سوم خبرنگاران است که هر سه این ها باید با هم در جهت تغییرات گام بردارند. یکی از بدبختی های رسانه در ایران این است که به همه موضوعات و مشکلات جامعه و کشور می پردازد ولی حوزه خودش معمولاً مغفول است. به عبارتی نه مسائل رسانه در جامعه دیده می شود و نه راه حلی برای مشکلات ریشه ایش اندیشیده می شود.
∗ مطالب ما را در کانال تلگرامی شفقنا رسانه (mediashafaqna@) دنبال کنید
∗ نقد و نظر و سوژه های خود را از طریق ارتباط با ادمین کانال(shafaqnamedia_admin@) به ما بگویید.