شفقنا رسانه– روز گذشته با انتشار خبر قتل همسر محمد علی نجفی شهردار سابق تهران و اعتراف او به این قتل، واکنش های مختلفی از فعالان سیاسی و رسانه ای شاهد بودیم. برخی از رسانه های آنلاین در کسری از ثانیه به کوچکترین مسئله در این حادثه واکنش نشان دادند و اخباری را منتشر کردند. برخی از رسانه های دیگر هم به این موضوع بی توجه بودند و اثری از این خبر مهم را در رسانه خود درج نکردند. با این وجود پوشش خبری هر کدام از رسانه ها درباره این حادثه متفاوت بود. اکبر نصراللهی رئیس دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه دانشگاه آزاد اسلامی در گفت و گو با شفقنا رسانه به پوشش خبری این حادثه در رسانه ها و رعایت نکردن مرزهای اخلاقی در بازتاب این خبر پرداخته است.
اخبار از کانال های رسمی با تاخیر منتشر شد
اکبر نصراللهی در بیان ارزیابی خود از پوشش خبر قتل میترا استاد، همسر دوم محمدعلی نجفی توسط صداوسیما، خبرگزاریها و فضای مجازی به شفقنا رسانه میگوید: این ماجرا یک بمب خبری بود و همه ارزشهای خبری بهویژه ارزش خبری عجایب و استثنائات را در بالاترین حدش در برمیگرفت. با وجود اینکه ۲۴ ساعت از این قتل گذشته و هزاران خبر در فضای مجازی و رسانههای رسمی در بعد داخل و خارج درباره این خبر منتشرشده است، ولی همچنان بحث اصلی رسانهها است. چون باور این ماجرا که فردی مثل آقای نجفی با این سابقه علمی و سیاسی، مرتکب قتل شود هنوز برای مردم دارای سؤال است و قابلباور نیست و رسانه ها باید به سوالات مردم از منظرهای مختلف پاسخ دهند.
او ادامه میدهد: باوجودآنکه دیشب، شب قدر و شب عزیزی بود اما اگر بگویم موضوع قتل میترا استاد و اعتراف آقای دکتر نجفی به قتل ایشان در مراسم شب قدر، سر سفره افطار، دانشگاه، کلاس درس، تاکسی، مترو و… بحث اصلی مردم بود، اغراق نکردهام. بنابراین مردم انتظار دارند خبر این اتفاق را که جزء خبرهای قضایی، امنیتی، پلیسی و رسمی محسوب میشود از رسانههای رسمی دریافت کنند. ولی ما این بار هم شاهد بودیم که مراجع رسمی با وجود اقدام بهتر نسبت به قبل، همچنان در زمین مراجع غیررسمی بازی کرده اند و با تأخیر و به صورت نادرست اخبار را منتشر میکردند.
او با انتقاد به نحوه اولویتدهی اخبار در خبر ۳۰/۲۰میگوید: باوجود ارزش بالای خبری، این ماجرا در برخی از بخشهای خبری مثل ۳۰/۲۰ در اولویت پایین انتشار یافت. درحالیکه مخاطب انتظار داشت این خبر جزو اخبار با اولویت اول باشد. نه به این دلیل که آقای نجفی به طیفی سیاسی وابسته بودند بلکه به دلیل اینکه این موضوع مورد سؤال و توجه مردم بود و دنبال این بودند که بدانند دقیقاً چه اتفاقی افتاده است. اما میبینم باوجوداینکه قرار بود در بخش خبری ۳۰/۲۰ کلیشهها شکسته شود و نیازهای مردم در اولویت قرار گیرند ولی این خبر در اولویت پایین پوشش داده شد. در مورد نوع پوشش هم فقط در اخبار ۲۰:۳۰ اظهارات کوتاه سخنگوی قوه قضاییه پوشش داده شد. در صورتیکه نیاز بود تا حرفهای پلیس، حرفهای همسایهها، تحلیلهایی که جنبه روانشناسی و جامعهشناسی دارد و… هم در این گزارش گنجانده شود.
رسانه های ما هنوز درک درستی از آرایش خبری درست ندارند
این استاد پوشش خبری ادامه میدهد: این مشکل را در مطبوعات هم دیدم. بهعنوانمثال روزنامه اطلاعات امروز در صفحه اول هیچ اشارهای به ماجرا نکرد یا روزنامه کیهان در حد کمی به آن اشاره کرد. یا برخی از روزنامهها مثل وطن امروز نیمی از صفحه را به این ماجرا اختصاص دادند و آن را پررنگ و سیاسی کرد. اینهمه تعارض نشان میدهد که رسانههای ما تعریف درستی از نیازهای مردم، ارزشهای خبری، آرایش رسانهای و تعریف خبر ندارند.
نصراللهی با بیان اینکه چگونگی پوشش دادن این خبر هم نکته مهمی است، میگوید: مردم سؤالاتی در ذهنشان شکلگرفته است مثل؛ قاتل کیست؟ قتل کی اتفاق افتاده است؟ مقتول به چه علتی و چگونه به قتل رسید؟ چه احتمالاتی ممکن است در این زمینه وجود داشته باشد؟ و… . نیاز است تا مراکز رسمی مثل پلیس، قوه قضاییه به آنها پاسخ دهند و اعلام نظر کنند. با این حال رسانهها این سوالات را بهطور کامل از مراکز رسمی یا نپرسیدند یا پاسخی سطحی دریافت کردهاند. وقتی پاسخها جامع نباشد طبیعی است که مردم به فضای مجازی مراجعه میکنند و شایعاتی در این زمینه شکل میگیرد.
این استاد ارتباطات با اشاره به توییت مسعود بهنود و ادعایش در مورد اینکه آقای نجفی ۱۰ ماه پیش در هتلی اقدام به خودکشی کردهاند. میگوید: رسانهها باید صحتوسقم این خبر را جویا میشدند. اگر واقعیت داشت چگونه ممکن است در آرایش جدید رسانهای ، خبری به این مهمی پنهان نگه داشته شود ؟ و اگر صحت دارد چرا بی بی سی باوجود ادعایی که در مورد حق مردم به دانستن دارد این خبر را اطلاع رسانی نکرده است ؟ این چالش بزرگی برای رسانهای است که ادعا میکند دانستن حق مردم است. از طرف دیگر اگر ماجرا درست باشد رسانههای داخلی هم باید پاسخ دهند که چرا هیچکدام از این اتفاق حرفی نزده اند؟
نصراللهی با بیان اینکه باید برخورد پلیس و رسانهها با این ماجرا بهعنوان برخورد با یک متهم باشد، میگوید: میبینم که بهعنوان یک متهم با آقای نجفی برخورد نشد. به عبارتی ایشان با لباس رسمی بهگونهای نشان داده شد که گویی در حال بازدید از یک پروژه علمی است. سؤال در اینجاست آیا رسانهها و پلیس با سایر متهمها هم اینگونه رفتار میکنند؟
نصراللهی با اشاره به ضرورت برخورد اخلاقی رسانه ها با این حادثه می گوید: با توجه به ارزش خبری بالای این حادثه و ابهامات آن، ضروری بود که روز گذشته و یا امروز پلیس یک نشست خبری برگزار می کرد و آنچه را که خودش مصلحت می دانست و باید درباره این پرونده گفته شود، به همه رسانه ها( نه فقط صدا و سیما) بیان می کرد. نشان دادن تصویر فرزند «میترا استاد» هم از مسائلی بود که بسیاری از رسانه ها به آن توجه نکردند. با توجه به اینکه این فرد یک نوجوان ۱۳ ساله است، امکان دارد انتشار تصویر او، تبعات زیادی بر روی آینده اش داشته باشد و باید رسانه ها در انتشار تصاویر او با ملاحظات بیشتری برخورد می کردند.
رسانه ها از این حادثه بهره برداری سیاسی نکنند
او ادامه می دهد: بعد از این حادثه، ما شاهد انواع مواضع سیاسی بودیم .اینکه از این حادثه بهره برداری سیاسی بشود، اصلا خوشایند نیست و مطمئنا به ضرر منافع ملی خواهد بود. به هر حال آقای نجفی با هر نوع گرایش سیاسی، یکی از مقامات ارشد کشور بوده و سمت هایی را در دوره های مختلف داشته است و باید این موضوع خط قرمز همه رسانه ها باشد چرا که این پرونده امروز و فردا بسته نخواهد شد و امکان دارد ماه ها طول بکشد. بنابراین نباید از این ماجرا بهره برداری سیاسی کنیم.
این رئیس دانشکده با انتقاد از شتاب برخی رسانه ها در انتشار اخبار این ماجرا، بیان می کند: ما شاهد هستیم که رسانه ها در انتشار برخی از اخبار مورد نیاز مردم تعلل می کنند و از طرفی دیگر برای برخی خبرها و موضوعات که نیاز به بررسی و تحلیل بیشتری دارد، شتاب می کنند و اخباری منتشر می کنند که طبیعی است در ساعات اولیه نباید منتشر شوند. به همین خاطر باید رسانه ها این فرهنگ را ترویج کنند که برای چنین موضوعات خاص و حساسی منتظر بررسی های دستگاه قضا ،قانون و پلیس باشند نه اینکه فقط بخواهند به هر قیمتی که شده اخبار را با سرعت بالا منتشر کنند.
اطلاع رسانی مساوی با زیر پا گذاشتن مرزهای اخلاقی نیست
نصراللهی با توضیح درباره وظایف رسانه ها بیان می کند: رسانه ها یک وظیفه مهم به نام اطلاع رسانی دارند، اما هیچ کجای دنیا این وظیفه مساوی با بی اخلاقی نیست. بلکه باید هنر اهالی رسانه در این باشد که در عین اطلاع رسانی دقیق و پاسخ به سوالات اساسی مردم، سعی کنند از مرزهای اخلاق فراتر نروند و باید مردم را به این سمت وسو ببرند که منتظر بررسی ها، تحقیقات پزشکی، پلیس و مجاری های رسمی باشند. همچنین رسانه ها می توانند از تحلیل های روانشناسانه، جامعه شناختی و مذهبی در گزارش های خود استفاده کنند که چطور امکان دارد چنین فردی با این پیشینه، دست به قتل همسرش بزند؟
او معتقد است: رسانه هایی مانند صداوسیما و مطبوعات می توانند از این حادثه به عنوان یک فرصت برای جذب و جلب دوباره اعتماد مخاطب به خود استفاده کنند. در واقع این دو رسانه می توانند با موشکافی ابعاد مختلف این ماجرا به نیازهای خبری مخاطب که فضای مجازی به آن پاسخ نمی دهد، جوابگو باشند. روزنامه های امروز می توانستند ابعاد مختلف این حادثه را از زبان کارشناسان امنیتی، روان شناختی جویا شوند ولی متاسفانه این کار را انجام ندادند.
این استاد دانشگاه با انتقاد از پوشش خبری این حادثه در تلویزیون می گوید: اگر این اتفاق در هر کشور دیگری رخ می داد، رسانه ها آن را به عنوان یک فرصت استثنایی در نظر می گرفتند و با تهیه گزارش های سریالی( تا اعلام نتیجه قطعی پرونده ) مردم را به خود وابسته می کردند و به نوعی مخاطب را همراه خود می ساختند. با توجه به اینکه این حادثه جاذبه تصویری بالایی دارد، رسانه ای چون صدا وسیما می تواند این کار را انجام دهد و می تواند این گزارش را در گفتگو با دستگاه قضا، پلیس و افراد کارشناس تکمیل کند. من واقعا شاهد بودم که شب گذشته تلویزیون فرصت سوزی کرد. همانطور که مطبوعات و خبرگزاری ها هم این فرصت را از دست دادند و آنطور که شایسته بود درباره ابعاد مختلف این ماجرا بحث و بررسی نکردند.
او توصیه می کند: رسانه ها به جای اینکه شتاب در اطلاع رسانی داشته باشد و مرزهای اخلاقی را زیر پا بگذارند برای اینکه به عنوان یک رسانه، خودی نشان دهند، باید به صورت حرفه ای به این موضوع ورود کنند و مخاطب را جذب کنند.
∗ مطالب ما را در کانال تلگرامی شفقنا رسانه (mediashafaqna@) دنبال کنید