شفقنا رسانه– چند روز پیش شبکه یک سیما در برنامه «فرمول یک » داستان زندگی مردی را به تصویر کشید که از ضرب و شتم همسرش صحبت میکرد و با لبخند میگفت که ۲۷ بار به دادگاه رفته تا به درخواست طلاق همسرش پاسخ دهد اما هر بار تأخیر در برگزاری جلسه دادگاه یا پادرمیانی بستگان و نزدیکان، آنها را از جدایی منصرف کرده است. پخش این برنامه از سوی صداوسیما بدون در نظر گرفتن حساسیتهای خاصی چون ترویج خشونت علیه زنان و یا به تصویر کشیدن فرزندان این خانواده با بازتابهای زیادی از سوی کاربران شبکههای اجتماعی، حقوقدانها، جامعه شناسان و فعالان حقوق زن و کودک همراه بود.هدف صداوسیما از پخش چنین برنامههایی چیست؟آیا میتوان گفت که این برنامهها میتواند به ترویج خشونت علیه زنان بیانجامد؟
نمیتوان فهمید که سیاستهای برنامهسازی صداوسیما چیست
کامبیز نوروزی، کارشناس حقوق و رسانه در بیان ارزیابی خود نسب به این قسمت از برنامه فرمول یک به شفقنا رسانه میگوید: حقیقتاً نمیتوانیم بفهمیم که سیاستهای برنامهای صداوسیما چیست و اصلاً آیا پشت این برنامه فکری هست یا خیر. مدتی است برنامههایی بهصورت زنده در صداوسیما پخش میشود که میتوان اصطلاحاً به آنها وان من شو گفت یعنی برنامههایی که یک نفر مجری همه کارها را انجام میدهد. به نظر میرسد که این برنامهها و مجریان آنها اساساً در سطح چنین برنامههایی نیستند و شناخت عمیقی از موضوعشان ندارند. مگر اینکه فرض کنیم تلویزیون این کارها را عمداً انجام میدهد.
او ادامه میدهد: وقتی بخشهایی از این برنامه را در فضای مجازی دیدم، بسیار شگفتزده شدم. این برنامه اساساً برنامهای مطلقاً ضد ارزشی است و با فرهنگ دینی و عرفهای اجتماعی ما تضاد دارد و بهنوعی بیانگر یک الگوی رفتاری خشونتبار و بیمارگونه است. مرد شرعاً و قانوناً اجازه ضرب و شتم همسرش را ندارد. دهها بار زن مورد ضرب و جرح همسرش قرار میگیرد و این مسئله در تلویزیون بهعنوان یک امر عادی منتشر میشود. این کار جز ترویج خشونت و تحقیر جامعه زنان چیزی نیست. البته بگویم ضوابط خصوصی این زن و شوهر مورد بحث ما نیست. شاید آنقدر به هم علاقه داشتهاند که تمام این سختیها را تحمل کردهاند. از این جهت شاید بتوانم بگویم به آنها هم احترام میگذارم چون چنین تصمیمی، حریم خصوصی آنها است و کسی از ما اجازه مداخله در آن را ندارد.
نوروزی انتقاد میکند: کشاندن این بحث به تلویزیون به عنوان رسانهای با مخاطب میلیونی چه هدفی را دنبال میکند؟ اگر میخواهد توصیه کند که زنان تمام سختیها و مصیبتهایی که از ناحیه همسر به آن خانم تحمیل میشود، بپذیرند و با چنین شرایطی بسازند، توصیهای غیردینی، غیرقانونی ، غیر عرفی و غیراخلاقی است. اگر رسانه قصد دارد ارزشی ارائه دهد، باید بگویم چنین چیزی ارزش نیست و اساساً ضد ارزش است.
او ادامه میدهد: ایراد مهمتر دیگر مطرح کردن این صحبتها در حضور دو کودک خردسالشان است و میتوان آن را یک کودکآزاری روانی دانست. یعنی دو کودک خردسال در برابر دوربین تلویزیون شاهد گفتگوی زن و شوهر با مجری تلویزیون هستند که از کتککاریها و دعواهای والدینشان صحبت میشود. کدام قاعده آموزشی چنین چیزی را تأیید میکند؟ اینها بازی کردن با زندگی مردم است. اگرچه تلویزیون آنقدر مشکلات متعدی دارد که تقریباً این قبیل خبط و خطاهایش گسترده شده است. به عنوان مثال یک مجری ورزشی تلویزیون در برابر یک مربی آلمانی میخواهد با او آلمانی صحبت کند و اساساً زبان المانی نمیداند و مورد تمسخر قرار میگیرد یا انگلیسی صحبت کردنش با مربی انگلیسیزبان با واکنشهایی همراه میشود. اصول حرفهای رسانه در تلویزیون کجا رفته است؟
با پخش چنین برنامههایی، عادی شدن خشونت در جامعه رخ میدهد
این کارشناس حقوق و رسانه تأکید میکند: متأسفانه این برنامه خلاف حقوق زنان، خلاف کیان خانواده، خلاف عرف، شرع و قانون بود. منتها کسانی که کمترین صلاحیتی برای طرح این موضوعات ندارند برنامههای تلویزیون را به دست گرفتهاند، اسپانسرهای متعدد هم هستند، هر برنامه یک قرعهکشی دارد ، جایزه میدهد و اپلیکیشنی را تبلیغ میکند و در نتیجه درآمدی حاصل میشود. در اینجا چه بلایی بر سر جامعه میآید کسی پاسخگو نیست.
عدهای بر این عقیده هستند که پخش این چنین برنامههایی با هدف نهادینه کردن فرهنگ پذیرش خشونت و تحقیر زنان انجام میشود. نوروزی در این باره میگوید: این نیست که پخش این برنامهها باعث نهادینه شدن فرهنگ خشونت علیه زنان شود بلکه من معتقدم بهنوعی آن را عادی میکند. هرچند سطح درک جامعه ما بسیار بیشتر از سطح درک برنامهسازان تلویزیون است و میفهمند صداوسیما چکار میکند. واکنشهایی که نسبت به این برنامه صورت گرفت نشاندهنده سطح درک خوب و بالای جامعه ما است. ولی در هر حال تفکری که تلویزیون سعی در نشان دادن آن دارد چیزی است که از نظر حقوق مخاطب و اصول رسانه به شدت ایراد دارد. باید از هرکدام از این برنامهسازان پرسید اگر خواهر یا دخترتان توسط همسرش چندین بار مورد ضرب و شتم قرار بگیرد آیا با همین شکل برخورد میکنید و او را به سازش و سکوت توصیه میکنید؟
صداوسیما از چرخه مصرف مردم خارجشده است
این کارشناس حقوق و رسانه به بیان عواقب پخش چنین برنامههایی میپردازد و توضیح میدهد: اولین نکته این است که صداوسیما بخصوص سیما از چرخه مصرف رسانه مردم تقریباً خارجشده و نفوذ خود را تقریباً از دست داده است. این دست از برنامهها همچنان باعث کاهش مخاطبانش میشود و میزان اعتماد مردم به صداوسیما به شدت کاهش پیدا میکند و موقعیتش بیشازپیش تضعیف میشود. الان به چیزی که در صداوسیما باید توجه شود اصول حرفهای یک برنامه پخش زنده به شیوه وان من شو است. این فرد باید به سوژهاش مسلط باشد. مثل برنامه نود.
او ادامه میدهد: برنامه نود هم تقریباً در دسته همین نوع برنامهها قرار دارد ولی مجری آن کاملاً به سوژهاش مسلط است، کاملاً آداب سخن را میداند و میفهمد که چکار میکند. به همین دلیل هم توانسته برنامهای حرفهای بسازد که پربینندهترین برنامه تمام شبکههای تلویزیون است. اما الان برنامههای مشابه دیگری وجود دارد که برنامهسازان و مجریان و طراحان آن فاقد این ویژگیها هستند. مثل همین برنامه که غیراخلاقیترین، غیر عرفیترین، غیرقانونیترین و حتی غیرشرعیترین مسئله را مباح جلوه میدهد. یعنی کتک زدن زن توسط شوهر در مقابل چشمان دو فرزند خردسال است. در اینجا حقوق کودک، زن و مخاطب نقض شده است. فقه شیعه ، قانون و عرف ما اجازه نمیدهد که شوهر زوجه را کتک بزند. اما این برنامه در کمال بیتوجهی همه اینها را مباح جلوه میدهد. مشکل اینجاست که این الگوی رفتاری نباید به این شکل از تلویزیون پخش و مباح نشان داده شود و حتی تحسین شود.
نوروزی تأکید میکند: برنامهسازانی که با هدف حفظ کیان خانواده برنامهای نشان میدهند که در آن زن مکرراً از شوهر کتکخورده و به این شکل تبلیغ میشود که باید کیان خانواده را حفظ کرد یعنی چیزی از جامعهشناختی خانواده، حقوق خانواده و فقه خانواده نمیدانند و اصلاً صلاحیت چنین کاری را ندارد.