شفقنا رسانه- جواد دلیری، در روزنامه ایران نوشت:
۲۵ سال پیش در صبح بارانی اول بهمن ماه ۱۳۷۳ «ایران» روزنامهای تازه؛ به میان مردم آمد تا «صدایی برای نسل نو» باشد. «ایران» روزنامهای رنگی با شعار «بخوان ایران بخوان» آمد تا حلاوت تنوع و تفاوت را در ذائقه نسل نو ایران جاری کند و شروع تاریخ تازهای در فرهنگ و رسانه این سرزمین باشد، خیلی ساده و در سکوت شروع کرد و گفت که آرمانش این است:«با ظهور فجر انقلاب فرصتی تاریخی فراچنگ آمده است که گرد و غبار ستم و بیداد را از چهره و جبین آن سرزمین ستمدیده بزداییم؛ گرد هم آییم و کوی بهکویش را از نو بسازیم و این بار به داد و دادگر؛ با خشت و گل عشق و مهر و محبت؛ با همت بلند و دلهای استوار به ایمان و خالی از هرگونه کین و کینه و خشم و نفرت؛ با برادری و یگانگی و وحدت.»
اینک پس از یک عمر فراز و نشیب، روزنامه ایران، امروز در سکوت و غربت و آرام، بدون سر و صدا وارد بیست و پنجمین سال فعالیت خود میشود و چند روز دیگر هفت هزارمین شماره خود را نیز منتشر خواهد کرد.
از آن روز تا امروز «ایران» تلاش کرد «زبان مردم» و «نگاه دولت» باشد و پلی میان هر دو. نام بلند «ایران» را بر پیشانیاش حک کردند و به گواه همه در اصلاح سیاست و فرهنگ و اجتماع قدمهای تأثیرگذاری برداشت. «ایران» امروز از یک سو مایه افتخار برای کسانی است که «ایران» را پایهگذاری کردند و از سوی دیگر برای ایران و ایرانیانی که در تمام این سالها راهی سخت و پرافتخار را رفتند، موجب خرسندی شده است.
روزنامه ایران مولود دوران سازندگی است. انتشار و راهاندازی آن مرهون نوگرایی شجاعانه و عملگرایی خردمندانه مرحوم آیتاللههاشمی رفسنجانی و تفکر مردان رسانهای و جمعی از نخبگان فرهنگ و سیاست آن دوران بود که سودای تغییر فضای خبری کشور در سر داشتند. «ایران» با این تفکر که رسانه چون معبر و ایستگاهی است که قطار توسعه فرهنگی و سیاسی جامعه از آن عبور میکند با موضوع و محتوایی نو و متفاوت پایه اصلی نظام رسانهای خلاق و مبتکر شد. از آن روز تا امروز سه نسل روزنامهنگاری کنار یکدیگر این رسانه را به موجودی برومند تبدیل کردند. نسل اول روزنامهنگاران موسپید و کهنهکار، نسل دوم، مردان پرشور و با دانش سالهای آغازین دهه ۷۰ و روزنامهنگاران جوان امروز که با استفاده از دانش دو نسل گذشته و تجربیات خود هدایت این رسانه را بر دوش دارند.
«ایران» در تمام سالها از حق انتخاب، آزادی و آگاهی نسل نوجوی جامعه دفاع کرده است. از حریم خرد و ضرورت نقد و پاسداشت دین و آیین ملی گفت. باب ارتباط بیواسطه و آیینهوار را با مخاطبان گشود. ابایی نداشت تا از بسیاری آسیبهای پنهان در لایههای مختلف جامعه آن روز پرده بردارد. راهنمایی در اقتصاد بود و نامی برای فرهنگ.
«ایران» در تمام این سالها تلاش کرد با نگاهی فراگیر متناسب با نام بلند ایران زبان جاری را از تکگوییهای ممهور به تأییدهای تشریفاتی مبرا کند. «ایران» دشواریهای این راه سخت و گران را به جان پذیرفت که مقام مقصود بی رنج نیست.
میگویند تاریخ ایران تاریخ پرتلاطم و آمیختگی است، بی شک در این مسیر اعصار و زمانهایی بودهاند که نقش تعیین کننده در سرنوشت فرهنگ و اجتماع ایران ایفا کردهاند و رقم زننده جنبش حرکت وقایع آیندهاند.
آن دوران گذشت؛ سه عصر سازندگی و اصلاحات و مهرورزی، «ایران» را امروز به عصر اعتدالگرایان رساند. اگر «ایران» در عصر سازندگی «اقناع» افکار عمومی را سرلوحه فعالیت خود قرار داد، «ایران» دولت اصلاحات، سیمایی نقدپذیر و پاسخگو پیدا کرد و در دولت مهرورز، تبلیغ محور در سیاست جدید شد، امروز منادی «اعتدال» با شاخصهایی نظیر نقد سازنده، پرهیز از تخریب، مسئولیتپذیری و اقناع افکار عمومی است.
امروز «ایران» بعد از یک ربع قرن پر از فراز و نشیب و با ثبت انبوهی از رویدادهای تلخ و شیرین این مرز و بوم پا به عرصه و عصری تازه میگذارد. «ایران» امروز متفاوت از «ایران» ۲۵ سال پیش است، نسل جدید و مطالبهگر، کشور توسعهمدار و… نیازمند نسخهای تازه از رسانهنگاری است.
«ایران» به عنوان یک رسانه که پلی میان دولت و مردم است، باید سیاست و استراتژی خود را بر دو محور پرسشگری و پاسخگویی بنا نهد.
«ایران» امروز پا به ۲۵ سالگی میگذارد. در عصر اعتدال و اعتدالگرایی و در عصر جدید «ایران» تلاش خواهیم کرد همچنان امید را در جامعه ترویج کنیم. سیاهیها را سیاهتر نبینیم و سفیدها را سفیدتر.
میخواهیم گفتوگوی انتقادی در میان بخشها و نسلهای مختلف را دامن بزنیم که نیاز و ضرورت امروز است.
همچنان که تلاش کردیم نشان دهیم اسلامیت و جمهوریت دو رکن اساسی این نظام است، از نوشتن درباره اعتقادات مذهبی مردم و توجه به آیینها، عقاید و تفکرات دینی اکثریت مردم این سرزمین واهمهای نداشته و نخواهیم داشت. ما ترکیبی از روزنامهنگاری حرفهای و متعهدانه را سرلوحه کار خود قرار دادهایم و قواعد بازی همه با هم را رعایت خواهیم کرد.
هرچند روزنامه ایران به روزنامه دولت مشهور است اما خود را روزنامهای مردمی و متعلق به آنان و بازتاب دهنده همه ارکان ایران اسلامی میدانیم. تلاش کرده و خواهیم کرد که چگونه میتوان هم روزنامه حرفهای بود و هم نقاد و پرسشگر. میخواهیم در عصر جدید فضایی ایجاد کنیم که مخاطب را با روزنامه آشتی دهیم و تکنولوژی جدید را به خدمت روزنامهنگاری سنتی درآوریم. قطعاً گزارشنویسی روزانه همراه با بستههای تحلیلی و گفتوگوهای پرنکته و خواندنی، سرلوحه کارهای جدید ما خواهد بود و ارائه صفحات تحلیلیتر و ضمائم متفاوتتر و نیز گسترش ستونهای اختصاصیتر در همین راستا خواهد بود.
هرچند در این مسیر تا رسیدن به نقطه مطلوب و زیبنده ملت راه دور و درازی در پیش است اما اطمینان عمومی و جلب نظر مخاطبان از جمله دستاوردهایی است که در این سالها جز با تلاش بی وقفه همکاران دلسوز در همه بخشهای روزنامه و مداقه تحریریه پرتوان و حضور اساتید و بزرگان ایران زمین و تلاش آنانی که امروز نیستند ، به دست نمیآمد و به بار نمینشست.
سعی خواهیم کرد در راه پیش رو و در یک سال آتی تغییراتی در شکل و محتوای مطالب ارائه دهیم و در یک پوستاندازی، «ایران» را روزآمد کنیم. امید بستهایم تا در سالروز تولد «ایران» هفت هزارمین شماره «ایران» هماره توأم با سعادت و شیرین باشد و دور باد آفت دور فلک از جان و تنش.
روزنامه ایران دورهای جدید را آغاز میکند؛ میخواهیم ماندگارتر بمانیم با همراهی همه شما (چه خوانندگان سنتی و کاغذی ما چه مخاطبان آنلاین و اینترنتی ما) سپاس بی دریغمان را تقدیم میکنیم و میخواهیم همچنان ما را از همراهی و اعتمادتان بیبهره نسازید.
سخن به درازا نمیکشانم و ضمن تشکر از مخاطبان که بزرگترین مشوقان ما بودهاند، از همکارانم در تحریریه که بالندگی روزنامه برآمده از تلاش یکایک آنان است، سپاسگزاری میکنم. در ضمن گروههای حروفچینی، ویرایش و صفحهآرایی روزنامه که نیروهای بسیار حرفهای هستند، در زنجیره کار، وظیفهای بس مهم برعهده دارند که سپاس از آنان باید وظیفه من و همکارانم در تحریریه باشد و نیز سایر نیروهای روزنامه که امور آگهی، چاپ، توزیع، اداری، حسابداری و خدمات را برعهده دارند، در این چرخه به آن اندازه مؤثرند که باید گفت محصول ما حاصل تلاش همگی آنان است. به زبانی دیگر هر یک در جای خود از نیروهای حرفهای «ایران» هستند.