شفقنا رسانه- امیر عباس نخعی، روزنامه نگار در آفتاب یزد نوشت:رسم غریبی شده تو این کشور، برخیها میگن «اگر وظایف مان را درست انجام ندادیم، هیچ کس دیگری هم نباید انجام بده» اگر هم کسی پیدا شد و تکالیف بر زمین مانده را انجام داد آن عده بجای هزینه کردن برای جبران عقب ماندگیها فرار رو به جلو میکنند و دهان به انتقاد میگشایند.این تنها نکته و دغدغه نیست.بلکه مدلهای پیچیده تر از این هم هست. برخی هم میخواهند کاری انجام دهند که مغایر خواست افکار عمومی است یا فضا را خواسته و نا خواسته تحت تاثیر قرار میدهد و بازتابهای منفی در پی خواهد داشت؛ پس جایی را نشانه میگیرند ولی جای دیگری را میزنند.برای درک بهتر موضوع برخی مثالها روشن کننده تر است.ما در کشور نهادهایی داریم که ملزم به تولید محتوا از هر نوع آن هستند.این نهادها و دستگاهها که برخی بودجههای زیادی هم برای اینگونه تولیدها دریافت میکنند معمولا آن را به بوته فراموشی میسپارند و یا تعمدا تولید محتوای اساسی و هزینه بر را به کناری وا مینهند و خود را مشغول به مسایل جزیی تر میکنند که هزینه آن کمتر ولی در تعداد بیشتر است.
اخیر وزارت ارتباطات در دو حوزه شروع به تولید محتوا کرده است.یکی تولید محتوا برای کودکان و نوجوانان بر بستر وب (تولید وبسری) به معنای تولید فیلم و سریال برای کودکان و نوجوانان در فضای وب با محتوای ایرانی (بدون منع و نهی سایر محتوای کودکانه) و دیگری برگزاری سلسله نشستهای نقد و اندیشه با نشانه گذاری«فضای مجازی،سواد رسانهای،ارتباطات اجتماعی» تا به برخی نگرانیها در این حوزه پاسخ داده باشد و نقشه راهی درمیان باشد. البته علیرغم اعتقاد برخی همین هم بخشی از وظایف به شمار میرود، چه آنکه هرچه فضای مجازی پذیرفته تر
و رواج آن بیشتر شود گسترش و بسط آن به وزارتخانه و دستاوردهایش کمک خواهد کرد. و هر وزارتخانهای علاوه بر وظایف سخت افزاری وظایف نرم افزاری هم برعهده دارد که جزو لاینفک
هر دستگاه دولتی و حتی بخش خصوصی است.اما در تشریح بخش دوم و افرادی که یک سو را نشانه میگیرند ولی سوی دیگر را میزنند ،جریان حامیان فیلتر است. چندی است که مجددا بحث بی حاصل فیلترینگ در جامعه مطرح شده است و عدهای در مقابل وزارت ارتباطات که از مخالفان جدی فیلترینگ است صف بندی کرده اند.
این عده برای آنکه حواس جامعه را از فیلترینگ دور نمایند نشانه گذاری انتقادی خود را به سمت دیگری نشانه رفتهاند و فعالیتهای فرهنگی و تولید محتوا را سیبل انتقادات خود قرار دادهاند تا نگاهها را به سویی دیگر معطوف سازند. وا مصیبتا که در این میان عدهای به ظاهر فرهنگی برای مطامع مادی و احیانا انتقام جویی بر این آتش بدمند تا نانی برای خود دست و پا کنند.البته این رفتار نه تنها متوجه یک وزارتخانه و دستگاه است، بلکه عادتی است نهادینه شده در ضمیر برخی برای انتقاد و حمله به کسانی که حاضرند برای مردم پا پیش بگذارند.
باید بیاموزیم حرکتهای فرهنگی بصورت خاص متولی دارند ولی بصورت عام صاحب متولی نیستند و هرکس وظیفه دارد برای آن سرمایهگذاری کند.در کشورهای پیشرفته تمام شرکتهای دولتی و خصوصی موظفند بخشی از درآمدهای خود را صرف فعالیتهای فرهنگی کنند. این امر شامل شرکتهای بزرگ و کوچک میشود. چه بهتر که نهادهای متولی اصلی پا پیش بگذارند و به این فعالیتها نقش پر رنگ تری بدهند.