شفقنا رسانه- نشست علمی «روزنامه نگاری صلح» روز سه شنبه با سخنرانی محمد مهدی فرقانی، رئیس دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و علی شاکر پژوهشگر و کارشناس رسانه در دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.
به گزارش شفقنا رسانه، محمدمهدی فرقانی، رئیس دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در ابتدای نشست با بیان اینکه روزنامهنگاری صلح یک ضرورت، اولویت و امر محتوم برای روزنامهنگاری امروز جهان است، گفت: فضای رسانهای بینالمللی در مجموع و به دلایل مختلف با روزنامهنگاری صلح موافق است که مهمترین دلیلش سلطه تفکر و نظام سرمایهداری بر بازار رسانهای جهان و منافعی است که نظام سرمایهداری از روزنامهنگاری جنگ در قبال روزنامهنگاری صلح دارد و همچنین گره خوردن منافع مؤسسات بزرگ رسانهای و بینالمللی با قدرت و ثروت در سطح بینالمللی و ملی است. در نظامهای سرمایهداری، منافع سرمایهداران بزرگ اجازه نمیدهد روزنامهنگاری صلح به عنوان یک ژانر اخلاقی، تأثیرگذار و انسانیِ روزنامهنگاری شکل بگیرد و رشد کند.
او با اشاره به محورهای مطرحشده در کنفرانس سال گذشته در تونس گفت: بسیاری از روشنفکران و روزنامهنگاران جهان عرب در اجلاس تونس حضور داشتند، بحثی هم که من در آنجا مطرح کردم روزنامهنگاری صلح و ضرورت پرداختن به آن و اعلام آمادگی دانشگاه علامه طباطبایی برای راهاندازی یک مرکز آموزش روزنامهنگاری صلح بین ایران و کشورهای عرب بود. موضوع آن نشست گفتگوهای فرهنگی بین ایران و جهان عرب بود و من اعتقاد داشتم که هیچ گفتگوی فرهنگی ضروریتر و مهمتر از این نیست که ما بتوانیم به یک اجماع برای تقویت و راهاندازی روزنامهنگاری صلح برسیم.
روزنامهنگاری مبتنی بر ارزشهای جنگ، آتش جنگ را شعلهورتر میکند
فرقانی ادامه داد: شما همین الان هم شاهد جریان منازعات، درگیریها و خشونتهایی بین ایران با کشورهای عربی و یا بین خود این کشورها هستید. درگیری در سوریه، افغانستان، عراق، یمن و… شاهدی برای این گفتهها است. به عقیده من روزنامهنگاری مبتنی بر ارزشهای جنگ به جای اینکه در جهت فرونشاندن این آتش عمل کند آن را شعلهورتر میکند. شاید برنامههایی که از شبکه بیبیسی درباره فیک نیوز در خاورمیانه، سربازان فیلترینگ و… پخش شد را دیده باشید که نشان میدهد چگونه برخی کشورها با انواع رسانهها و با استفاده از لابی روابط عمومیها تلاش میکنند تا آتش منازعات برافروختهتر شود.
رئیس دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی به بیان توضیحی درباره برنامه فیک نیوز در خاورمیانه که گزارش مستند و تحقیقی بیبیسی بود پرداخت و گفت: در این برنامه نشان داده میشود که چگونه دولت عربستان از سه مسیر به دنبال حفظ و تقویت شرایط جنگ و منازعه بین کشورها –کشورهایی که عربستان با آنها درگیر است- است. در این برنامه نشان میدهد که دولت عربستان چگونه سایت الجزیره را هک میکند و خبر دروغی را از قول وزیر خارجه قطر منتشر میکند تا نشان دهد که قطر از گروههای تروریستی مثل داعش و … حمایت میکند و قصد داشت تا خیلی از دولتهای غربی را به موضعگیری در برابر قطر بکشاند و این کار را از طریق تولید برنامههای تلویزیونی مجهول، مصاحبهها ، اظهارات مجهول ، هک کردن و … انجام میداد.
او ادامه داد: راهکار دومی که دولت عربستان بکار برده و در این برنامه مستند به آن اشاره شد، اخباری جعلیای بود که از طریق طراحی رباتهای توییتری و توییت هایی که در مقیاس خیلی بزرگ تولید و منتشر میشد. به عبارتی نشان میداد خبری جعلی را حدود ۲۰ هزار نفر ریتویت کردهاند و در این مستند نشان میداد تمام این ۲۰ هزار توییت ظرف فاصلهای کوتاه و از یک منبع تولید و منتشرشده است. شما فکر کنید که صدها ربات بهطور روزمره و مستمر در حال تکثیر این توییت های جعلی هستند. به عبارتی لازم نیست افرادی پشت کامپیوتر بنشینند و لایک کنند بلکه از طریق طراحی رباتها، توییت ها بازتولید و تکثیر میشد و تصویری جهانی از محکومیت این دولت و اثبات دولت عربستان و… ایجاد میکرد.
فرقانی به استفاده از لابیهای روابط عمومیها در کشورهایی مثل آمریکا اشاره کرد که در برنامه بیبیسی به آن پرداختشده بود و گفت: پروژههای کلانی با شرکتهای روابط عمومی در آمریکا منعقد کرده بودند تا این روابط عمومیها با نمایندگان کنگره، کارکنان کاخ سفید، وزرا و … لابی کنند. جالبتر اینجاست برخی از اینها مؤسساتی بودند که در ظاهر برای پیشبرد صلح و با هدف خیریه تلاش میکردند و ادعا داشتند از دولتها بخصوص دولتهای متخاصم کمکی دریافت نمیکنند. میخواهم بگویم در چنین جهانی ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا جنگ راه بیندازند و زمینههای صلح ، همزیستی و تفاهم را از بین ببرند.
منافع سرمایهداری، ژانری از روزنامهنگاری جنگ را بازتولید میکند
رئیس دانشکده علوم ارتباطات علامه طباطبایی توضیح داد: منافع سرمایهداری اساساً مانعی بزرگ در راه رسیدن به صلح است و به همین دلیل ژانری از روزنامهنگاری جنگ را بازتولید میکند. البته هیچگاه ادعا نمیکنند که میخواهیم روزنامهنگاریمان در جهت تقویت جنگ باشد ولی در عمل چنین اتفاقی در حال وقوع است. در کشورهای در حال توسعه این نظامها و ساختار قدرت استبدادی است که کماکان نیاز به ادامه روند روزنامهنگاری جنگ دارد. چون نیاز به این دارد تا بسیاری از ضعفها، کمکاریها و قصورها را به گردن توطئههای خارجی و داخلی بیندازد و چیزی جز روزنامهنگاری جنگ نمیتواند به این اهداف کمک کند. اگرچه از پیشنهاد من درباره راهاندازی روزنامهنگاری صلح در اجلاس تونس استقبال کردند ولی هیچگونه اقدام عملی در پشت آن نبود و در ملاقاتهای خصوصی میگفتند ما با مانعی به نام دولت مواجهه هستیم. یعنی علیرغم اینکه روشنفکران و روزنامهنگاران این کشورها به روزنامهنگاری صلح باور دارند ولی در عین حال میگویند که قدرت عمل نداریم و دولتها زد و بندها و تبانیهای خاص خود را دارند.
رسالت روزنامهنگاران صلحجو، بازتولید و تکثیر ادبیات روزنامهنگاری صلح است
او ادامه داد: در چنین جهانی که ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا به تخاصمها دامن بزنند و منازعات را تقویت کنند و از رسانهها در جهت تحقق اهدافشان استفاده کنند به عقیده من رسالت و مأموریت روزنامهنگاران خیرخواه، صلحجو و اخلاق مدار اقتضا میکند تا حداقل به لحاظ نظری این ادبیات را بازتولید، تکثیر و ترویج کنند و دیدگاه و توجه روشنفکران، مصلحان و صلح اندیشان را به این موضوع جلب کنند.
فرقانی در ادامه به بیان تفاوتهای روزنامهنگاری صلح با روزنامهنگاری عادی پرداخت و گفت: ادبیات و چارچوببندی روزنامهنگاری رایج و مرسوم در سطح بینالمللی ادبیات جنگ است. از نیمه دوم قرن ۱۹ که ساختار روزنامهنگاری غربی از روزنامهنگاری آرمانی به تجاری تغییر پیدا میکند. تحت تأثیر تحولات نظام سرمایهداری و شکلگیری بورژوازی نیاز به تولید هیجانهای کاذب و ایجاد جاذبه برای مطبوعات دارند. شما میبینید که حتی روزنامهنگاری عینی در دهه ۱۹۲۰ تحت تأثیر اتفاقاتی که در عرصه روزنامهنگاری جنگ اول جهانی افتاده بود شکل گرفت. یعنی لیپمن تأکید میکرد خبرنگاران AP و روزنامهنگاران آمریکایی مدام گزارشهای مغرضانه، جهتدار و دروغ از صحنههای جنگ جهانی اول با هدف محکوم کردن شوروی سابق و انحراف افکار عمومی از واقعیت مخابره کردند و جنگ خود را جنگی صلح طلبانه، خیرخواهانه و جنگی علیه فاشیسم و… قلمداد کردند.
رئیس دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی توضیح داد: لیپمن در اینجا میگوید خبرنگاران غربی اخبار جنگ را مخابره نمیکردند بلکه آنها آمال و آرزوها و ایدههای خود را در قالب خبر عرضه میکردند و به عقیده او اینیک ظلم و جنایت به حقوق مخاطب و افکار عمومی است. به همین دلیل روزنامهنگاری عینی گرا را مطرح میکند و میگوید باید واقعیت همانگونه که هست منعکس شود. البته این ایده هم مورد نقد بسیاری قرار گرفت. از جمله اینکه چیزی به نام عینیت محض وجود ندارد و اصلاً امکان رعایت آن نیست و نسبی است و بیشتر در عالم نظر معنا پیدا میکند. اگرچه من میدانم عینیگرایی محض امکانپذیر نیست ولی هنوز هم به این قائل هستم که اگر ما به عنوان روزنامهنگار به این ایده پایبند و وفادار باشیم دستکم کمتر به حق دانستن مردم خیانت میکنیم.
فرقانی ادامه داد: از اوایل قرن بیستم که روزنامهنگاری تجاری و خبری رونق بیشتری پیدا میکند، نیاز به جذب آگهی هم بیشتر میشود. جذب آگهی هم نیاز به جلب مخاطب دارد و جلب مخاطب هم در گرو تولید جذابیتهای مخاطب توسط مطبوعات و سایر رسانهها است تا بتواند آگهی خود را بفروشد و بازار فروش برای تولید انبوه ایجاد کند و در کل منافع سرمایهداری را محقق کند. به عبارتی جذب آگهی مستلزم پرداختن به اخبار، رویدادها و اتفاقهای هیجانآور ، احساسی و عاطفی است تا پرداختن به مباحث عقلانی و منطقی. نتیجه این میشود که آقای هرتس به خبرنگارانش میگوید در میدانهای شهر بروند و از قتلها، درگیریها و دادگاهها و محاکمهها گزارشهای مهیج بنویسند و نتیجه این میشود که در کوتاهمدت میتواند روزنامه جوزف پولیتزر را شکست دهد و علیرغم میل باطنی پولیتزر را وادار میکند تا در روزنامهنگاری از روشهای هرتس تبعیت کند و در نهایت آن چنان دچار عذاب وجدان میشود که بعد از تعطیلی روزنامهاش تمام اموالش را وقف موسسهای میکند که جایزه پولیتزر را به روزنامهنگاران تحقیقی میدهد تا ارزشهای ناب روزنامهنگاری حفظ و تقویت شود.
آموزههای مبتنی بر قهرمان سازی خطری بزرگ برای ارزشهای انسانی است
او با اشاره به ارزشهای خبری در روزنامهنگاری گفت: ارزش خبری شهرت و ارزش خبری کشمکش و درگیری و برخورد دو ارزش خبری مهم و برجسته در روزنامهنگاری هستند که هر دوی اینها در روزنامهنگاری جنگ تبلور پیدا میکند و از جذابترین ارزشهای خبری هستند. صفحه حوادث روزنامهها در طول تاریخ پر خوانندهترین بودهاند. عمده آموزههای روزنامهنگاری بینالمللی هم بر تقویت این نگرش استوار است. از اوایل قرن بیستم آمریکا دانشکدههای معتبر روزنامهنگاری راه انداخت و در قالب آموزشهای آکادمیک این رشتهها را راهاندازی کرد. بهطوری که امروز بیشترین استقبال از این رشتهها در دانشگاههای آمریکایی است.
فرقانی ادامه داد: این آموزهها که مبتنی بر قهرمان سازی و قهرمان پردازی شکلگرفته است به اعتقاد من خطری بزرگ برای ارزشهای انسانی، بها دادن به تفکر، اندیشه، شخصیت و اخلاق است.
او با اشاره به آوار فیک نیوز ها بر سر مردم در شبکههای اجتماعی گفت: این کار باعث شده تا امکان تشخیص درست از نادرست از بین برود و روزنامهها به تبعیت از اخبار فیک مطالبی را منتشر کنند و فیک نیوز به اصلی تبدیل شود که اگر رسانهها در حاشیه خبر درستی هم منتشر کنند قابل تقدیر باشد و به تدریج قبح این قضیه از بین برود و عادی شود. به عقیده من اتفاقاتی که در بحث فیک نیوز و سلبریتی سازی در فضای مجازی میگذرد ورژن دیگری از روزنامهنگاری جنگ است. روزنامهنگاری جنگ مبتنی بر ارزشهایی است که از نظر روزنامهنگاری، جنگ خلق میکند.
نیازمند بازنگری در ارزشهای غالب روزنامه نگاری حرفه ای هستیم
فرقانی در ادامه گفت: ما نیاز به یک نوع بازنگری در ارزش های غالب روزنامه نگاری حرفه ای یا سنتی داریم و اینکه به ارزش های صلح هم بها بدهیم و آن را جز ارزش های خبری قرار دهیم. یعنی ارزش رسیدن به صلح را در قضیه یمن ببینیم آنقدر که جنگ را نشان می دهند پشت پرده و منافعان آن را نشان نمی دهد و خبری از عاملان و صاحبان این منافع را نمی بینیم .
او توضیح داد: اگر صلح برقرار شود نفع اش برای مردم مصیبت زده در آستانه مرگ و نابودی، با ارزش است. خبری که از بمباران شدن اتوبوسی از کودکان در یمن را به یاد آوردید ،خود آن بمباران خبر بود اما پشت پرده آن دیده نشد یا نقش حمایت آمریکا در ائتلاف یمن دیده نشد، نقش اسلحه های که دولت های غربی به این ائتلاف داده اند دیده نشد.
فرقانی اظهار داشت: وقتی چنین بحرانی کشوری را در معرض نسل کشی قرار می دهد برای اینکه قضیه ته نگیرد صدای طرف مقابل هم در می آید در حالیکه خودشان حمایت بی چون و چرا کردند تا این اتفاق و جنگ ادامه دار باشد. البته باید طرف ظالم و مظلوم را مشخص کنیم ولی در روزنامه نگاری صلح می گویند نباید قضاوت کرد و یک طرف را حاکم و طرف دیگر را محکوم کرد ولی به نظرم این صحبت قابل تامل است چون در جریان جنگ نمی شود که دو طرف به یک اندازه مساوی الحقوق باشند. بالاخره منافع یکی بیشتر است و یک طرف انگیزه و عاملیت بیشتری در جنگ داشته است .
او افزود: روزنامه نگاری صلح در داخل مرزهای ملی هم معنا پیدا می کند و فقط در بین المللی دارای معنا نیست این نسخه از این روزنامه نگاری بیشتر مغفول مانده و کمتر به آن پرداخته شده است در قبال اختلاف ها کینه ها و نفاق ها و چند دسته گی های داخلی انرژی و توان ملی را مستهلک می کند. روزنامه نگاری صلح می تواند در اینجا نقش و تاثیر به سزایی داشته باشد .
به گزارش شفقنا رسانه،علی شاکر در ادامه این نشست با اشاره به مولفه های مهم برای روزنامه صلح توضیح داد: روزنامه نگاری صلح زمانی به وجود می آید که سردبیران و گزارشگران و خبرنگاران برای جامعه بستری را فراهم کنند تا مخاطبان بتوانند از منظری گسترده تر به یک درگیری بنگرند و واکنش غیر خشونت آمیز به آن درگیری داشته باشند.هر چند که گالتون این مفهوم را در دهه ۷۰ مطرح می کند ولی از اواسط دهه ۹۰ میلادی به عنوان یک حوزه میان رشته ای در میان روزنامه نگاران حرفه ای و بیشتر در کشورهای غربی مطرح می شود.
او ادامه داد: روزنامه نگاری صلح یک کشمکش را محدود به طرف خیر و شر نمی کند بلکه طرف های درگیر را مشخص می کند .روزنامه نگار صلح هیچ گاه پشت میز نمیشیند و برای منابع فرا رسمی ارزش قائل است برای همین به منابع رسمی و مصاحبه با آنان اکتفا نمی کند .به راه حل اهمیت می دهد ولی روزنامه نگار صلح قرار نیست که راه حل ارائه دهد بلکه نگاه می کند ببیند چه کسانی این راه حل را داده اند و سعی می کند آنها را برجسته کند .
این کارشناس رسانه ای با توضیح درباره مفاهیم مهم در روزنامه نگاری صلح بیان کرد: روزنامه نگاری صلح اگر خودش هم بخواهد، نمی تواند جنگ را در نظر نگیرد یک برداشت اشتباهی وجود دارد که فکر می کنند روزنامه نگار صلح مدام درباره اخبار خوب حرف می زند ولی اینطور نیست اتفاقا این روزنامه نگاری درباره جنگ مطلب می نویسد اما جنگ را یک امر محدود نمی بیند .برای اینکه روزنامه نگاری صلح را درس بدهیم باید اول از همه خشونت و کشمکش را بشناسیم .چون بین این دو مفهوم تفاوت هایی وجود دارد کشمکش یک امر همه جایی است اصلا نمی توان از آن دوری کرد همیشه است .اما خشونت پاسخ ما است ما می توانیم به آن کشمکش پاسخ خشونت آمیز ندهیم و این شکل از روزنامه نگاری سعی می کنند بر روی این مقوله ها کار کند .
باید محرک های خشونت بیرونی را بشناسید
شاکر ادامه داد: وقتی در حال تحلیل گزارش ها هستیم باید ببینیم مشکل چیست .الان که مثلا فلان ا درگیری رخ داده است ، چه کسانی رفتار خشونت آمیز دارند و مورد مواخذه قرار می گیرند.آیا این گزارشی که در حال نوشتن هستیم راه حل دارد یا نه ؟ ما می توانیم برای فهم درست خشونت ، یک مثلث یا کوه یخ را در نظر بگیریم.در اینجا ما دو نوع خشونت آشکار و پنهان داریم تمام خشونت های فیزیکی در واقع وجه بیرونی خشونت است اما دو موتور درونی و در نهان ، این خشونت های بیرونی را تغذیه می کنند یکی خشونت های ساختاری است یکی خشونت های فرهنگی.خشونت ساختاری مثل آپارتاید ،برده داری،اشکال نظامی،فساد اداری پدر سالاری بی عدالتی اقتصادی.خشونت فرهنگی هم به گرایش های ما بر می گردد.مثلا سخنرانی های نفرت انگیز ،دیگر آزاری یا انحصار گرایی.
این پژوهشگر با توضیح درباره چگونگی عملکرد روزنامه نگاری صلح تصریح کرد: ما یکی از بازوان برپاداری صلح هستیم .بنابراین اگر فکر می کنید من نوعی یک بودجه ای را قرار بدهم که از این به بعد روزنامه نگاری صلح را برپا کنیم بنابراین صلح برپا می شود این کاملا شوخی است چرا که جنگ و صلح را ما به وجود نمی آوریم ما فقط می توانیم آن را بیشتر تحریک کنیم . در واقع (جنگ و صلح) را افراد دیگری به وجود می آورند بنابراین فکر نکنید ما می خواهیم بر ارزش های صلح تاکید داشته باشیم و بعد دنیا گلستان می شود .
به گزارش شفقنا رسانه،او با اشاره به بایسته های روزنامه نگاری صلح گفت: یکی از این بایسته ها،جریان آزاد اطلاعات است،دیگری، رابطه خوب با نزدیکان، پذیرش حقوق دیگران، کم بودن فساد ،دولت کارا و توزیع درست منابع است .حال اگر این موارد درست و در جای خود باشد می توان به سمت صلح رفت .در جامعه ای که هیچکدام از اینها درست نیست بنابراین روزنامه نگاری صلح چه کاری می تواند بکند؟ در مقابل روزنامه نگاری جنگ قرار دارد که اسم اش را روزنامه نگاری مرسوم می گذارم .این روزنامه نگاری رویکرد «یکی زدی باید یکی بخوری» دارد نگرش خشن باعث رفتار خشن می شود .خشونت و انتقام اول از همه در جای دیگری اتفاق می افتاد ما باید ساختار خشن را ببینیم که این نگرش از کجا تغذیه می شود اگر کسانی می خواهند روزنامه نگاری صلح را یاد بگیرند اول باید با تحلیل ابزار خشونت آشنا شوند رفتار و ساختار و نگرش مدام با هم در ارتباط هستند .
روزنامه نگاری صلح فرایند مدار است
شاکر با بیان کارکردهای موثر روزنامه نگاری صلح توضیح داد: گاهی اوقات ما احساس می کنیم اگر یک قساوتی شکل گرفت،سریع باید به دنبال انتقام جویی رفت. مثلاً یک گروه بمبی را در جایی می گذارند و عده ای کشته می شوند و یک فرد به دنبال انتقام از طرف مقابل خود است در حالیکه قساوت یک چرخه دارد اول وقتی یک بمب می ترکد ،آدم ها دچار شوک می شوند ، بعد می ترسند ،بعد غمگین می شوند و بعد عصبانی و نا خشنود می شوند و در نهایت به سمت انتقام می روند. نکته امیدوار کننده این است که روزنامه نگاری می تواند در این چرخه دخالت کند یعنی پیش از آنکه فرد در این فرایند به انتقام برسد می تواند ورود کند.
این کارشناس رسانه با اشاره به ویزگی های مهم برای روزنامه نگاری صلح توضیح داد: از آنجایی که رویکرد روزنامه نگاری صلح ،تاثیر گذاری رسانه است اگر کسی در اینجا بگوید رسانه آنقدر هم نمی تواند در زمینه صلح تاثیر گذار باشد بحث ما تمام می شود و هیچ بحثی با هم نخواهیم داشت هر چند این هم یک نوع نقد است چون آنها به قدرت رسانه در این حوزه باور ندارند. در حالیکه من هم معتقدم که روزنامه نگاری صلح می تواند در این چرخه تاثیر گذار باشد .
او ادامه داد: روزنامه نگاری صلح چند پایه دارد، اول اینکه واقع گراست و دنبال این است که ببیند چه اتفاقی افتاده است .راه حل گراست و دنبال این است ببیند چه کسانی راه حل می دهند .فرایند مدار است فیلمی که در روزهای گذشته از درگیری یک نماینده با کارمند گمرک منتشر شد ، می بینیم که نماینده مجلس به کارمند فحاشی می کند اما این فیلم یک نکته دارد شاید ما به آن توجه نکردیم که خود همین نماینده آن را اذعان کرد و گفت شما باید ببینید که قبلش در آنجا چقدر به من توهین کردند که من هم چنین جوابی دادم. قصدم حمایت از این نماینده نیست . ولی بحث ام این است که جنگ و اختلاف امری فرایند مدار است و باید همه جانبه به آن نگریست .در مورد داعش هم این بحث حاکم است که چه اتفاقاتی می افتاد که آدم ها به جایی می رسند که باید سر ببرند .