شفقنا رسانه- پاسخ آذری جهرمی در یک برنامهی تلویزیونی دربارهی مذاکره با پاول دوروف مدیر تلگرام امروز در چند روزنامه مثل صبحنو، هفتصبح و خراسان آمد. اگرچه وزیر ارتباطات گفته این مذاکرات محرمانه و پیچیده نبوده و با «دستور دادستان وقت و کمیته تعیین محتوای مجرمانه» انجام شده است؛ صبح نو این اظهارات را تاییدی بر گزارش چند ماه گذشته خود با تیتر «تلگرام-گیت» دانست و پیگیر انتشار متن مذاکرات دولت با دوروف شد که البته اگر مذاکرات محرمانه نبوده، از طریق سامانه انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات هم قابل دسترس باید باشد. روزنامه در بخشی از گزارش ادعا کرد مذاکره کننده نه محمود واعظی وزیر وقت ارتباطات و فناوری اطلاعات که خود جهرمی بوده است: «…آن موقع
آذری جهرمی عضو هیات مدیره غیرموظف شرکت خدمات ارتباطی رایتل و عضو هیات مدیره شرکت ارتباطات زیرساخت بوده و مشخص نیست چگونه وی بهعنوان مذاکرهکننده با تلگرام انتخاب شده است. وی چندماه بعد هم در اردیبهشت ۱۳۹۵ بهعنوان مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت معرفی شد و در دولت دوازدهم نیز به عنوان وزیر ارتباطات معرفی و مشغول کار شد.آنطور که «صبح نو» مطلع شده است این دیدار در آذر ۱۳۹۴ در تهران برگزار شده است. زمان برگزاری این مذاکرات سه ماه قبل از انتخابات مجلس شورای اسلامی بود که در آن لیست امید در تهران با اکثریت آرا وارد مجلس شد…»
خراسان، سازندگی، ستاره صبح و ایران هم یکی از تیترهای اصلی را به ناپدید شدن جمال خاشقچی اختصاص دادند که بنا به اظهارات مقامات رسمی در ترکیه در کنسولگری عربستان در ترکیه به قتل رسیده است. خراسان هم یادداشتهایی از تحلیلگران مسائل خاورمیانه در این زمینه منتشر کرد و هم با اشاره به ادعای پیشنهاد رشوه از سوی عربستان به ترکیه برای مختومه شدن کامل پرونده، انتشار قطرهچکانی اطلاعات از طرف مقامات ترکیه را «امتیازگیری گامبهگام سلطان از آل سلمان» تعبیر کرد. در متن هم نوشت: «… این ادعای ترکیه میتواند به معنی کار گذاشتن شنود توسط این کشور در کنسولگری عربستان باشد در عین حال دو مقام ترکیهای به رویترز گفتهاند که گوشیهای اپل خاشقچی پیش نامزدش بوده و این گوشیها به یک اپل واچ که دست خاشقچی بوده وصل بودهاند اپل واچ این توانایی را دارد که موقعیت جغرافیایی و ضربان قلب را به گوشی منتقل کند.یک منبع آگاه ترکیهای نیز به میدل ایست آی گفته است:”ما میدانیم جمال چه زمانی و در کدام اتاق کشته شده و جسدش برای قطعهقطعه شدن به کجا برده شده و اگر تیم پزشکی قانونی اجازه ورود به کنسولگری را داشته باشند میدانند کجا باید بروند”در همین حال، اردوغان،سلطان این روزهای ترکیه با رد ادعای مقامهای سعودی مبنی بر خاموش بودن دوربینهای مدار بسته ساختمان کنسولگری گفت که تصاویر ورود خاشقچی به کنسولگری وجود دارد، او تأکید کرد که عربستان بهتر است تصاویر خروج این روزنامهنگار را منتشر کند.همزمان، «هاکان کاکیل» سفیر ترکیه در لبنان فاش کردکه عربستان به آنکارا پیشنهاد کرده در مقابل پنج میلیارد دلار، پرونده ” خاشقچی” را به طور کامل مختومه اعلام کند.پیشنهاد پرداخت رشوه ای که سخنگوی دفتر ریاست جمهوری ترکیه هم آن را تایید کرددر عین حال آنکارا هنوز رسما ریاض را به قتل این روزنامه نگار منتقد سعودی متهم نکرده و گویا مذاکراتی درپشت پرده در جریان است.»
سازندگی هم با همین اطلاعات عکسی از جمال خاشقچی را به صفحه اول آورد و از «جنگ سلطان و خلیفه» نوشت. در زیر تیتر اما بر «شنود» تاکید کرد که ایدهی اطلاعات گرفتن از اپل واتچ و … را نادیده گرفته است. ستاره صبح با عکسی از معترضان به سرنوشت نامعلوم این روزنامهنگار از «طوفان علیه آل سعود» خبر داد که احتمالا تعبیر روزنامه از لغو برنامه و سخنرانی برخی شرکتهای معتبر و رسانهها در «کنفرانس سرمایهگذاری برای آینده» است که از اول آبان در ریاض برگزار میشود. ترتیب نوشتن متن اما ربطی به این تیتر ندارد. نمیتوان متن و چینش را به صورت جدا از هم دید. همین رویکرد را ایران با تیتر «بایکوت بن سلمان» داشت که با آوردن اطلاعات مربوط به این کنفرانس در ابتدای متن دلیل انتخاب این تیتر را مشخص کرد.
روزنامه ایران عکس و تیتر خوب و متناسب با گزارش خبرنگارش از مشکلات محیط زیستی سیستان و بلوچستان منتشر کرد؛ متن گزارش خوب و روان است بویژه که قبل و زمان طوفان شن هر دو روایت شده است: «…قرار است از زابل به سمت هیرمند حرکت کنیم؛ شمال سیستان و بلوچستان و مرز افغانستان؛ جایی که میگویند شدت طوفان بیشتر است و غلظت گرد و خاک بالاتر. خاک اول از هیرمند بلند میشود؛ باد، شن را از بستر خشک هامون بلند میکند و دیگر آبی نیست که جلوی پراکندن آن را بگیرد. هرچه به هیرمند نزدیکتر میشویم، محدوده دید کمتر میشود. کمتر و کمتر تا به حدود ۲۰ و حتی ۱۰ متر میرسد. حرکت شنها را میشود به وضوح روی جاده دید؛ شبیه لشکری که از استتار بیرون آمده و به سمتت هجوم میآورد. جاده خلوت است. نبود دید، آدمهای زیادی را در این ۳۷ کیلومتر در تله مرگ انداخته؛ فاصله زابل تا هیرمند.یک روز قید رفتن را بزنی، دو روز بزنی، اصلاً تو بگو یک هفته، یک ماه، با آن روزهای دیگر از ۱۲۰ روز چه میکنی؟ حالا اسمش ۱۲۰ روز است و رسمش بیشتر. گاهی تا ۱۷۰ روز طول میکشد و حالا هم که یک سال است هامون به کل خشکیده، بیم آن میرود که گرد و خاک رفتنی نباشد…» خوب است در کنار این گزارش میدانی، اقدامات مراکز مرتبط برای حل این مسئلهی محیط زیستی در سالهای گذشته بررسی تحقیقی و گزارش شود.
همشهری هم مجموعه مطالب خوبی فراهم کرد دربارهی وقایع طبیعی در ایران وتغییر محیط زیستی که مهمترین چالش این روزها برای مردم و مسئولان محسوب میشود. روزنامه گزارش مهمی هم دربارهی ایمنی تحصیل منتشر کرد که دغدغهی بسیاری از خانوادهها میتواند باشد و خوب است به صورت عملیاتیتر هم در روزهای آینده بررسی شود. مثلا دربارهی تجهیزات و امکانات مدارس که بخشی از این ایمنی محسوب میشود، عملکرد و بودجه بخش مربوط به نوسازی و ایمنی مدارس به صورت تحقیقی ارزیابی و نتیجه به مخاطبان گزارش شود.
کیهان و قدس از جمله روزنامههایی بودند که از ادعای وزارت خزانهداری آمریکا در توصیهنامه خود و طرح اتهام پولشویی و تأمین مالی تروریسم به نفع مخالفت با لوایح FATF استفاده کردند. کیهان محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه را خطاب قرار داد و نوشت: «…این در حالی است که هنوز جوهر امضای نمایندگان پای لایحه CFT خشک نشده است. خطاب به آقای ظریف و دیگر دولتمردان و نمایندگان حامی پیوستن به FATF باید گفت، همانطور که منتقدان نیز پیش از این به درستی اشاره کرده بودند، پیوستن به سازمانهای مافیایی از جمله FATF و اجرای دستورات آن هیچگاه بهانه را از آمریکا نخواهد گرفت…» قدس هم با رویکرد مشابهی تیتر زد: «پاسخ معنادار آمریکا به تصویب FATF در مجلس»
جمهوری اسلامی سرمقاله را به همین تضادهای موافقان و مخالفان FATF اختصاص داد که باعث سردرگمی مردم شده است. در بخشی از متن هم نوشت: «…این، مشکلی نیست که قابل حل نباشد. مسئولان نظام میتوانند در چنین مواردی حرف آخر را بگونهای که افکار عمومی بتواند جواب روشنی برای سوالهای خود دریافت کند بزنند. با شفاف شدن مسائل، نیروها صرف امور مهمی خواهند شد که نیاز واقعی کشور است. امروز یک مشت دلال با حمایت چند سایت مستقر در خارج برای کشور نرخ ارز و سکه تعیین میکنند و عدهای سودجو نیز در داخل قیمت اجناس مورد نیاز مردم را تا میتوانند بالا میبرند. در شرایطی که مردم گرفتار مشکلات معیشتی هستند، نیروهای سیاسی، علما و مسئولان کشور سرگرم درگیریهائی هستند که میتوانند با کنار همدیگر قرار گرفتن و شفاف ساختن موضوعات مانع بروز چنین درگیریهائی شوند. با چنین اقدامی، علاوه بر تعیین تکلیف مسائل کشور براساس مصالح ملت و نظام، جلوی هرز رفتن وقتها و امکانات گرفته میشود، فکرها و همتها صرف مقابله با توطئههای داخلی و خارجی که مشکلات معیشتی برای مردم به وجود میآورند میگردد و مردم نیز دچار سردرگمی و بیاعتمادی نسبت به نظام و معتمدین خود نمیشوند. در چنین شرایطی است که همه چیز میتواند در مسیر عادی خود حرکت کند و هر کس نقش موثر خود را در پیشبرد اهداف نظام و تعالی کشور ایفا کند. ملاحظه میشود که بیماری به جان همدیگر افتادن که امروز کشور ما به آن مبتلاست قابل علاج است. مردم چه گناهی کردهاند که باید در اثر دعواهای مبتنی بر جنگ قدرت، سرگردان باشند و رنجهای معیشتی را هم تحمل کنند؟ این بیماری را میتوان با کنار گذاشتن خودخواهیها معالجه کرد و با عمل به فرموده قرآن و پیامبر که وحدت را تنها راه حفظ اقتدار مسلمانان دانسته اند، به تحقق اهداف متعالی نظام و عزت و رفاه ملت کمک کرد.»
اعتماد مصاحبهای با علیرضا بهشتی فرزند شهید آیتالله محمد بهشتی داشت که در بخشی از آن گفته: «…در کنار کادرسازی نیاز به شایستهسالاری هم داریم و تا زمانی که به شایستهسالاری ایمان نیاوریم، تلاشها در جهت کادرسازی بدون نتیجه خواهد بود. ما باید در ساختار سیاسی شرایط و انگیزه را برای حضور فعال احزاب در ساختار قدرت فراهم کنیم. بر فرض که یک حزب چندین نیروی متخصص تربیت کرد، وقتی مجرایی برای بهکارگیری این افراد در نهادهای تصمیمگیرنده وجود نداشته باشد، تربیت نیرو بیثمر است. اگر احزاب و سازمانها در ساختار سیاسی ایران نهادینه میشدند، هزینه کارآموزی بخش قابل توجهی از مسوولان توسط مردم پرداخت نمیشد! چندی پیش در یکی از برنامههای تلویزیونی یکی از فرماندهان جنگ که ظاهرا امروز هم مسوولیت دارد حضور پیدا کرده بود و این تعبیر را به زبان ساده مطرح کرد. ایشان گفت مشکل اصلی کشور آن است که مسوولان ما کار بلد نیستند و آنهایی که کار بلد هستند مسوول نیستند. این جملات تعبیر سادهای از موضوعی است که مطرح کردم. این ایراد شاید در اوایل انقلاب توجیه داشت اما نه پس از آن. ما باید حداکثر در یک دهه تلاش میکردیم تا ایرادات را برطرف کنیم که این مهم رخ نداد. به یاد دارم در اوایل انقلاب در یادداشتهایی که گهگدار برای روزنامه جمهوری اسلامی مینوشتم انتقاد کردم از برخی که عنوان میکردند مسوولان ما «خیرالموجودین» هستند. من به این موضوع انتقاد داشتم چون میدانستم ساز و کاری حتی برای شناخت «خیرالموجودین» نیز وجود نداشت. به نظر من مسوولانوقت «خیرالمعروفین» بودند نه «خیرالموجودین»، زیرا ای بسا فردی در یکی از نقاط دورافتاده کشور مانند سیستان و بلوچستان حضور داشته باشد که تواناییهای بسیاری را دارا باشد اما به واسطه فقدان سازو کار مناسب برای شناسایی و شناخته شدن او، امکان مسوول شدن از او سلب شده باشد…»