شفقنا رسانه- این چندمین روزی است که قیمت ارز خود را به صفحه اول روزنامهها – وطنامروز، شرق، شهروند، سازندگی، روزان، خراسان، رسالت، کیهان، جمهوری اسلامی، جوان، ایران، همشهری، همدلی، هفت صبح، فرهیختگان، اطلاعات، اعتماد، ابتکار، آرمان امروز و آفتاب یزد- تحمیل میکند و به نوعی دغدغهی جامعه در این زمینه منعکس میشود. اگرچه حتما تحلیلها و گزارشها مخاطب بهتری دارند تا این که صرفا آخرین قیمت ارز پیش از چاپ روزنامه مخابره شود. خوشبختانه این روزها روزنامهها تلاش میکنند گزارشهای میدانی از بازار ارائه کنند و صرفا بازتابدهندهی روایتهای دیگران نباشند. وطن امروز، شرق، شهروند و خراسان از جمله روزنامههایی بودند که از گزارش میدانی نوشتند. برخی هم مثل کیهان اگرچه از حضور میدانی خبرنگار خبر دادند اما در متن به جز یک پاراگراف توصیف جمعیت، مصاحبه یا اطلاعات بیشتری از مشاهدات عینی خود ارائه نداد. بیشتر تیترها هم با کلیدواژههای «فروش»، «سقوط»، «دلار»، «سکته» و «شکست» نوشته شد. فرهیختگان تقریبا تمام نیمصفحه اول را به داستان دلار از مهر ۹۶ اختصاص داد و تغییرات مقطعی آن را گزارش داد. ایدهی خوبی بود اگر به شکل بهتری میتوانست اجرا کند مثلا این که به جای عکس دوربر شده از طرح استفاده کند تا از نظر بصری جذابیت بیشتر شود. چینش اطلاعات در صفحه اول هم از نظر جای لوگو، تیتر و سایر اجزای آن خوب است. هفت صبح هم تیتر را به دستگیری گروهی از صرافان در ترکیه اختصاص داد که ارز را غیرقانونی به امریکا منتقل میکردند و همشهری و اعتماد هم آن را در زیرتیترها و تیترهای فرعی در نظر گرفتند. خوب است این اخبار با جزئیات بیشتری در روزهای آینده پردازش شود تا جذابیت آن برای مخاطب بالا برود.
محمدکاظم انبارلویی، سردبیر رسالت در بخشی از سرمقاله با اشاره به بیانیههای احزاب اصولگرا برای حمایت از دولت و تحلیل شرایط موجود نوشت: «…رئیس قوه قضائیه در مواضع هفتگی خود در دوشنبه گذشته با اولتیماتوم به آنها اعلام کرد گردانندگان سایتهای قیمتساز ارز، مفسد اقتصادی هستند و با آنها برخورد میشود. این موضع را از سوی قوه قضائیه به فال نیک میگیریم، اما دولت هم باید در این مورد به قوه قضائیه کمک کند. هنوز عدهای برای حل مشکلات اقتصادی دنبال راهحلهای سیاسی هستند. سقوط قیمت دلار و طلا نشان داد راههای اقتصادی زیادی وجود دارد که میتوانیم شرارت دشمن را مهار کنیم. کج فهمی، غرور و نپذیرفتن خطا و بیعملی دولت، خسارات وارده به اقتصاد کشور به ویژه کاهش ارزش پولی ملی را افزایش داده است. خط نفوذ نمیگذارد تصمیم گیریها و تصمیمسازیها به سمت حل مشکلات مردم برود. دشمن همه چیز را در فضای مجازی به بازی گرفته و کنترل میکند. دولت باید جنگ هوشمند اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دشمن را جدی بگیرد. فردا گردهمایی ۱۰۰ هزار نفری بسیجیان برای مقابله با جنگ اقتصادی دشمن در استادیوم آزادی برگزار میشود. عنوان این گردهمایی، “مانور خدمت” است. آیا دولت دست دراز شده میلیونها بسیجی برای برون رفت از مشکلات را می فشارد؟ دولت باید فکری برای پاسخگویی به دستهایی که از روی مروت، جوانمردی و فتوت سیاسی به او می خواهند کمک کنند، بنماید.»
کیهان در تیتر ادعا کرد: «برجام هستهای را برد/ FATF امنیت و اقتصاد را میبرد» و در متن هم (اینجا) در حمایت و تایید این تیتر توضیح داد: «همان ها که دیروز برجام را بزک می کردند و امروز روی سخن گفتن با مردم را ندارند در سخنان خود FATF را به میان کشیده و می گویند مشکلات حل نشده با تصویب این لایحه در بهارستان حل خواهد شد ولی واقعیت آن است که نه تنها مشکلی حل نخواهد شد بلکه همانند برجام که هسته ای را با خود برد این بار امنیت و اقتصاد به چالش کشیده شده و ضربات جبران ناپذیری به کشور وارد خواهد ساخت. هر چهار دستاورد اصلی تصویب لایحه الحاق ایران به کنوانسیون CFT یعنی برطرف شدن مشکلات بانکی، خروج از لیست سیاه FATF، کاهش نرخ ارز و نهایتا معامله با اروپا که توسط افراد و رسانههای حامی همکاری گسترده با FATF بخصوص دولتیها مطرح میشود، دستاوردهای غیرواقعی هستند که محقق نخواهند شد…»
ایران هم در سرمقاله (اینجا) در واکنش به برخی مخالفتها با تصویب لوایح مربوط به FATF این مخالفتها را با دلایل کافی ندانست و در بخشی از آن استدلال کرد: «…این چه کاری است که نظام بانکی کشور را که روزانه هزاران مبادله ارزی و میلیونها مبادله ریالی دارد به گروگان چند مبادله احتمالی درآوریم که هیچ اهمیت خاص ندارند و انواع و اقسام راههای دیگر برای انجام آن وجود دارد. اگر کمکگیرندگان گروههایی مثل حماس یا حزبالله هستند، کمکهای شفاف و علنی به آنان نه تنها مشکل خاصی نخواهد داشت، بلکه به نفع همه نیز هست. و اگر برخی موارد بسیار معدود باشد، در صورت ضرورت و قابل دفاع بودن از انواع راههای دیگر که اندکی هزینه بیشتری دارد قابل اجرا است. این چه کار نابخردانهای است که کل نظام بانکی کشور را معطل و قربانی چند مورد محدود کنیم؟ مگر اینکه اهداف پولشویانه برخی از افراد و گروهها در میان باشد که در این صورت باید گفت به هر قیمتی که هست باید FATF را تأیید و تصویب کرد. همین پولشوییها است که میلیاردها دلار ناشی از فساد را از کشور خارج کرد. کافی است به پولشوییهای خاوری و پسرش توجه کنیم که چگونه اموال مردم را از ایران غارت کردند ولی نتوانستند همه آن را در کانادا خرج کنند، لذا تصمیم به پولشویی در آنجا گرفتند ولی موفق نشدند و حدود ۱۲ میلیون دلار آنان سوخت شد. اگر ما هم مقررات بانکی آنجا را در ایران داشتیم آنان نمیتوانستند پول را از ایران خارج کنند. یکی از دلایلی که تصویب FATF را موجه میکند و قرینهای بر درست بودن آن است، اقدامات سازمانیافته برخی از مخالفان است که پشت همه آنها همین پولشویی خوابیده است. اگر کسی FATF را نادرست و خلاف منافع کشور میداند، ایرادی ندارد، چند تا یادداشت و مقاله بنویسد، مگر نه اینکه نمایندگان مجلس را واجد حداقل خصوصیات لازم میدانند، پس چرا به صورت منطقی علیه این پدیده نمینویسند و برای آنان نمیفرستند و بهجایش پیامکهای تهدیدآمیز و لعن و نفرین و تمسک به خون شهدا و رهنمودهای امام (ره) میفرستند؟ روشن است که حرفی ندارند. فقط دنبال تهدید و ارعاب هستند. کسانی هم که پیامک برای این و آن میفرستند، طبعاً سازماندهی شدهاند و منافعی پشت این کار هست. از سوی دیگر نمایندگانی که تحت تأثیر این تهدیدات قرار بگیرند، امین ملت نیستند. باید از آنان بخواهند که در مورد FATF متن و یادداشت و مقاله بنویسند و صریحاً بگویند که این تهدیدات به منزله نداشتن هیچگونه منطق و دلیلی است. در واقع میتوان گفت که اگر فقط یک علت برای تصویب FATF بتوان ارائه کرد همین رفتار غیرمنطقی معدود مخالفان آن است. میگویند یک دانشآموز در اعتراض به نمره صفر دیکته به معلم گفت به چه مَجُوزی به من صفر دادید، و او هم گفت به همین مَجُوز!! حالا به همین مَجُوز باید FATF را پذیرفت.»
جمهوری اسلامی در سرمقاله به انتقادات تند جان کری وزیر امور خارجه سابق امریکا دربارهی ترامپ پرداخت و با بی سابقه دانستن چنین اظهاراتی تحلیل کرد: «…با نگاهی به فهرست عملکرد ترامپ، بهتر میتوان دریافت که وی صرفاً برای توسل به سیاست دفع الوقت و البته به روش خودش دست به این تصمیمات جنجالی زده است. برتر دانستن خود و دولتش نسبت به تمامی دولتها و روسای جمهور گذشته تاریخ آمریکا که باعث تمسخر و خنده روسای جمهور حاضر در اجلاس اخیر سازمان ملل شد و برعهده گرفتن سرپرستی هیئت آمریکائی در شورای امنیت که عملاً بوی تند خودنمائی و خودبزرگ بینی از آن به مشام میرسید، اخیراً به فهرست بلند بالای خرابکاریهای ترامپ افزده شده است. این نکته از آن جهت اهمیت دارد که بسیاری از روانشناسان برجسته و روانپزشکان صاحب نام، با صراحت ترامپ را به خاطر بیماری پارانوئید و پنهان کردن آن در دوره انتخابات ریاست جمهوری، به پنهانکاری و بالاتر از آن فریبکاری متهم کردهاند و ۳۵۰ سردبیر رسانههای آمریکائی در یک موضع واحد علیه ترامپ و عملکردش موضع گرفتند و سیاستهای وی را محکوم کردند. وقتی انبوه عظیمی از صاحبنظران و عناصر مطرح در جامعه آمریکا چنین برداشت مشترکی از موضوع دارند، مسئله کاملاً فرق میکند و آنچه باقی میماند این است که آیا زمان سقوط یا حذف ترامپ فرا رسیده است؟ پاسخ جان کری به این سوال مثبت است.»
سیدعلی میرفتاح، سردبیر اعتماد در بخشی از یادداشت روز تحلیلی دربارهی پشتپرده وقایع و اظهارنظرهای اخیر مقامات آمریکایی توضیح داد: «…امروز هم کاشف به عمل آمد که بنسلمان ۲۵۰میلیون دلار به ایران اینترنشنال کمک کرده. آیا باور میکنید بنسلمان برای ترویج دموکراسی در ایران پول خرج کند؟ ترامپ و بنسلمان اگر مجال داشتند کلاس فارسی میرفتند تا مستقیمتر مردم را دعوت به شورش و برهم زدن اوضاع کنند. هرچند همین الان هم بیست و چهار ساعته ایادی آنها مشغول کارند. عرض من این است که امریکاییها بنا بر تحلیل درست یا نادرستشان دارند از خلأ رسانهای بهرهبرداری میکنند و میخواهند که هر طوری هست مردم را با خود همراه سازند. اصل این پروژه البته از زمان اوباما کلید خورد. او هم فیسبیلالله عید را تبریک نمیگفت و محض خاطر عزیز ایرانیها پیام نمیفرستاد. هرچند او باهوشتر بود و چراغ از بهر تاریکی نگه داشته بود و… حالا میراث او به رییسجمهور ناخلف رسیده و او میخواهد ایران را از درون فروبپاشد… نکته عجیب و ناراحتکننده این است که درست در چنین روزهایی دولت ما سخنگو ندارد و کسی نیست که مشفقانه و مسوولانه با مردم حرف بزند و معقول و منطقی اطمینانشان بخشد. سخنگو که نداریم هیچ، رسانهها هم اعم از تصویری و مکتوب در خوابند. رسانه ملی در خوابتر. همه امیدمان به خود مردم است که هوشیاری تاریخی و ذاتیشان به داد برسد و نقشههای امریکا را نقش برآب کنند؛ انشاءالله.»