شفقنا رسانه- حضور رهبری انقلاب اسلامی در شانزدهمین مراسم مشترک دانشآموختگی و تحلیف دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش جمهوری اسلامی ایران در نوشهر که روز گذشته برگزار شد، به تیتر و عکس اغلب روزنامهها از جمله وطن امروز، صبحنو، سیاستروز، رسالت، قدس، خراسان، کیهان، جمهوری اسلامی، جوان، ایران، همشهری و اطلاعات آمد. بیشتر تیترهای انتخابی به اهمیت مقاومت در برابر استکبار اشاره دارد و عکسها به جز عکس خراسان نماهایی رسمی را نشان میدهد که متناسب با محتوای این برنامه است. چینش جوان بهتر از سایرین بود و عکس، تیتر و نحوهی قرارگرفتن آن در صفحه هم خوب بود. در کنار این خبر سرنوشت یکی از لوایح مرتبط به FATF و اتهام فساد در بین اعضای شورای شهر بابل هم مورد توجه قرار گرفت. مدتی است رویکرد کلی تیترها به سمت بازنشر اخبار میل کرده است و روزنامهها کمتر کار خوبی در راستای شفافسازی انجام میدهند. نباید منتظر ماند تا مسئولی اطلاعاتی را منتشر کند و بعد روزنامهنگار گزارشی بر اساس آنها بنویسد. سرنخهای مهم با کمک قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات قابل ردیابی است و خوب است ارزیابیهای رسانهای با استناد به آمار و دادهها ادامه پیدا کند. اما تحلیلهای امروز علاوه بر سخنرانی حسن روحانی، به نکاتی دربارهی چرایی افزایش برخی شایعات در راستای تنشزایی در روابط ایران با همسایگان از جمله عراق پرداختند.
سیدمسعود علوی در بخشی از سرمقاله رسالت با اشاره به نقلقولهای حسن روحانی در جشنوارهی شهید رجایی تحلیل و در مواردی ادعا کرد: «…دوقطبی های مصنوعی سال های ۹۲ و ۹۴ و ۹۶ برای جلب چند رأی بیشتر، نوعی جفا و ستم به مردم و امنیت و منافع ملی بود. امروز منتقدین با نجابت وصف ناشدنی، کرکره اعتراض را پایین کشیده اند و با نقد مشفقانه و پیشنهادهای راهگشا می خواهند به دولت کمک کنند. اما دولت گوشه چشمی هم به آنها ندارد. رئیس جمهور از چپ و راست نام برد. همه می دانند چپ ها با این دولت در تقسیم قدرت به توافق رسیده و اکنون در برخی پست های کلیدی جا خوش کرده اند و بخشی از مصیبت های اقتصادی که گریبانگیر مردم است از ناکارآمدی همین چپ هاست. جالب اینکه اخیراً چپ ها از دولت که جزء شرکای اصلی قدرت هستند از در مخالفت درآمده اند و هر چه که لایق خودشان است به او نسبت می دهند. راست ها، به قول رئیس جمهور، و اصولگرایان و منتقدین مشفق به قول ما، زیر بار تهمت های ناجوانمردانه قرار گرفتند و در تبلیغات انتخاباتی سال ۹۶ گفته شد می خواهند در پیاده روها دیوار بکشند و چوبه های دار برپا کنند! حرف هایی که ضد انقلاب را خوشحال کرد و دشمن ترین دشمنان کشور را به وجد آورد. الآن از این مرحله گله گذاری عبور کرده ایم و باید همه متوجه ترفندها و توطئه های آمریکا باشیم. دولت در صف مقدم جنگ اقتصادی با آمریکاست. باید به او کمک کنیم. اما سؤال این است؛ آیا رئیس جمهور، خود را در صف اول این مقابله تاریخی حس می کند؟…»
ابوالقاسم قاسم زاده در اطلاعات در بخشی از مطلب ستون همیشگیاش «محک» نوشت: «…روحانی آشکارا از رقیب بازیهای پنهانی داخلی و تقابل بر اساس جزمیتهای قدرت طلبی سیاسی، ابراز نگرانی میکند.مردم هم میدانند که حوزه این قدرت طلبی و تقابل حذفی، اساس مشکلات کشور شده است. این تقابل در جامعه نیست، در ساختار مدیریت و منافع گروهی و باندی از سطوحی است که امروز در گفتار مردم از آن با گزاره «نبرد قدرت» یاد میشود. این تقابل، مانع حوزه استقرار و تلاش و اجرای برنامهها برای حل مشکلات کشور و مردم شده است. این جمله که بعد از هر سخنرانی عموم مخاطبان سخنان رئیس جمهور میگویند او انتظار ما را برآورده نکرد زیرا آنگونه که باید چهرهها را افشاء نکرد و آدرس ریشههای فساد در کشور را به روشنی و آشکارا نداد، ناشی از همین واقعیت باور مردم است که هزینه تقابل جزمیتهای قدرتطلبی در حاکمیت را ما (مردم) میپردازیم! معادله قدرتطلبی و مبارزه حذفی در هر انتخاباتی از ریاستجمهوری و تشکیل دولت، از هاشمی تا روحانی، همچنان ادامه دارد. و محصول آن لاغرترکردن توان کاری همه دولتها در مسیر این سالهای طولانی شده است…»
سید حمید حسینی هم در یادداشت روز خراسان با تحلیلی بر اخبار مرتبط به روابط ایران و عراق و تاکید بر این که حتی در همین افزایش قیمت دلار هم میتوان منافعی برای مردم و کشور بویژه در زمینههایی مثل گردشگری یافت، نوشت: «…در این شرایط و با توجه به وضعیت کاهش نرخ ارز در ایران و فراهم بودن زمینه استفاده از ظرفیت بسیار بالای گردشگری در کشورمان که می تواند به اهرمی موثر برای جبران زیان های ناشی از کاهش ارزش پول ملی و توسعه این صنعت پرسود بدل شود آیا عجیب نیست که نا گهان بحثی جنجالی درباره سوءاستفاده های جنسی مسافران و زائران عراقی در ایران به خبر اول بسیاری از رسانه های منطقه ای و جهانی و به تبع آن شبکه های اجتماعی بدل می شود. احتمال وجود این رفتارجنسی از سوی معدود مسافران خارجی و از جمله عراقی در ایران را نمی توان رد کرد و قطعا دستگاه های مسئول باید با بروز و ظهور این چنین رفتار هایی به طور جدی مقابله کنند اما احتمال این که همگرایی بیشتر مردم ایران و عراق در تضاد با سیاست های ریاض ، تل آویو، واشنگتن ، لندن و…قرار دارد امری بدیهی است و آن ها ضمن این که سعی می کنند زمینه های این همگرایی را به حداقل برسانند یا ازبین ببرند به طور جدی با نماد های دوستی، اعتقادی ،انسانی دو ملت و فرهنگ هایی همچون فرهنگ زیارت به طور جدی مقابله می کنند. تاکید می کنم ما بر آن نیستیم که وجود چنین مسئله ای را از اساس کتمان کنیم بلکه معتقدیم آن چه امروز با عناوین و هشتگ های مختلف در باره جنجال جنسی زائران عراقی در فضای مجازی و واقعی بیان می شود تصویری کاریکاتوری و بزرگ نمایی شده با اهداف و پشت پرده های خاص است. اخباری که دو سال قبل و پس از اوج گرفتن راهپیمایی اربعین از سوی رسانه های سعودی از جمله الشرق الاوسط با همین مضمون درباره رفتار زائران ایرانی در عراق و به ویژه نجف مطرح شد نیز به خوبی گویای این خط سیاست گذاری است که اکنون بر موضوع زائران عراقی در شهر هایی چون مشهد و قم تمرکز کرده است…»
محمد صرفی هم در یادداشت روز کیهان با تاکید بر اهمیت روایتهای رسانهای در دنیا تحلیل کرد: «…دنیای امروز خالی از جنگ و بمب نیست و هر کشوری برای تضمین امنیت و حتی بقای خود نیاز به بمب و موشک دارد اما در سطحی بالاتر از جنگ بمبها و موشکها، جنگ روایتها در جریان است. روایت غلط، مغرضانه و موذیانه غرب از توان موشکی جمهوری اسلامی یک نمونه از جنگ روایتهاست. در حالی که توان موشکی جمهوری اسلامی برای دفاع از تمامیت ارضی و امنیت ملی کشور و مردم است، غرب آن را تهدیدآمیز معرفی میکند و میگوید عامل مشکلات اقتصادی شما ملت همین موشکها هستند و اگر کنار گذاشته شوند، اقتصادتان سامان مییابد! و یا در لشکر مزدوران سایبری این مضمون را کوک کردند که کشوری که در کار پوشک مانده را چه به موشک! حال آنکه کمبود مقطعی و مصنوعی پوشک کار همان کسانی بود که اگر به طور مستقیم پیاده نظام جنگ اقتصادی دشمن نباشند، در خوشبینانهترین ارزیابی، حرص و طمع ناشی از لیبرالیسم اقتصادی و اصالت سود، آنان را به محتکرانی حقیر تبدیل کرده که به پوشک کودکان نیز رحم نمیکنند. سوء مدیریتها، تقدم منافع فردی و جناحی به منافع ملی و جامعه، فرصتطلبی رانتخواران و جنگ اقتصادی دشمن دست به دست یکدیگر دادهاند و آشفتگی فعلی را رقم زدهاند. اما وخیمتر و خطرناکتر از وضعیت اقتصادی، حال و روز افکار عمومی است که تقریباً بیپناه و دفاع، تحت شدیدترین و سهمگینترین جنگ روانی و بمباران دشمن قرار دارند…»
جمهوری اسلامی در سرمقاله به حوادث اخیر در بصره واکنش نشان داد و در بخشی از تحلیل خود هشدار داد: «…اگر دولت، نیروهای انتظامی و امنیتی و همچنین مردم عراق با هوشیاری به این پدیده بنگرند و برای عقیم ساختن شیطنتهای دشمن، به استقبال حوادث نروند و دشمن را به حال خود بگذارند، ناآرامیهای بصره چه بسا فردا در بغداد و سایر نقاط عراق نیز عیناً و یا حتی با شدت و دامنهای بیشتر تکرار شود. دولت، مجلس و نیروهای انتظامی و امنیتی این کشور واکنشهای مثبتی نسبت به این پدیده شوم داشتهاند و با برخورد جدی در این زمینه سعی دارند از تکرار آن در بصره یا هر جای دیگر جلوگیری کنند ولی انتخاب بصره و موج سواری آگاهانه توطئه گران در فرآیند ناآرامیهای اخیر بصره، قطعاً تصادفی نبوده بلکه وجود یک اراده سیاسی و هماهنگی تام و تمام عناصر فرصت طلب در این آشوبهای سیاسی – اجتماعی به خوبی قابل ردیابی و رصد کردن است. ناگفته پیداست که شیطنت حمله به کنسولگری ایران در اوج این شورشها هم کاملاً برنامه ریزی شده به اجرا درآمده است. روشن است که وقتی آمریکا و برخی رژیمهای فاسد منطقه نسبت به نفوذ کلام ایران در منطقه حسادت میورزند و از تحرکات مثبت و مهارکننده ایران در جهت مقابله با تروریستها عصبانی شدهاند و مراتب خشم و اعتراض خود را نیز پنهان نمیکنند، چگونه میتوان انتظار داشت که آنها در میدان عمل اگر فرصتی برای شرارت و کینه ورزی به دست آوردند، ساکت بمانند و زهر خود را خالی نکنند. این دشمنی آشکاری بود که هدف آن برهم زدن روابط مودت آمیز ایران و عراق است و ایجاد دشمنی بین مردم ایران و عراق را به عنوان هدف اصلی دشمنان ثبات و آرامش منطقه برگزیده است…»
اعتماد تیتر یک را به سرنوشت یکی از لوایح مرتبط به FATF اختصاص داد و در گزارش با مرور نقلقولها و واکنشها برخلاف آنچه بسته شدن پروندهی این لایحه به نظر میرسید؛ آخرین اظهارنظر مجمع تشخیص مصلحت را از منظر حقوقی آن تعبیر کرد نه تصمیمگیرنده برای حل اختلاف مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان. در واقع این اتفاق را نکتهی مثبتی برای مجلسیها دانست که در زمان بررسی علاوه بر رفع ایرادات مورد نظر شورای نگهبان به سایر مشکلات آن نیز توجه کنند. در همین راستا در پایانبندی نتیجهگیری کرد: «…در این میان اما نکتهای که شاید بیش از همه آنچه تاکنون گفتیم، حایز اهمیت است، به اصطلاح بین سطور نامه آیتالله شاهرودی به آیتالله جنتی است. نامهای که اگر چه در ظاهر از مخالفت مجمع تشخیص با یکی از لوایح مربوط به FATF حکایت دارد اما زمان ارسال و انتشار آن، میتواند عملا نشان از عزم حاکمیت در تصویب این لوایح و پیوستن به FATF باشد. به این اعتبار در واقع مجمع تشخیص با این اقدام، عملا مانع از هدر رفتن بیشتر زمان شده و با مغتنم شمردن فرصت دوهفتهای تعطیلات مجلس شرایط را به نحوی فراهم کرده که نمایندگان بتوانند همزمان با رفع ایرادهای شورای نگهبان، سایر ایرادهای احتمالی از جمله مغایرتهای این لوایح با سیاستهای کلی نظام را نیز مرتفع کنند تا شاید پیش از فرارسیدن ضربالاجل FATF، این سریال دنبالهدار، پایانی خوش و ایرانیپسند داشته باشد و شاید موسیقی عنوانبندی پایانی آن یک عدد چهارمضراب سرحال که اوضاع پولی- بانکی کشور را تکانی بدهد.»
ایران در تیترهای فرعی خبر داد «کار و بار سمساریها سکه شد» که علاوه بر جذابیت موضوع یعنی افزایش خرید و فروش کالاهای دست دوم، تیتر خوبی برای آن انتخاب شد. متن میتوانست قویتر باشد و در بعضی پاراگرافها به نظر میرسد بعضی اطلاعات تکرار شده است. در بخشی از متن آمده است:«…این روزها بازار لوازم خانگی دست دوم هم بسیار رونق گرفته است. مبلمان، تلویزیون، تشکهای فنری، کولر، اسپیلت، یخچال و فریزر، گاز، مایکرویو، لباسشویی و فرش دستباف و ماشینی جزو پرفروشهای سمساریها شدهاند. اگر از سالم بودن این قطعات بخواهید اطمینان پیدا کنید، تنها جمله شانس را از فروشنده خواهید شنید و در صورت خراب شدن کالا فروشنده هیچ تعهدی را نمیپذیرد. تفاوت قیمت نو و کارکرده اقلام عنوان شده در بازار بسیار زیاد است لذا خیلی از خریداران ریسک سالم بودن کالا را میپذیرند و برخلاف میل باطنی کارکردهها را خریداری میکنند.
اما اگر در سایتهای فروش کالا بروید با قیمتهای عجیب و غریبی هم مواجه میشوید. بهعنوان مثال یک شهروند یخچال ۱۵ سال پیش ساید خود را با قیمت ۵ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان عرضه کرده است. یخچالی که نو آن سال گذشته ۶ میلیون تومان بود.طی تماس با فروشنده وی توضیح داد: قیمت یخچال ساید نو کمتر از ۱۳ میلیون تومان نیست لذا برای آنکه بتوانم خریدی انجام دهم باید این قیمت را در نظر میگرفتم بخصوص اینکه هر روز قیمت دلار افزاش پیدا میکند…»
همشهری هم گزارش خوبی دربارهی تأثیر افزایش قیمت سکه بر بالارفتن دعاوی مرتبط به مهریه و البته افزایش مشکلات برای مردان و زنانی که قادر به پرداخت و دریافت سکههای مقرر شده نیستند. متن ترکیبی از توصیف مشکل و راهکارهای احتمالی برای حل این بحران است.
سازندگی با عکسهایی از رضاامیرخانی و محمدرضا زائری وعده داد نسبت این دو چهره را با اصولگرایی در حال حاضر بررسی کند و این که چرا بین اینها فاصله افتاده است. فارغ از کیفیت متنها از این منظر که روزنامه تلاش کرده چند روایت را از متن اتفاقات بیرون بیاورد و روند را بررسی کند، رویکرد خوبی انتخاب شده است. علاوه بر این روزنامه خبری دربارهی اتهامات مربوط به بعضی از اعضای شورای شهر بابل را هم به «شورای رسوا…» تعبیر کرد که با سخنان امام جمعه این شهر در نماز جمعه این هفته جریان تازهای پیدا کرد.
صبح نو و چند روزنامهی دیگر هم خبر حکم ناظم مدرسهای که به کودکآزاری و تشویق به فساد و فحشا متهم بود، به صفحه اول آوردند. بنا به نوشتهی روزنامه ۱۸شهریور رییس کل دادگستری تهران در رابطه با آخرین وضعیت پرونده ناظم مدرسهای در غرب تهران اعلام کرد: «دادگاه تجدید نظر با رسیدگی به تجدید نظرخواهی متهم و وکیل مدافع وی، ضمن رد تجدید نظرخواهی، رأی دادگاه بدوی را عیناً تأیید کرد. مشارالیه برابر رأی صادره به تحمل ۱۰سال حبس و ۷۴ضربه شلاق محکوم شده است. مجازات تعیین شده، حداکثر مجازات قانونی برای اتهامات انتسابی به متهم بوده و هیچگونه تخفیفی در مورد وی اعمال نشده است.»