شفقنا رسانه- پیش از این رسانهها خبر دستگیری متهم معروف به سلطان سکه را منتشر کرده بودند و حالا آغاز دادگاه رسیدگی به اتهامات او به تیتر و عکسهای اصلی روزنامهها آمد. عکسهای وطن امروز، صبح نو، قدس و جوان چهره واضح متهم اصلی را در کنار نوشتهی «جایگاه متهم» قاب کردند؛ خراسان هم اگرچه از زاویهای دورتر انتخاب کرد اما چهرهها بیشتر از تصاویر کیهان و حمایت قابل تشخیص است. تیتر جوان از همه تندتر و پیشبینیکنندهتر نوشته شد: «چوبه دار در انتظار سلطان سکه» در حالی که بقیه به درستی رویکرد خنثیتری داشتند. رسانهها باید به تفاوت متهم و مجرم دقت کنند و در انعکاس اخبار و تیترها با همین رویکرد دست به انتخاب بزنند.
سازندگی علاوه بر این خبر، طرحی متناسب با ایدهاش دربارهی پیشفروش پراید به صفحه اول آورد و وعده داد علت این استقبال را بررسی کند. رسالت هم پیشفروش خودرو را «غیرشفاف» خواند و از «برگ برنده در جیب خودرروسازان» نوشت. در متن هم گزارشی دربارهی دلایل و مشکلات آن منتشر کرد که اگرچه متن قدرتمندی ندارد اما مهم است هم از این منظر که روزنامه کمتر گزارش دارد هم پاسخی از اطلاعرسانی سایپا دربارهی ابهامات به دست آورد. قاسم خاکی جوان، رئیس اداره اطلاع رسانی گروه خودروسازی سایپا به روزنامه گفت: «من درباره اینکه دلالان کارت ملی اجاره کرده اند یا نه، نمی توانم اظهارنظر داشته باشم، اما طبعا کسانی که دنبال دلالی از این راه هستند، راهکارهای مختلف دارند، ملاک در این طرح شماره ملی بود. وی توضیح می دهد: ما محدودیت هایی را برای ثبت نام در نظر گرفتیم تا هر کد ملی یک ثبت نام بیشتر انجام ندهد و کسانی که در ۱۸ ماه گذشته خودرویی از سایپا خریداری کرده بودند اجازه ثبت نام نداشتند، همچنین افرادی که کمتر از ۱۸ سال سن داشتند هم نمی توانستند ثبت نام کنند چون احساس کردیم، دلال ها و کسانی که برای سودهای حاشیه بازار، خودرو را خریداری می کنند، ممکن است با شناسنامه و یا کد ملی خانواده شان وارد شوند.
خاکی تاکید می کند: بیش از یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفر متقاضی خرید از گروه خودروسازی سایپا بوده اند در حالی که ۵۰ هزار خودرو برای فروش گذاشته بودیم و به احتمال زیاد از این تعداد، یک میلیون و ۷۵۰ هزار نفر ناراضی خواهند بود چون نتوانستند خریدشان را انجام دهند.»
عکسهایی معمولی و رسمی از حسن روحانی رئیسجمهور برای بازتاب سخنان او در جشنواره ملی شهید رجایی در قاب روزنامههای شرق، ستاره صبح، روزان، جمهوری اسلامی و اطلاعات انتخاب شد. تیترها اما نکتهی خاصی نداشت و در مواردی مثل روزان ابهام هم دارد. روزنامه ایران چینش تیتر بهتری داشت و در کنار آن مصاحبه با علی اکبر صالحی را بازتاب داد که دربارهی پیشنهاد مذاکره از طرف آمریکا گفت: «تجربه مذاکرات محرمانه ایران و امریکا درباره موضوع هستهای میتواند برای کسی مانند ترامپ که بشدت مایل به مذاکره همه جانبه با ایران و ثبت این موفقیت بهنام خودش است، اهمیت زیادی داشته باشد. بالاخره ایران برای امریکا خیلی مهم است. ترامپ بخوبی میداند که ایران وزنهای است که اگر بتواند با آن به یک تفاهم جامع سیاسی و اقتصادی برسد، کار بزرگی انجام داده است و میتواند به یک اسطوره تبدیل شود.»
حوادث بصره عراق در روزهای گذشته و حمله به کنسولگری ایران که دیروز هم به خبرها آمده بود، امروز در تحلیلهای روزنامهها از جمله اعتماد رد پای خود را باقی گذاشت. روزنامه با عکس و تیتری متناسب با ایدهاش این اقدامات را محکوم کرد و حسن داناییفر در سرمقاله با تیتر «توطئه علیه دو همسایه» اخبار ماههای گذشته دربارهی ایران و عراق را مرور و سعی کرد تا ریشههای اصلی چنین اتفاقی را پیدا کند. در بخشی از متن هم استدلال کرد: «…همه این خبرهای ساختگی، گزارشهای جعلی و جریانسازیها، برای این است که مردم عراق و ایران را نسبت به رابطه میان دو کشور بدبین کنند و این تصور را در میان مردم دو کشور ایجاد کنند که عامل مشکلات و معضلات شهروندان یک کشور، کشور همسایه است.اما همه اینها باز هم نشان از انگیزههای اصلی در حمله روز جمعه به کنسولگری ایران ندارد. باید ببینیم از روز چهارشنبه هفته گذشته، کدام مجموعهها و گروهها مورد هجوم اغتشاشگران قرار گرفتند. اگر فهرستی از ساختمانهای آتشگرفته در طول سه روز آخر هفته گذشته جلویمان بگذاریم، مشاهده میکنیم که تمامی احزاب و مجموعههایی که در خط مقدم مبارزه با تروریسم و جنگ با داعش بودند، تمام گروههایی که مخالف اشغالگری امریکا و خواهان خروج نیروهای نظامی امریکا از عراق هستند، مورد هجوم واقع شدند. حضور نیروهای نفوذی و گرایشهای انحرافی در آتشافروزیهای شبانه هفته گذشته بصره بهحدی واضح بود، که کمیته هماهنگی بصره که مسوولیت راهپیماییهای مسالمتآمیز را بر عهده داشت، به دلیل نگرانی از انحراف اعتراضها و نفوذ گروههای غیرمردمی در تظاهرات، اعلام کرد که روز شنبه راهپیماییها را متوقف میکند و به نوشته بیانیه این گروه «بعثیهای سابق و داعشیها» عامل این اقدامات انحرافی در راهپیماییهای سه روز آخر هفته گذشته هستند…» موضعگیری وطن امروز، صبح نو، قدس، خراسان، کیهان و جوان هم رویکردی مشابه اعتماد داشتند و بازیگران اصلی این اتفاقات را نه عراقیها که عربستان و امریکا برشمردند. خراسان در بخشی از تحلیل خود نوشت: «…طبیعتا در ساحت عراق که محل بازیگری قدرت های بزرگ و منطقه ای است نمی توان نقش این عوامل را نیز نادیده گرفت و تنها بازیگر داخلی را به عنوان تصمیم گیر قلمداد کرد. چه آمریکا و چه عربستان سعودی هر دو از بازیگران جدی ماه های اخیر عرصه انتخاباتی و سیاسی عراق بوده اند. واشنگتن از سال ها قبل تاکنون همواره یکی از طراحان برخی سیاست های داخلی در عراق بوده است و برخی شخصیت ها و احزاب عراقی نیز در مدار تمایلات واشنگتن در حال حرکت بوده و هستند. افزون بر واشنگتن، عربستان سعودی نیز چند صباحی است که دروازه جنوب را محلی جدید برای اجرای سیاست های تفرقه افکنانه خود در عراق دیده است و علاوه بر حضور چند لایه در عرصه های مختلف و در منطقه ای که آن را پایگاه سنتی ایران در عراق طی سال های اخیر به شمار می آورند زمینه های دخالت سیاسی خود را فراهم آورده است. شواهد متعددی در اختیار است که نشان می دهد دو کشور که وضعیت جریان سیاسی مورد حمایت خود را در خطر می بینند از طریق این ناآرامی علاوه بر متشنج کردن اوضاع علیه ایران و حامیان آن، فرایند سیاسی پیش رو را به سود خود پایان دهند…» حسین رویوران هم در صبح نو این وقایع را تلاش برای ایجاد شکاف «شیعی-شیعی» ارزیابی و در بخشی از متن تحلیل، تاکید کرد: «حمله به کنسولگری ایران این سؤال را مطرح میکند که چرا به آن حمله شده است؟ ایران هیچ نقشی در تأمین یا عدم تأمین مطالبات مردم عراق از جمله آب و برق ندارد و اگر اعتراض واقعاً در باره این موضوعات است، چرا به کنسولی ایران حمله شده است؟ بسیاری از تحلیلگران سیاسی از مدتی قبل اعلام کرده بودند که غرب به دنبال ایجاد یک شکاف شیعی-شیعی در عراق است و برای انجام این پروژه تعداد زیادی از بعثیهای قدیم را شناسایی و بسیج کرده است و البته رژیم سعودی حاکم بر عربستان، همه امکانات مالی لازم را در اختیار آنها گذاشته تا اینها هدف غرب را تحقق بخشند. در تحولات بصره طبق اطلاعات بهدست آمده عدهای از اشخاص رده بالای دولت بعثی مانند فرمانده محافظان صدام از منطقه زبیده از چند روز قبل به بصره وارد شده و تحرکاتی را دنبال میکردند.محکومیت گسترده این رفتار از سوی احزاب و تشکلهای سیاسی و اجتماعی عراق نشان از آن دارد که این رفتار خصمانه علیه ایران، رفتار مردم عراق نیست، بلکه تعدادی مزدور در لابهلای صفوف مردم رخنه کرده و این جنایت را مرتکب شدهاند. عدم حمله به دفاتر سائرون و نصر در بصره شاخص مهم دیگری در جهت پروژه شکاف شیعی – شیعی به شمار میرود…»