شفقنا رسانه- درگذشت کوفی عنان، دبیر کل اسبق سازمان ملل به روزنامههای شرق، روزان، اعتماد و ابتکار آمد و کلیدواژه «صلح» در اجزای تیتر تکرار شد. روزان او را نماد دموکراسی خواهی «قاره سیاه» خواند که چندان درست به نظر نمیرسد چرا که شهرت او ارتباط کمتری با زادگاهش دارد و بیشتر به خاطر موقعیتهای بینالمللی او بود.
اعتماد تیتر یک را به توئیت اخیر سخنگوی شورای نگهبان دربارهی «لایحهی مقابله با پولشویی» اختصاص داد که آن را «مغایر با موازین شرع» دانسته است. جلال میرزایی هم در این زمینه در بخشی از سرمقاله اعتماد نوشت: «…لازم به تاکید ویژه است که هیچکدام از موافقان پیوستن به FATF منکر دغدغههای مخالفان نیستند و ما هم اتفاقا دغدغههایی مشابه داریم اما درعین حال باید توجه داشته باشیم که باتوجه به آغاز تحریمها، باقی ماندن در لیست سیاه FATF چه عواقبی به همراه خواهد داشت و چطور بر مشکلاتمان خواهد افزود.آن هم در شرایطی که باوجود خروج امریکا از برجام، کشورهای اروپایی همچنان در بیانیهها و موضعگیریهای خود بر ادامه همکاری با جمهوری اسلامی تاکید دارند و با این حساب، ما نباید به دست خودمان بهانهای در اختیار آنها قرار دهیم و شرایطی را فراهم کنیم که آنها بتواند بگویند نه بهخاطر تحریمهای امریکا و خروج این کشور از برجام، بلکه بهدلیل قرار داشتن در فهرست سیاه FATF قادر به ادامه همکاری با ایران نیستند…»
وطن امروز، صبح نو، کیهان، خراسان، جامجم، آفتاب یزد و همدلی از جمله روزنامههایی بودند که به سالگرد کودتای ۲۸ مرداد پرداختند و در مواردی سعی کردند ارتباط ایران با امریکا در سال ۳۲ را با آخرین وقایع روز مرتبط کنند که نه در وجه منفی و نه مثبت قابل قیاس نیست. هر دورهای ویژگیهای خاصی دارد که نمیتوان به راحتی آن را به سایر دورانها مقایسه کرد. وطن امروز با همین رویکرد مصاحبهای با جواد منصوری، معاون سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی ترتیب داد که در بخشی از آن ادعا کرده است: «واقعیت قضیه این است که ملیگراها، سکولارها و غربزدهها چه بخواهند، چه نخواهند عملا نقش ستون پنجم دشمن را در این مملکت بازی میکنند. در ۱۵۰ سال گذشته این نقش به تناوب از سوی این گروهها اجرایی شده است و همچنان هم ادامه دارد. تاسف اینجاست که دستگاههای ذیربط به وظایف خودشان در این راستا عمل نمیکنند. نکته دیگر و پاسخ به سوال شما این است که بله! تشابهات این دو دورهای که پرسیدید بسیار زیاد است. اینطور نیست که یک واقعهای در یک زمانی اتفاق افتاد و دیگر تکرار نمیشود. موارد متعددی از تکرار وقایع را میتوان فهرست کرد. نمونهاش اختلافاتی است که برای پیشبرد اهداف خود میان مردم و مسؤولان ایجاد کردند. همینطور رواج شایعات و دروغهایی که به مردم گفتند. تشابه ۲ دوره در اعتماد به آمریکا هم بخش دیگر آن است. جالب است که پس از برجام هم مذاکرات کرهشمالی با آمریکا را داشتیم که با وجود مذاکره رهبر کرهشمالی با رئیسجمهور آمریکا، دوباره این کشور تحریم شد!» صبحنو هم با ترکیب «اعتماد به آمریکا» همین ایده را در گفتوگو با مسعود رضایی، پژوهشگر تاریخ معاصر پیگیری کرد. کیهان تیتر نوشت: «مصدق از پل مذاکره با امریکا سقوط کرد!» و در متن هم با مرور وقایع سال ۳۲ از زاویه دید خود تاکید کرد: «امروز ۶۵ سال از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ میگذرد و تجربه نشان داده است که ترامپ با ترومن فرقی ندارد، آمریکا همچنان غیرقابل اعتماد بوده و کسی از پل مذاکره با این ابرقدرت شیطانی به سرمنزل مقصود نمیرسد.برجام یکی از آخرین تجربههای ملت ایران است، دولت یازدهم مذاکرات منتهی به برجام را آغاز و دهها دیدار بین وزیر خارجه کشورمان و طرف آمریکایی صورت گرفت، این دیدارها سرانجام به قرارداد پر حرف و حدیث برجام رسید که عدهای امضای «جان کری» وزیر خارجه وقت آمریکا زیر این قرارداد را تضمین خواندند ولی رئیسجمهور بعدی ایالات متحده آن را پاره کرد تا نشان دهد به امضای شیطان نباید امید بست.ایران به تمامی تعهدات خود در چارچوب برجام عمل کرد و طرف مقابل به اکثر تعهدات خود پایبند نبود و امروز به دنبال تحمیل تعهدات جدید و انجام ندادن تعهدات قدیم پاره شده خود هستند!هیچ دیپلمات عاقلی با سیاستمدارانی که چنین ویژگیهای مشمئزکنندهای دارند پای میز مذاکره نمینشیند چرا که به امضای او اعتمادی نیست.»
خراسان هم در یادداشت روز نگاه مشابهی داشت اگرچه آن را به صورت مستقیم به وقایع روز مرتبط نکرد اما از اهمیت تامل بر وقایع سال ۳۲ نوشت: «…برای ما که از پس ۶۵ سال، به واقعهای به نام کودتای ۲۸ مرداد به عنوان یک عبرت تاریخی مینگریم، تجربیات ارزشمند و در دسترسی وجود دارد که توجه و تأمل به آن ها، در ترسیم نقشه راهی که فراروی خود داریم، بسیار مهم و کارگشاست. تجربه تاریخی ما، به ما میگوید که غرب، با تمام ادعایی که در عرصه حقوق بشر و آزادی بیان دارد، وقتی پای منافع در میان باشد، توجهی به آنچه که پیشتر گفته یا وعده داده است، نخواهد کرد. شاهد این رویکرد منفعتطلبانه را باید در وقایعی مانند کودتای ۲۸ مرداد جستوجو کرد. هرچند که در بروز این واقعه، عوامل مختلف داخلی نیز دست اندر کار بودند، اما نباید این واقعیت را از یاد برد که آمریکا، از ۲۱ ماه پیش از وقوع کودتا، در فکر طراحی و اجرای مشترک آن با انگلیس بود؛ درست در همان روزگاری که دکتر مصدق و بسیاری از سیاستمداران آن روزگار، از التفات و دفاع دولتمردان آمریکایی به نفع ایران، خرسند و خشنود بودند. با این حال، درس بزرگی که باید از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ فرا بگیریم، تنها به درک مسئله ریشه بیاعتمادی تاریخی ما به غربیها به طور اعم و آمریکاییها به طور اخص، خلاصه نمیشود؛ مهم تر از این مسئله، باور به این حقیقت تاریخی است که تنها با تکیه بر خویشتن و نگاه را رو به سوی داخل داشتن است که میتوانیم، سرنوشتمان را آنگونه که میخواهیم رقم بزنیم. مرحوم علامه اقبال لاهوری، شاعر و اندیشمند مسلمان معاصر، نیکو سروده است که: غربیان را شیوههای ساحری است/تکیه جز بر خویش کردن کافری است»
جام جم هم اگرچه روتیتر را طوری نوشت که به نظر میرسد از کدهای وقایع سال ۳۲ برای تحلیل رویدادهای اخیر کشور استفاده شده است اما در متن این اشارهها بسیار ضعیف است و اگر ترکیب «۶۵ سال بعد از کودتا» هم نبود، در درک معنا مشکلی ایجاد نمیشد.
آفتاب یزد و همدلی حداقل در صفحه اول نشانی از مطالب ویژه و تولیدی به مخاطب ارائه نکردند. همشهری، درنگ امروز را به ۲۸ مرداد اختصاص داد؛ هم تنوع مطالب و چهرهها خوب است هم کار گرافیکی روزنامه برای نشان دادن زاویه دید خود نسبت به این رویداد تاریخی. علاوه بر این روزنامه گزارشی از مشکلات اقتصادی بازنشستگان دارد که فارغ از کیفیت محتوا، رویکرد درستی در پرداختن به مشکلات اقشار مختلف جامعه است بویژه اگر رویکرد راهکاری در مطالب پررنگتر باشد.
فرهیختگان جلسه پرسشو پاسخ دانشجویی با آیتالله علمالهدی را پوشش داد که در بخشی از آن گفته در جوانی پیاس تئاتر مینوشته است: «بنده اگر وقت زیاد بیاید، مقید هستم که فیلم ببینم و عمدتا هم، همین سریالهای تلویزیونی را مقیدم تا آنجایی که بتوانم ببینم و حتی شاید نتوانم یک سریال را تا آخرش ادامه بدهم، چون فرصت نمیکنم. ممکن است وقتم کم بیاید، ولی از مدت مدیدی قبل مقید بودم. چون بنده در ابتدای جوانیام کشور را فسق و فجور گرفته بود و دوره طاغوت بود و امکاناتی برای ما فراهم نبود، آنچه در عرصه هنر وجود داشت، همهاش مخالفت با دین و مخالفت با انقلاب و مخالفت با اسلام بود، ما هیچ بهرهای نداشتیم. ولی در همان زمان بنده، دوران جوانی (قبل از ۲۰ سالگی) دنبال نوشتن بعضی پیاسهای تئاتر بودم که در پیاسنویسی در آن زمان دست داشتم. منتها آن زمان در عرصه هنر امکاناتی برای ما فراهم نبود، ما جا نداشتیم و از الطاف خفیه پروردگار این بود که ما آن روز، وارد عرصه هنر نشدیم، چون در خیلی از موفقیتهایمان ممکن بود با آن وضعیت عقب بمانیم.»
روزنامه ایران صفحات ویژه بازیهای آسیایی تدارک دید و عکس خوبی هم برای آن انتخاب کرد. علاوه بر آن مصاحبهای با وزیر بهداشت داشت که در پاسخ به احتمال بازنگری در طرح تحول سلامت توضیح داد: «مطالبات انباشتهای از طرف مردم برای دریافت خدمات بهتر در حوزه بهداشت و درمان وجود داشت. موقعی که کار را شروع کردیم به معنای واقعی کلمه در حوزه سلامت، دارو و تخت بیمارستان بحران داشتیم. فراموش نکنیم این وزارتخانه تقریباً در دو سال آخر دولت دهم بدون وزیر بود که یا رئیس جمهوری وزیر را قبول نداشت یا اینکه وزیر بعدی هم تا میخواست به کار مسلط شود بخصوص اینکه دولت دوم دکتر احمدینژاد بود نمیتوانست مشکلات را حل کند و با بدشانسی مثل تحریمها مواجه شدند. بنابراین باید دولت این کار را میکرد.حضور بخشی از مردم در انتخابات برای رفع مشکلات بهداشت و درمان بود. چه ما و چه هر کس دیگری اگر در این وزارتخانه بود بایستی دست به تغییرات گستردهای میزد. دولت بخشی از این مطالبات انباشته را پاسخ مثبت داد اما همانطور که اشاره کردید بعضیها بدعهدی کردند، میتوانستند بهترعمل کنند شاید هم مجموعه دولت فکر کردند این کار را باید برای یک سال انجام دهند.در حالی که خدمات سلامت استمرار دارد و باید در طول زمان این خدمات در اختیار مردم قرار بگیرد. به نظر من تغییری در کلیات طرح ایجاد نشده ونخواهد شد تا زمانی که ما هستیم. بخاطر اینکه این حداقل کاری بود که دولت یا بطور کلی نظام برای سلامت مردم انجام داد. هنوز فکر میکنیم کاستیهای زیادی داریم و تا رسیدن به عدالت در دسترسی مردم به خدمات بهداشتی و درمانی فاصلهمان قابل توجه هست. تلاش و ماندنمان هم به این خاطر است که به یک حداقلی بتوانیم دست پیدا کنیم.»