شفقنا رسانه- روزنامهها پیگیر اخبار روزهای قبل بودند از تاثیر بسته جدید بانک مرکزی بر بازار ارز تا واکنش به مصاحبه تلویزیونی رئیسجمهور که روز قبل بسیار ساده و بدون تحلیل به آن پرداخته بودند. در کنار آن بعضی از تیتر و عکسهای اصلی هم به مطالب مرتبط به روز خبرنگار اختصاص داده شد.
وطن امروز، وعده گزارشی میدانی داد و در متن نقلقولها را خلاصه و کلی کرد که رویهی خوبی نیست. وقتی در محل حاضر میشویم تا اطلاعات بهتری به مخاطب ارائه دهیم؛ خوب است کمی اطلاعات دربارهی گوینده نقل قول هم بدهیم تا روایت واقعیتری باشد. این سبک نوشتن نه تنها غیر واقعی به نظر میرسد که راوی خوبی هم برای جزئیات نیست. این پاراگراف که درک کلی نویسنده از بازار ارز است میتوانست به عنوان بخشی از یک یادداشت کوتاه منتشر شود:«بر اساس گزارش میدانی خبرنگار «وطنامروز»، دیروز در نخستین روز فعالیت صرافیها و پس از ابلاغ بازگشایی آنها و به رسمیت شناختن بازار آزاد، میدان فردوسی و خیابان سبزهمیدان میزبان حضور تعداد زیادی از خریداران و فروشندگان ارز بود. فروشندگان خرد بازیگران اصلی دیروز بازار ارز بودند؛ اشخاصی که با چند دقیقه گپ و گفت با آنها متوجه میشویم از ترس اینکه ارزش داراییهایشان از بین برود برای خرید ارز به این بازار آمدهاند. دیروز دلالان هر دلار ایالاتمتحده آمریکا را ۹۴۰۰ تومان خریده و به ۹۸۰۰ تومان میفروختند که گویای این بود قیمت دلار نسبت به روز دوشنبه ۲۰۰ تومان افزایش داشته است. دیروز یورو هم توسط دلالان با قیمت ۱۱۲۰۰ تومان معامله شد که نسبت به روز دوشنبه ۴۰۰ تومان افزایش قیمت داشت.» استفاده نویسنده از ترکیبهایی مثل «گروه دیگری از دلالان…» و «اشخاصی که با چند دقیقه گپ و گفت با آنها متوجه میشویم…» برای توصیف مصاحبهشوندگان درست نیست. در گزارش نیاز است صداها، منافع و خواستهها از هم متمایز شود تا مخاطب بتواند تفاوت منافع و نیازهای بین یک دلال، یک فروشنده خرد و یک صاحب صرافی- که در متن نقل قولی از آنها نیست- درک کند.
روزان در تیتر از «گردگیری صرافان از تابلوها» خبر داد و در سوتیتر معنای مشابهی را تکرار کرد که اساسا نکتهای در درک شرایط ندارد. مخاطب به دنبال تحلیل شرایط است نه توصیف ساده و دمدستی. بازگشت دوبارهی صرافیها چه تاثیری میتواند داشته باشد و چه مشکلات بالقوه و بالفعلی در این زمینه وجود دارد. اینها محورهایی است که رسانه میتواند با پرداختن به آنها بین مخاطبان جایگاه بهتری پیدا کند. جمهوری اسلامی هم تیتری خبری برای صرافیها انتخاب کرد که تیتری معمولی است ولی باز هم بهتر از تیتر روزان است.
صبح نو در تیتر یک درخواست کرد فهرست ارزبگیران دولتی منتشر شود و در متن هم با مرور وقایع مرتبط و تاکید رئیسجمهور بر مقابله با متخلفان ارزی این را خواستهای مردمی دانست. محمد دهقان، عضو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس هم در این زمینه به روزنامه گفت: «اگر دولت خلاف نکرده و ارزهای کشور را در اختیار نزدیکان خود قرار نداده است، اگر وزارت صنعت رانتخواری نکرده و به اطرافیانش ارز نداده است چرا از انتشار لیست کامل ارز بگیران اجتناب میکنند؟! بر اساس خبرها اسامی نزدیکان برخی وزرا هم در این لیست وجود دارد و به همین دلیل با وجود ضربالاجل دادستان هم لیست منتشر نشده است. وی ادامه داد: بر اساس قانون شفافیت و دسترسی آزاد به اطلاعات دولت باید لیست ارزبگیران را منتشر و در اختیار مردم قرار دهد، همچنین قانون ارتقای سلامت نظام اداری و مبارزه با فساد هم در برخورد با متخلفان صراحت دارد؛ به جزء این دو قانون، در ماده ۵۹۸قانون مجازات اسلامی آمده است که هریک از مسوولان دولت که موجب تضییع اموال عمومی و دولتی شود علاوه بر مجازات شلاق، باید خسارت وارده را جبران کند. همچنین بر اساس ماده ۲۹۰آییندادرسی کیفری، دادستان کل کشور مکلف است در جرائم راجع به اموال، منافع و مصالح ملی و خسارت وارده به حقوق عمومی که نیاز به طرح دعوی دارد از طریق مراجع ذیصلاح داخلی، خارجی و یا بینالمللی پیگیری و نظارت نماید.» نکتهای که روزنامهها میتوانند بسیار جدی و به درستی آن را پیگیری کنند؛ دسترسی به اصل اسناد است. وقتی این نگرانی وجود دارد که برخی اسامی حذف شود، روزنامهنگاران میتوانند طبق قانون دسترسی آزاد به اطلاعات آمار اصلی را به دست آورند؛ آنچه به نظر میرسد چندان جدی نگرفته شده است و بعضی رسانهها صرفا به غر زدن در صفحه اصلی ادامه میدهند. درخواست و پیگیری چنین درخواستهایی نه تنها حق خبرنگاران که حق همهی شهروندان ایرانی است. اساسا دلیل تاکید بر دسترسی به اصل اسناد در قانون به دلیل حذف دستکاریهای احتمالی در اطلاعات است. حتی در مواردی که بخشی از سند بنا به دلایل واقعی محرمانه باشد؛ شهروند میتواند به بخش غیرمحرمانه دست یابد.
سیاستروز، شرق، شهروند و سازندگی از جمله روزنامههایی بودند که به مصاحبه حسن روحانی واکنش نشان دادند. اولی با ادبیاتی عامیانه نوشت:«بیلخوردن به کمر خواستههای مردم» که مناسب یک روزنامه جدی نیست. در شروع متن هم نوشت: «روز خبرنگار است اما به جای تبریک و تشویق و خوش و بش باید سخنانی را بخوانیم و تحلیل کنیم که چیزی جز افزون کردن مشکلات به بار نمیآورد چون به قول ضرب المثلی قدیمی«گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من است، آنچه البته به جایی نرسد، فریاد است» اما به هر حال با توجه به احترامی که به مخاطبان قائلیم که قبل از پخش صحبتهای رئیسجمهور سوالاتشان را از او پرسیدند سوالات مردم را در سخنان روحانی جست و جو خواهیم کرد، قطعا میدانید که بسیاری از کامنتهای مردم قابل چاپ نبوده هر چند که در پایگاههای خبری منتشر شده است.» این ادبیات نوعی منت گذاشتن بر سر مخاطب است؛ روزنامهنگار مانند سایر مشاغل وظایف مشخصی دارد که باید سعی کند آنها را به بهترین حالت انجام بدهد. کپی کردن کردن نظر کاربران از سایتهای خبری و نوشتن نظر شخصی نویسنده که سادهترین کار یک روزنامهنگار است. تحلیل و تفسیر با استناد به کلان دادههای واقعی بدون جهتگیریهای جناحی و گزارشهای تحقیقی کاری است که این روزها رسانهها باید آن را جدی دنبال کنند.
شرق هم واکنشهای چهرههای سیاسی به سخنرانی رئیسجمهور را از رسانههای مختلف مرور کرد و حداقل در تیترهای صفحه اول ارجاعی به تحلیلهای خاص روزنامه نداد. در عکس یک هم بیانیهی گروهی از اصلاحطلبان برای حل مشکلات موجود را منتشر کرد که صرفا توجه به مهمترین بخشهای آن است. پرداخت مطلب هم شبه تبلیغاتی است و با عکسی از برخی چهرههای شاخص امضاکننده این بیانیه نوشت: «اصلاحطلبان به میدان آمدند». رویکرد مطلب میتوانست نظرخواهی دربارهی این راهکارها بود که اجرایی هستند یا خیر.
شهروند و سازندگی هم تلاش کردند پیامهای این مصاحبه تلویزیونی را رمزگشایی کنند. اولی از «حرفهای روحانی ۵ نکته امیدوارکننده» نوشت که مثل تحلیل صفحات داخلی بسیار ساده و در حد یک یادداشت فرعی میتوان به آن توجه کرد. مطالب تیتر یک باید پشتوانهی محتوایی غنیتری داشته باشند. شکل ارائه در کنار محتوای خوب اهمیت دارد و نمیتوان با یکی بدون دیگری موفق شد. سازندگی به نظر میرسد تلاش کرد کمی فراتر از خبر برود. گرافیک تیتری (چینش بدون عکس) برای امروز انتخاب کرد و ۲۰ جملهی راهبردی حسن روحانی در بخشهای مختلف را به سوتیترها آورد.
کیهان هم به مصاحبه تلویزیونی رئیسجمهور واکنش نشان داد اما صرفا به بخشی از گفتههای حسن روحانی دربارهی وقایع دیماه توجه کرد؛ نکتهی مورد نظر او را به پرونده سال ۸۸ گره زد و نوشت:«…اما آنچه در سال ۸۸ روی داد و ۸ ماه به طول انجامید، نه مطالبه به حق که از آغاز فتنهای بزرگ بود، سران فتنه برای رسیدن به مطامع دنیوی خود خواستار ابطال رای مردم و اعلام پیروزی نامزد شکست خورده در انتخابات شده و با استقامت جمهوری اسلامی در برابر این خواسته به ناحق دست به اردوکشیهای خیابانی زدند تا از نظام باج بگیرند.در حالی که آمریکا پیش از انتخابات خود را برای توافق هستهای با ایران آماده کرده بود فتنه گران این پیام را به دولت وقت آمریکا ارسال کردند که زمان توافق با ایران نیست و بایستی تحریمها تشدید شوند!…»
جوان نظر چند حقوقدان دربارهی شکایت ایران در دیوان لاهه را بررسی کرد که رویکرد درستی در تولید مطلب است. نباید صرفا راوی اخبار بود، نظر کارشناسان دربارهی مراحل و جزئیات چنین موضوعاتی میتواند دید بهتری به مخاطب بدهد بویژه اگر نظرخواهی صرفا به یک جناح فکری و سیاسی محدود نشود.
ایران عکس یک را به گفتوگو با محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه اختصاص داد که مهمترین بحث روز یعنی برجام و اقدامات طرفین برای حفظ آن را بررسی کرده است. ظریف در بخشی از این مصاحبه تاکید کرده است: «بر اساس مشاهداتمان از روندی که در جامعه بینالملل جریان دارد و مقاومتی که تمامی کشورها و نه فقط اروپاییها بلکه شرکای نفتی ایران در برابر بازگشت تحریمهای امریکا داشتند، معتقدیم میتوانیم تضمینهای لازم برای حفظ برجام را به دست آوریم. اروپا در مسیر درستی برای حفظ برجام گام برداشته است اما خب عملیاتی کردن اقداماتشان برای حفظ برجام بیش از زمانی که خودشان هم فکر میکردند، زمانبر بوده است که باید این را هرچه سریعتر اصلاح کنند. قبل از اینکه تحریمها به مرحله عملیاتی برسد باید اطمینان حاصل کنیم هیچ تأثیری بر منافع ایران نمیگذارد. این مسأله هم مهم است که اروپاییها در حوزه تحریمهای مربوط به فلزات گرانبها یا خودرو که اینک اجرایی شده است، اقدامات لازم را انجام دهند تا ایران بتواند از مزایای برجام بهرهمند شود.»
روزنامه اطلاعات مصاحبهاش با وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات را به شیوهی خبری تنظیم کرد و عکسی رسمی از او در تحریریه روزنامه به صفحه اول آورد. در صورتی که روند پرسش و پاسخها هم در چنین مصاحبهای میتوانست جذابیت بیشتری به متن بدهد یا عکس طوری قاببندی شود که حداقل چهرهی مصاحبهشونده در آن بهتر مشخص باشد و گلدان وسط عکس اولین عنصری نباشد که توجه را به خود جلب میکند. وزیر ارتباطات در بخشی از این مصاحبه دربارهی اقدام دولت برای بهبود دسترسی مردم به شبکه های مجازی و کاهش فیلترینگ شبکهها گفت: «مهمترین برنامه دولت توسعه دسترسی به ارتباطات مجازی است که خوشبختانه اقدام صورت گرفته اخیر باعث شده تا تعداد مشترکین پهن باند موبایل ایران از ۶۷ میلیون نفر عبور کند و اکنون رقم اول مشترکان پهن باند موبایلی را در منطقه خاورمیانه داشته باشیم. تعداد مشترکان پهن باند ثابت هم از مرز ۱۰ میلیون اشتراک عبور کرد و مجموعاً ۷۷ میلیون اشتراک پهن باند در کشور ایجاد شده است.آذری جهرمی در ادامه به توسعه شبکه «پهن باند سیار» در کشور اشاره و اعلام کرد بیش از ۵۵ درصد روستاهای کشور از این شبکه برخوردارند. به گفته وی، تمامی شاخصهای ما در حوزه زیرساخت ظرف سال های اخیر ۱۰ برابر شده است.وی ادامه داد: برای رفع فیلتر شبکه توئیتر هم پیشنهادی با امضای نمایندگان دولت و نمایندگان مجلس شورای اسلامی به کارگروه تعیین مصادیق که نهاد قانونی و تصمیم گیر در این حوزه است، ارائه کرده ایم و همچنان منتظر برگزاری جلسه این هاد هستیم. البته بطور مشخص قوه قضائیه با این موضوع مخالف است ولی بطور قانونی در این کارگروه یک رأی دارد. یعنی می توان جلسه کارگروه را برگزار کرد و قوه قضائیه نیز رأی خود را اعلام کند.»
روزنامههای قدس، رسالت، جام جم، همشهری، قانون، همدلی، ابتکار، آفتاب و بهار از جمله روزنامههایی بودند که به روز خبرنگار مطالبی را اختصاص دادند. این روز را به همکاران خوبمان در همهی رسانههای کوچک، بزرگ، جدید و قدیمی تبریک میگوییم و امیدواریم بتوانند وظایف خود را به خوبی انجام بدهند و مشکلات حرفهایمان به مرور کمتر از قبل شود. به جزئیات این مطالب اشاره نمیکنیم که حتما همه تلاشکردهاند تولیدی در این زمینه داشته باشند اما خوب است به دو نکته در رویکرد کلی مطالب منتشر شده در رسانهها توجه شود. یک- تغییر زاویه در نگاه به موضوع خبرنگار و رسانه از یک قربانی به نیروی مؤثر و فعال در اجتماع. اگر کسی میتوانست محتواهای منتشر شده را تحلیل کند، احتمالا در نتایج مشخص میشد بخش زیادی از دلنوشتهها و متنها همین نگاه خودقربانیپنداری را دنبال میکند. اینها به معنی نادیده گرفتن مشکلات کاری نیست ولی آیا در همهی حوزههای خبری خط قرمزها به یک اندازه وجود دارد؟ و آیا با نوشتن منفعلانه این مشکلات حل میشود؟ مشی روزنامهنگاری، پیگیری مستمر و بررسی همه جانبه رویداد است؛ چه قدر این نگاه را هر کدام از ما در رسانهمان به قدر توان خود دنبال میکنیم و چه قدر تلاش میکنیم با یادگیری مهارتهای بیشتر این توانمندی را افزایش دهیم؟ دوم- همین نگاه قربانیدانستن خبرنگار را برخی مسئولان هم دنبال میکنند؛ به بهانهی حمایت از آنچه به عنوان قشر ستمدیدهی خبرنگار میخوانند، تلاش میکنند به صدر اخبار برگردند و رسانهها به سادگی و بدون هیچ دردسری زمینهی این تبلیغات را برای آنها فراهم میکنند. چند نفر از همین مسئولان دربارهی عملکردشان به موقع و به درستی پاسخ میدهند. قدرشناسی واقعی در دسترس بودن مسئولان، برخورد محترمانه با خبرنگاران و کمک به انتشار اطلاعات صحیحتر است. درست است در رسانههای آنلاین دغدغهی کمتری برای فضای انتشار وجود دارد، اما به این معنی نیست که میتوانیم وقت مخاطب را با تیترهای بدون محتوا و تبریک و تسلیتها بگیریم و توجه او را از اخبار مهم به غیرمهم جلب کنیم. خوب است در روز خبرنگار هر جا هستیم – خبرنگار یک روزنامهی محلی، دبیر یک سایت تخصصی، سردبیر یک روزنامهی سراسری یا یک ادارهی خبری در خبرگزاری و …- از همین امروز فکر کنیم چه طور میتوانیم نقش خبرنگار را به یک نیروی مؤثر تبدیل کنیم که کیفیت کار او مهمتر از کمیت آن است. چه کسانی به غیر از خود ما میتوانند زمینهی بازنگری در نحوهی پرداخت حقوقها و مزایای اعضای تحریریه را فراهم کنند تا خبرنگار پرسشگر، تحلیلگر و پیگیر مسئلهی اجتماعی به جای کپیگراها ارج و قرب یابد. علاوه بر آن در ارزشهای خبری مورد نظر انتشار بازنگری اساسی کنیم؛ مسئولیت داشتن میتواند منجر به پاسخگویی شود اما دلیلی بر تریبون دادن بیبهانه برای کلیگویی و فرافکنی در زمین رسانه نیست؛ بویژه این که امروز هر کدام از این چهرهها، کانال تلگرامی دارند که نگاه خود را به سادگی میتوانند منتشر کنند.