شفقنا رسانه- کمآبی و راهحلهای پیش ِ رو از مهمترین تیترهای روزهای اخیر است. همشهری از «شرکای بحران کمآبی» نوشت که تیتر خوبی است و در زیرتیترها وعده داد گزارش میدانیاش از گفتوگو با کشاوران و در طرف دیگر بازتاب نگاه مسئولان را در صفحات داخلی به مخاطب ارائه کند. فارغ از کیفیت متن، پرداخت روزنامه در صفحه اول خوب است و رویکرد درستی را در زمان حاشیههای پیشآمده بین دو استان اصفهان و یزد انتخاب کرد. روزنامه تیترهای خوب دیگری هم دارد از گزارش دربارهی مدارس فرسوده تهران تا نمایشگاه عکس آلفرد یعقوبزاده، عکاس ایرانی دربارهی فلسطین که در حاشیهی جشنوارهی جهانی فیلم فجر برگزار میشود. قانون با تیتر «استمداد آبی از شورای عالی امنیت ملی» در واکنش به آخرین تصمیمگیریها دربارهی کشت بعضی محصولات وزارت جهاد کشاورزی را برای بهبود شرایط ناتوان خواند و پیشنهاد داد «شاید وقت آن باشد که شورای عالی امنیت ملی با ورود به این مساله و در راستای پاسداری از میهن نسبت به اجرای درست تصویب نامه مجلس اقدام کند.»
روزنامههای خراسان، جوان و شهروند از جمله روزنامههایی بودند که هوای برفی آخرین روزهای فروردین را به صفحه اول آوردند. خراسان و جوان هر دو تیتری طولانی انتخاب کردند و تیتر دومی به عناصر خبری آن ارتباطی نداشت: «خبر پاکی که همه خبرهای ناپاک را شست» بلکه تعبیر روزنامه بود برای آنچه در توضیحات زیر عکس نوشت: «خبر اصلی برای مردم پاک ایران همین است: باران! یک هفته باران و برف لاینقطع در سراسر کشور، با آنکه برخی میخواهند بقایی و مرتضوی یا اینستاگرام و تلگرام یا محکومیت فلان جاسوس در ایران خبر اصلی باشد.» و در یکی از یادداشتهای تیتر فرعی نوشت: «مطابق قوانین جمهوری اسلامی هر محکومی پس از ارسال پرونده به اجرای احکام، اگر خودش را برای اجرای حکم معرفی نکند، جلب خواهد شد. حکم جلب مرتضوی هم صادر شده است و احتمال قریب به یقین بالاخره برای طی دوران محکومیت به زندان معرفی خواهد شد. شایعه فرار مرتضوی به خارج از کشور هم مسبوق به سابقه است. سال ۹۴ همین زنجیرهایها گفتند مرتضوی از کشور فرار کرده ولی کاشف به عمل آمد او با قید وثیقه به عراق رفته تا در مراسم اربعین شرکت کند و بعد از مراسم هم به کشور بازگشت. حالا هم از شخصیت مرتضوی بعید مینماید که در پی فرار از ایران و سایر اقدامات دون شأن باشد، او هم مثل سایر مسئولانی که خطاکاریشان در محکمه ثابت شده به زندان خواهد رفت. قلمفرسایی نگارنده برای دفاع از یک مجرم دور از منطق، اخلاق و قانون است. سعید مرتضوی هم اکنون نه دادستان تهران که یک مجرم است. بازیادآوری اقدامات دهه ۷۰ و ۸۰ مرتضوی، دفاع از یک مجرم نیست، دفاع از اقدامات قانونی یک مسئول آن زمان و البته برای بیشتر عیان کردن نفاق رسانهای زنجیرهایها لازم و ضروری است.» شهروند و سیاست روز هم همین سوژه را پیگیری کردند؛ اولی گفتوگوهایی تدارک دید و سوتیتری از آنها را به صفحه اول آورد. طاهرخانی عضو کمیسیون قضائی مجلس هم گفته: «مرتضوی قبلا قاضی بوده و فکر میکنم عدهای ملاحظه روابطشان با او را میکنند اما این توجیهات در نزد مردم پذیرفته نیست. دستگاه قضائی باید به دنبال این باشد که او را دستگیر کند، اگر این اتفاق نیفتد اعتماد مردم نسبت به دستگاه قضا سلب خواهد شد. کسی که حکم جلبش هم صادر شده مجرم است و باید او را بگیرند، اینکه گفته شود مرتضوی گم شده است، درست نیست. برخی افراد همیشه با او همراه هستند و به همین خاطر قانون را درباره او اجرا نمیکنند. وقتی درباره کسانی همچون بقایی، رحیمی، رحیم مشایی و حتی مهدی جهانگیری دستگاه قضائی خیلی راحت وارد عمل میشود و اقدام انجام میدهد، چه توجیهی دارد که الان گفته شود مرتضوی را گیر نیاوردهاند. به نظر میرسد درباره مرتضوی کوتاهی شده است و ما سیستم اطلاعاتی قوی داریم و آنها میتوانند در عرض یک ساعت مرتضوی را دستگیر و قانون را درباره او اجرا کنند.» سیاست روز هم واکنشها به مسئله مرتضوی را «فتنه مرتضوی» خواند و با گلایه از سکوت دربارهی وضعیت او در بخشی از متن ادعا کرد: «اما همه این اتفاقات و همه سوءاستفادههایی که از ناپدید شدن مرتضوی صورت گرفته است شاید به بیتدبیری قوهقضاییه هم در اطلاعرسانی و هم در پاسخ عجیب به خبرنگاران مبنی بر اینکه این متهم را گیر نیاوردن!! باز میگردد. البته این بیتدبیری با سکوت ادامه داد ضابطان در حالی ادامه مییابد که اعتماد مردم به دستگاه قضایی را نشانه رفته است. اگر ضابطان به صورت دقیق درباره علت نیافتن مرتضوی و تلاشهایی که برای یافتنش صورت دادهاند به مردم توضیح دهند قطعا حتی اگر این ناپدید شدن ادامه هم یابد مردم با دید بهتری به قوه قضاییه نگریسته و قضاوتهای ناروایی نسبت به این قوه نخواهند داشت اما اگر سکوت ادامه یابد معلوم نیست چه خوراکی به فکر مردم راه یافته و چطور درباره ضابطان زحمتکش قضاوت میکنند و همه را با یک چوب میرانند!! که در این صورت مقصر اصلی افرادی هستند که مردم را در توضیح نامحرم تصور کردند. »
وضعیت برجام و نشست وزیران خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا در لوکزامبورگ یکی از تیترهای اصلی امروز بود که شرق، ایران، دنیای اقتصاد و جمهوری اسلامی آن را با نقل قولهایی از موگرینی و عکس او بازتاب دادند که گفته بود «حفط برجام حیاتی است» و «منتظر تحریم جدید علیه ایران نباشید». ایران علاه بر این، تیتری دربارهی وضعیت فرش بیجار دارد با تیتر خوب: «صنعتی که زیر پا مانده است». گزارشی از کارگاههای و بازار فروش این فرش که نقلقولهای مهمی دارد. در بخشی از آن یکی از کارشناسان قالی همین شهر دربارهی تاثیر کاهش فروش این نوع قالی بر زندگی مردم شهر میگوید: «توجه نمیکنند که این صنعت را قشر طبقه سه به پایین کشور پیش میبرند و این کسادی بازار چه بر سر آنها آورده و میآورد. آنها به این فکر نمیکنند که اگر این صنعت را به حال خود بگذارند این مردم بیکار به شهرهای حاشیه تهران مهاجرت میکنند و مشکل دیگری برای کشور میشوند. امروز بهدلیل همین مشکلات شهرستانی که باید ۵۰۰ هزار جمعیت داشته باشد ۸۷ هزار نفری است.» دنیای اقتصاد هم گزارشی درباره ی بحران ارزی در روسیه دارد که در بخشی از آن توضیح داده: «نرخ برابری دلار به روبل در کمتر از ۷۲ ساعت از ۵۸ به ۶۵ رسید. تضعیف نزدیک به ۱۲ درصدی پول ملی روسیه نسبت به دلار آمریکا تحتتاثیر ریسکهای سیاسی و تنشهای ژئوپلیتیک رخ داد. عمق شوک ارزی هفته قبل با توجه به بیسابقه بودن این میزان تضعیف روبل در برابر دلار از سال ۱۹۹۹ میلادی محرز میشود. همزمان با ریزش روبل و شاخص سهام روسیه، فشارهای زیادی از سوی منتقدان و سرمایهگذاران بر بانک مرکزی روسیه وارد میشد که خواستار مداخله سیاستگذاران پولی برای توقف بحران ارزی بودند؛ اما «الویرا نابیولینا»، رئیس این نهاد در برابر فشارها مقاومت کرد. استراتژی او در واکنش به شوک ارزی، «نظارت موثر، بدون مداخله» معرفی شد. استراتژی بانک مرکزی بدون دخالت دولت روسیه به اجرا درآمد. نابیولینا عدم مداخله را بهترین شیوه برخورد با بحران ارزی ناشی از ریسکهای سیاسی، خارجی و ژئوپلیتیک عنوان کرد. او استفاده عجولانه از ابزار پولی را منجر به تشدید بحران میدانست. پیشبینی رئیس بانک مرکزی روسیه از چرخه بحران جدید، نوسان شدید در روزهای ابتدایی، تطبیق بازارهای مالی با شرایط جدید و در نهایت بازگشت به شرایط عادی بود. استراتژی نابیولینا با توجه به بازگشت بخش زیادی از قدرت روبل، موفقیتآمیز توصیف شده است.»
اعتماد اظهارات رئیس سابق ا بی آی دربارهی ترامپ در گفتوگو با شبکه خبری ای بی سی را بازتاب داد و چکیدهی این گفتهها را به «لکهی ننگ» تعبیر کرد. روزنامه تیترهای مهم دیگری دارد از جمله گفتوگو با نادر قاضیپور که در بخشی از مصاحبه دربارهی قیمت دلار گفته: «من با افزایش قیمت دلار مخالف نیستم اما این افزایش قیمت باید در اختیار حاکمیت باشد و صرف توسعه زیرساخت هاشود نه منافع عدهای. بعد از روی کار آمدن دومین دولت آقای احمدینژاد فاصله طبقاتی بین مردم افزایش یافت و متاسفانه در دوران ریاستجمهوری آقای روحانی این فاصله تکمیل شد. فاصله طبقاتی فسادآور است و متاسفانه در حال حاضر شاهد افزایش فساد در جامعه هستیم.»
همدلی گزارشی دربارهی معیشت کارگران خطوط اتوبوسرانی شهری دارد و از تعبیر «زندگی در ایستگاه رنج» برای توصیف آن استفاده کرده است. متن گزارش ضعیف و بخش مهمی از ابتدای متن یادداشتی است که به اظهارات و درددل این کارگران متصل شد. مرز گزارش از واقعیت و یادداشت که بازتاب دهندهی نظر شخصی نویسنده است، نباید با هم درآمیزد. اینها میتواند هر کدام هویت مستقل خود را داشته باشد.
روزان عکس یک امروز را به نمایی از هتل قو در اهواز اختصاص داد که اگرچه جزو آثار ملی ثبت شده است اما به دلیل برخی مشکلات امکان بهرهبرداری در زمینهی گردشگری از آن وجود ندارد. تیتر میتوانست کوتاهتر هم باشد و زیرتیتر به بخشی از مشکلات این سازهی تاریخی برای بازدید گردشگران بپردازد.