شفقنا رسانه- تحریریههای روزنامهها و خبرگزاریها تا چه حد به آموزش و بهروز شدن اهمیت میدهند؟ آیا یادگیری مهارتهای جدید یکی از دغدغههای خبرنگاران و مدیران رسانهها است؟ این آموزشها باید به چه نکاتی توجه داشته باشند و مهمترین موانع در دورههای آموزشی چیست؟
متون آموزشی نیازمند بازنگری اساسی است
افشین امیرشاهی، سردبیر «شهروند» بهروز شدن روزنامهنگاران را یک کل درهمتنیده و یک موضوع کاملاً سیستماتیک میداند و به «شفقنا رسانه» میگوید: یک بخش آن دغدغه خود خبرنگاران و نگاه، دانش و اطلاعات آنها و تلاشی است که برای رسیدن به شغل خبرنگاری انجام دادهاند. یک بخش دیگر هم به نظام سیاسی و اجتماعی ایران برمیگردد که قطعا از نگاه من تأثیرگذار است. معیشت و امنیت کار خبرنگاران، تأثیرگذاری نظام آموزش دانشگاهی، ترویج علم و توسعهی ارتباطات علمی و آموزش ضمن خدمت هم بسیار مهم است و البته نقش دولت و انحصار در بعضی زمینهها میتواند تأثیرگذار باشد.
معیشت و امنیت کار خبرنگاران، تأثیرگذاری نظام آموزش دانشگاهی، ترویج علم و توسعهی ارتباطات علمی و آموزش ضمن خدمت هم بسیار مهم است و البته نقش دولت و انحصار در بعضی زمینهها میتواند تأثیرگذار باشد
او مثال میزند: اگر بخواهند دورههای آموزش عالی برگزار کنند؛ باید مجوز آن از وزارت ارشاد و دستگاههای ذیربط دولتی گرفته شود که اینها مشکل و زمانبر است و کار را سخت میکند.
امیرشاهی با قدیمی دانستن آموزش روزنامهنگاری در کشور بیان میکند: طی این سالها به شکلی تحلیل رفتهایم. بخشی از منابع آموزشی هنوز قدیمی هستند و شاید لازم باشد منابع جدید به این حوزه وارد شوند و متون جدیدی ترجمه شوند. کارگاههای آموزشی برگزار یا اساتید خارج از کشور دعوت شوند.
فرشاد مهدیپور، سردبیر «صبح نو» هم شیوهی تقسیمبندی فعلی تحریریهها به اقتصاد، سیاست، فرهنگ و اجتماع را مبهم میداند و در گفتوگو با «شفقنا رسانه» معتقد است: این بزرگترین آفت برای کار رسانهای است چون اساساً تقسیمبندی نارسی است و پاسخگوی نیازهای روزمره و محیط جدیدی که در آن هستیم، نمیتواند باشد. باید این سنت قدیمی و تصلب ساختار را از بین برد که سالها بر رسانههای ما حاکم است. مثلاً خبرگزاریهای بزرگ در کشور میتوانند حوزههای جغرافیایی را مبنای تصمیم و کار خود قرار دهند مثل همین پایگاه خبری «شفقنا» که دارای چند صفحه متفاوت است و به نوعی به جغرافیای سیاسی توجه کرده است. به نظرم این یک ابتکار عملی است که میتواند سازههای تحلیلی و ساختار داخلی رسانههای ما را درگیر کند.
باید این سنت قدیمی و تصلب ساختار را از بین برد که سالها بر رسانههای ما حاکم است. مثلاً خبرگزاریهای بزرگ در کشور میتوانند حوزههای جغرافیایی را مبنای تصمیم و کار خود قرار دهند
او همچنین دربارهی بازنگری متون درسی رشتهی روزنامهنگاری میگوید: آموزش در ایران خیلی قدیمی است و بهترین اسناد برای این آموزشها برای ۳۰ سال پیش است. هر چند مرکز مطالعات رسانهها آموزشهایی را برگزار کرده اما متون جدید در این حوزه نداریم و این نیازمند بازنگری اساسی است. گرایش مورد نظر ما در محتواهای جدید برای آموزش، بخشهای اصلی خبر، گزارش، مصاحبه یا نکات فنی روزنامهنگاری را جزء کوچکی از این آموزشها میدانند.
محمد کریمی، سردبیر «تسنیم» هم با انتقاد از وضعیت موجود به «شفقنا رسانه» توضیح میدهد: بررسیهای اجمالی در یک دههی اخیر نشان میدهد اصحاب رسانه دچار یک دور تسلسل شدهاند که این دور فاقد هر گونه خلاقیت، ابتکار عمل و ایده و نوآوری است. از این منظر بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران رسانهای هشدار میدهند و بر ضرورت افزایش سواد رسانهای و فهم و درک تولید پیام و چگونگی استفاده از ابزار روز در انتقال این پیام تأکید کردهاند.
«معصومه محمد پور» مسئول اداره آموزش «ایسنا» هم با انتقادها به نظام آموزش روزنامهنگاری موافق است و به «شفقنا رسانه» میگوید: ما فقط در این سیستم آموزش به بازنگری نیاز نداریم بلکه در بیشتر بخشهای آموزش عالی دچار مسائل متعدد هستیم. فقط یکی از آنها محتوا و کیفیت دروس ارائه شده است. اگر بخواهم بین نظام آموزشی فعلی و گذشته در روزنامهنگاری انتخابی داشته باشم، ترجیح میدهم همان رویههای قدیمی را انتخاب کنم؛ چون ما در دورههای گذشته تعداد محدودی دانشکده روزنامهنگاری داشتیم با یک «مزیت برجسته» که همان «استادان خوب» بود، از طرف دیگر با تعداد محدودی دانشجو روبهرو بودیم که بیشتر، علاقهمندی به کار روزنامهنگاری باعث ورود آنها به این حرفه میشد. در واقع بیشتر انتقادات به خلاء تکنولوژی در دانشکدهها برمیگشت اما فارغالتحصیلها عمدتاً وارد همان حرفه روزنامهنگاری میشدند؛ اما الآن ما با «تجاریسازی آموزش عالی» مواجه هستیم که روی همه چیز تاثیرگذار است.
بیشتر انتقادات به خلاء تکنولوژی در دانشکدهها برمیگشت اما فارغالتحصیلها عمدتاً وارد همان حرفه روزنامهنگاری میشدند؛ اما الآن ما با «تجاریسازی آموزش عالی» مواجه هستیم که روی همه چیز تاثیرگذار است
دانستن زبان دوم برای همهی اعضای تحریریه لازم است
با وجود همه این انتقادها برای رفع این مشکلات چه باید کرد تا تحریریههای بهروز داشته باشیم؟ امیرشاهی پیشنهاد میدهد: دانستن زبان دوم این روزها کمککننده و برای همهی اعضای تحریریه از مدیرمسئول تا خبرنگاران لازم است. این طوری میتوانید به سایتها و منابع دیگر دسترسی پیدا کنید. الآن هم کم نیستند تحریریهها و خبرگزاریهایی که دورههای آموزش هم برگزار میکنند.
او در ادامه بیان میکند: فضای مناسب برای فعالیت رسانهها بسیار انگیزه ایجاد میکند؛ اگر این آزادیها بیشتر باشد و رابطهی نظام سیاسی با مطبوعات بهگونهای باشد که دست رسانهها باز باشد، این میتواند مؤثر باشد. وقتی خبرنگاری گزارش خوبی مینویسد که بازتاب داشته باشد و دیده شود، با وجود همهی مشکلات، اینها برای او انگیزه است. به این شرط که همین فضای آزاد دارای وقفه و فقط مخصوص یک دوره و رئیسجمهور نباشد، آنچه باعث ایجاد سرگردانی در حوزهی رسانهها میشود.
سردبیر «شهروند» دربارهی آیندهی انتشار روزنامهها تأکید میکند: چه بخواهیم چه نخواهیم، بهتدریج مدل روزنامهنگاری در حال تغییر است و همهی ما مجبور هستیم خود را با آن تطبیق دهیم. الآن یک نفر با موبایل میتواند فیلمی ۵ دقیقهای بگیرد، برای آن متن بگذارد، ادیت کند و کارهایش را انجام بدهد. به ناچار باید برای این حوزه هم فکر کنیم.
سفرها و کارگاههای متعدد بخشی از آموزش است
کریمی با مهم دانستن کشف، شناسایی و تربیت نیروی انسانی متخصص در فضای رسانهای بیان میکند: هرچند خبرنگاران با مدارک مختلف دانشگاهی صرفاً به دلیل ذوق و علاقه شخصی وارد این فضا شدند ولی در کنار آن، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت مطبوعاتی ایجاد کارگاههای علمی- تخصصی، دانش و آگاهی اصحاب رسانه را نسبت به تولید محتوای روزآمد و کارآمد با استفاده از رسانههای امروز افزایش دهد.
او ادامه میدهد: مورد بعدی شکلگیری و استمرار کارگاههای آموزشی داخلی و مشخصاً خارجی است. اگر اصحاب رسانه با سفرهای خارجی و تعاملات فرهنگی با همکاران خود در رسانههای جهان آشنا شوند، تردیدی نیست هوش و ذوق ایرانی میتواند در این سفرها و تعاملات ابتکار عمل و ایدههای خوبی ارائه دهند. این رفتوآمدهای فرهنگی در دولتهای گذشته بود، متأسفانه نزدیک به هشت سال است به دلیل ضرورتهای بودجهای این مهم از اولویت خارج شده است.
اگر اصحاب رسانه با سفرهای خارجی و تعاملات فرهنگی با همکاران خود در رسانههای جهان آشنا شوند، تردیدی نیست هوش و ذوق ایرانی میتواند در این سفرها و تعاملات ابتکار عمل و ایدههای خوبی ارائه دهند
کریمی دربارهی تأثیر چنین آموزشهایی معتقد است: اول از همه مولدان فکر و اندیشه و تولیدگران محتوایی نسبت به سطح سواد خود آشنا میشوند و میبینند چه قدر با دنیای روز در تولید اطلاعات و پیامهای محتوایی فاصله دارند. دوم نسبت به شیوهها و تاکتیکهای ورود به افکار عمومی و جذب مخاطب یک بازنگری اتفاق میافتد و سوم میتوانند با ابزار و تاکتیکهای روز بهتر آشنا شوند.
امیرشاهی هم با نظر کریمی درباره سفرهای خارجی خبرنگاران موافق است و میگوید: مرکز مطالعات رسانه قبلاً خیلی جای فعالی بود و آموزشهای خیلی خوبی برگزار میکرد، الآن خود این مرکز هم به پرکاری و قوت سابق نیست. مسئلهی دیگر این که اگر یک انجمن صنفی داشته باشیم، قاعدتاً خود این انجمنها میتواند در این حوزه ورود کند و یک دورههایی بگذارد.
او با اشاره به تجربههای قبلی در این زمینه مثل کارگاههای آموزشی انجمن روزنامهنگاران ایران و بازدیدها از رسانههای خارجی ادامه میدهد: خبرنگارها را در گروههای مختلف پانزده بیست نفره به خارج کشور میفرستادند، بازدید از روزنامههای دیگر، و گپ و گفتی که میشد، همگی در بهروز شدن روزنامهنگار خیلی تأثیرگذار بود اما الآن متأسفانه ما این رفتوآمدها را نداریم.
کریمی هم بیان میکند: متأسفانه در فضای حال حاضر رسانهها به دلیل نیازهای مالی و سودآوری نداشتن مانند بنگاهها اقتصادی در حرکت خود دچار مشکل میشوند. کمبود بودجه و محدودیت آن مانع از بهکارگیری نیروهای متخصص و حرفهای است. همین مسئله باعث میشود از کارکرد حرفهای رسانهای فاصله بگیرند و در دایره فعالیتهای تبلیغاتی قرار بگیرند که این نگاه سم مهلکی برای تولید محتوا است.
در فضای حال حاضر رسانهها به دلیل نیازهای مالی و سودآوری نداشتن مانند بنگاهها اقتصادی در حرکت خود دچار مشکل میشوند. کمبود بودجه و محدودیت آن مانع از بهکارگیری نیروهای متخصص و حرفهای است
آموزشهای ضمن خدمت کمککننده است
مهدی پور برای بهبود وضعیت پیشنهاد میدهد: آموزشها و دانشهای ترکیبی یا زمینههای موضوعی جدید خیلی بیشتر از این که خبرنگار باید در نوشتن خبر تسلط داشته باشد، مورد توجه قرار بگیرد. روزنامهنگاری در کشور ما و خیلی از کشورهای دیگر مدتهاست سبک هرم وارونه را به عنوان یک الگوی پایدار پذیرفتهاند و آن را اجرا میکنند اما الآن رسانهها خیلی به این فرمول وفادار نیستند؛ این الگو فروریخته است و این ناشی از نفوذ شبکههای ماهوارهای و فضای مجازی است. در حالی که همچنان اینها در دورههای آموزش روزنامهنگاری آزاد و آکادمیک تدریس میشود و وقتی دانشجوها اینها را یاد میگیرند و وارد رسانهها میشوند، دچار تناقض میشوند.
او دربارهی این که چرا رسانههای ما اثربخشی لازم را ندارند، معتقد است: متأسفانه به تکنیکها و ابزارهای موردنیاز ارجاع میدهیم ولی اصل آن به آموزشهای غلط دانشگاهی برمیگردد. این سنتهای قدیمی اجازه نمیدهد انعطاف لازم در حیات روزنامهنگاری داشته باشیم.
سنتهای قدیمی اجازه نمیدهد انعطاف لازم در حیات روزنامهنگاری داشته باشیم
مهارتهای بهروز این حرفه را یاد بگیرند
محمدپور با مهم دانستن علاقهمندی و آموزشهای ضمن خدمت و با مثال از وضعیت کشورهای دیگر در این زمینه توضیح میدهد: لزومی ندارد حتماً لیسانس این حرفه را داشته باشند. مثلا فردی با تخصص اقتصاد یک دوره یکساله یا دوساله روزنامهنگاری را هم میگذارند و در حوزه اقتصادی به یک روزنامهنگار خوب تبدیل میشود. غیر از این رسانهها دورههای آموزشی هم برگزار میکنند تا اعضای آنها مهارتهای بهروز این حرفه را یاد بگیرند.
او با تأکید بر اهمیت تسلط بر زبان فارسی قبل از دانشگاه و ضعف موجود در بین دانشجویان بیان میکند: زبان ابزار کار آنهاست ولی عمدتاً با دانشجویانی مواجه میشوید که دارای مشکلات متعدد در شناخت و دستور زبان فارسی هستند. همچنین زبان خارجی باید در دانشگاه به روزنامهنگاران آموزش داده شود و خبرنگار باید حتیالمقدور بر یک زبان دیگر مسلط باشد.
عمدتاً با دانشجویانی مواجه میشوید که دارای مشکلات متعدد در شناخت و دستور زبان فارسی هستند. همچنین زبان خارجی باید در دانشگاه به روزنامهنگاران آموزش داده شود
محمدپور همچنین نبود صنف در روزنامهنگاران را از ضعفهای عمده برمیشمرد و میگوید: وجود صنف هم میتوانست بر کیفیت ورود افراد به این حرفه و هم تداوم آموزشها نظارت کنند. من اول از همه به همکارانم میگویم آموختن و آموزش در این حرفه هیچ وقت به پایان نمیرسد. شخصاً بعد از ۲۰ سال سابقه همچنان در حال آموختن هستم و این مهم باید از طرف مدیران رسانهای هم حمایت بشود.
آموزشها باید بهصورت دائمی باشد
امیرشاهی هم یادگیری مفاهیم خاص به روزنامهنگاران هر حوزه را مهم میداند و میگوید: روزنامهنگاری هم تخصصی است یعنی یک فردی که مثلا خبرنگار حوزهی گردشگری، یا خبرنگار حوزهی سلامت یا اقتصادی است، باید مفاهیم خاص خودشان را یاد بگیرند.
او با بیان این که روزنامهها نباید دنبالهرو کار فضای مجازی باشند، میگوید: یک روزنامه مجبور است برای فردا که منتشر میشود، در حوزههای دیگر آن خبر را کار کند و درواقع آن روزنامه یک نگاه متفاوت به همان خبر داشته باشد که چیزی به مخاطب اضافه کند. من همیشه در تحریریه به خبرنگارها میگویم چه چیزی میتوانیم بنویسیم که در آن حوزه وجود نداشته باشد. کمی این مرزها تغییر کرده، و الآن فقط ما محدود به یک دورهی آموزشی روزنامهنگاری به شکل سابق نیستیم و خبرنگارها کمکم باید ادیت یاد بگیرند و بتوانند کلیپ درست کنند و چندرسانهای کار بکنند.
مهدیپور هم با اشاره به برگزاری چند دوره آموزشی در رسانه خود بازخورد به این دورهها را خوب ارزیابی نمیکند: همکارانم میگفتند ما همه اینها را میدانستیم. متأسفانه ما از نظر مدرس هم این مشکل راداریم که آنها هم بهروز نیستند. من معتقدم آموزش باید بهصورت موسمی و دائمی باشد و در فواصل زمانی تکرار شود و ما به نیازهای روزمان هم توجه کنیم. معمولاً روزنامهنگارها در تحریریه از این کارگاههای آموزشی استقبال میکنند چون فکر میکنند یک آوردهای برای آنها دارد.
او ادامه میدهد: دورههای آموزشی خبرنویسی یا مصاحبه و گزارشنویسی پیشرفته برای روزنامهنگاران جذابیتی ندارد و خبرنگار میتواند بهجای کلاس همان مفاهیم را از کتابهای موجود مطالعه کند. به نظرم خوب است برای دانشجویان عنوانهای درسی مثل آثار مجازی شدن بر روزنامهنگاری یا فراگرفتن مهارتهای فعالیت در یکی از سامانهها جدید ارتباطی مثل توییتر، اینستاگرام و … را وارد کنیم.
خوب است برای دانشجویان عنوانهای درسی مثل آثار مجازی شدن بر روزنامهنگاری یا فراگرفتن مهارتهای فعالیت در یکی از سامانهها جدید ارتباطی مثل توییتر، اینستاگرام و … را وارد کنیم
امیرشاهی هم با اشاره به تجربههای خود در زمینهی دورههای روزنامهنگاری توضیح میدهد: ما چند دوره گذاشتیم و چون روزنامهی ما روزنامهی اجتماعی است از جامعه شناسان برای کارگاههای آموزشی مختلف دعوت کردیم. خیلی هم خوب بود و درباره ویژگیهای روزنامهی اجتماعی آموزشهای لازم را به خبرنگاران دادند. دورههای دیگر هم برگزار کردیم که در ارتباط با محتوای مناسب در روزنامه اجتماعی بود. علاوه بر اینها دورهی تیتر نویسی و مولتیمدیا هم برگزار کردیم تا یاد بگیرند چه طور در این حوزهها کار کنند. این آموزشها باید بهصورت دائمی باشد نه برای یک موضوع یک دوره خاص.
کریمی با اشاره به تجربههای خود از دورههای آموزشی در رسانههای مختلف از کیهان تا فارس و تسنیم معتقد است این روزها خبرنگاران دچار روزمرگی شدهاند و وقتی دایره مطالعه و دسترسی به فنون و تاکتیکها کم میشود طبیعتاً دچار یک کار روزمره و بهنوعی کارمندی میشوید و اینیک ضعف است. اگر نشانههای یک رسانه پویا و خلاق، تولید ایدههای مختلف و ابتکار عمل در فراوری و پرورش یک خبر است. بهتدریج فضای رسانهای و ذائقه مخاطب آن را وادار کرده که علاوه بر متن به عکس و فیلم هم توجه کند.
تردید نکنید ساختار منسجم تأثیرگذار است
کریمی با انتقاد به ساختار بعضی از رسانههای موجود توضیح میدهد: بعضی از رسانهها از نظر درونی ساختار و تشکیلات منظم و منسجم برای شکلگیری یک رسانه به ماهوی رسانه را ندارند. خب این رسانه در مسیر حرفهای خود دچار مشکلاتی میشود. مسئولان هر رسانه موظف هستند در کنار تأمین نیازهای مالی به نیازهای معنوی آموزش آنها هم توجه کنند. حتی به نظرم برقراری و انعقاد تفاهمنامههای همکاری میان رسانههای مختلف و شکلگیری جلسات هماندیشی و همفکری در مواجهه با چگونگی برونداد اطلاعات و تشکیل و اجرای درونسازمانی آموزشی و دعوت از کارشناسان تأثیرگذار است. حتی برگزاری شبهای خاطره با پیشکسوتهای مطبوعاتی با این هدف که این پیشکسوتان از مسیرهای کسب اطلاعات و پرورش و انتقال اطلاعات به نسل جوان روزنامهنگاری بدهند، کارساز است. به همین خاطر تردید نکنید ساختار منسجم خیلی در این مسئله کمککننده و تأثیرگذار است.
بعضی از رسانهها از نظر درونی ساختار و تشکیلات منظم و منسجم برای شکلگیری یک رسانه به ماهوی رسانه را ندارند
مسئول اداره آموزش ایسنا با اشاره به ضرورت ادامهی آموزش روزنامهنگاری در تحریریه میگوید: سردبیر و دبیر باید یک سر و گردن از فرد تازهوارد به تحریریه بالاتر باشند تا آن شیوه شاگرد و استادی -که بهشدت به آن معتقدم- هم در تحریریه دنبال شود و این افراد تجربیات خود را به خبرنگاران منتقل کنند؛ اما متأسفانه در شرایط حاضر در این حوزه هم ضعف داریم. همچنین متأسفانه ورود به این حرفه را خیلی سهل و آسان در نظر گرفتهایم. رسانهها باید بسته به نوع نیاز خود آموزشهای ضمن خدمت برگزار کنند و این آموزشها بهصورت فشرده و دائمی باشد. اگر رسانه میخواهد پیشرفت کند باید به آموزشهای مولتیمدیا بسیار توجه کند.
امیرشاهی همچنین با اشاره به ضرورت برگزاری دورههای آموزشی توسط پیشکسوتها در تحریریهها میگوید: قبلاً دبیر سرویس و دبیر تحریریه از کسانی انتخاب میشد که سالها کار کرده بودند و همینها بعد از سالها به یک تخصص و تجربهی خوبی میرسیدند و خودشان این آموزشها را برگزار میکردند. یادم هست وقتی کارم را شروع کردم، دبیر تحریریهی ما حدود ۴۰ سال سابقهی کار روزنامهنگاری داشت. این فرد واقعاً عالی بود یعنی در حوزهی ادبیات خیلی خوب بود، نثر خیلی خوبی داشت و یک بخشی از آموزشها ناخودآگاه در خود تحریریه انجام میشد.