شفقنا رسانه- امروز روزنامههای قانون و اعتماد برای پوشش بسته پیشنهادی حسن روحانی برای کشورهای آشوبزده منطقه، در نشست سازمان همکاری کشورهای اسلامی تیتر «القدس لنا» را کار کردند که شعار مبارزان فلسطینی و حامیان فلسطین است و وجهی نمادین دارد. اعتماد بخش طنز هم با عنوان «غیرقابل اعتماد» به مطالب خود اضافه کرده که نام خوبی است و البته صرفا مطلب طنز ندارد و مطالبی هم دربارهی تعریف طنز و معرفی شاعر دارد. روزنامه قانون در تیتری فرعی هم به شنیدههایی پرداخته درباره احتمال استعفای امیری صالحی از معاونت شهرداری تهران و انتصاب او به عنوان رئیس کمیته ملی. تیتر و زیرتیتر هیچ موضعی ندارند و صرفا این احتمال را طرح کردهاند. تیتر مصاحبه با یک جانباز شیمیایی دربارهی تأثیر تحریمها بر این قشر جامعه هم بهتر بود کوتاهتر شود تا عکس بهتر دیده شود.
جدال لفظی بین عیسی کلانتری رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با تعدادی از نمایندگان استان خوزستان که در روزهای گذشته فیلمهای آن منتشر شد، باعث شد روزنامه شرق بهموقع به سراغ کلانتری برود و مصاحبهای با او درباره اصل موضوع مناقشه انجام دهد و به درستی آن را در عکس اصلی کار کند. با این حال بهتر بود در انتخاب تیتر و روتیتر، فقط به خود جدال پرداخته نمیشد:«من دعوا نداشتم آنها دعوا داشتند». تیتری که بیشتر در حمایت از کلانتری به نظر میرسد و بهتر بود به موضوع اصلی بحث یعنی پروژههای انتقال آب و وضعیت خوزستان اشاره میشد. روزنامه در تیتری دیگر به بازتاب سه واکنش به ایده «هاید پارک تهران» برای برگزاری تجمعات اعتراضی پرداخت که تاجرنیا آن را کانالی برای آزادی دانست و احمد شیرزاد با غیرجدی خواندن اعتراضهایی که در هاید پارک لندن انجام میشود، این کار را به سخره گرفتن آزادی میداند. روزنامه گزارش کوتاهی از این نظرات را کار کرد. تیتر یک یادآوری خاطرهای از رئیس دولت اصلاحات دربارهی شیوهی اداره منابع کشور است که اگر چه از کلمات آن روایت، الهام گرفته است اما تیتر بسیار ضعیفی است. نباید با انتخاب چنین تیترهایی مسائل مهم را به ویژگیهای کلیشهای شهرها و قومیتها نسبت داد و سطح بحث دربارهی این موضوع را تنزل داد.
«جایی برای شنیدن صدای مردم» تعبیر روزنامه همشهری برای ایده هاید پارک بود؛ ایدهای که درصورت اجراییشدن، تجمعات را به یک فضا محدود میکند و مانند فضای درونشهری، مردم عادی مناطق مختلف را با آن همراه نمیکند. روزنامه همشهری نگاهی مثبت به این ایده دارد و مجموعهای از گفتارها را هم برای بررسی آن گردآوری کرده است.
روزنامه هفت صبح چهار مورد را از جمله حضور محسنی اژهای در جمع دانشجویان شریف، پیگیری حضور زنان در استادیوم از سوی علی مطهری، و توضیحات حداد عادل و حسن خمینی درباره هزینهکرد بودجه در سازمانهای زیرنظرشان را به «دوران پاسخگویی به مردم» تعبیر کرد. تیتری امیددهنده که روزنامه را در میان گزارشها و خبرهای واقعبینانه و ناخوشایند دیگر روزنامهها متمایز میکند.
وطن امروز و جوان، اظهارنظر جدید موگرینی درباره برجام را به تیتر خود تبدیل کردند. جوان که در روزهای اخیر، عکسها و تیترهای کنایهآمیز بیشتری به کار میبرد، امروز هم عکس موگرینی در مجلس شورای اسلامی را انتخاب کرد و نوشت:«رونمایی از دیباچه انتخاباتی برجام». وطن امروز از «همزبانی بعد از همدلی» نوشت و عکس مناسبی را با آن همراه کرد اما زیرتیترهایی طولانی را روی عکسی شلوغ قرار داد که هم ازنظر زیباشناسی انتخاب خوبی نبود و هم به سختی خوانده میشوند.
تیتر کیهان، مربوط به خبر واردات پورشه و بنز به نام فردی و به کام فردی دیگر است. روزنامه نوشته نزدیک به ۶۰۰ دستگاه خودروی لوکس از مناطق آزاد وارد شده است که به خانمهایی است که خودشان از این موضوع خبر ندارند. روزنامه زیرتیتر را هم به بخش دیگری از سخنان رئیس فراکسیون مبارزه با مفاسد اقتصادی اختصاص داده است:«۷۰ تا ۹۰ درصد کالاها از مبادی رسمی وارد میشوند». بهتر است روزنامهها در این زمینه کاری تحقیقی هم انجام دهند و با مدارک معتبر به منبع خبر تبدیل شوند و صرفا بازتابدهنده نقلقولها نباشند.
پیگیری اخبار زلزله کرمانشاه در روزنامهها به درستی ادامه دارد. امروز شهروند از گفتوگو با فرماندار سرپل ذهاب کانون زلزله آبان ماه تیتر «گور دستهجمعی نداریم» را انتخاب کرد که خوب بود. این تیتر میتوانست جایگزین عکس یک هم شود که عکسی رسمی است و تیتر سفید روی آن هم راحت خوانده نمیشود.
آفتاب یزد هم گزارشی از خبرنگار اعزامیاش دربارهی وضعیت دریافت کانکس نوشت و تیتری انتخاب کرد که به مشکلات مردم در این زمینه اشاره دارد. عکس خوب و هماهنگ با تیتر هم به صفحه اول آمده است.
روزنامه آسمان آبی به موضوع «زبالهگردی» پرداخته و عکس و تیتر خوبی هم انتخاب کرده است اما شاید بهتر بود برخلاف رویهی موجود که روزنامهها اغلب به موضوع مهم سرنوشت کودکان درگیر این مسئله میپردازند؛ روزنامه بر کسانی تمرکز میکرد که بیشترین سود را در این زمینه به دست میآوردند. آن وقت به جای دلسوزی برای بخشی از قربانیان این ماجرا مخاطب دید بهتری از پشت پرده داستان پیدا میکند و به جای صرفا درگیر شدن احساسات، پاسخگو شدن نهادهای مربوطه و اصلاح روندها در دستور کار قرار میگیرد.