شفقنا رسانه- عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با تاکید بر اینکه من موافق این نیستم که اگر هر موضوعی ژورنالیستی شود یعنی عامیانه شده است، گفت: اگر علم به زبان جامعه نزدیک نشود، در پشت دیوارهای دانشگاهها و مراکز تولید فناوری محبوس میشود و در مقابل نوعی عوام زدگی و شبه علم در جامعه شکل خواهد گرفت.
هادی خانیکی در گفتوگو با خبرنگار ایسنا افزود: وقتی صحبت از ترویج علم به میان میآید، به معنای آن است که چگونه علم را از درون نهادهای علمی و آکادمیک به میان عامه مردم وارد کنیم، ضمن آنکه زبان تخصصی آن به موضوعات و مقولههایی تبدیل شوند که زبان سادهتر داشته باشند تا مردم با حساسیت بیشتری دنبال کنند.
او ادامه داد: طبیعتا طی این فرآیند از دو سطح امکانپذیر است؛ یک روش از طریق شکلگیری نهادهای واسط و مدنی و دیگری از طریق رسانه عمومی است تا از این روشها فاصله میان مراکز علمی و آکادمیک و حوزه عمومی را کم کنند و منظورم از رسانهها طیف گستردهای از رسانههای عمومی، دیداری و شنیداری، نوشتاری و تخصصی و شبکههای اجتماعی میشود.
خانیکی تاکید کرد: کمکاری هر کدام از این بخشهای نهادها و رسانهها بار دیگران را سنگینتر میکند، به این معنا که اگر نهادهای ترویج علم در کشور نباشند و یا ضعیف باشند، مسوولیت گسترش فرهنگ علمی و ساماندهی به حوزههای علمی بر دوش رسانهها خواهد افتاد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به نقش دانشگاهها در ترویج علمی، خاطر نشان کرد: اگر رسانهها در این زمینه ناتوان باشند، کار نهادها و انجمنها و تشکلهای ترویج علم بیشتر خواهد شد.
او ضعف فرهنگ، مهارت و نهادهای گفتوگو در کشور را از چالشهای حوزه ترویج علم نام برد و با تاکید بر اهمیت رفع این چالش، خاطر نشان کرد: ترویج علم طرفینی دارد که یک طرف آن عالمان و دانشمندان و محققان، طرف دیگر آن آموزشدهندگان و تعلیمدهندگان، طرف دیگر آن توزیع کنندگان فرآوردههای علمی و در نهایت طرف مخاطبان است.
خانیکی با طرح این سوالات که در کجا میان استاد، دانشجو، معلم، دانشآموز، نوآور، محقق و شهروند پیوند میتوان برقرار کرد و مگر این پیوند نیازمند وجود شبکهها و نهادهای مدنی نیست، تاکید کرد: به نظر همین پیوند طرفهای ترویج علم نیازمند شبکهها و نهادهای علمی است، در غیر این صورت علم در پشت دیوارهای دانشگاهها، پژوهشگاهها و مراکز تولید فناوری محبوس میشوند و از طرف دیگر یعنی جامعه کار خود را انجام میدهد.
این محقق حوزه ارتباطات با تاکید بر اینکه اگر نهادهای ترویج علم ضعیف باشند، انتظار از رسانهها بیشتر میشود، اضافه کرد: رسانهها به گروههای مختلفی تقسیمبندی شدهاند که شامل رسانههای دیداری و شنیداری مانند رادیو و تلویزیون، دسته دیگر رسانههای نوشتاری مانند روزنامهها و بخش دیگر شامل شبکهها و پایگاههای خبری و خبرگزاریها میشوند.
عملکرد رسانهها در حوزه بیان علم
او به ضعفها و کاستیهای هر یک از این رسانهها در حوزه ترویج علم اشاره کرد و ادامه داد: بزرگترین کاستی رادیو و تلویزیون به عنوان نهاد ترویجدهنده علم تمرکز بر دستگاه رادیو و تلویزیون است؛ از این رو این رسانهها نمیتوانند کانونهای اندیشه و اشاعه دهنده علم باشند.
خانیکی با تاکید بر اینکه رادیو و تلویزیون خودشان نمیتوانند و نباید در مقام داوری نسبت به علم قرار گیرند، چون داوری نسبت به کیفیت علمی بر عهده آنها نیست، اظهار کرد: رسانه، رسانه است ولی از آنجا که نهادهای علمی زبان گویا ندارند؛ رادیو و تلویزیون از قدرت اجرایی خود استفاده میکنند و به همین دلیل ما دچار یک نوع دو پارگی میان رادیو و تلویزیون و دستگاههای اجرایی هستیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به عملکرد مطبوعات در این زمینه، خاطر نشان کرد: در یک سطح کلی مطبوعات به دو دسته تقسیم میشوند. یکی دسته نشریات دانشورانه و نشریاتی که به طور تخصصی به ترویج علم با زبان خاص علمی میپردازند، مانند ژورنالها و نشریات تخصصی هستند و دسته دیگر نشریات عمومی است.
او با بیان این که نشریات و رسانههای عمومی از طریق اختصاص صفحات ویژه میتوانند به اشاعه فرهنگ علمی، تشویق جامعه به علمآموزی و ارتقای منزلت علم بپردازند، ادامه داد: نمیتوان یک نشریه عمومی مانند روزنامه را تقسیم به دو بخش کرد که در صفحات علمی عالمانه سخن بگوید و در صفحات غیر علمی با زبان غیر عالمانه و با زیر پا گذاشتن نگرش علمی وارد کار شود.
خانیکی با تاکید بر اینکه ترویج علمی یک منظومه است، افزود: عدم توازن در کار رسانهای ایجاد اختلال در ترویج علم میکند از این رو ما نیازمند نوعی آموزش حرفهای معطوف به علم هستیم. روزنامهنگاران علمی کسانی هستند که موضوعات خاص علمی را میفهمند و از طرف دیگر کسانی هستند که نگرش علمی دارند.
به گفته این محقق، در این صورت چنین روزنامهنگاری حتی اگر به موضوعات اجتماعی بپردازد، دارای نگرش علمی است و به سمت روزنامه نگاری “راه حلگرا” و روزنامه نگاری تحقیقی میرود تا اسیر جنجالها و روزنامهنگاری زرد نشود.
خانیکی با تاکید بر اینکه در این حوزه دو کمبود داریم، افزود: کمبود روزنامهنگاران متخصص علمی و کمبود نگرش علمی در میان همه روزنامهنگاران از چالشهای مطبوعات امروز ما است و طبیعی است که در کنار روزنامهها و نشریات عمومی، باید روزنامهها و نشریات علمی هم داشته باشیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی تاکید کرد: جنس روزنامهنگاری علمی از جنس ژورنالهای دیگر نیست که به زبان غیر قابل فهم سخن میگویند بلکه روزنامههایی هستند که هم رویدادها و تحلیلهای خاص علمی را عنوان میکنند و هم به سایر مسایل جامعه نگاه علمیتری دارند.
او با بیان اینکه روزنامه علمی نداریم، اظهار کرد: ما در حوزههای ادبی، فرهنگی و سایر حوزهها روزنامه داریم، ولی روزنامههای علمی نداریم.
تبدیل زبان علم به زبان ژورنال
او با تاکید بر اینکه من موافق این نیستم که هر موضوعی ژورنالیستی میشود یعنی عامیانه شده است، خاطر نشان کرد: اتفاقا موافق این موضوع هستم که باید قدرت دانشمندان، استادان تا آنجایی پیش برود که بتوانند مفاهیم بسیار پیچیده علمی را با زبان عمومی بیان کنند.
خانیکی با تاکید بر اینکه در دنیا تجربیات موفق از این دست کم نیست، گفت: اینکه «هر کس پیچیده و دشوار حرف بزند که عموم متوجه نشوند، پس او موفقتر است» یک تجربه ناموفق است؛ چرا که برجستهترین دانشمندان امروز دنیا کسانی هستند که وارد شبکهها و کانالها و گروهها شدند و به سوالات پاسخ میدهند و با جامعه حرف میزنند.
این محقق با تاکید بر اینکه فناوریهای جدید اجازه نداده کسی در آکادمیها محبوس بماند، اضافه کرد: این نوع داد و ستد و تعامل عمومی باعث شده که در میان انواع و اقسام مخاطرات روزنامهنگاری مانند روزنامهنگاری زرد، نوعی ژورنالیست علمی مطرح شود، ضمن آنکه سادگی و جذابیت و ظرفیتی که در رسانه و در ژورنالیست نهفته است، در کنار علم قرار میگیرد.
خانیکی با اشاره به نمونههای موفق در این زمینه، توضیح داد: باید همه فناوریها، رسانهها، تصویر، تیتر، سوتیتر و میان تیتر در این راستا به خدمت گرفته شود و با این رویکرد دیگر ضرورت ندارد که یک ژورنال علمی، علمی بودن خودش را به گونهای تعریف کند که جذابیت گرافیکی و یا نوشتاری داشته باشد.
او با تاکید بر حفظ کیفیت علمی در ژورنالیست علمی، گفت: زمانی که حفظ کیفیت علمی با ارائه روزنامهنگارانه همراه باشد، بسیار موفق خواهد بود.
انتهای پیام