شفقنا رسانه- یکی از مؤلفههای مؤثر بر موفقیت در یک حرفه میزان تخصص و حرفهای بودن افراد است و داشتن دانش عمیق در تداوم و پایدار ماندن آن شغل حرف اول را میزند. آنچه دربارهی خبرنگاری هم صادق است؛ اگر فرد در یک موضوع خاص تخصص و تبحر کافی داشته باشد، میتواند آن مسئله را بهتر به مخاطب انتقال دهد. دربارهی ماموریتهای خارجی خبرنگاران برای پوشش خبری وقایع مهم از جمله سفر رئیس جمهور انتقاداتی مطرح و دربارهی این که عمومی و تخصصی بودن خبرنگاران و این که این مسئله چقدر میتواند در جامعه تأثیرگذار باشد، در نشست گروه تلگرامی «پوشش خبری» بحث شد. گزارشی از این صحبتها را در ادامه میخوانید:
اکبر نصراللهی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی ضعف تخصصی بسیاری از خبرنگاران، غیرحرفهای بودن و سهمیه و نوبتی بودن سفرهای خارجی خبرنگاران، را سبب ایجاد مشکلاتی در این حوزه میداند.
او میگوید: متأسفانه مدتی است حوزههای تخصصی رسانه ملی، بیش از گذشته دچار آشفتگی شده است. یادم میآید در زمان سردبیریام بر بخش خبری و گفتگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما، به مرحوم فرهودی مدیرکل فقید اخبار سیما گفتم، گوینده پرچم و همانند تیتراژ هر بخش خبری است و نباید گوینده اخبار ۲۱ سیما، بخش خبری ۲۰.۳۰ را بخواند و ایشان هم با لطف و تواضع و هوش مثال زدنیاش، رعایت میکردند و فقط نقض آن در یک شب باعث استعفاء من شد که در نهایت با لطف ایشان مشکل حل شد. اما این روزها، با وجود جذب خبرنگاران و گویندگان بیشتر، تداخل غیر قابل قبول را در بخشها و حوزههای مختلف شاهد هستیم.
او تأکید میکند: باید به گونهای برنامهریزی شود که در درجه اول سطح حرفهای همه خبرنگاران ارتقاء یابد و بتوانند حتی در موضوعات غیر از حوزه کاری خود انتظار مردم عادی را پاسخگو باشند؛ دوم این که خبرنگار اعزامی باید به زبان محل مأموریت یا حداقل زبان انگلیسی مسلط باشد و سوم این که تا اصلاح ساختار در اعزام خبرنگاران اقتضایی عمل و انعطاف لازم اعمال شود؛ یعنی هم سهمیه رعایت شود و هم در مواقع ضروری و رویدادهای مهم، به بهانه نوبت، مردم با اعزام خبرنگاران غیر مرتبط و غیرمسلط به زبان مقصد و اصول حرفهای، از خبرهای مهم و تحلیلهای عمیق محروم نشوند.
او معتقد است: با توجه به پیچیدگی موضوعات و اثرپذیری آنها از متغیرهای مختلف، بالا رفتن سواد رسانهای مخاطبان و دسترسی آنان به رسانههای گوناگون، باید آرایش و اعزام خبرنگاران، دبیران و سردبیران با نگاه و اقدام تخصصی همراه باشد.
نصراللهی میگوید: این که ذهن ما به تعبیر «لوی استروس» ناخودآگاه به تقابل سازی مثل شب و روز، خام و پخته و… گرایش دارد طبیعی است، چیز بدی نیست که احتمالا گفته شود نباید خبرنگار عمومی و تخصصی داشته باشیم و این کلیشهها، آزادی عمل را محدود میکند و اجماعی روی این دوگانهها نیست؛ اتفاقا در این خصوص تا حدود زیادی اجماع وجود دارد و کسی منکر ضرورت تغییر نگاه و فواید جذب، تربیت و تقویت خبرنگار تخصصی و اقدام تخصصی و اقتضایی در ماموریتهای خبرنگاران نیست.
او با اشاره به اصلی در ادبیات روزنامهنگاری مبنی بر «روزنامهنگار باید اقیانوسی باشد حتی اگر یک بند انگشت عمق داشته است» میگوید: خبرنگاران باید در تمام حوزهها اطلاعات و مهارت حداقلی داشته باشند و به همین دلیل است که دانشجویان رشتههای ارتباطات و روزنامهنگاری در دوره کارشناسی همه دروس از جمله اقتصاد، جامعهشناسی، حقوق، روانشناسی، مدیریت و … را میخوانند اما این مهم به این مفهوم نیست در همه این رشتهها عمق دارند و میتوانند در عمل و کار حرفهای نیازهای مخاطبان متفاوت و پرتوقع با سطح دسترسی و سواد رسانهای بالا را پاسخ گو باشند و با رقیبان خود رقابت کنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی تأکید میکند: خبرنگاران برای اثرگذاری و ماندن در فضای رقابتی حتی اگر بخواهند قادر نیستند با توجه به گستردگی و پیچیدگی امور و موضوعات، در همه رشتهها و موضوعات متخصص شوند و نیاز علاقهمندان و نخبگان آن رشتهها را تأمین کنند؛ بنابراین باید ضمن آشنایی با همه حوزهها، داشتن مهارتهای چندگانه و آمادگی برای شکار سوژههای پیرامونی (حتی غیر مرتبط با حوزه کاری در صورت ضرورت)، در یک یا دو موضوع عمق و مزیت نسبی داشته باشند.
این مدرس ارتباطات، توجه به مزیت نسبی هر خبرنگار و ایمان به کار تخصصی و سازماندهی رسانه در این جهت را سبب تمایز شبکهها و بخشهای خبری میداند و میگوید: این عمل، ضریب تأثیر و اعتماد و شانس ماندگاری رسانه را افزایش میدهد، بنابراین برای تحقق این راهبرد بدیهی است اطلاعات خبرنگار در حوزههای کاری نه تنها نباید از بالاترین فرد آن حوزه کمتر نباشد بلکه برای ایفای نقش نظارتی خود و پیگیری و طرح سؤالات مردم باید بیشتر هم باشد.
او همچنین سطحیگرایی، عافیتطلبی، غلبه نگاه اداری، جذب و به کارگیری خبرنگاران، دبیران و سردبیران و مدیران را در جایگاه حساس رسانههای ملی (خبرگزاریها، صدا و سیما، مطبوعات و… ) که با پول و سرمایه مردم اداره میشوند، آسیب و نتیجه آن را ناکارآمدی رسانه و به زیان مردم میداند: در اقلیت بودن خبرنگاران و مدیران متخصص، جسور، متعهد و … در رسانهها سبب شده است وظایف همکاران حتی در حوزههای راهبردی و تخصصی در حد اطلاعرسانی آن هم در بدترین شکل خود تقلیل یابد.
این دکترای ارتباطات میگوید: با تغییر در آرایش رسانهای، دسترسی مردم و ارتقای سطح سواد رسانهای مخاطبان، خبرنگاران تخصصی دیروز، خبرنگاران عمومی امروز هستند و نمیتوانند قدرت مانور آنچنانی داشته باشند.
او ادامه میدهد: وجود و تاکید بر مجری-کارشناس هم در راستای همین تغییرات است و حتی نباید به آنها، این مفهوم هم بسنده کرد که بتوانند نیازهای عمومی مردم و رسانه را تأمین کنند مگر این که در یک حوزه خاص، کارشناس باشند نه مثل «مجری_کارشناس» در گفتوگوی ویژه سابق که یک مجری، همه موضوعات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را اجرا میکرد.
نصراللهی تأکید میکند: اشکال در برخی از خبرنگاران و رسانهها از جمله مطبوعات و خبرگزاریها نباید ما را در بحثهای علمی و دلسوزانه به عقب نشینی وادار کند چرا که اگر حال مطبوعات خوب بود، میزان تیراژ و اثرگذاری و ترکیب مدیران مسئول این گونه نبود.
برنامههای سفر رئیس جمهور برای اجلاس سالانه سازمان ملل را همانند بسیاری از مناسبتها مانند دهه فجر، روز قدس، انتخابات و… تخصصی نمیدانم بویژه این که بخشهای خبری از شما کنداکتور همان مناسبت و سفر رئیس جمهور(صرف نظر از این که کی باشد) را بخواهند اما در همین اجلاس و مناسبتهای سالانه وقایع و تحرکاتی اتفاق میافتد که فقط یک خبرنگار با پشتوانه نظری و تجربی در آن حوزه (سیاسی و بین المللی) میتواند آن را بفهمد، شکار کند و در بهترین بستهبندی پوشش دهد.
سلسله مراتب عمومی، تخصصی و فوق تخصصی
به گزارش شفقنا رسانه، حسن قربانی، یکی از خبرنگاران قدیمی صداوسیما هم در ادامه این نشست اظهار میکند: خبرنگاری هم فراتر از علم پزشکی دارای مراحل عمومی، تخصصی و فوق تخصصی است که خبرنگاران باید در طول حیات حرفهای خود آن را طی کنند. همان طور که یک پزشک عمومی اجازه ورود در موضوعات تخصصی را ندارد، یک خبرنگار هم تا هنگامی که مراحل عمومی این حرفه را نگذرانده و با موارد تخصصی آشنا نشده، نمیتواند در حیطه موضوعات تخصصی پای بگذارد.
او بیان میکند: متأسفانه در حال حاضر رسانه ملی بدون در نظر گرفتن این الزامات خبرنگاران را در موضوعاتی اعزام میکند یا به کار میگیرد که در برخی موارد موجب وهن این رسانه و حتی خود خبرنگار میشود به عنوان مثال خبرنگاری که هنوز شرایط و الزامات تهیه یک گزارش اجتماعی را به خوبی فرانگرفته، به ماموریتی سیاسی اعزام میشود و بالعکس. یا گزارشگری که تجربهای در میادین بحرانی ندارد به تنهایی مأمور پوشش بحران میشود، یا چهرهای که به لطیف گویی در گزارشگری شناخته شده در عرصههای بسیار حساس و مورد توجه مخاطب دیده میشود.
این خبرنگار ادامه میدهد: غیر استاندارد بودن ظاهر و پوشش، لحن و بیان، درک موضوع، آشنا نبودن با موضوع و سوژه و … و همچنین اعمال شیوههای کمیته امدادی در اعزام خبرنگاران که همه اینها با بهانه متخصص بودن خبرنگار صورت میگیرد، نیز از دیگر مشکلات این حوزه است. به نظرم همه اینها دست به دست هم میدهد و موجب بیاعتمادی مخاطب به تولیدات دیداری و شنیداری و حتی مکتوب میشود.
به عقیده او، موضوعات عمومی جامعه میتواند توسط یک خبرنگار معمولی پوشش داده شود اما آنچه مسلم است این است که موضوعات منحصر به فرد و تخصصی باید به دست خبرنگارانی سپرده شود که علاوه برتجربه، زبان، بیان، علم و شیوههای ارتباطی موضوع و حتی ادبیات و پیچ و خمهای مربوط را به خوبی بدانند.
قربانی معتقد است: در زمینه موضوعی چون خبرنگاری عمومی و تخصصی بهتر است خود را در مرز واژهها محدود نکنیم و در در این زمینه نباید فراموش کنیم که خبرنگاران باید به طور عام راههای مختلف جستجو، کشف، پردازش و انتشار خبر را فرا گیرند.
او اضافه میکند: بر اساس این رویه خبرنگار باید بتواند در هر موضوعی ورود و لایههای پنهان آن را پیدا و ارائه کند. اما ورود در برخی موضوعات در برخی شرایط نیازمند ابزار خاصی است که باید به توانمندیها و آموزشهای اولیه یک خبرنگار افزوده شود.
این خبرنگار ادامه میدهد: در نظر بگیرید خبرنگاری قرار است در راستای تأمین منافع ملی کشورش هنگام جنگ گزارش تهیه کند بنابراین باید بپذیریم خبرنگاران برای ورود در برخی موضوعات باید ابزار یدکی همراه داشته باشند که این ابزار یدکی میتواند مطالعه تخصصی، تقویت ارتباط با منابع، توانایی تجزیه و تحلیل عوامل تأثیرگذار، زبان تخصصی و در نهایت ایجاد اعتماد در مخاطب باشد. نیل به این تواناییها موجب مهارتهایی میشود که ما آن را اصطلاحا تخصص مینامیم. با این اوصاف به نظرم باید بپذیریم خبرنگار تخصصی میتواند وجود خارجی داشته باشد و همه اینها بستگی به برداشت ما از این پدیده در دنیای ارتباطات دارد. به نظرم خبرنگار متخصص مرحلهی پیشرفتهای از خبرنگاری معمولی و عادی است که شاید بتوانم از آن با عنوان «خبرنگار کامل» یاد کنم.
تقسیم بندی خبرنگاران، آزادی عمل را محدود میکند؟
اما حمیدرضا مدقق، خبرنگار هنر و سینمای صداوسیما که در سفر ریاست جمهوری به برزیل همراه روحانی بود و این انتقادات بعد از گزارش او از این سفر آغاز شده بود، برخلاف سایرین معتقد به تخصصی بودن خبرنگار نیست و برای اثبات آن به گفته لوی- استروس انسان شناس فرانسوی اشاره میکند که معتقد است ذهن آدمی برای فهم دنیای اطراف به شکلی گاه کاملا ناخودآگاه گرایش به تقابل سازی دارد مثلا خام در برابر پخته، روز در برابر شب، فرهنگ در برابر طبیعت و … .
او ادامه میدهد: به طور خلاصه آنچه لوی- استروس میگوید کاری است که همه ما هر روز برای تحلیل پیرامونمان انجام میدهیم و ثمره آن پدید آمدن تقابلهای کلیشهای است مثل تقابل کلیشهای از نوع خبرنگار عمومی در برابر خبرنگار تخصصی. بنابراین تاکید بر تقسیم بندی هایی مانند عمومی و تخصصی بودن در حوزه های مختلف ثمره ای جز کاستن آزادی عمل خبرنگاران و ذوق و خلاقیت و نوآوری آنان ندارد. همان طور که در سابقه ژورنالیسم نیز هیچ تعریف جامع و مورد قبولی برای این تقسیمبندیها وجود ندارد و صرفا محصول ذهنیت فردی ماست و برای سهولت سیاستگذاری، تحلیل و نقد و بررسی، متناسب با وضعیت هر رسانه پدید آمدهاند.
مدقق میگوید: چه اصراری است که خبرنگاران را در چارچوبهایی از پیش ساخته محدود کنیم و از آنان بخواهیم فراتر از مرزهای ذهنی ما پا نگذارند؟ البته خبرنگارانی هستند که به دلایل گوناگون ترجیح میدهند سالهای فعالیت خود را فقط در یک عرصه سپری کنند (ضمنا همان طور که گفتم بحث ستارهسازی و برندسازی در حوزه خبر نیز موضوع دیگری است) اما خبرنگاران متعددی هم وجود دارند که در چند زمینه گوناگون از اقتصاد و سیاست گرفته تا ورزش و فرهنگ و هنر تولید قابل قبول دارند.
این گزارشگر صدا و سیما معتقد است جای اصرار بر تقسیمبندی خبرنگاران، حرفه خبرنگاری را باید به دو سطح تقسیم کرد که این دو سطح نسبت سلسله مراتبی نداشته و در تقابل با هم نیز قرار ندارند، بلکه برعکس رابطه داد و ستدی دارند.
به گزارش شفقنا رسانه، او سطح نخست را «حرفهای بودن» میداند: طبعا منظور از حرفهای بودن تنها آشنایی با مجموعهای از قواعد ویراستاری و خبرنویسی نیست بلکه در سطحی گسترده، خبرنگار حرفهای باید به مسائل مربوط به حریم خصوصی و اصول اخلاق حرفهای آگاه باشد؛ سواد رسانهای بسیار خوب و قدرت تحلیل و نقد و تفسیر رویدادها و اخبار را داشته باشد. قالبهای کار در حرفه ژورنالیسم (گزارش، گفتگو، آگهی، مقاله و…) را بشناسد و تفاوت آنها را بداند؛ با ژانرهای خبری و اطلاع رسانی (تاک شو، میزگرد، ستون نویسی، اینفوگرافی و…) آشنا باشد، لحن در خبر (سوگیری، تزریق ایدئولوژی و … ) را بشناسد و مجموعه اینها علم ژورنالیسم را به عنوان زیرشاخهای از علم ارتباطات پدید میآورد.
او به سطح دوم حرفه خبرنگاری از دید خود هم اشاره و بیان میکند: این سطح «متخصص شدن» در حرفه ژورنالیسم است که هم راستا با سطح نخست و مبتنی بر ذوق، سلیقه و خواست خبرنگار و همچنین سیاست و نیاز سازمان رسانهای پدید میآید. در این جا منظور از تخصص، کار حرفهای در یک یا چند زمینه تخصصی است که به شکل طبیعی، رویههای رسانهای در همه رسانهها برای خبرنگاران خود پیش میآورند. حالا اگر خبرنگاری به دلیل بیعلاقگی، تنبلی یا سیاستگذاری غلط رسانه نخواست یا نتوانست در یک یا چند عرصه کار تخصصی کند، اصل موضوع از بین نمیرود و ضمنا منظور از تخصصی شدن، کاستن از دایره فعالیت خبرنگار و برج عاج نشینی او و بیاعتناییاش به سایر رویدادهای خبریِ خارج از تخصصش نیست. امری که به شکل خندهداری سبب میشود با غیبت خبرنگار به اصطلاح متخصص، گاه کار رسانه یک یا چند روز زمین بماند! بلکه فرصت متخصص شدن فرصتی است برای کسب دانش بیشتر و ارائه خدمات رسانهای بهتر و در هر حال خبرنگار همیشه باید آماده پوشش هر رویدادی نیز باشد.
مدقق با اشاره به استفادهی رسانههای معتبر خبری تلویزیونی (معتبر به لحاظ حرفهای) در پوشش رویدادها و ارائه برنامههای خود با «مجری-کارشناس» ادامه میدهد: این مفهوم سالها پیش و خیلی دیر وارد حوزه خبر تلویزیونی ما شد. حالا نیز در حالی که سیاست این رسانهها به کارگیری «مجری- کارشناس- خبرنگار» است، ما هنوز مصرانه بر الگوهای کهنه پا میفشاریم. در حالی که در دوران همپوشانی رسانهها و در نتیجه تغییرات شگرفی که رسانههای نوین پدید آوردهاند و همچنان میآورند، زمان تمایزگذاری و طبقهبندی خبرنگاران گذشته چرا که اساسا یا کسی خبرنگار هست یا نیست و اگر هست باید بتواند هر رویدادی را پوشش دهد، در یک یا چند حوزه کارشناس باشد و بتواند در هر زمان بسته به نیاز رسانه، پوشش خبری رویداد را اجرا کند. «مجری- کارشناس- خبرنگار» یعنی در هم ریختن مرزهای بیهودهای که سیاستگذاریهای کهنه رسانهای به وجود آوردهاند و تبدیل به کلیشههای ذهنی ما شدهاند.
نصراللهی مدرس ارتباطات از مدقق میپرسد: اگر از شما و خانم «میرسیدی» در خواست شود که از میان پوشش موضوع پزشکی و سینمایی یک موضوع را انتخاب و کار کنید، (با فرض در دسترس بودن خبرنگاران هر دو حوزه و ضرورت رقابت و نگهداشتن مخاطبان و حفظ و افزایش اعتماد آنها) کدام را انتخاب میکنید و در کدام موضوع موفقیت خود را بیشتر و به نفع مردم و رسانه میدانید؟ و اگر شما تصمیم گیرنده اعزام خبرنگار به جشنواره کن یا یک اجلاس پزشکی مهم داخلی بودید، چه کسی را اعزام میکردید و چرا؟
مدقق پاسخ میدهد: این پرسش را از چند منظر میتوان پاسخ داد: یک- از منظر فردی به دلیل علاقه شخصی قطعا سینما را انتخاب میکنم. ۲- از منظر مدیریتی قطعا مدیر مربوطه خانم میرسیدی را برای پوشش موضوع پزشکی و من را برای پوشش رویداد سینمایی میفرستاد. ۳- از منظر ژورنالیستی با توجه به شناختی که از تواناییهای خانم میرسیدی دارم، اگر خودشان علاقه داشته باشند، مانعی نمیبینم ایشان رویداد سینمایی را پوشش دهند. با کمی مشورت و مقداری مطالعه درباره رویداد به احتمال قوی گزارشی متفاوت و نوآورانه خلق خواهند کرد. رویکرد خودم نسبت به رویداد پزشکی هم همین طور خواهد بود.
تمام رسانهها باید زیرتیغ انتقاد باشند
به گزارش شفقنا رسانه، مجید اخوان یکی دیگر از خبرنگاران صداوسیما هم معتقد است مسائلی مانند سفر رئیس جمهور برای اجلاسی سالانه و تکراری نیازی به تخصص ندارد چرا که سردبیر بخش خبری صرفا کنداکتور برنامههای رئیس جمهور را میخواهد و نه بیشتر.
او میگوید: تیغ انتقاد به بدنه صداوسیما کشیدن و خبرنگاران رسانه را کم سواد و سطحینگر دانستن بسیار راحت است، البته که بنده به عنوان خبرنگار رسانه ملی به مدیریت کلان حداقل در خبر انتقاداتی دارم اما این انتقادات به سایر رسانههای کشور از جمله روزنامهها و خبرگزاریها نیز وارد است و نمیتوان ادعا کرد همه چیز صفر یا همه چیز صد است.
اخوان اضافه میکند: در ایران زمانی دم از خبرنگار حرفهای میتوان زد که رسانهی حرفهای، مدیر حرفهای و نگاه حرفهای داشته باشیم و نمیتوان دم از حرفهای بودن زد در حالی که برای دریافت طرح ترافیک، هدایای روز خبرنگار، عید نوروز و برنامههای دارای هدایای آنچنانی نام مدیران و سردبیران جلوتر از خبرنگاران باشد.
تخصصی کردن حوزه خبرنگاران صرفه اقتصادی ندارد
مهدی محسنی کارشناس رسانه هم معتقد است در مدیریت، یکی از ویژگیهای مکاتب کلاسیک، توجه و تاکید به تخصص گرایی و تقسیم وظایف است و این تا جایی پیش میرود که در تئوری بروکراسی «وبر» بیان میشود، تقسیم وظایف به اجزاء خیلی کوچک و تخصصی که نتیجه آن قابل جانشینی بودن نیروی کار و در نهایت ازدیاد کارایی است. به عنوان مثال در رشته مهندسی برق، در مقطع دکتری، گرایشی وجود دارد که شخص صرفا در حوزه خازن متخصص میشود و اگر سوالی از او در حوزهی دیگر بپرسیم، آن فرد قادر به پاسخگویی نیست.
او با طرح این سوال که آیا خبرنگاری به عنوان شغل، باید تابع نظریات کلاسیک باشد یا مدرن؟ میگوید: یک خبرنگار خوب همانند یک کارگردان خوب، قادر است محتوای موردنظر را در «قالبی جذاب و تاثیرگذار» عرضه کند که اگر این گزاره را قبول کنیم، به نظر میرسد تمام چالش بر سر لزوم یا عدم لزوم تخصصگرایی در خبرنگاری، معطوف به محتوای خبر یا گزارش خبری خواهد شد. چه این که، طراحی و خلق یک قالب خوب برای عرضه محتوای خبری (از قبیل زیبایی شناختی، سهل و ممتنع بودن زبان گزارش، رعایت اسلوب و قواعد تکنیکی و …)، مهارتی است که همه خبرنگاران باید مجهز به آن باشند و بحث دربارهی عمومی و تخصصی در این زمینه شاید بیمعنا به نظر برسد. اما محتوا به علت تعدد و تنوع حوزه پوشش رویدادهای خبری، قاعدتا باید تقسیم بندی شود تا تداخل و تزاحم در کار رخ ندهد.
به گزارش شفقنا رسانه، محسنی ادامه میدهد: میتوان این دو مقوله را به عنوان دو بال برای خبرنگار در نظر گرفت. یک بال مربوط به تخصص در حوزه «محتوایی» و بال دیگر مربوط به مهارت در «به کارگیری از رسانه» برای عرضه محتوا میشود. حال نکته مهم یا پرسش اساسی این است کدام بال یا کدام مقوله مهمتر است و در هنگام فقدان دیگری، خبرنگار باز هم قادر به پرواز است؟
او در پاسخ به این پرسش میگوید: به نظر میرسد مهارت به کار گیری رسانه برای عرضه محتوا، از اهمیت به مراتب بالاتری برای خبرنگاری برخوردار است و در مقایسه دو خبرنگار که یکی از آنها در حوزه محتوا، عمیق نیست اما به خوبی رسانه را میشناسد و بلد از است از ابزار رسانه، پیامش را منتقل کند، و خبرنگاری که در حوزه تخصصی (مثلا اقتصادی) از دانش بسیار زیادی برخوردار باشد ولی نتواند «بسته گزارشی-خبری» جذاب و اثربخشی را تهیه کند، خبرنگار اول بسیار ارزشمندتر از خبرنگار دوم است.
این کارشناس رسانه تاکید میکند: باید واقعیت را هم در نظر داشت و به قضیه، صرفا نظری توجه نکرد.
یکی از واقعیتها، محدودیت مالی مؤسسات یا بنگاهای رسانهای و خبری است که به آنها اجازه استخدام و به کارگیری تعداد زیاد خبرنگار را نمیدهد. پس تخصصی کردن و شاخه شاخه کردن بیش از حد صرفه اقتصادی ندارد و تهیه خبر را برای آن مؤسسات و بنگاهها به شدت گران و پرهزینه میسازد. از طرف دیگر با توجه به دسترسی سهل و موسع به دانش و اطلاعات متنوع و متعدد، خبرنگار با یک جستجوی ساده میتواند پیشینه مورد نیاز برای تهیه گزارش دربارهی سوژه خبری خود(صرف نظر از هر محتوا) را به دست آورد و دانش خود را در آن موضوع بخصوص، عمق بخشد.
او همچنین بر لزوم توجه به مخاطب تاکید میکند و میگوید: قرار نیست گزارش خبری (مثلا در حوزه بیماری ایدز یا تورم اقتصادی یا مسائل سیاسی) چیزی شبیه ارائهی دانشجوی تحصیلات تکمیلی در رشتههای پزشکی، اقتصاد یا علوم سیاسی در کلاس درس باشد. بلکه باید «مخرج مشترک» مخاطبان، حداقل در نظر گرفته شود تا گزارش همه فهم شود. در این صورت نیازی نیست که خبرنگار در ارتباط با موضوع خبری(مثلا پزشکی) متخصص باشد.
محسنی ادامه میدهد: از جمله مزیتهای خبرنگار تخصصی میتوان به «اشراف به سوژههای مرتبط»، «شناخت افراد مرتبط با موضوع و سهلالوصول بودن آنها» و «جا افتادن، شناس بودن و مورد اعتماد بودن برای مسئولان و نخبگان آن موضوع مرتبط» اشاره کرد. اما این که آیا خبرنگار غیر متخصص در حوزه خاص، نمیتواند خود را به این موارد مجهز کند؟ به نظر میرسد همان گونه که گفته شد، اینترنت و ارتباطات آسان و در دسترس، کار را تا اندازه زیادی ساده کرده است. در حالی که نظریات جدید مدیریت قائل به جهان شمول شدن دانش و تجربیات فرد در حوزه کاریاش است و معتقد است برخلاف نظریههای سنتی مدیریت که به ویژگیهای روانشناختی فرد بیتوجه است، محدود کردن افراد به نام تخصصگرایی، باعث کاهش کارایی فرد در سازمان میشود. تا جایی که راهکارهایی از قبیل توسعه شغلی، غنیسازی شغلی، چرخش شغلی و … برای هر چه بیشتر «جهان شمول» ساختن دانش و تجربیات فرد در حوزه فعالیتش در نظر گرفته شده است.
خبر عادی با کاربری محدود
به گزارش شفقنا رسانه، حسن خجسته، مدرس مدیریت رسانه هم در پایان این بحث در پاسخ به نظر یکی از خبرنگاران مبنی بر خبرنگار همه فن حریف تصریح میکند: این نگاه ناشی از جذب مطلق به چارچوب الگوهای هنجاری رایج و جاری تولید خبر است، درصورتی که امروزه درباره کارآمدی این هنجارها میتوان بحث و مناقشه کرد.
او میگوید: تولید خبر در چارچوب معلومات عمومی، خبر عادی با کاربری محدود است، درصورتی که خبر اگر از لایه عادی عبور نکند، نفوذش اندک و ماندگاری یا تأثیر آن محدود خواهد بود. به همین دلیل به طور مثال وقتی سخنگوی دولت یا قوه قضائیه یا وزارت خارجه صحبت میکند، بهندرت پرسش مؤثری مطرح میشود، زیرا باید معرفتی عمیقتَر و چندلایه از آن حوزه و روابط بیرونی خبرنگار داشته باشد، تا به پرسشی عمیقتر برسد.
انتهای پیام