شفقنا رسانه- حسن خجسته، مدرس ارتباطات و عضو هیئت علمی دانشگاه صداوسیما در روزنامه «صبح نو» مطلبی دربارهی روزنامهنگاری صلح نوشت که در ادامه میخوانید. علی شاکر، دانشجوی دکتری دانشگاه علامهطباطبایی یادداشتی دربارهی این مطلب در اختیار شفقنا قرار داده است که میتوانید اینجا بخوانید.
دوگانه روزنامهنگاری صلح – جنگ شاید ناتوان از فهم واقعیتها و موقعیتهایی باشد که امروز در بخشی از غرب آسیا در حال رخ دادن است. در این میان شاید بار اصلی بر دوش پژوهشگران و دانشجویان ارتباطات است که باید منطق جدیدی از روزنامهنگاری و ژورنالیسم مبتنی بر این واقعیتها را ارائه دهند.
اخیراً با یکی از دانشجویان خوب دوره دکترای ارتباطات درباره موضوع پایاننامهاش گفتوگویی شد، با احساس خوبی گفت میخواهد درباره «روزنامهنگاری صلح» کارکند چون موضوع جدید و جذابی است. به ایشان عرض کردم اصل موضوع دچار مسأله است، شما بر این اساس چه کاری میتوانی انجام دهی؟!
روزنامهنگاری صلح ایده آقای گالتونگ، تفکری ایده آلیستی و درچارچوب لیبرالیسم سیاسی است. از این جهت ایدهآلیستی است زیرا نمیتواند بزرگترین جنگ پنهان امروز تاریخ را که قومیت کشی(ethnocide) است درک کند زیرا این چارچوب فقط قادر به درک جنگ فیزیکی است که در این باره ایشان توصیههای خوبی برای نحوه گزارش جنگی دارد و در برابر بزرگترین نسلکشیهای بشری یا به قول استاد فقید مردمشناسی دانشگاه تهران، مرحوم دکتر روح الامینی: قومکشی (genocide) بهدست قدرتهای متجاوز حافظ سرمایهداری مصرفی، در فلسطین، افغانستان، یمن، لیبی و … فقط آهی برلب دارد، چون در نظام یک سویه ارتباطات جهانی سخنش شنیده نمیشود. از طرفی روزنامهنگاری صلح متکی به لیبرالیسم سیاسی است، یعنی روابط حاکم بر نظام جهانی و صورتبندی آن درست است فقط باید مراقبت شود تا هرکس تخطی کرد مورد بازخواست قرار گیرد.
روزنامهنگاری صلح از تفسیر اظهار نظر خلاف انسانیت خانم ترزا می، نخستوزیر جدید انگلیس ناتوان است که جملهای با این مضمون گفت: «اگر لازم باشد، دکمه بمب اتمی را فشار میدهم.» این روزنامهنگاری، جنگ نفت را نمیفهمد، از آتش بس سوریه در حالی که ممکن است موجب تقویت آدمکشی چند روز بعد بشود خوشحال میشود و از سالها گفتوگوی صلح نه فقط بی ثمر بلکه مضر اسرائیل و فلسطینیان حمایت میکند، آمریکای لاتینیها را در برابر هجوم بی امان آمریکا به منابع اقتصادی و انسانی دعوت به خویشتنداری میکند، از اینکه منافقین از لیست تروریست، خارج میشوند قدم بزرگ در راه صلح میداند و در تفسیر جریان تکفیری و نقش آن در تثبیت هژمون- سلطه سرمایهداری مصرفی عاجز است.
روزنامهنگاری صلح، نمیتواند چون یک پزشک حاذق به جامعه بشری نگاه کند، برخی جراحیها برای نجات جامعه بشریت است، که اگر نیازی به آن نباشد ایدهآل است، اما چه میتوان کرد با آسیبپذیری بشر و جامعهاش در برابر میکروبها و انگلهای زیستی و اجتماعی، به همین گونه برخی از جراحیها نیز خلاف مصلحت سلامت بشر و جامعه انسانی است، روزنامهنگاری صلح قادر به این تفکیک نیست.
او مجتمعهای صنعتی- نظامی غرب و نقش آنها در اداره امروز جهان را نمیشناسد، او سلطه ارتباطی را درک نمیکند، او با جنگ نیابتی ناآشناست، او از رابطه گرگ و میش امروز نظام جهانی استنباطی ندارد و به همین جهت همه را به خویشتنداری میخواند. او از حق السکوت عربستان به سازمان ملل برای خروج از فهرست جنایت جنگی، میگذرد ولی از پرتاب موشک یمنیها و یا فلسطینیان در دفاع از خودشان، ممکن است برآشفته شود!
کسی با صلح مخالف نیست و نباید باشد؛ اما، امروزه سخن از روزنامهنگاری صلح، قربانی کردن روزنامهنگاری متعهد در پای جریان جاری و لمپنیسم روزنامهنگاری جیرهخوار بین المللی است. سخن از روزنامهنگاری صلح یعنی تسلیم دنیا به قلدرها و زورمندان عالم، همانگونه که تاکنون چنین بوده، یعنی صلح یک طرفه، هنوز مرکب توافق «برجام» خشک نشده ولی نتیجه آن را شاهد هستیم. شاید بتوان گفت این توافق، از مطلوب های روزنامهنگاری صلح است. نسل امروز برای تهیه گزارش واقعی از جنگ های آشکار و پنهان و بیان حقیقت حاکمیت هژمون- سلطه بر روابط نظام جهانی، راهی جز استفاده از «روزنامهنگاری مقاومت» ندارد.
این روزنامهنگاری قادر است به حقیقت همه وقایع آشکار و پنهانی که منجر به نابودی جسم و جان بشر می شود، دست پیدا کند و و ظیفه واقعی روزنامهنگاری را به تمام و کمال انجام دهد. راه صلح واقعی از «ژورنالیسم مقاومت» میگذرد.
البته تولید ادبیات و چارچوببندی نظری «روزنامهنگاری مقاومت» یا با تعبیری گستردهتر که بتواند انواع فعالیتهای رسانهای را دربرگیرد، «ژورنالیسم مقاومت» باید در کشوری مانند ایران اتفاق بیفتد، ادبیات ارتباطی غرب یا به قول سیمپسون، علم زور رایج شده در دنیا را یارا و شایسته این کار ماندنی نیست. این وظیفه مهم امروز برعهده اساتید، پژوهشگران و دانشجویان حوزه ارتباطی کشور است، بسم الله!
انتهای پیام