شفقنا رسانه- خانههای بزرگ، آشپزخانههایی با تجهیزات کامل و انسانهایی خوشحال فقط برای تبلیغ یک آبمیوه. این فقط یک نمونه از تصاویری است که این روزها در تبلیغات تلویزیون دیده میشود. اما چند درصد مخاطبان، زندگیهایی مشابه تبلیغات صداوسیما دارند؟ آیا در تبلیغات تلویزیونی نباید به مخاطب توجه کرد؟ اگر هدف تبلیغ، فروش محصول است؛ مخاطب چه طور با محصولی ارتباط برقرار میکند که افرادی متفاوت با او از آن استفاده میکنند؟
یدالله ولی زاده، عکاس تبلیغات در گفتوگو با شفقنا رسانه دربارهی این نوع تبلیغات در تلویزیون میگوید: این تبلیغات براساس فضاسازی که انجام میدهند، باورپذیری را برای مخاطب عام کم میکنند. اما باید این مسئله را از یک دید دیگر هم بررسی کرد چون در حال حاضر با توجه به تبلیغات هم در منطقه و هم در سطح بینالملل نمیتوان با نادیده گرفتن آنها، سطح، قالب و فضای تبلیغات تلویزیونی را پایین آورد.
او ادامه میدهد: مثلاً اگر تبلیغات تلویزیونی ترکیه را ببینید، فضاهایی که آنها کار میکنند، باورنکردنی است ولی آیا مردم ترکیه با این سطح از رفاه زندگی میکنند؟خب قطعاً نه.
ولی زاده بهنوعی ضرورت در این نوع تبلیغات اشاره میکند و توضیح میدهد: به نظرم تبلیغات تلویزیونی که در حال حاضر پخش میشود، نوعی به رخ کشیدن است. یعنی جامعه ما از نظر وسایلی که میتواند در خانه داشته باشد، پیشرفت کرده است. در واقع اینها نوعی ضرورت برای کارهای تبلیغاتی است. زمانی در تبلیغات میخواستیم همانی را نشان بدهیم که هستیم و بهنوعی بیشتر واقعیت را پخش میکردیم. مثلاً برای تبلیغات محصولات یا مواد غذایی به خانهای معمولی میرفتند. ولی در حال حاضر احساس میشود باید یک وجه دیگری از زندگی ایرانی را نشان دهند و این وجه صورت بهتری دارد.
این مدرس دانشگاه که خود تبلیغات امروزه تلویزیونی را تأیید نمیکند، توضیح میدهد: جامعه در حال حرکت به سوی تغییر است و بهنوعی میخواهد از قالب گذشته بیرون آید و یک قالب جدید پیدا کند. بالاخره این کشور هم به سهم خود نقاط قوت و مکانها و فضاهای زیبا هم دارد و مهمتر از همه این که زندگیهای مرفه هم در این کشور کم نیست ما که نمیتوانیم این زندگیها را پنهان کنیم.
ولیزاده با اشاره به بعضی مشکلات کار تبلیغات مثل دخالت کارفرما در بخشهای فنی کارها توضیح میدهد: یکی از بزرگترین مشکلات ما این است که کارفرما بهشدت در ساخت عکس و تیزر تبلیغاتی تأثیرگذار است و بهنوعی دستورات او لازمالاجرا است. کارفرما اعمال سلیقه میکند. همچنین در برخی از تبلیغات ما میبینیم کوتهفکریهای زیادی صورت میگیرد، مثلاً همینکه بر سر میز غذا به تعداد اعضای خانواده آبمیوه هست، خب این کار کاملاً تصنعی است و اثرگذاریاش را برای مخاطب هم کم میکند. از این نظر تبلیغات نیاز به اصلاح دارند.
او در ادامه به ایرادهای تبلیغات تلویزیونی اشاره میکند و توضیح میدهد: نورپردازیهای تبلیغات ما هم بسیار ایراد دارد. من با این که فیلمساز تبلیغاتی نیستم ولی میزانسنهای آنها هم دقیقاً شبیه آن چیزی است که در استیجهای عکاسی تهیه میکنیم. بیشتر نورپردازیهای تبلیغات تلویزیونی سادهانگارانه است و میتوان گفت از این منظر دچار افراط و تفریط هستیم. و بدون هیچ اصولی رنگها را پررنگ یا کمرنگ نشان میدهیم. چون دستگاه زیاد شده و قابلیتهای زیادی دارند، بعضیها اصرار دارند که از همه اینها بهره ببرد و نتیجه خوبی هم نمیدهد.
این عکاس تبلیغاتی با اشاره به راهکارهایی برای اثرگذاری بیشتر تبلیغات میگوید: اگر قرار است تبلیغات را بهصورت واقعی نشان دهیم، حال مقداری هم بزرگنمایی کنیم، نباید در حدی باشد که مخاطب از آن تبلیغ متنفر باشد. مثلاً رنگ قرمز، رنگ قشنگی است ولی اگر در بهکارگیری آن افراط شود، مشمئزکننده خواهد بود. پس باید به اندازه از رنگها استفاده کنیم.
ولیزاده تأکید میکند: همنشینی رنگها، فضاسازی و نورپردازی ملایم از نکات مهمی است که تبلیغاتگران باید به آن توجه کنند. همچنین از نورهایی استفاده شود که خیلی محسوس نباشد. در واقع نورهایی که اثر خود را بگذارد ولی دیده نشود. متأسفانه جای همهی این موارد در تبلیغات تلویزیونی خالی است.
انتهای پیام