شفقنا رسانه- حضور حسن روحانی در تبریز به مناسبت رویداد «تبریز ۲۰۱۸» و بازدیدش از بازار کفش به تیتر و عکس اصلی روزنامهها از جمله اعتماد، آرمان امروز، همشهری و شهروند آمد. اعتماد برای گزارش از این بازدید و مطلب دیگرش دربارهی مهمترین اقدامات و اظهارات روحانی در سفر به تبریز تیترهای مشابهی انتخاب کرد که در نگاه اول به نظر میرسد تفاوت چندانی با هم ندارند. همشهری هم علاوه بر گزارشی با فعالان بازار کفش، گزارشی مردمی از نظر اهالی این شهر دربارهی گردشگری گرفت. فارغ از کیفیت متنها صرفا بازتاب ندادن خبر رسمی بازدید حسن روحانی با رویکرد توجه به کالای ملی مهم است. علاوه بر اینها روزنامهها میتوانند گزارشی تحقیقی داشته باشند از روندهای فروش این کفش، مشکلات تولید، توزیع و عرضهی آن در بازار و این که چه طور میتوان اینها را برطرف کرد. و قالب این تولیدات فراتر از مصاحبه و گزارش میدانی با اینفوگرافیک و دستهبندی اطلاعات و تحلیل کارشناسان دید بهتری به مخاطب بدهند. شهروند علاوه بر این مصاحبهای دارد با زنی که سالها کارتنخواب و معتاد بوده و حالا سه سالی است که ترک کرده است. لید میتوانست کمی جذابتر باشد و حداقل همهی بخشهای جذاب مصاحبه را نداشته باشد تا کشش برای خواندن کل متن بیشتر شود. گزارشی نوشتن مصاحبه هم میتوانست روش خوبی برای پرداختن به این موضوع باشد تا در خواندن متن مثل یک داستان گرهافکنی و گرهگشایی برای مخاطب داشته باشد بدون آن که از الزامات گزارشگری برای روایت واقعیت دور شود.
آخرین اظهارات دربارهی برجام هم سهم مهمی در تیتر و عکس امروز روزنامهها داشت. وطن امروز متناسب با سیاست کاری خود عکس خیلی خوبی را انتخاب کرد و ماکرون به عنوان نمایندهای از اروپا دنبالهرو ترامپ معرفی شد: «اروپا زانو زد» سوتیترهایی هم از نقلقولها و تحلیلها دربارهی آمریکا، اروپا و سرنوشت برجام در ستون عکس کار کرد که چینش خوبی است. با این حال آنچه این روزنامه از مجموع اتفاقات برداشت کرده و روزنامههای جوان و کیهان هم روایت مشابهی ارائه کردند از «برجامهای موازی بدون ایران» و «تیر خلاص به توهم خوشخیالها» با روایت روزنامههای نزدیک به دولت تفاوت زیادی دارد حتی در بازتاب صحبتهای روحانی دربارهی برجام. جوان روحانی را «بسیار نگران» دانست و او را «آخرین دلواپس برجام» خواند. جمهوری اسلامی اما نقل قولی از روحانی را با دو جمله و طولانی به تیتر یک آورد که گفته: «اکنون آمریکا روی صندلی اتهام است» و «یک جمله به برجام اضافه یا کم نخواهد شد» و در تیترهای فرعیاش از «فشار جامعه جهانی به ترامپ» نوشت. اطلاعات و ایران هم رویکرد مشابهی داشتند. ایران از «شایعه توافق اروپا با آمریکا» خبر داد که در واکنش به آن «جبهه واحد در حمایت از برجام» تشکیل شد و اطلاعات نقل قولی از شمخانی را بازتاب داد که تاکید کرده هر نوع توافق برای بازنگری برجام بیاعتبار است. همشهری هم از هشدار ماکرون در کنگره امریکا نوشته با تیتر: «از برجام خارج نشوید» و «اشتباهات گذشته را دربارهی ایران تکرار نکنید».
مسکن دغدغهی چند روزنامهی امروز هم بود. ایران از جزئیات کاهش ۲ درصدی نرخ سود وام مسکن نوشت و وعده داد که اقساط وام خانه اولیها سبکتر شد. برای سادهتر کردن درک موضوع هم جدولی به صفحه اول آورد که میتواند از متن توضیحات موثرتر باشد. فرهیختگان به همین خبر واکنش نشان داد و آن را «کم بهره واقعی»خواند و در متن با چند کارشناس و فعال در زمینه مسکن هم صحبت کرد و نتیجهگیریاش را در سوتیتر به صفحه اول آورد. آفتاب یزد مطلبی دربارهی نقش مشاوران املاک بر بازار مسکن نوشت و طرحی متناسب با ایدهاش انتخاب کرد. با این حال متن صرفا یک یادداشت است و استناد دقیقی دربارهی این ادعاها وجود ندارد. بهتر است برای مطالب تیتر یک گزارشهای دقیق و مستندتری ارائه شود. سیاست روز مروری بر اتفاقات رخ داده در حوزهی مسکن داشت و تحلیل خود از نتیجهی آخرین تصمیمات مسئولان را به صفحه اول آورد: «کوچ دلالان به بازار ملک» در متن اما نکتهی تازهای ارائه نکرد. قانون هم یکی از تیترهای فرعی را به اجاره مسکن اختصاص داد و از «اجاره محیرالعقول» نوشت که براساس شنیدهها دربارهی درخواست سکه و ارز برای اجاره توسط مالک خانه نوشته شد و بیشتر مشابه یادداشتی با یک گفتوگوی کوتاه است. اگر قرار است روزنامهنگار هم براساس شنیدهها و توئیتها و بدون اطلاعات، آمار و اسناد دقیق تحلیل کند، و بدون داشتن ارزیابی درست از ابعاد و بزرگی یک ماجرا مطلب بنویسد یا گفتوگو کند؛ چه فرقی میان او با مردم عادی از نظر مهارت تحلیل و دسترسی به اطلاعات وجود دارد؟