شفقنا رسانه- ویترین روزنامهها هر روز چینشی از مهمترین اخبار متناسب با خط مشی آن تحریریه است. اما مهمترین خبر سال کدام است؟ آن که بیشترین عکس و تیتر را در یک روز به خود اختصاص داد یا آن که روزهای بیشتری در صدر تیترها باقی ماند؟ کدام خبر در سال ۱۳۹۶ در زمان انتشار مثل کوه یخی بود که دامنه و تبعات آن میتواند تا سالها زندگی تعداد بیشتری از مردم را تحت تأثیر قرار دهد؟ سردبیران روزنامهها که از مهمترین تصمیمگیران صفحه اول هستند، کدام خبر را مهمترین میدانند و آیا پوشش خبری آن را متناسب با اهمیتش ارزیابی میکنند؟
بهروز بهزادی، جانشین مدیرمسئول روزنامه اعتماد و سردبیر اسبق این روزنامه درباره مهمترین خبر به شفقنا رسانه میگوید: در خارج از کشور بودم که خبر اعتراضها و ناآرامیهای دیماه را شنیدم. به رسانهها رجوع کردم تا اطلاعات بیشتری بگیرم و به بررسی این خبر بپردازم. سراغ صداوسیما رفتم چون بهعنوان یک ایرانی میخواستم بدانم ماجرا در چه حد است و متوجه شدم رسانههای ما یعنی رادیو و تلویزیون کاملاً ساکت هستند و این برایم بسیار وحشتناک بود. ناچار شدم به رسانههای مجازی و شبکههای اجتماعی رجوع کنم که در آنجا سروصدای زیادی شده بود.
او ادامه میدهد: من بهعنوان یک روزنامهنگار و یک کاربر عادی چه طور میتوانم از اتفاق افتاده باخبر شوم. رادیو تلویزیون در روزهای اول کوچکترین اشارهای هم نمیکرد اگرچه بعداً خبرهایی را از این اتفاق پخش کرد.
این روزنامهنگار پیشکسوت با اشاره به اهمیت خبر بیان میکند: این خبر از این نظر اهمیت داشت چون خیلی از اتفاقات در کشور ما قابل پیشبینی بود بهجز این اتفاق. یعنی با یک موجودیت روبرو شدیم که در چند شهر بهصورت همزمان رخ داد. خب این واقعاً قابل پیشبینی نبود. به نظرم تا الآن هم جلوی این ناآرامیها گرفته شد وگرنه پتانسیلهای آن هنوز موجود است. بخشی از این پتانسیلها اقتصادی و یک بخشی از آن نارضایتیهای موجود در جامعه است. مثلاً همین کارگران در حال حاضر وضعیت خوبی ندارند و شورایی هم که برای رفع مشکلاتشان میخواهد تصمیم بگیرد، خود با مشکلات زیادی روبهرو است.
بهزادی تاکید میکند: رسانههای مکتوب هم ابتدا گیج بودند. وقتی روزنامهها را رصد کردم متوجه شدم دو روز بعد از آن ماجرا، شروع به کار کردن بر روی این موضوع کردند و این نشان میدهد کل رسانههای ما –صداوسیما بیش از دیگران- هنوز آن فرهنگی را فراموش نکردهاند که سالها قبل برخی نهادها بر روی آن تسلط داشتند و اجازه نمیدادند مطالب بهراحتی نوشته شود. اگرچه به اعتقاد من الآن فضا خیلی باز است. در چنین مواردی رسانهها باید واقعیت را بنویسند. هیچچیز بهتر از نوشتن واقعیت نیست. چون هم مردم و هم حاکمیت متوجه خواهد شد چه اتفاقی در جامعه افتاده است.
او با اشاره بهضرورت اطلاعرسانی بهموقع در جامعه میگوید: اگر من واقعیت را ننویسم چه کسی میتواند از اوضاع و زیر پوست جامعه خبردار شود. با نوشتن واقعیت است که میتوان تصمیمات درست گرفت. چون این ناآرامیها بزرگ بود دولت متوجه ارزش موضوع شد و توانست تصمیمهایی را در این زمینه اتخاذ کند. یکی از اینها خشونت نداشتن نسبت به افراد معترض بود چون برخی از مطالبات آنها را بهحق میدانستند.