شفقنا رسانه- محمدمهدی فرقانی در نشست «رسانههای جمعی، ارتباطات ریسک و ارتباطات بحران» بیان کرد: روزنامهنگار باید به مسئولیت اجتماعی خود پایبند باشد و بداند یک خبر را چگونه منتشر میکند و چه طور به جای تکیه بر احساسات عمومی، عقلانیت را در جامعه ترویج میدهد.
به گزارش شفقنا رسانه، رئیس دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در ابتدای این نشست با اشاره به نقش رسانههای سنتی گفت: یکی از کارکردهای جدید رسانههای سنتی پایش اخبار فضای مجازی است. رسانههای سنتی باید این اخبار را رصد کنند و به مردم اطلاعات درست ارائه دهند و اعتماد عمومی را نسبت به اخبار درست جلب کنند. به نظرم مؤسسات رسانهای باید تجدید ساختار شوند.
فرقانی تأکید کرد: برای این که نگاه غالب بر رسانه نگاهی است که از آموزههای روزنامهنگاری تجاری به ما رسیده و این آموزه میگوید خبر بد، خبر خوب است و به ابعاد خود اخبار میپردازد و وجه جنجالی را در نظر میگیرند و به این که واقعا از قِبَل عملکرد خود چقدر به توسعه میتوانند کمک کنند و به پیشبرد امور جامعه، آموزش، نقد و نظارت نقش داشته باشند، نگاهی نمی اندازند.
او ادامه داد: هر دو وجه باید در حوزهی رسانهها پیش برود. اگر اخبار مربوط به بحرانهای اخیر را نگاه کنید از پلاسکو تا سانچی دهها سناریو ساخته شد که همهی اینها پرداختهی انواع رسانهها است. مدیریت بحران در این شرایط بیثبات واقعا دشوار است اما از یک طرف روزنامهنگار باید به مسئولیت اجتماعی خود پایبند باشد و بداند یک خبر را چگونه منتشر میکند و چه طور به جای تکیه بر احساسات عمومی، عقلانیت را در جامعه ترویج میدهد. در بحران، نگاه عقلانی بسیار مؤثر است.
رئیس دانشکده ارتباطات با بیان مثالی توضیح داد: سونامی ژاپن و رفتار مردم آنجا را ببینید. بعد از حادثه مشاهده میکنید چه طور مردم با آرامش جیرههای خود را میگرفتند. ما واقعا نیازمند آموزش شهروندان توسط رسانهها هستیم. وظایف روزنامهنگاری بحران کمک به پیکربندی هویتهای فردی و جمعی است که موقتا دچار آشوب شده است.
فرقانی در پایان با اشاره به حساسیت کار رسانهها در مواقع بحران تصریح کرد: این که حسی منتقل شود که مسئولان ناکارآمد هستند، واقعا زندگی را در شرایط بحرانی تلختر میکند. منظورم این نیست که رسانهها اینها را نادیده بگیرند اما بزرگنمایی بیدلیل نشود و بحرانها سیاسی نشود. باید حرفهای با آنها برخورد کرد.
تعامل رسانه و مدیریت بحران ابزاری مهم و ضروری است
به گزارش شفقنا رسانه در ادامهی این مراسم سید ضیاء هاشمی، مدیرعامل خبرگزاری ایرنا با توضیح دربارهی کارکرد رسانهها گفت: مادامی که از جوهر اعتماد اجتماعی برخوردار نباشیم یا ضعیف باشیم، مدیریت بحران و رسانهها دارای مشکل خواهند بود و رسانهها دیگر مخاطبی ندارند. شرایط بحران فرصتی برای ایجاد و تقویت و احیای اعتماد عمومی است ولی مدیریت بحران باید به رسانه و رسانهها هم باید به این مدیریت اتکاء و به هم اعتماد کنند. اگر رسانهها اعتمادپذیری را با دقت اثبات کنند، این رویه بینتیجه نخواهد بود.
او ادامه داد: این بر کسی پوشیده نیست که ایران به لحاظ شرایط اقلیمی کشور خطرخیزی است و طبق آمارها ما جزو ده کشور حادثهخیز دنیا هستیم. تا الان هم شاهد هستیم ایران متحمل هزینههای زیادی شده که بخشی از آن به بلایای طبیعی مربوط میشود و بخش بیشتر آن به ضعف مدیریت بحران. به همین خاطر داشتن تعامل رسانه و مدیریت بحران ابزاری مهم و ضروری است. ما میدانیم رسانههای جمعی به اجزای جداییناپذیر زندگی ما تبدیل شدهاند.
هاشمی با توضیح دربارهی ظرفیت رسانهها گفت: رسانهها نه تنها با آگاهی بخشی از بروز بحرانهای بالقوه پیشگیری میکنند بلکه میتوانند در صورت بروز آنها را پایش و به فرصت سازی تبدیل کنند. یعنی میتوانند فرایند آموزش عمومی و ارزیابی را ارتقاء دهند چون در شرایط سخت است که همهی آنها دیده میشود. سیر تاریخی بلایای طبیعی کشور ما باعث شده ما شاهد فجایع طبیعی و غیرطبیعی باشیم و یکی از اقدامات درست در مدیریت بلایای طبیعی برنامهریزی رسانهها است.
مدیر عامل خبرگزاری ایرنا ادامه داد: کارکرد رسانهها در شرایط بحرانی تحت تأثیر میزان استقلال، ارزشهای خبری و رقباء قرار دارد. ما میدانیم رسانهها در برخورد با مشکلات و حوزهی اقتصادی آزادی عمل بیشتری دارند و اطلاعرسانی و نقش نظارتی بهتری میتوانند داشته باشند اما در شرایط بحرانی این وضعیت شکل امنیتی به خود میگیرد. معتقدم نظریهی تعادل با امکان پایش شرایط بحران برای رسانهها مناسب است.
او با اشاره به کارکرد رسانهها توضیح داد: نظارت بر محیط، ایجاد همبستگی، انتقال میراث فرهنگی و ایجاد بسیج عمومی از مهمترین کارکردهای رسانههاست، رسانهها به لحاظ برخورداری از نظارت بر محیط میتوانند بحرانهای بالقوه و شکل گرفته را شناسایی و به مسئولان گوشزد کنند. بسیج آحاد عمومی کار دیگر رسانهها است که میتوانند آن را در شرایط حین بعد از بحران ایفا کنند. کارکرد آموزشی رسانهها پیش از بحران با اطلاعات کافی و موثق امکان پذیر است.
هاشمی افزود: رسانهها باید آموزش لازم را بدهند و توانایی و دانایی را در مواجهه با بروز بحران بالا ببرند. این دانش فقط دربارهی محافظت جان انسانها نیست و کمکهای دیگری را هم شامل میشود. در شرایط بحرانی، دروازهبانی رسانهها حساستر میشود. رسانهها در این حالت میتوانند نقش دوگانه در مدیریت بحران داشته باشند. برخی معتقدند رسانهها باید طبق اصول حرفهای واقعیتهای تلخ را بگویند و تا حد ممکن اطلاعات موثق از مناطق بحرانی را به مسئولان و مردم برسانند که آنها کمکرسانی بهتری کنند.
مدیرعامل خبرگزاری ایرنا خاطرنشان کرد: بعد از بحران یاری سازی و مقابله با ترس و بازگشت به روال عادی زندگی و القای امید کار اصلی رسانهها است. پیگیری وعدههای داده شده هم به مرحلهی پس از بحران توسط رسانهها برمیگردد. وظیفهی رسانهها در شرایط بحران نقش آفرینی برای توانمندسازی جامعه و همراهی با مردم و توجه به نیازهای مردم قبل، حین و بعد از بحران است.
این وضعیت رسانهها حیات ملی را به خطر میاندازد
به گزارش شفقنا رسانه در ادامهی این نشست، کامبیز نوروزی، کارشناس حقوق رسانه بیان کرد: فضای بحرانزدهی رسانهها نیازمند گفتوگوهای زیادی است. عنوانی که امروز میخواهم در این همایش ارائه بدهم تأثیر مرجعیت فضای مجازی در اطلاع رسانی بلایای طبیعی بر گسیختگی واکنشها است که عنوان مختصر آن میشود: وضعیت آئینه شکسته. کاری که رسانهها انجام میدهند از حیث تصویرسازی است و تصویری از پیرامون و جهان ما ارائه میدهند. در اینجا منظورم رسانههای رسمی و فضای مجازی و پیامرسان موبایلی است.
او افزود: مرجعیت به معنای سادهی خود مقبولیت برای عامه جهت بهرهبرداری است. ما شاهد یک مشکل پیچیده در شرایط بحرانی هستیم که فضای رسمی رسانهها به شدت ناکارآمد و عقب مانده است. منظورم از رسانههای رسمی شامل تلویزیون و رادیو – با مدیریت صداوسیما- روزنامهها و خبرگزاریها است که تأکید من بیشتر بر روزنامهها است. اطلاعات حاکی از آن است که میزان کارآمدی این رسانهها به شکل بیسابقهای کاهش پیدا کرده، تلویزیون به دلیل جهتگیری سیاسی و پرهیز از قواعد حرفهای رسانهای ناکارآمد شده است.
نوروزی با اشاره به وضعیت دیگر رسانهها توضیح داد: قابلیت کارکردی روزنامهها و خبرگزاریها هم به دلیل فشارهای سیاسی، امنیتی و اقتصاد ضعیف آنها کاهش یافته و در طول دو دههی اخیر سه نسل روزنامهنگاری در ایران تغییر کرده است. در واقع انقطاع نسلی در روزنامهنگاری به شدت سنگین و ناکارآمد شده است.
او در توضیح این ناکارآمدی بیان کرد: اولین اتفاق در کاهش ناکارآمدی کاهش اعتماد عمومی است. اگر خبر را کالا تلقی کنیم وقتی کالای مرغوب نمیتوانید از منبع درست تهیه کنید، مطمئنا به جای دیگری می روید و آن را از محل دیگری تهیه میکنید یا اگر کالا (خبر) در بستهبندی بدی عرضه شود، باز هم به جای دیگری میروید. کار خبر هم همین است. اینجاست که فضای رسانهای عقب میماند و مرجعیت خود را از دست میدهد و این در یک روند تدریجی اتفاق میافتد.
نوروزی ادامه داد: همیشه بحث بر سر این است که با تلگرام و شبکههای اجتماعی چه کار کنیم. به نظرم قرار نیست این رسانهها را کاری کنیم. باید بدانیم با رسانههای رسمی چه باید کرد. یکی از کارکردهای رسانههای رسمی تصویرسازی است چون رسمی کار میکنند، حرفهای هستند و مسئولیت اخلاقی دارند -که در کشور ما مسئولیت قانونیشان هم سر به آسمان میزند. رسانههای حرفهای معمولا اخلاق حرفهای را با خود دارند و اصولا به موفقیت خود در عرصهی عمومی آگاهند و تصویری که از جامعه میدهد تصویر حرفهای است.
این کارشناس حقوق رسانه با توضیح دربارهی انتظار جامعه از رسانهها در شرایط بحران میگوید: در بلایای طبیعی و غیرطبیعی مثل سانچی و سقوط هواپیمای تهران- یاسوج جامعه اطلاعات خاص را طلب میکند و روزنامهنگار حرفهای اینها را میداند ولی وقتی اعتماد عمومی کاهش پیدا میکند، مخاطب دنبال رسانههای دیگر میرود. مسئله اینجا است که فناوری ارتباطات، فناوری ۴۰ سال پیش نیست. از این لحاظ که در حال حاضر رسانههای رسمی تنها منبع خبر نیستند، مخاطب دسترسیهای بیشتری دارد. بنابراین وقتی مرجع اصلی باید کارآمدی داشته باشد ولی نمیتواند اعتماد عمومی را جلب کند، به سراغ منابع دیگر میرود یا منابعی را خودشان تولید میکنند.
او ابراز عقیده کرد: نقطهی خطرناکی که امنیت کشور را تهدید میکند فضای رسانهای است که تحت فشار شدید و عقبماندگی از نظام جهانی است و قادر نیست در حوادث، تصویرهای حرفهای را نشان دهد. رسانهها باید تصویرهای نزدیک به هم را نشان دهند و در کنار هم کلان تصویر ایجاد کنند که در باور عمومی شکل دموکراتیک ایجاد کند. در تلگرام و شبکههای اجتماعی این فضا در حال شکلگیری است که ما تصویرهای چند آیینهای نمیبینیم و ما با وضعیت آیینه شکسته روبهرو هستیم.
نوروزی با اشاره به وضعیت اطلاع رسانی در فضای مجازی توضیح داد: در این شرایط ما تصویر خود را در این آیینههای شکسته دفرمه میبینیم. آنچه در بلایای طبیعی اتفاق افتاد و مشخص شد فضای رسانهای به شکل خطرناکی ورشکسته است. تلویزیون و مطبوعات ورشکسته است. ما در زمان زلزله بم تصویر واحدی داریم اما در زلزله سر پل ذهاب هیچ تصویر واحدی شکل نگرفت. بینظمی در این زلزله بیسابقه بود. چرا؟ چون هر کسی با موبایل خود عکس و خبری را فارغ از راست یا دروغ منتشر کرد و در واقع اینها خرده تصویرهایی است که در آیینه، شکسته میشود.
او افزود: یک نکتهی خطرناک در حادثهی سانچی و سقوط هواپیما این بود که بعضی از مسئولان کشور خودشان در آیینه شکسته رفتهاند. هنوز مشخص نشده است هواپیما کجاست مسئولان پیام تسلیت میدهند و این کار رسانهای غلط و غیراخلاقی است.
نوروزی با اشاره به تعامل دولت با رسانهها گفت: انسجام عمومی، ترمیم روان جامعه، بسیج عمومی برای کمک و یک سازماندهی منظم درست است که وظیفهی رسانهها نیست و وظیفهی دولت است اما رسانهها میتوانند بازتاب دهندهی اینها باشند. وقتی تلویزیون حادثهی پلاسکو را دیرتر از بقیهی رسانهها منتشر میکند، دیگر چه باید گفت. در این آیینهی شکسته چیزی نمیبینیم و بیشتر توهم است نه تصویر و ما با یک آنومی گسترده مواجه میشویم؛ یک بینظمی ساختاری و مهلک.
نوروزی ادامه میدهد: در بازاری زندگی میکنیم که میلیونها نفر در حال حرف زدن هستند و ما در توهم شنیدن هستیم. در این همهمه صدایی که بلندتر است، برنده است. این وضعیت رسانهها حیات ملی را به خطر میاندازد. مسئله در تلگرام و اینترنت نیست و ما نمیتوانیم آنها را محدود یا فیلتر کنیم چراکه حق آزادی بیان و آگاهی این اجازه را نمیدهد. آنچه ما را نجات میدهد، تضمین آزادی مطبوعات و نوسازی عمیق سازمان صداوسیما است.
پرداخت رویدادی داریم نه فرایندی
به گزارش شفقنا رسانه، اکبر نصراللهی عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در ادامه این نشست با اشاره به بلایای طبیعی و بحرانهای موجود در کشور بیان کرد: ما پذیرفتهایم در کشور مخاطرات و بحرانهای زیادی هست و این جمعبندی هم وجود دارد که استفاده از ابزار رسانهای برای بحرانزایی یا بحرانزدایی مهم است. رسانهها بر بحران اثر میگذارند و در عین حال از بحران هم اثر میپذیرند. در وضعیتی که الآن شاهد آن هستیم، رسانهها نتوانستند به وظایف خود عمل کنند. مسئولیت رسانهها بیش از مسئولان است. اگر مطالبهگری و حساسیت بین رسانهها و مسئولان باشد قطعا هم آگاه میکنند، هم حساسیت در جامعه ایجاد میکنند و وضعیت بهتر میشود.
این مدرس ارتباطات با توضیح دربارهی وضعیت رسانهها گفت: رسانهها در حال حاضر به خاطر همان اثرپذیری دچار بحران هستند و ما باید این را قبول کنیم. مدیریت بحران یک طیف است نه فقط یک نقطه. جالب است ما بحرانهای زیادی را در سالهای مختلف تجربه کردهایم و یکی از مشکلات این است که رسانهها به موقع آموزش ندادهاند و اطلاعرسانی درستی نداشتهاند؛ مثلا در بحثهای اقتصادی طرحهای عمرانی نیمه تمام زیادی داریم و خیلی از رسانهها مراسم کلنگزنی همین طرحها را اطلاع رسانی کردند. اما چه قدر همین رسانهها پیگیر این اخبار بودهاند تا ببینند کار به کجا رسیده است.
او انتقاد کرد: ما شناخت ناکافی از شرایط بحران داریم؛ هم مسئولان و هم رسانهها. چون آگاه و حساس نیستند نمیتوانند دیگران را آگاه و حساس کنند. اشکال موجود در رسانهها و مسئولان این است که بر همان زمان وقوع بحران تمرکز میکنند، دیر اقدام میکنند و زودتر هم تمام میکنند. مثل زلزلهی سر پل ذهاب، حادثهی پلاسکو و ریزگردها در واقع کار رسانهها و مسئولان با شروع بحران آغاز و با اتمام ظاهری آن هم به پایان میرسد.
نصراللهی با اشاره به کم کاری رسانهها در شرایط اضطراری بیان میکند: هر سال از آذر تا بهمن دچار آلودگی هوا هستیم. اگر رسانهها را رصد کنید، چقدر به این موضوع میپردازند؟ متأسفانه ما پرداخت رویدادی داریم نه فرایندی و غافل از نقش آموزشی و نظارتی رسانهها هستیم. در وقوع بحران، این غیرطبیعی نیست که در معرض بحرانهای زیادی هستیم بلکه این مسئله غیرطبیعی است که ما در رسانه و نهادهای مختلف مسئول باشیم اما مسئولانه عمل نکنیم.
او ادامه میدهد: بعضی از بحرانها قابل پیشبینی هستند؛ ما میتوانیم برای آنها قبل از وقوع فاجعه راهکار و فکری بیندیشیم، پس باید آگاه شویم و جامعه را حساس کنیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به نقش رسانههای مجازی توضیح داد: نظریهی «سی.ان.ان» را مطرح میکنم که رسانهها دارای نقش شتابزا، برجستهسازی و بازدارنده هستند. در حال حاضر فضای مجازی هر سه ویژگی را دارد و در حال حاضر حملات زیادی به فضای مجازی میشود و اولین متهم را فضای مجازی و کاربران آن میدانیم. در حالی که باید بپرسیم مسئولان و رسانههای رسمی چه کردهاند که فضای مجازی به این سمت رفته و این فضا به این شکل گسترده شده است.
وظیفهی رسانهها در شرایط بحران مدیریت شایعات است
در ادامه ی این نشست پروانه پیشنمازی، مدرس ارتباطات و پژوهشگر پژوهشگاه زلزله شناسی با اشاره به نقش ارتباطات در مدیریت بحران توضیح داد: اهمیت رسانهها در شرایط بحران مانند تیغ دولبه است؛ هم بحرانزایی میکند هم بحرانزدایی. همهی رسانهها در بحران یک سری وظایف کلاسیک دارند که در قبل، حین و بعد از آن وظایفی برای آن تعیین شده است. در فاز قبل از بحران رسانهها باید پیشبینی، آموزش و آمادگی را به جامعه القاء کنند. در حین بحران کاهش خسارات و پاسخگویی را باید داشته باشند و پس از بحران باید پیگیر عملیات امدادی و احیاء و بازسازی باشند.
به گزارش شفقنا رسانه، او با توضیح تجربهی زلزلهی ورزقان در مرداد سال ۹۱ و پرداخت دیرهنگام صداوسیما به این حادثه و تبعات بعدی آن بیان کرد: تحقیقات هم نشان میدهد یکی از وظایف رسانهها در حین بحران جلوگیری از شایعه و مدیریت کردن آن است. ما میدانیم در هر بحرانی پتانسیل شایعه وجود دارد چون در لحظات اولیه اطلاعاتی نیست اما وظیفهی رسانهها در این شرایط مدیریت شایعات است. در زلزلهی ازگله شایعات زیادی مبنی بر این که این اتفاق زلزله نبوده و اخباری در فضای مجازی منتشر شد که کذب بود و پایهی علمی نداشت.
پیشنمازی انتقاد کرد: برایم بسیار جالب بود که رسانهها واکنشی به این شایعات نداشتند و کارشناس زلزله شناسی را دعوت نکردند که ماهیت لرزهها چه بوده است. در واقع شایعهزدایی نکردند. در زلزلهای که ۲۹ آذرماه در ماهدشت کرج رخ داد، متوجه شدم رویکرد رسانهها به مدیریت بحران کاملا انتقادی و منفی بود. طبق وظیفهی رسانهها در فاز بحران و حین بحران و در شرایطی که جامعه متشنج است، بهتر است رسانهها انتقاد و عیبیابی نکنند.
او ادامه داد: بعد از فاز بحران ایجاب میکند رسانهها عیبیابی کنند ولی در حین بحران به غیر از اینکه جو جامعه را متشنج و مسئولان را دستپاچه کند، نتیجهی دیگری ندارد. فضای مجازی فضای ساری و جاری است و آن قدر گسترده است که هر شخص حرفهای و غیرحرفهای در آن اطلاعرسانی میکند. پس باید این واقعیت را بپذیریم که این فضا تأثیرگذاری خود را دارد و در بیشتر کشورها این اتفاق هم میافتد که خیلی از شهروند-خبرنگارها اطلاعرسانی میکنند برای همین من معتقدم باید از پتانسیلهای مثبت این فضا استفاده کنیم.
پیشنمازی با اشاره به ویژگیهای مثبت شبکههای اجتماعی گفت: شبکههای اجتماعی در حیطهی بحران سرعت بالا، ضریب نفوذ و شفافیت داشتند و بدون خطوط قرمز بودند. ضمن این که اطلاع رسانی آنلاین باعث شد خیلیها به سمت شبکههای اجتماعی بروند. طبق بررسیهایم دربارهی نقش شبکههای اجتماعی در زلزلهی کرمانشاه متوجه شدم تلگرام و اینستاگرام نقش مثبتی در سرعت اطلاعرسانی و ترغیب مردم به کمک به خاطر پخش صحنههای مستقیم از وضع موجود داشتند. از طرفی دیگر به خاطر ماهیت فضای مجازی خود افراد حادثه دیده ابراز احساسات کردند و از کمکهای مردمی تشکر کردند و همین رفتارها در فضای مجازی باعث شد مردم برای ارسال کمک بیشتر ترغیب شوند.
او ادامه داد: با توجه به فراگیر شدن فضای مجازی دستگاههای دولتی آن را به عنوان یک منتقد جدی در مقابل خود میبینند. برای همین سعی میکنند اقدامات مؤثرتر و بهتری ارائه دهند و تصویر خوبی از خود منتشر کنند که این هم از مزایای فضای مجازی است.
پیشنمازی با اشاره به نقش منفی شبکههای اجتماعی در شرایط بحرانی توضیح داد: شیوع شایعات و هجوم وسایل اهدایی و نبود نیازسنجی از جمله ویژگیهای منفی در زلزلهی کرمانشاه بود. پیشنهاد میکنم به جای محدود کردن این فضا آن را بستری بدانیم که میتواند در بحث مدیریت بحران کمککننده باشد و برای کاهش خسارات از آن بهره برد. پیشنهاد دیگر این که سطح سواد رسانهای مردم و مسئولان بالا رود و مدیریت امدادرسانی دولتی توسط فضای مجازی و ارتقاء بستر نرم افزاری جهت استفاده در مواقع بحرانی میتواند کارساز باشد.
رسانهها به امید و گذر رنج حادثه دیدهها توجه نکردند
در پایان این همایش جواد دلیری، عضو شورای سردبیری روزنامه همشهری با اشاره به وظایف رسانهها بعد از بحران توضیح داد: یکی از غفلتهای موجود در رسانهها قبل از وقوع بحران آموزش و آمادگی است. از طرف دیگر ما همهی بلایای طبیعی را به زلزله منحصر کردیم و به دیگر بحرانها کاری نداشتیم. مثلا در همین تهران یکی از بزرگترین بحرانها نشست زمین، فرسایش خاک و پاساژهای فرسوده است که واقعا به آن بیتوجه هستیم. البته در روزنامه همشهری سعی کردیم به آن توجه کنیم ولی مردم و مسئولان متأسفانه توجهی ندارند. در این میان مهمترین منتقد ما همان کسبههایی هستند که فشارهای زیادی را در انتشار مطالب به ما وارد میکنند.
به گزارش شفقنا رسانه، او ادامه داد: در زمان بحران رسانهها نقش زیادی دارند. در زلزلهی کرمانشاه حس همبستگی زیاد بود ولی در سقوط هواپیما حس همبستگی را به آن شکل ندیدیم. بعد از بحران به بحث نظارت بر عملکرد مسئولان توجه کردیم اما به سیاه نمایی متهم شدیم و میگفتند به اقدامات صورت گرفته بیتوجه هستید. اما میخواهم امروز نقدی را به رسانهها داشته باشم که به امید و گذر رنج حادثه دیدهها بیتوجه شدیم، از بازی بچهها غفلت کردیم و آنها را در رسانهها منعکس نکردیم در حالی که زندگی ادامه دارد.
دلیری با انتقاد به عملکرد رسانه ها در مواقع بحرانی توضیح داد: یکی از بزرگترین بحرانها این بود که خبرنگار بحران نداریم و جای آن در دانشگاه و رسانهها خالی است. وقتی بحرانی پیش میآید، آماده ترین فرد را در رسانه به جهت این که بیکار است یا حوزهی کاری اوست، میفرستیم و توجه نمیکنیم آیا آمادگی و تجربهی قبلی را دارد؟ متأسفانه ما حتی گزارشهایی از مهدکودکهای ساخته شده در آنجا نداریم. رسانه باید به امیدهای پس از بلایا هم توجه جدی کند.
این روزنامه نگار افزود: باید یک سرفصلی را باز کنیم و از زندگی بگوییم. در کشور امکانات دولتی این امکان را ندارند که همه ی کارها را انجام دهند، پس باید خود افراد حادثه دیده بتوانند بلند شوند و رسانه میتواند در این باره نقش موثری داشته باشد.
نشست «رسانههای جمعی، ارتباطات ریسک و ارتباطات بحران» با حضور محمدمهدی فرقانی، رئیس دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی؛ سید ضیاء هاشمی، مدیرعامل ایرنا؛ کامبیز نوروزی، کارشناس حقوق رسانه؛ اکبر نصراللهی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی؛ پروانه پیشنمازی، مدرس ارتباطات و پژوهشگر پژوهشگاه زلزله شناسی و جواد دلیری، عضو شورای سردبیری روزنامه همشهری صبح دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۶ در بخشی از همایش ملی رسانهها و فناوری اطلاعات در خدمت کاهش خسارات بلایای طبیعی در دانشگاه علامهطباطبایی با همکاری کمیسیون ملی یونسکو برگزار شد.
گزارش از سمیرا بختیار