شفقنا رسانه- سمیرا بختیار: اینترنت اشیاء از مفاهیم جدیدی است که در سالهای گذشته به ادبیات رسانهها هم راه پیدا کرده است. آنچه پیش از این در بعضی متون علمی از آن بحث میشد، این روزها با نام نمایشگاه و مرکز تحقیقات گره خورده است و در بخش عمومیتر آن به خانهها راه پیدا کرده است که با متصل کردن اشیاء به اینترنت و امکان کنترل آنها امکاناتی برای زندگی راحتتر فراهم میکند. اما حفاظت دادههای به دست آمده به چه روشهایی انجام میشود و در صورت رشد این فناوریها در ایران چه چالشهای ارتباطی پیش رو خواهد بود؟ محمد قیصری، مدیرعامل و دبیر اجرایی مرکز تحقیقات اینترنت اشیاء ایران در گفتوگو با شفقنا رسانه مهمترین چالشها را بررسی کرد و دربارهی نقش هوش مصنوعی در تحلیل دادههای به دست آمده از اینترنت اشیاء توضیحاتی داد. آنچه در ادامه میخوانید پاسخی به این پرسشها و تلاش برای گشودن مبحث کارکرد اینترنت اشیاء در فضای رسانهای است که هنوز چندان به دغدغهی رسانهایها در ایران تبدیل نشده است.
تمرکز مرکز تحقیقات اینترنت اشیاء بر فناوری جدیدی است که هنوز جای رشد بسیار دارد. برای شروع توضیح دهید این فناوری چه طور شکل گرفت و چه گونه وارد کشور شد؟
تقریباً ۸ تا ۱۰سال گذشته پیشرفتهای فناوری به سمتی حرکت کرده است که خیلی گسستگی ایجاد شد و سختافزار، نرمافزار و شبکههای کامپیوتری پیشرفت قابلملاحظهای داشتند و مفهومی در دنیا شکل گرفت تا بتوانیم همه این پیشرفتها و فناوریها را در قالب یک چارچوب قرار بدهیم و خروجی چند برابری بگیریم. دقیقا همین اتفاق هم افتاد و یک چارچوبی به نام اینترنت اشیاء ایجاد شد. این اتفاق، سختافزار، نرمافزار شبکه، هوش مصنوعی و رباتیک را در این چارچوب قرار داد که همه اینها با هم کار کنند. در حال حاضر اگر نگاه کنیم در خانهها، ساختمانها، شهر و سلامت هوشمند همه از همین چارچوب استفاده میکنند.
تقریبا با ورود اینترنت اشیاء به دنیای امروزی، ما وارد یک دنیای جدید به نام «دنیای تحول دیجیتال» شدیم یعنی تبدیل شدن اکثر کارها و فرایندها به کارها و فرایندهای دیجیتالی است. الآن کالاها، بازارها و حتی رقابتها دیجیتالی شدهاند نهتنها در دنیا بلکه میتوان در کشور هم این را مشاهده کنیم یعنی شما دیگر بازار نمیروید و خریدهای خود را از همان خانه و به وسیله اینترنت انجام میدهید. تعداد زیادی از کالاهایی که تا دیروز استفاده میکردید، در حال حاضر مجازی شدهاند. خیلی از رقابتها مجازی شدهاند و بخش عمده این مجازی شدن رسانه است که مشاهده میکنیم.
بهاینترتیب ما وارد دنیای دیجیتال و اینترنت اشیاء شدیم. همین دنیای دیجیتال، با خودش انواع و اقسام چالشها را میآورد و امروزه موضوع اصلی بحث ما است. تقریباً پذیرفتهایم اینترنت اشیا وارد کشور و خانههای ما شده است. همین الآن هر کدام از موبایل و ساعتهای همراه ما چهار یا پنج سنسور دارد و این یعنی ورود اینترنت اشیاء (IOT) به دنیای ما. الآن در اکثر خانههای ما گجتهایی هستند که هوشمندند و سنسور دارند. بهنوعی اینها در حال داده گرفتن هستند. در حال حاضر با چالش امنیت، حریم خصوصی، فرهنگ و آموزش روبهرو هستیم که همه این فناوریها وارد کشور شد اما خیلی زودتر از فرهنگ آن.
در حال حاضر خیلی از افراد دارای دستبند هوشمند و سلامت هستند که با آن ورزش میکنند و از آن اطلاعات میگیرند مثلاً میزان قدمها، ضربان قلب، فشارخون و … . همه این اطلاعات میتواند به سازنده دستبندها برگردد و از آنها استفاده کند. نکته چالشبرانگیز این است که این اطلاعات و دادهها در حال خروج از کشور هستند و برای کشوری دیگر ارسال میشود. چون این دستبند تولید کشور ما نیست وقتی به خارج از کشور ارسال میشود باید این آمادگی را داشته باشیم که با یک تحلیل ساده و استفاده از هوش مصنوعی هر فکری برای ما بکنند. آنها خیلی راحت میتوانند با فروش همین دستبندهای هوشمند، تحلیل کنند چند درصد از افراد در کشور فشارخون دارند؛ چند درصد ورزش میکنند؛ چند درصد مشکل قند دارند.
اشاره کردید هوش مصنوعی و اینترنت اشیاء در کنار یکدیگر هستند در حالی که اینها هر کدام متفاوت هستند. دربارهی این ارتباط بیشتر توضیح میدهید.
اینترنت اشیاءء بهخودیخود هیچچیزی نیست. تقریبا تمامی علوم کامپیوتر را دور هم جمع کرده و در یک چارچوب قرار داده است. هوش مصنوعی هم یک بخشی از علوم رایانه است که در یکی از لایههای اینترنت اشیاء قرار میگیرد. چرا که اولین قدم این است که دادهها توسط سنسور و دستگاهی جمعآوری شوند، دومین قدم این که این دادهها ارسال شوند و سومین قدم این است که این دادهها تحلیل شوند. هوش مصنوعی در این مرحلهی تحلیل دادهها قرار دارد.
دربارهی ارسال اطلاعات به سازنده دستگاه بیشتر توضیح میدهید؟
ما چند دسته شیء هوشمند داریم؛ یا ما این شیء را توسط یک سنسور هوشمند کردهایم که خود به آن اضافه کردیم یا گجتی است که از قبل طراحی، تولید شده و دست شماست و شما هیچ دسترسی به آن ندارید. یا یک وسیله، خانه و کار است و یک شیء آماده است. در اولین قدم جایی که ما سنسور را اضافه کردیم، این امکان برای ما وجود دارد که دادهها را خود جمعآوری و تحلیل کنیم یعنی خروجیها را خودمان داشته باشیم.
وقتی دستگاهی تولید میشود اجازه دسترسی به داده را به شما نمیدهد و میگوید من فقط خروجی و تحلیل دادهها را به شما میدهم مثلاین که ضربان شما بالا یا پایین است. اما نکته این که این دادهها در سیستم جمعآوری میشود و آنها بر روی کلاندادهها و تحلیل آنها سرمایهگذاری میکنند، نه فقط بر روی فروش یک دستبند. فروش دستبند به تحلیل ما میتواند تا ۴۰۰ یا ۵۰۰ هزار تومان هزینه داشته باشد ولی شما در بازار ایران ۱۲۰ هزار تومان آن را میخرید که به آن گمرک و حملونقل هم اضافه شده است.
در حال حاضر این موضوع را با عنوان حاکمیت داده مطرح کردهاند. یک بخشی از چالشها همین موضوع است که چه کسی مسئول دادههاست؟ چه کسی این دادهها را جمعآوری و محافظت میکند که این به حریم خصوصی هم مرتبط میشود و در آنجا هم مطرح است چه ارگانی حمایت از حریم خصوصی را بر عهده میگیرد؟ چرا در حال حاضر خیلی از مردم از شبکهها و رسانههای داخلی استفاده نمیکنند؟ به نظرم دلیل این است که هنوز نمیدانند چه کسی از دادههایشان قرار است محافظت کند.
اگر میخواهیم سراغ بومیسازی برویم، باید بتوانیم قاعده و قوانین را از قبل توسط حاکمیت و دولت تعریف کنیم. در حوزه داخل کشور دیگر نگران سوءاستفاده از دادهها نیستیم. اگر خروجی دادهها اینطور باشد که ۵۰ درصد مردم ما مشکل ضربان قلب دارند، این داده میتواند به وزارت بهداشت و ورزش داده شود و آنها از این دادهها استفاده کنند نه این که آن فرد خارجی هم دستبند سلامت وارد کند و هم دارو را. یعنی با یک تحلیل ساده میتواند داروها را با درصد بالاتری وارد کشور کند.
مرکز شما صرفا کار تحقیقاتی در این زمینه دارد یا طرحهایی برای اجرا هم دارد؟
مجموعه حدود ۵ سال در این حوزه فعالیت میکند. با یک گروه چهار نفره وارد بحث اینترنت اشیاء شدیم. آنجا بحث ما فقط تحقیقاتی بود چون تقریبا تا دو سال پیش وقتی صحبت از اینترنت اشیاء میشد، مردم شناختی نداشتند. تلاش کردیم از طریق مقالات، پایاننامه و انتشار کتابها این اصطلاح را در جامعه جا بیندازیم که یک چنین اتفاقی در حال رخ دادن است. از دو سال پیش هم اجرای آزمایشی طرحها را شروع کردیم. در حال حاضر هر کدام از این تغییرها در سازمانها نیاز به تغییر فرایند سازمانی دارد. زنجیره تأمین، تولید، انبار و سلامت بهزودی تغییر میکنند ولی کشور ما با توجه به فاصله و مشکل اقتصادی موجود یک مقدار عقبتر است. این طرحها توسط محققانی انجام و جمعآوری میشود که با ما همکاری دارند و در مرحله دوم آزمایش و در فاز سوم وارد اجرا میشود.
طرح محیطزیست دربارهی جنگل است؛ یکی از مشکلات حال حاضر وضعیت جنگلها است نه به این خاطر که فقط درختان بریده و قطع میشوند. بعد از تحقیقات انجام شده، فهمیدیم حتی ذخایر آبی کشور به جنگلها وابسته هستند یعنی ریشههای درختان باعث میشوند آب در کشور بماند. میزان خسارت وارد شده به منابع آبی بابت قطع درختان بسیار زیاد است.
در این طرح وقتی با ارهبرقی شروع به بریدن درختی کند، بلافاصله مکان درخت را به سیستم جنگلداری اعلام میکند. حتی وقتی درخت بریده میشود، سنسورهایی بر روی درخت هستند که با جابهجا شدنش میگوید، این تنه درخت به کجا میرود یعنی حتی میتواند الوار آنها را هم کشف کند.
دسته دیگر سنسورها در دسته خشکسالی هستند که روند خشکسالی جنگل را به ما میگویند. مثلاً میگوید ظرف چندسال گذشته به چه سمتی حرکت کرده است. کاربرد دیگر سنسور در حوزه آتش است و پیش بینی میکند آتش به کدام سمت حرکت میکند. این سنسورها بهعلاوه سنسورهای باد، باران و رطوبت ظرف ۲۴ساعت آینده اعلام میکنند آتش درون جنگل به کدام سمت و تا چه مقدار پیشرفت میکند و این باعث میشود خیلی سریع جلوی آتشسوزی گرفته شود.
یکی از چالشهایی که گفته می شود با استفاده از اینترنت اشیاء ممکن است با آن روبهرو شویم، کم شدن ارتباط بین افراد و حتی تغییر و از بین رفتن بعضی مشاغل است. فکر میکنید چه قدر چنین فضایی در آینده ایجاد میشود؟
در حوزه اینترنت اشیاء اثرگذاریها بر روی فرایندهای هوشمندسازی است یعنی ما این تأثیر را تا امروز از هوشمندسازی دریافت نکردهایم. فقط فرایندهایی که تا دیروز به صورت سنتی کنترل میشدند، امروزه بهصورت دیجیتالی و هوشمند انجام میدهیم. اما شاید تنها مسئلهای که ممکن است جامعه را با مشکل مواجه کند، بحث دادههای مزاحم است که سرتاسر خانهها را فرامیگیرد. این را باید دانست که هر کالایی از این به بعد یک سنسور دارد و این سنسور حتما باید فرکانس داشته باشد تا ارتباط بگیرد. این فرکانسها و دادهها تمام زندگی ما را دربرمیگیرند و آرامآرام تبدیل به داده مزاحم میشوند. آنوقت ممکن است در این دنیای داده امکان شنود هم به وجود بیاید. یعنی حریم خصوصی با مشکل مواجه میشود و امکان دزدی این دادهها و قطع شدن آنها وجود دارد مثلا در خانهای که قفل هوشمند دارد باز کند چون ارتباط شما را با سنسور دستگاه قطع کردهاند. همچنین میتوانند به دوربینهایی نفوذ کنند که در حال حاضر به صورت هوشمند فعالیت میکنند و خیلی راحت خانه، ساختمان و هر محیط دیگر را با دوربین ببینند. همه اینها امکان دارد اختلالی در زندگی به وجود بیاورد ولی شاید خیلی کم بر روی روابط ما تأثیر بگذارد.
میتوان برای این دادههای مزاحم از تعبیر «آلودگی دادهها» استفاده کرد؟
ما با معضلی به نام حجم زیاد داده مواجه میشویم یعنی هر خانهای قریب به صد یا دویست سنسور در محیط دارد. خب این سنسورها دائماً در حال تولید داده هستند مگر زیرساختها چقدر قوی هستند که این دادهها دائماً جابجا شوند و دوم این که این دادهها کجا جمع شوند؟ مگر چقدر پایگاه داده داریم؟ البته یک اتفاقاتی در حال رخ دادن است و در حال حاضر در لایه دوم که سنسور داده را تولید میکند، یک شبکه ارتباطی وجود دارد تا این دیتاها در پایگاه داده جای بگیرد. اگر این شبکه را حذف کنیم و خود مودم کار تحلیل را انجام دهد و به آن خروجی برگرداند، بهجای حجم بزرگی از دادهها فقط تحلیل را ارسال میکند و این باعث میشود از این به بعد در این زمینه کلانداده نداشته باشیم. در عوض سیستمهایی را داریم که بهصورت چابک دادهها را بررسی میکنند.
برای انجام پروژهها چه قدر از تجربههای دیگر کشورها استفاده میشود؟
این علم تقریباً از سال ۲۰۱۰شروع شد اکثر کشورهایی موفق دنیا تا سال ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ سند توسعه خود را تنظیم کردند. در حال حاضر که سال ۲۰۱۸ است، ما هنوز سند نداریم. حدود یک ماه پیش رئیسجمهور دستور داد سند توسعه اینترنت اشیاء تنظیم شود. از دو سال پیش اکثر کشورهایی را که در حوزه آی او تی موفق بودند مورد ارزیابی قرار دادیم و میخواهیم بدانیم به کدام کشورها از لحاظ زیرساختی، فرهنگی و سازمانی نزدیکتر هستیم. بعد الگوبرداری کنیم و یک الگوی موفق را برداریم. این الگوهای موفق در امریکا، فرانسه، آلمان هلند، هند، چین و چند کشور آفریقایی بود. بعد از بررسیها متوجه شدیم چین از لحاظ زیرساختی و تا حدی از نظر فرهنگ مردم به ما نزدیکتر است. سند توسعه چین سال ۲۰۱۳ تنظیم و نهایی شد. به این معنا که قوانین و حاکمیت را مشخص کردند و در سال ۲۰۱۵ اولین محصولات آی او تی را وارد بازار کردند و پیشبینیشان این است که تا سال ۲۰۲۰، ۳۹۱ بیلیون دلار کسب درآمد از اینترنت اشیاء داشته باشند اما ما هنوز در حال صحبت کردن درباره این حوزه هستیم. به هر حال تلاش میکنیم این طرح در کشور نهادینه شود و سعی کردیم از همان ابتدا یک سایت قوی داشته باشیم و کارها و بحثهای خود را در شبکههای اجتماعی اطلاعرسانی کنیم.
آیا در حوزه رسانهها و خدمات احتمالی اینترنت اشیاء برای خبرنگاران تحقیقاتی انجام دادهاید؟
یک بحثی دربارهی صداوسیما مطرح شد که آیا میتوان از رفتار و حرکت افراد در سینما و پای تلویزیون تشخیص داد از این رسانه راضی هستند یا نه؟ در رسانههای اجتماعی از طریق هوش مصنوعی میتوان تا حدی تشخیص داد شخص چه علاقهمندیهایی دارد و از طریق همین هوش مصنوعی محتوایی را به او داد که به آن علاقهمند است. اما دربارهی این که بازخورد فرد را از دیدن یک فیلم بفهمیم همچنان بحث حریم خصوصی مطرح است. دربارهی هوش مصنوعی در سایتها و شبکههای اجتماعی آنچه الآن مطرحشده این است که میتوانیم در دنیای رسانهای رفتار یک فرد را بررسی کنیم؛ مثلا میگوید یک شخص در همه شبکههای اجتماعی حضور دارد و میگوید چه رفتاری دارد؟ این رفتار تا حدودی زیرمجموعه اینترنت اشیاء میشود چون ما آن را یک نود فعال میبینیم. هر حرکتی مثل لایک کردن، عکس دیدن، دانلود کردن را میتوان پیجویی کرد و با هوش مصنوعی آن را تحلیل کرد.
رباتهای خبرنگار و حضورشان در خبرگزاریها و رسانهها یکی از مسائل مهم در آینده رسانهها است. این مرکز در این زمینه پژوهشی انجام داده است؟
ما وارد بحث رسانه نشدهایم اما وارد حوزهی رباتها شدهایم. دیدگاه این است که اینترنت اشیاء و رباتها به هم متصل میشوند. رباتها قرار است جایگزین رفتار و کارهای انسانی باشند ولی حس ندارند. وقتی اشیاء هوشمند شوند این ربات میتواند اینها را حس کند چون از جنس هم هستند و راحت میتواند سنسورها را حس کند. آماده باشید رباتها با انواع و اقسام کارها در همهی حوزها وارد دنیا شوند. تا الآن هم تا حدودی این اتفاق افتاده است یعنی خط تولیدی که یک نیروی انسانی هم داخلش نیست. این نیروی انسانی قبلاً دانش داشته و ماهر بوده است اما الآن ربات سیستم خبره دارد و از تأمین مواد اولیه، تولید، بستهبندی تا خروجی حضور دارد. به نظرم ورود این فناوری به رسانهها، به مدیران رسانهها برمیگردد. اینیک دید بلندمدت است.