شفقنا رسانه- فریبرز بیات، روزنامه نگار در روزنامه آسمان آبی نوشت:
روزنامهنگاری پژوهشی با وجود سابقه طولانی در جهان در جامعه ما کمتر شناخته شده و بسیار کمتر از آن به کار بسته شده است. بررسی دلایل این مسئله خود میتواند موضوع یک گزارش پژوهشی باشد، اما این نوع از روزنامهنگاری بهدلایل چندی، اکنون در جامعه ما ضرورتی دوچندان یافته است. محافظهکاری روزافزون روزنامهنگاری متداول در تعریف خبر و اعتماد و اتکای تمام و کمال آن به منابع رسمی از یک سو، دست بالای شبکههای اجتماعی و سرعت عمل آنها در انتشار اخبار فوری از سوی دیگر و تمرکز بیشتر روزنامهنگاری متداول بر عناصر توصیفی خبر و بیتوجهی به عناصر تحلیلی و تبیینی روزنامهنگاری پژوهشی را یک رویکرد آلترناتیو در فضای رسانهای امروز ایران مطرح میکند.
روزنامهنگاری متداول حقیقت را در انعکاس ساده و بیکم و کاست واقعیت موجود بدون هر نوع داوری و قضاوت ارزشی میداند. از چنین منظری خبر آن چیزی است که منابع رسمی و قانونی، یعنی پلیس، دولت، مراجع قضایی و قانونگذاری، اعلام میکنند. مقامات رسمی منابعی آگاه هستند که اطلاعاتشان موثق و معتبر است. روزنامهنگاری متداول با استناد به بیطرفی و قضاوتنکردن و داوری ارزشی، وضع موجود را میپذیرد و کمتر آن را به چالش میکشد؛ بههمین دلیل این نوع روزنامهنگاری مدافع حفظ وضع موجود تلقی میشود؛ چراکه از هرگونه اصلاح یا تغییر چنین وضعی احتراز میکند. از سوی دیگر این نوع روزنامهنگاری به حداقل اطلاعات آشکار و دردسترس اکتفا میکند؛ چراکه از چنین منظری حقیقت بهسادگی و راحتی قابل دستیابی است و به عبارت دیگر حقیقت همان واقعیت است. گزارش چنین واقعیات و اطلاعاتی با کمک منابع رسمی با سرعت و در فاصلههای زمانی کوتاه (هر ساعت، روزانه، هفتگی و ماهانه ) تهیه، تنظیم و
منتشر میشود.
سرعت انتشار اخبار و تکیه بر حداقل اطلاعات دردسترس موجب میشود روزنامهنگاری متداول از بین عناصر ششگانه خبر بیشتر بر چهار عنصر «که، چه، کی و کجا» متمرکز شود و دو عنصر «چرا و چگونه» را کمتر مورد توجه و تأکید قرار دهد؛ بهنحویکه میتوان گفت حقیقت، عمق و دقت خبر فدای سرعت آن میشود.
چراکه از چنین منظری حقیقت بهسادگی و راحتی قابل دستیابی است و به عبارت دیگر حقیقت همان واقعیت است. گزارش چنین واقعیات و اطلاعاتی با کمک منابع رسمی با سرعت و در فاصلههای زمانی کوتاه (هر ساعت، روزانه، هفتگی و ماهانه ) تهیه، تنظیم و منتشر میشود. سرعت انتشار اخبار و تکیه بر حداقل اطلاعات دردسترس موجب میشود روزنامهنگاری متداول از بین عناصر ششگانه خبر بیشتر بر چهار عنصر «که، چه، کی و کجا» متمرکز شود و دو عنصر «چرا و چگونه» را کمتر مورد توجه و تأکید قرار دهد؛ بهنحویکه میتوان گفت حقیقت، عمق و دقت خبر فدای سرعت آن میشود.روزنامهنگاری پژوهشی در واکنش به چنین مسائلی شکل گرفته است و کار خود را با نقد پیشفرضهای روزنامهنگاری متداول درباره تعریف خبر، اعتبار منابع رسمی و نیز بیطرفی و عدم قضاوت ارزشی آغاز میکند. از چنین منظری حقیقت نهتنها ساده و دردسترس نیست، بلکه چندلایه، پیچیده و پنهان است. به همین دلیل خبر انعکاس ساده و بیکموکاست واقعیت موجود نیست. این نوع روزنامهنگاری رسالت خود را کشف و ارزیابی لایههای پنهان واقعیت میداند. از این دیدگاه واقعیت همان حقیقت نیست؛ بخشی از واقعیت توسط مراجع و مراکز قدرت در جهت حفظ منافع خود دستکاری و تحریف شده و بخشی دیگر از آن پشت انبوه واقعیات پراکنده و آشفته پنهان است. وظیفه روزنامهنگاری پژوهشی کشف و افشای حقیقت از میان انبوه تحریفات و آشفتگیهاست. دو استراتژی روزنامهنگاری پژوهشی برای دستیابی روشمند به حقیقت عبارت از «اکتشاف» و «آزمونفرضیه» است. استراتژی اکتشاف مبتنی بر نوعی گراندد تئوری یا تئوری میدان است. این استراتژی بر جمعآوری حداکثر اطلاعات در میدانی واقعی از منابع مختلف متعدد و متکثر تأکید میکند. منابع رسمی و غیررسمی، اسناد عادی و محرمانه و منابع آشکار و پنهان همه پس از ارزیابی، راستیآزمایی و اعتباریابی میتوانند منبع خبر محسوب شوند. پس از جمعآوری دادههای اولیه، گزارشگر واگرایی و همگرایی بین دادهها را بررسی و محورهای اساسی مسئله خبری را مشخص میکند. در مرحله بعد با توجه به این محورها، هسته مرکزی خبر تعیین و علل و عوامل و چرایی و چگونگی رویداد در پرتو شواهد و اسناد تشریح میشود.در استراتژی آزمون فرضیه گزارشگر با ذهن خالی وارد میدان نمیشود، بلکه یک پیشفرض درباره مسئله و موضوع دارد. او حول این پیشفرض سؤالاتی را طرح میکند و با منابع و مراجع مقامات رسمی و غیررسمی و منابع مختلف در میان میگذارد. دادههای حاصل از این جستوجو پس از بررسی و تجزیه و تحلیل میتواند به تأیید یا رد فرضیه گزارشگر درباره مسئله خبری و چرایی و چگونگی پدیده خبری موردنظر منجر شود.بنابراین برخلاف روزنامهنگاری متداول که اتکا و اعتماد به منابع و مراجع رسمی قدرت را مبنا قرار میدهد، روزنامهنگاری پژوهشی بیشتر به دادهها، اطلاعات و اسنادی وابسته است که به شکلی روشمند و با چنین استراتژیهایی توسط خود گزارشگر گرد آمده است. گزارشهای منابع رسمی دولتی و مراجع و مراکز قدرت از چنین منظری آمیخته با منافع و نیازمند راستیآزمایی است؛ زیرا حسننیت این منابع نمیتواند مفروض باشد. گزارشگر پژوهشی با اتکا به اطلاعاتی که خود از منابع مستقل معتبر به دست آورده است میتواند آشکارا با روایتهای رسمی و تحریفشده واقعیت مخالفت کند و وضع موجود را به چالش بکشد؛ چراکه هدف گزارش پژوهشی پرده برداشتن از جنبههای پنهان و تحریفشده واقعیت به منظور نقد، اصلاح، تغییر و پیشنهاد راهی بهتر است. به همین دلیل نیز این نوع گزارشگری بدون تعهد شخصی گزارشگر به حقیقت، خیر جمعی و منافع اجتماعی هرگز کامل نمیشود. گزارشگر میکوشد در نگاه به واقعیتهای ماجرا ریزبین و منصف باشد و بر پایه این نوع داوری و قضاوت، قربانیان، قهرمانان و متخلفان را معرفی کند. در مجموع محافظهکاری و ضعفهای روزنامهنگاری متداول از یک سو و باختن قافیه به شبکههای اجتماعی در نشر اخبار فوری از سوی دیگر در کنار همهجانبهنگری و رویکرد چندچشماندازی، قدرت تحلیلی و نگاه انتقادی و اصلاحگرایانه، روزنامهنگاری پژوهشی را بهعنوان یک رویکرد آلترناتیو در فضای رسانهای امروز ایران بهطور جدی مطرح میکند.