شفقنا رسانه- نشست «عکاسی خبری؛ نگاهی به ایران ، نگاهی به جهان» با حضور مجید رضاییان، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی؛ علیرضا بهرامی، مدیر اداره فرهنگی «ایسنا» و عباس کوثری، عکاس مطبوعاتی برگزار شد.
به گزارش شفقنا رسانه، رضاییان در ابتدا برای ورود به بحث با طرح این پرسش که آیا عکس هم همان طور خوانده میشود که متن خوانده میشود، توضیح داد: وقتی قائل به این باشیم که وقتی متن خوانده میشود، عکس هم خوانده میشود؛ حتماً قبول داریم این دو یکی نیستند یعنی خواندن عکس تابع عناصری است که آن عناصر در متن است ولی در عکس نیست. نکته ظریف این است که عکس خوانده میشود. در اینجا باید برگردیم به اینکه متن متکی به چیست. افرادی مثل ون دایک میگویند وقتی میخواهید گفتمان را تحلیل کنید سه رکن دارد؛ نشانه شناسی، معنا شناسی و متنی که برگرفته از نشانه و معنا است. شما وقتی که با عکس مواجه هستید، متن نیست ولی نشانه دارد. افرادی که وارد تحلیل گفتمان میشوند؛ میگویند گفتارها و متنها از یک قاعده ساختاری برخوردار هستند، اما تصویرها از نشانهشناسی شروع شد.
او ادامه داد: سینما و تصاویری که ساخته میشوند با عکاسی مقداری تفاوت دارد. بهترین سینماگران ابتدا عکاس بودند، چون آنچه وام گرفتهاند از واقعیت بوده است. بنابراین ما باید بر روی این موضوع تأکید کنیم، واقعیتی که در برابر ماست در کادری قرار خواهد گرفت که آن کادر را انسان می سازد.
رضاییان به دلیل مخالفت خود با واژه شهروند-خبرنگار در نشستهای گذشته اشاره کرد و گفت: مخالفتم حرفهای است نه واقعی. قبول دارم تکنولوژی آمده است و همه به آن دسترسی پیدا کردهاند و شهروند-خبرنگار و شهروند-عکاس به وجود آمده است. ولی شهروند عکاس، عکاس نمیشود. چنانچه شهروند-خبرنگار، روزنامهنگار نمیشود و نشد. در شبکههای اجتماعی نمیتوان روزنامهنگاری کرد بلکه میتوان منتقل کرد. شبکههای اجتماعی منبع هستند ولی نمیتوانند خود به تنهایی موضوعی به نام رسانه بودن را جا بیندازند.
او توضیح داد: در عکس با یک واقعیت مواجه هستیم که این واقعیت در کادر قرار میگیرد ولی عامل انسانی یعنی روایت عکاسانه دارد. ما میتوانیم متنی در آن قرار دهیم که درک ما از واقعیت است. و به تناسب این درک ما از واقعیت، نقشه راه برای خودمان طراحی میکنیم. در عکاسی خبری نمیتوانی این کار را بکنی، دستت بسته است و در لحظه است. خیلی چیزها به جای این که تابع انسان باشد، تابع زمان است. به همین دلیل دو عکاس در برابر یک صحنه دو عملکرد متفاوت از خود به جای میگذارند. عکس عکاسی، عکس یک دنیا میشود و عکس دیگری که در کنارش بوده عکس یک نمیشود-اگرچه عکس مطرح می شود- چون ما به عناصر موجود در واقعیت و نشانهشناسی توجه نکردیم.
رضاییان به سخن مانفرد فیستر دربارهی توجه به عنصر تعلیق در ساختن درام اشاره کرد و گفت: فیستر حرف خوبی میزند و میگوید شما وقتی میخواهید درام بسازید چه در سینما، چه در تئاتر و … تماماً تابع این است که باید به عنصر تعلیق توجه کنید. اما باید یادمان باشد گاهی اوقات یک واقعیت خود یک درام است و مهم این است که شما چه کادری انتخاب و چگونه آن را منتقل کنید. بنابراین ما میتوانیم بگوییم عکاسی میتواند پایه یک روایت دراماتیک را بسازد. عکاسان میتوانند این کار را بکنند و کادرها میتوانند چنین چیزی را خلق کنند. ما باید مسئله را ساده بیان کنیم.
او افزود: ما روزنامهنگاران در کار حرفهای معتقدیم رسانه شاخص دارد و اگر تکنولوژی ارتباطی جای رسانه و عکاسی بنشیند -که چنین چیزی اتفاق نخواهد افتاد- آنچه توسط شهروند روایت میشود، با آنچه عکاس به دنبال آن است و با نگاه میخواهد آن را خلق کند، متفاوت است چون شهروند نسبت به کادری که عکاس میبیند، بیگانه است.
رضاییان در ادامه توضیح داد: جالب است هر چه دیده میشود خوانده میشود و هر چه خوانده میشود فهمیده میشود. تنها عکس است که بدون متن از طریق عناصر وامگرفته از نشانه شناسی بر مبنای آن کادر در نظر گرفته شده معنا را به مخاطب منتقل میکند. دقیقاً تئوری لاسول پیاده میشود که از کدینگ میگفت یعنی ما رمزگزاری خاصی نکردیم بلکه در خود واقعه وجود داشت. در خود واقعه رمزهای لازم وجود دارد. مهم این است که چه کادری به کار میبرید. همانها اگر توسط عامل انسانی یا همان روایت عکاسان درست بیان شود یعنی یک روایت نشانهشناسی. این با متن فرق میکند. این هم دیده میشود ولی بدون این که خوانده شود فهمیده میشود.
کوثری سخنران بعدی این نشست هم به بیان توضیحاتی درباره عکاسی خبری پرداخت و گفت: عکاسی خبری شاخهای از عکاسی کاربردی است. عکس آن هم فارغ از کاربردش مهم است چون همراه با متن است و با متن و تیتر انتخابی روزنامهنگار کامل میشود.
او با مقایسه توجه به عکس از ابتدا در ایران و خارج از ایران توضیح داد: عکاسی ما مانند همه هنرهای جدید وارداتی هستند و تمام اصول زیباییشناسی، مسائل و قواعد عکاسی مطبوعات همه از غرب گرفته شدهاند. به عقیده من در سالهایی که مطبوعات وارد کشور ما شده است، چون ادبیات در کشور ما قوی بوده، احتمالا کسانی روزنامه نگاری را شروع کردند که بیشتر ادیب یا نویسنده بودند. بنابراین احتمالاً از قدیم در حوزه تصویری خیلی فکر نشده بوده است. شاید در خود اروپا هم به خاطر مشکلات چاپی، سنگینی دوربینها و … هم حوزه عکس با مشکلاتی بوده ولی بعدا در متن و اطلاع رسانیهایشان به تصویر هم اهمیت میدادند و برایش قوانینی داشتند. آنچه ما بعد از ورود مطبوعات به ایران نداشتیم. به صورت مشخص دربارهی معرفی خالقان و پدیدآورندگان تصویر صحبتی نشده است. بنابراین شما اگر مشکل حقوقی در این زمینه داشته باشید باید، اول ثابت کنید مؤلف به حساب میآیید یا خیر.
او ادامه داد: میخواهم بگویم درکل از گذشته چیز مشخصی درباره عکاسی مطبوعاتی در ایران به ارث نبردهایم. ولی در حال حاضر آنچه به ما رسیده به عنوان یک میراث از گذشتگانی است که تخصص ادبی یا سیاسی داشتند و دغدغه تصویریشان خیلی کم بوده است. ما به لحاظ تولید، نشر و توزیع مطبوعات اصلا به استانداردهای غربی نزدیک نیستیم.
تحریریهها از عکس برای تزئین صفحه استفاده میکنند
علیرضا بهرامی، مدیر اداره فرهنگی «ایسنا» هم در ابتدای سخنان خود با مقایسه وضعیت رسانهای ایران با کشورهای دیگر بیان کرد: ما از نظر رسانهای وضعیت اصلا مطلوبی نداریم. چون جزء معدود کشورهایی هستیم که فقط ۴۸ خبرگزاری مجوزدار داریم. از همین منظر کمی هم با این واقعیتها روبهرو هستیم که مهمترین خبرگزاری های کشور در لحظه ۳هزار بازدید کننده داخلی و خارجی در سایتهایشان دارند تا مباحثی مثل این که نشریات محلی در دنیا و ایران چگونه عمل میکنند. از نظر عمومی و رسانهای نشریات محلی بسیار مؤثر و عموما ابزاری برای تجارت افراد هستند.
او در ادامه به انقطاع تحریریه عکس و متن اشاره کرد و اظهار داشت: نمیدانم آیا شرایط مطلوب رسانهای نداشتن باعث میشود رفتار ما در رسانههایمان استاندارد نباشد یا برعکس است. اما در زمینه استفاده از امکان عکس در فضای رسانهای این یک واقعیت و یکی از محورهای اساسی فعالیت رسانهای در دنیا است. با واقعیت دیگری هم مواجه هستیم که تحریریه متنی ما اصلا هیچ اعتقادی به تحریریه عکس و کارکرد آن ندارد و متاسفانه تحریریه عکس هم به همان مقدار تحریریه متن را قبول ندارد. هر بار از خودم میپرسم این انقطاع به چه علت است.
بهرامی گفت: تقریباً از همان زمان که روزنامهنگاری زرد رسانه را در مواجهه با عامه مردم قرار داد، عکس وارد رسانه شد. یعنی تا قبل از آن متن میکوشید تصویرسازی کند. از همان قرن ۱۹ عکس در رسانهها جایگاه پیدا کرد و تقریباً هیچ سهمی از نظریهپردازی در علوم ارتباطات را به خود اختصاص ندادیم. سرامدان علوم ارتباطات ما ترجمانی بودند که توسط شاگردانشان ترجمه و تکرار میشد.
او ادامه داد: پس اساساً در درجه اول در رسانه های ما درک نسبت به کارکرد امروزی عکس در خبر وجود ندارد. میگویم کارکرد امروزی و میخواهم آن را کمی از این کلیشهگرایی و کلیگویی عکس خیلی مهم است، متفاوت کنم. من فکر نمیکنم در دو دهه گذشته اساسا نگاه ما نسبت به عکس و کارکرد عکس تغییر خاصی کرده باشد، درحالی که در دنیای رسانهای این گونه نیست. همان طور که قالبها و سبکهای خبرنویسی تغییر کردند تقریبا به این سمت سوق پیدا کرده که عکس فقط وسیلهای برای تزئین است یا ارزش افزودهای برای متن نیست. به نظر میرسد آنجایی از عکس به درستی استفاده میکنند که عکس دیگر بخشی از متن شده است. البته ایرادی ندارد ما عکس را وسیلهای برای تزئین صفحه استفاده کنیم ولی میخواهم بگویم در جلسههای سردبیری رسانههای ما اکثرا به عکس از این منظر نگاه شده است. به همین دلیل بین تحریریه عکس و متن انقطاع ایجاد شده است.
بهرامی افزود: در روزگاری که سرعت در اطلاعرسانی نقش عمدهای پیدا کرده، عکس حامل برخی از ارزشهای خبری اصلی شده است. شاید به همین علت است که در فضای شبکههای مجازی برخلاف گذشته خیلی وقتها خبر است که به عکس پیوست میشود. خیلی وقتها در کانالهای تلگرام عکسی با یک خط از متن خبر و نیز لینک مطلب برای خواندن متن کامل را دیدهاید. این نشان میدهد که ما به مرور زمان از تفصیلی بودن فاصله گرفتهایم حتی به جایی رسیدهایم که نسبت به آن موضع پیدا کردهایم.
روزنامهنگاری حرفهای را با بخشی از سیاست قاطی کردیم
رضاییان در ادامهی این نشست با اشاره به اهمیت آزادی بیان در کار رسانه توضیح داد: ما در یک رودربایستی گیر کردیم و این حرف تلخ را چند جا زدهام. وقتی میگویند رسانه، دو کلمه است؛ آزادی بیان. در دولت آقای روحانی نشستی با عنوان آزادی مسئولانه برگزار شد. من در آن نشست گفتم بر روی عنوان آن مسئله دارم. ما آزادی مسئولانه نداریم بلکه ما دو نظریه آزادی بیان و مسئولیت اجتماعی داریم. این گونه نیست که بتوان این دو را با هم قاطی کرد. وقتی گفته میشود آزادی بیان به این معنا نیست که عکاس رسانهای آن را دارد و دیگری ندارد، بلکه برای همه است.
او تشریح کرد: ما در کشور روزنامهنگاری حرفهای را با بخشی از سیاست قاطی کردیم که آن سیاست هم در کشور ما –کنشگرایی در سیاست- حرفهای نبوده است. ۲۰ سال قبل، منِ روزنامهنگار وقتی وارد تحریریه میشدم و سوژه نداشتم میگفتند برو. امروزه من باید چقدر بد کار کرده باشم یا درس داده باشم تا چنین شود و تنها آنچه حاکم شده، «وی گفت، وی افزود» است. من در همین خبرگزاریها برای تدریس دعوت شدم و اولین سوالم این بوده که فرق خبر نقل قولی با مصاحبه خبری چیست. با اطمینان می گویم ۹۰ درصد غلط جواب دادند، الان در چنین فضایی فتوژورنالیسم میخواهد چه روایت عکاسانهای داشته باشد؟ قرار است واقعیت را چگونه ببینند و منعکس کنند؟ وقتی سردبیران از عکاسان فقط برای پوشش نشستهای خبری استفاده میکنند و هیچ رویدادی نیست مگر اینکه داعش حمله کرده باشد یا زلزله آمده باشد. عکاس در دنیا همپای خبرنگار است و خبرنگار در میدان است. نظریههای روزنامهنگاری در دنیا کاربردی و عملی هستند. یعنی از دل میدان عمل نظریه در میآید.
رضاییان با انتقاد از وضعیت عکاسی در رسانهها گفت: عکاسی یعنی عکاسی سنجاق شده به رویداد. عکاس باید لحظه به لحظهی رویداد حضور داشته باشد. عکس باید خلق شود. اوج سوژههای عکاسی ما بر اساس عنصر شهرتِ شخص است. معلوم است که لطمه میخوریم. اگر قرار است کاری انجام شود، باید ما در موضوع کار رسانه به اصول حرفهای خود پایبند باشیم. آزادگی شرط روزنامهنگاری است. روزنامهنگاری یا عکاس خبری بودن قواعدی دارد و این قواعد پایبندی به کار حرفهای است. یعنی شما باید به اصول حرفهای کارتان بیشتر از سایههای سنگین سیاسی غیرحرفهای پایبند باشید.
بخش عکس در اولویت اول نشریات نیست
کوثری هم در ادامه صحبتهای قبلی درباره غیر استاندارد بودن ساختار مطبوعات در ایران گفت: ما همیشه بخش عکس را در مرحله آخر انتخاب میکردیم. الآن هم اگر نشریهای بخواهد متولد شود معمولا دبیر گروه سیاسی، اقتصادی و… اولین کسانی هستند که انتخاب میشوند. معمولا هم گروه عکس دخالتی در مسائل کلان نشریه نداشته است. میخواهم بگویم موضوع عکس، انتخاب عکس و بخش آن اولویت اول نشریات نبوده است. ما در مطبوعات ایران هیچ وقت نمیتوانیم از کار بعضی از عکاسان استفاده کنیم چون معمولا تعدادی عکاس استخدام میکنیم، به آنها پول میدهیم و میتوانیم آنها را حمایت و به جایی معرفی کنیم. کسانی که میتوانند به صورت حقالتصویر یا Freelance کار کنند، عملا از گردونه خارج میشوند. به همین دلیل سالانه حدود ۵۰۰ نفر از دانشجویان عکاسی فارغالتحصیل و چند نفر به صورت حرفهای وارد مطبوعات کشور میشوند.
کوثری با انتقاد از وضعیت اقتصادی در مطبوعات و تأثیر آن بر کار حرفهای عکاسان گفت: مدتی پیش سالروز سقوط هواپیمایی بود که عکاسان و خبرنگاران هم در آن بودند، تا به حال کسی نپرسیده چرا این همه عکاس در هواپیمای ارتش حضور داشتند. حقیقتا مطبوعات ما از لحاظ اقتصادی ضعیف هستند. حتی وقتی عکاسان برای گزارش یا خبر برای مناطق زلزلهزده یا میانمار میروند، همراه نیروهای امدادی میروند و همه اینها باعث میشود ما عکاسان از استانداردهای خبر دور شویم چون وقتی با آنها میرویم باعث میشود جلوی دست و پای امدادگران را بگیریم و هم آنها برای کاری کوتاهمدت رفتهاند ولی عکاس برای تهیه عکس باید بلندمدت کار کند نه این که بعد از چند ساعت سریع همراه با نیروهای امدادی برگردد.
او ادامه داد: ما هنوز درباره این مشکل بحث میکنیم چرا اسم عکاسها در مطبوعات ما درج نمیشود یا چرا هیچ کدام از عکسها زیرنویس یا کپشن ندارند. چگونه میتوان عکسی که هیچ زمینهای ندارد، به صورت مستقل در مطبوعات ارائه کرد؟ در حالی که در دنیا از همان آغازِ مطبوعات برایش فکری کردهاند. با وجود سابقه مطبوعات در کشور، هنوز جامعه مطبوعاتی در مسائل صنفی درگیر مسائل اولیه هستند، آزادی بیان که جای خود دارد.
بهرامی هم در ادامه موانع رشد فضای مطبوعات را به سه دسته تقسیم و بیان کرد: اولین مانع دولتها هستند که به شدت تا همین چند دهه گذشته هم مانع رشد و ارتقای فضای عکاسی و مطبوعاتی ما بودند. نیازی به توضیح نیست ولی تنها اشارهای میکنم در سال ۸۴ دولت جدیدی وارد کار شد و اولین فشار بر رسانه ما درباره اولین گزارش تصویری بود که از رئیس دولت منتشر شد، آن هم برای عکسی که کاملا معمولی بود. حال شما در نظر بگیرید تا آخر چهار سال چه اتفاقی افتاده است. مانع دوم فرهنگ عمومی است که به عقیده من، ما تقریبا ناتوان هستیم و جز با صبوری و تلاش برای ارتقاء سواد رسانهای و بصری در جامعه نمیتوان آن را حل کرد.
او ادامه داد: مانع بعدی خود رسانهها هستند که ضد خودشان عمل میکنند. یکی از اتفاقهای بد در رسانهها این است که میل به تفاوت در آنها از بین رفته است. زمانی درام نویسی در مطبوعات اصل بود و الان نیست، به همین دلیل است که اولویت کارکرد عکس در مطبوعات از بین رفته است. قاعدتا یکی از دلایل افت فضای عکاسی در مطبوعات این بوده که عکاسان حرفهای بعد از چند سال فعالیت دیگر میلی به فعالیت عکاسی ندارند و تبدیل به ادیتور میشوند. حضور رسانههای جعلی(Fake) هم به این شرایط نامطلوب دامن زده است. در کنار این که تقریباً تمامی قوانین و مصوبههای حمایتی ما در حمایت از رسانههایی است که رسانه نیستند، نه در حمایت از فضای رسانهای استاندارد. به نظر من فضای عکاسی مطبوعاتی مثل فضای رسانهای ما است.
نشست «عکاسی خبری؛ نگاهی به ایران ، نگاهی به جهان» بعدازظهر ۲۱ آذر در بخشی از برنامههای ششمین دوره «ده روز با عکاسان» برگزار شد.
گزارش از زهرا حکیمی