شفقنا رسانه- محمدمهدی فرقانی، رئیس دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در مراسم هفته پژوهش که به مناسبت چهارمین سالگرد درگذشت دکتر معتمدنژاد برگزار شد، گفت: خوشحالم که در هفته ی پژوهش مراسمی را به یاد و نام معتمدنژاد برگزار کردیم. ایشان میراث ماندگار این دانشکده هستند و همه ی ما ذیل ایشان هویت پیدا می کنیم؛ شخصیت ایشان به خصوص برای نسل جوان دانشجو مهم است که پدر این رشته را بشناسند و با ثمرات آن آشنا شوند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: دکتر معتمدنژاد دو میراث مهم دارد: یکی میراث علمی مکتوب و غیرمکتوب که شامل کتاب ها و مقالات ایشان می شود و بخش دیگر میراث اخلاقی که به نظرم همانند میراث اول جایگاه بالایی دارد.
او افزود: در این زمانه ی کمیاب مکارم اخلاقی، ما نیاز به کسانی داریم که الگو باشند. در جامعه ی امروز رفتار ایشان همیشه برای ما یک درس مکتب بوده و سعی کردیم همیشه از آن بیاموزیم برای همین مهم است آموزه های آن را انتقال دهیم و یادآوری کنیم. به نظرم درس های آموختنی برای این نسل می تواند باشد. امیدوارم منش و روش این استاد را در پیشبرد امور دانشکده به کار ببندیم.
معتمدنژاد هنوز در میان ما حضور دارد
در ادامه ی این مراسم احمد میرعابدینی با خواندن یک دل نوشته به نام دکتر زنگ می زند از رابطه ی خود با دکتر گفت: چندی قبل عزیزی پیام داد و گفت از پدر چه خبر و پرسید تازگی به شما سر نزده و تکرار کرد به تازگی با او حرف نزده اید، دکتر حتی بعد از چهار سال باور نداشت معتمدنژاد دیگر در بین ما نیست؛ من هم باور نمی کنم این احساس حضور در نزد ما توهم نیست او می خواست با من درباره ی دکتر صحبت کند شباهت میان من و دکتر زیاد بود و این شباهت میان سایر اساتید با دکتر هم کم نیست.
او افزود: دکتر در وجود ما جاری است از جهت پندار، گفتار و اخلاق متواضعی که داشت. هر قدر با او بودیم شباهت مان با او بیشتر می شد؛ این شباهت چه واقعی و چه توهمی وجود دارد. پرسش آن عزیز را جدی گرفتم که بیشتر اوقات دکتر زنگ می زند و بعضی از واژه ها باعث می شود ما به یاد او بیفتیم. دکتر چنان مرا به خود وابسته کرده که ما را دائما به یاد او می اندازد. او اغلب ساکت بود و بیشتر گوش می داد و من معتقدم که او حضور دارد و به نوعی شاهد است.
میرعابدینی با اشاره به خصلت هایی که معتمدنژاد داشت، گفت: همیشه خود را موظف می دانستم به او گزارش بدهم کاری که او همیشه می کرد و هر وقت به اتاقش می رفتم از کارهایش یعنی مقالات و کتاب هایش برایم می گفت. او هدف ها و روندها را به ما نشان می دهد و یکپارچگی درس و تحقیق را به ما یادآوری می کند همچنین اخلاق فردی و اجتماعی را به ما نشان می دهد او مانند چراغی است برای راه های دشوار. او صاحب اقتدار بود، اقتداری که با قدرت نرم و اخلاق معقول همراه بود.
هادی خانیکی هم در ادامه این مراسم با اشاره به جایگاهی که دکتر معتمدنژاد داشت، گفت: معتمدنژاد همیشه آرزو داشت مانند پدری که برای خانواده خود تلاش می کند خانواده ی پراکنده ی ارتباطات را در یک خانه جمع کند امروز اگر در خانه ی او نشسته ایم اگرچه او غایب است باید به یاد او باشیم و وارث آن باید برای نسل های بعد روشن باشد. ما اگر هر ساله به یاد معتمدنژاد دور هم جمع می شویم باید این را بدانیم که او نیازی به این مراسم ها ندارد ما نیاز به نام او داریم و این غلو نیست. ما می خواهیم از میراث او همیشه صحبت کنیم و این میراث عتیقه ای در گذشته نیست بلکه یک بخش زنده است.
او با اشاره به تلاش های معتمدنژاد در طول فعالیتش بیان کرد: دکتر عنوانی را کسب کرد که آن عناوین نه برای تبلیغ و تمجید بود و نه نیاز و خانواده اش بود؛ یکی از آن عناوین پدر علم ارتباطات است که این پدر با همان ویژگی هایی که یک پدر در خانواده ی خود دارد آن مفهوم را کسب کرد یعنی پدری که غمخوار است همه چیز را مدیریت می کند و دارای اقتدار است و به کمک همه ی اینها می تواند خانواده را اداره کند کاری که معتمدنژاد کرد. اما مهم این است که این پدر با نصیحت و نگاه از بالا به پایین این کار را نمی کرد بلکه با مشارکت انجام فعالیت می کرد.
این مدرس ارتباطات ادامه داد: معتمدنژاد از جنس پدری بود که حتی وقتی فرزندانش گاهی نیاز به استراحت داشتند زودتر از همه می رفت و نان تازه تهیه می کرد او با کارهای کوچک در عرصه ی ارتباطات توانست آن را سامان دهد دستور نمی داد جلب محبت می کرد او از هیچ آیین علمی غافل نمی شد با همه ی احترامی که به شاگردانش داشت معتقد بود که از شاگردانش هم می آموزد حتی بیشتر امکان نداشت یک واژه ی علمی را در غیر خود به کار ببرد.
اگر معتمدنژاد نبود، بحث های جامعه اطلاعاتی هم مطرح نمی شد
خانیکی با توضیح درباره ی هدف اینگونه مراسم گفت: دکتر معتمدنژاد یک مجموعه از دانسته های اخلاقی و علمی را فراهم کرده بود در کنار تمام مسئولیت هایی که داشت. اگر ما این چهار سال دور هم جمع شده ایم هیچ ابایی نداریم بگوییم در ترکیبی از تعلق خاطر علمی و احساس تعهد اخلاقی از او تجلیل می کنیم و اندیشه ی او را روزآمد می کنیم و نباید فقط به این مراسم بسنده کنیم. هر چند در زمانی که در سال آخر حیات دکتر ما می خواستیم برای ایشان یک مراسم بزرگداشت برگزار کنیم که با فوت او مواجه شدیم و در همان موقع تصمیم گرفتیم که چگونه هر سال این میراث را حفظ کنیم.
او بیان کرد: سال ۷۲ وقتی شروع به تدریس کردم با دو درس مدیریت و ویراستاری خبر و درس دیگر ارتباطات در جهان سوم ارتباط ام را با دانشجویان شروع کردم که درس آخر توصیه ی معتمد نژاد بود آن زمان هنوز مفهومی به نام جهان سوم وجود داشت چون که آمریکا و شوروی نماد جهان اول و دوم بودند. حال می خواهم چند ویژگی معتمدنژاد در زمینه ارتباطات توسعه که بنیان این ادبیات را گذاشت بگویم به طور خاص معتمدنژاد از حوزه ی حقوق و روزنامه نگاری آغاز کرده بود و در آستانه ی انقلاب بود که نگاه خود را معطوف به مباحث توسعه کرد.
این مدرس ارتباطات ادامه داد: دکتر در سال ۵۶ مقاله ای درباره ی تأثیر وسایل ارتباط جمعی در ایران ارائه داد که در اینجا از نسبت متقابل ارتباطات و جامعه می گوید و ما هر ساله یک اثر ماندگار تا زمان مرگ او در زمینه ی ارتباطات و توسعه می بینیم. در سال ۵۸ مقاله ی قدرت و ارتباطات جمعی در فرانسه را ارائه می دهد که در همان سال در کنفرانس بین المللی بحث ارتباطات بین المللی را مطرح می کند در سال ۵۹ ارتباطات سنتی و انقلاب اسلامی را به زبان فرانسه ارائه می دهد و در سال ۶۳ به مسأله ی توسعه ی ارتباطات می پردازد.
خانیکی با توضیح درباره ی دیگر کارهای معتمدنژاد در حوزه ی ارتباطات گفت: در همین سال تصویر انقلاب اسلامی در وسایل ارتباط جمعی را به زبان فرانسه ارائه می دهد در سال ۶۹ مقاله ی ریشه های تاریخی سلطه ی جهانی غرب را ارائه می دهد. که این همان دیدگاه گفت وگوهای نسل امروز با نسل دیروز می تواند باشد و می تواند مورد بحث و نقد قرار بگیرد دیدگاه معتمدنژآد جهان سومی است و کاملا در برابر دیدگاه نوسازی قرار می گیرد.
او با اشاره به دیدگاه های معتمدنژاد توضیح داد: اگر کسی می خواهد لرنر را بفهمد باید نگاه متقابل آن یعنی معتمدنژاد را هم بخواند همین نگاه در مقدمه ی کتاب یک جهان و چندین صدا هم هست در سال ۶۹ یکی از زاویه ی نگاه های جدید دکتر این است که مباحث توسعه ی ارتباطات و دموکراسی را مطرح می کند همان طور که می دانید واژه ی دموکراسی هر چه بیشتر می گذرد ارزش آن بیشتر می شود. از اینجا به بعد چیزی که مورد توجه است رویکرد مسأله محور دکتر است از سال ۶۹ به بعد مسائل مطبوعات را در چهار سمینار اداره می کرد و خودش با تمام علاقه ای که داشت این سمینارها را می پذیرفت.
این مدرس ارتباطات با اشاره به دغدغه های معتمدنژاد گفت: بعد از این یک پنجره ی دیگری باز می شود که جزء زوایای برجسته ی علمی دکتر است و آن ورود به مسأله ی تکنولوژی نوین است که مربوط به جامعه ی اطلاعاتی می باشد. ناروا نیست که بگوییم اگر دکتر نبود بحث های جامعه ی اطلاعاتی هم مطرح نمی شد. مسأله ی مطبوعات اگرچه جزو دغدغه هایشان بود رادیو تلویزیون هم جزو مسائلی بود که دکتر به آن می پرداخت اما مهم ترین مسأله ی او جامعه ی شبکه ای و جامعه ی اطلاعاتی بود.
خانیکی با اشاره به ویژگی های علمی معتمدنژاد تصریح کرد: به صورت تیتروار می خواهم ویژگی های دکتر را در حوزه ی ارتباطات توسعه بگویم، رویکردش انتقادی بود، رویکرد تاریخی داشت متضلع و دربرگیرنده بود مسأله محور بود به شدت به بازنگری آموزشی اعتقاد داشت آینده نگر بود، تکیه بر جریان آزاد اطلاعات داشت و از همه مهم تر به تکثر و استقلال و زوایای حقوقی توجه ویژه داشت.
هرکس که شاگرد معتمدنژاد نبود، باخته است
در ادامه یونس شکرخواه هم با تکریم یاد و نام معتمدنژاد گفت: همگی شما باختید و از دست دادید چون شاگرد دکتر نبودید ما بردیم که این فرصت را به دست آوردیم اگر ده سال دیگر هم بنشینیم باز هم می توان از ویژگی های دکتر سخن گفت او لمس یک حقیقت است من می خواهم از منظر دیگر به دکتر نگاه کنم؛ معتمدنژاد توجه ویژه ای به تکنولوژی های نوین داشت ما امروز درباره فردی صحبت می کنیم که افق و آرمان داشت و می دانست با دانشجوها چه کار کند به نظرم با مدل چرخه ی فرهنگی می توان دکتر معتمدنژاد را شناخت که یکی از مولفه های این مدل تولید است که بالاخره چه چیزی تولید می شود؟
او ادامه داد: تولیدات دکتر با توجه به صحبت های آقای خانیکی بحث های زیادی بود: از بحث های توسعه ای گرفته تا جامعه ی اطلاعاتی شبکه ای، همه ی اینها جزو تولیدات دکتر است حتی دکتر باعث شد پای کاستلز به ایران باز شود. به نظرم تولیداتش فقط کتاب ها و مقالاتش نیست دوستان و همکاران دانشجوها هم جزو تولیداتش هستند. مولفه ی بعدی در این مدل، توزیع است که آن محصولات چگونه توزیع می شوند و آثار معتمدنژاد انصافا سر جایش نشست به این طریق که بعضی ها را برای تصمیم سازان، بعضی را برای مدیران و بعضی را برای علاقه مندان نوشته بود باید این توزیع را دریابیم.
شکرخواه در ادامه ی نسبت این مدل با ویژگی های دکتر معتمدنژاد گفت: مولفه ی بعدی مصرف است که چطور آثارش مصرف شده و کتاب ها چه مصارفی داشتند، دانشجویان چه مصرفی کرده اند. خانیکی گفت اگر دکتر مباحث جامعه اطلاعاتی را نمی گفت شاید ما هیچ وقت به این واژه گره نمی خوردیم چرخه ی بعدی بازنمود است اگر امروز به دانشگاه تان می بالید به خاطر بازنمود دکتر است دکتر در بازنمود کردن تصمیم و افکار ارتباطات در ایران پیشتاز بود. در بیشتر نشست ها می گویند که دکتر شخص محافظه کاری بود و رادیکال نبود در حالی که او آشوبگر بود او سکوت می کرد چون می خواست با جامعه و شرایط آن سازگاری کند. چرخه ی بعدی این مدل قانونمندی و رویه مندی است که به شدت این را می توان در دکتر جست وجو کرد.
او ادامه داد: پله ی آخر هویت است اگر تولیدات دکتر به هویت تبدیل نمی شد پس یعنی در خلأ کار می کرده است ما به این مرد خیلی مدیون هستیم و دوست دارم بارها این را در بحث های علمی بگویم که آیا او برای این عرصه چیزی کم گذاشته بود این مراسم ها کمترین ادای دین است و ما وامدار ابدی او هستیم. کمتر اثری دارم که دکتر به من نگفته باشد آن را بنویس یا ترجمه کن.
سردبیر همشهری آنلاین در پایان با مطرح کردن پیشنهادش برای حفظ یاد و نام معتمدنژاد گفت: توصیه می کنم همگی جمع شویم و هر کس یک موضوع را از دغدغه ها و موضوعات معتمدنژاد مطرح کند و در موردش اطلاعاتی را جمع آوری کند که دکتر آن موضوعات را به کجا رساند مثلا من خودم جامعه ی اطلاعاتی را برمی دارم و بعد بیندیشیم که بعد از معتمدنژاد چه کار باید کنیم ولی همه ی اینها را پاسخ دهیم به نظرم خیلی از کارهای دکتر است که نوشته نشده است سعی کنیم همه را پیگیری و عملی کنیم. معتمدنژاد کسی بود که دست من را به جامعه ی اطلاعاتی باز کرد.
معتمدنژاد مخالف ایجاد اسطوره بود
به گزارش شفقنا رسانه، در ادامه ی این مراسم رامین معتمدنژاد، پسر دکتر که خود مدرس اقتصاد در دانشگاه سوربن است هم گفت: من هیچ شناختی از رشته ی ارتباطات ندارم ولی امروز می خواهم به صورت یک آماتور به این حوزه نگاه کنم. من همیشه سعی کرده ام که به آثار پدرم، انتقادی نگاه کنم و واقعا هم نباید در این مراسم ها اسطوره ایجاد کنیم باید اسطوره زدایی کرد و حرف خودش هم همیشه همین بود. پدر ما تابع یک اخلاق خاص بود و در ماه های آخر عمرش اگر در یک همایش یا جلسه ای از او یا ما دعوت می شد اجازه نمی داد که به آنجا برویم و این دومین باری است که خط شکنی کرده ام و به این مراسم آمده ام البته این به معنای این نیست که پدرم برای ما ارزشمند نیست چون می خواهم به خواسته هایش احترام بگذارم به این خاطر اینها را می گویم.
او با اشاره به چند توصیه برای مطالعه و نوشتن پایان نامه به دانشجویان گفت: به نظرم چیزی که بسیار امروز باید برای دانشجویان مهم باشد، روش شناسی است؛ مسأله ای که همیشه پدرم بر آن تأکید می کرد و آن این بود که سوال تان چیست که می خواهید تحقیق یا پایان نامه ی خود را درباره آن بنویسید به خاطر همین من هم می گویم سوال را تدقیق کنید و به نظرم لازم نیست به همه ی تئوری ها در زمینه ی موضوع تحقیق بپردازید. مسأله ی دیگر اینکه یک راه را بیابید و در همان زمینه متخصص شوید چیزی که پدرم هم در کارش آن را داشت و می گفت نباید پخش بشویم مثلا رشته ی من اقتصاد بین المللی و مالی است پس باید متخصص در این عرصه باشم که پدرم هم همین عقیده را داشت.
معتمدنژاد ادامه داد: نقش تاریخی از دیدگاه پدرم خیلی مهم بود؛ شاید بتوان گفت که کارهای پدرم تحت مقوله ی قدرت پیشگام بود و می توان آثارش را در این حوزه جمع کرد. رابطه ی قدرت و مطبوعات مسأله ی پدرم بود، پدرم چندین پروژه داشت که نتوانست آنها را آغاز کند و من توصیه ام این است که دانشجویان و پژوهشگران و دیگر اساتید آغازگر آن باشند. یکی تاریخ مطبوعات در ایران بود که ای کاش بشود این پروژه را آغاز کرد، پروژه ی دیگر بررسی تحولات و دگردیسی های مطبوعات از منظر گرامشی بود می خواهم با ادامه ی حرف های شکرخواه حرفم را به پایان برسانم که اگرچه شما پدرم را از دست دادید ولی باید بگویم که پدر من شما را از دست داد و می توانست الان هم با شما دانشجویان و پژوهشگران همراه باشد.
به گزارش شفقنا رسانه، محمد مهدی فرقانی، رئیس دانشکده علوم ارتباطات هم در پایان مراسم چندین عناوین را برای ویژگی های کاری و اخلاقی معتمدنژاد برشمرد و گفت: اگر تاریخی بخواهیم نگاه کنیم شروع نقش آفرینی ایشان در حوزه ی روزنامه نگاری بود و کارشان را با دبیر سیاسی کیهان شروع کرد و از طرف دیگر ایشان تلاش زیادی با مشارکت آقای مصباح زاده برای تأسیس دانشکده ارتباطات در ایران کردند. همچنین دکتر در بنیان گذاری نگرش علمی به روزنامه نگاری نقش مهمی داشت و اولین کتاب های تألیفی در دانشگاه علامه با قلم ایشان منتشر شد: مثل کتاب بازنگری روزنامه نگاری معاصر که خود دکتر آن را هم تدریس می کرد.
او ادامه داد: نقش دیگر دکتر تولید ادبیات در حوزه ی روزنامه نگاری بود جامعه ی روزنامه نگاری ما بخش مهمی از ادبیاتش را که با آن قانون می نویسد و کتاب و مقاله های زیادی را در این عرصه منتشر می کند ادبیات آن و زیربنایش توسط معتمدنژاد تولید شده است. دکتر معتمدنژاد همچنین استقلال حرفه ای، امنیت شغلی برای روزنامه نگاران، اخلاق حرفه ای و نظام جامعه ی رسانه ای را هم مطرح کردند و می توانم به جرأت این را بگویم که دکتر از زمان خودش جلوتر بود و مشارکت در هر امری داشت علی رغم مریضی که در اواخر عمرش داشت همیشه شرکت می کرد و این درس بزرگی برای همه است هر چند من هم معتقدم دیدگاه دکتر باید تشریح، نقد و ارزیابی شود.
گزارش از سمیرا بختیار