شفقنا رسانه- امیر حسین آبادی، حقوقدان در نشست رسانه و حقوق شهروندی که در نمایشگاه مطبوعات برگزار شد، گفت: ما یک رسانه ملی داریم که هیچ چیزی برای آموزش حقوق شهروندی ندارد.
مهمترین بخشهای این سخنرانی را در ادامه بخوانید:
بحث حقوق شهروندی سابقه زیادی در کشور دارد. یادم است که رئیس سابق قوه قضاییه این حقوق را به مجلس ششم تقدیم کردند و خیلی سعی کردند اقداماتی برای اجرای آن انجام دهند. همچنین رئیس جمهور فعلی از ابتدای انتخابات اولین شعارشان احقاق حقوق شهروندی بود. اما چقدر این مسائل در عمل تاثیر گذاشت؟ ایا وضعیت فرقی کرده است؟
اگر بخواهیم برای این حقوق مراحلی را در نظر بگیریم به این ترتیب است:
۱- شناسایی حقوق شهروندی: باید حاکمیت این حقوق را به رسمیت بشناسد. هر چند بعضی از این حقوق نیازی به رسمیت ندارند و آنقدر بدیهی هستند که ما به آن ها حقوق طبیعی می گوییم. مثل حق حیات، حق مسکن یا حق دسترسی داشتن به اخبار و اطلاعات درست . شاید این حق خیلی بدیهی نباشد ولی به عنوان حقوق حداقلی، شهروندان باید از آن برخوردار باشند.
۲- اجرای حقوق شهروندی مرحله سوم است. بعد از تصویب اجرا مهم است. اگر این قانون اجرا نشود هیچ تفاوتی با بی قانونی ندارد.
۳- احقاق و استیفای این حقوق سومین مورد است. شهروندی که حقوق شهروندی برایش شناسایی شده است باید بتواند احقاق حقوق کند. البته این احقاق یک مقدمه دارد که مستلزم آگاهی و اطلاع از حق است. برای همین آموزش حقوق شهروندی نکته ای مهم است.
مطبوعات در همه این مراحل نقش مهمی بر عهده دارند. ولی در آموزش مهم تر از همه می توانند نقش داشته باشند.
ما یک رسانه ملی داریم که هیچ چیزی برای آموزش حقوق شهروندی ندارد.
دولتها به طور معمول هیچ علاقه و انگیزه ای برای آموزش حقوق شهروندان و آگاه کردن افراد ندارند. شاید علتش این باشد که حکومت بر افراد ناآگاه راحت تر است.
اینجا نقش رسانه ها و NGO ها خیلی مهم و برجسته است تا حقوق شهروندی را به شهروندان آموزش دهند. مشروط بر این رسانه ای ها اطمینان خاطر داشته باشند که در این مراحل در معرض تهدید و نا امنی نباشند.
۴- نظارت بر اجری حقوق شهروندی مرحله اخر است. باید در اجرای قانون نظارت هم بر دست اندرکاران باشد. اگر ناظری نباشد نقض غرض خواهد شد. اگر این مراحل رعایت شود می توان گفت که حقوق شهروندی تا حدی در کشور تامین خواهد شد.
افکار عمومی باید طرفدار ترویج حقوق شهروندی باشد. حقوق شهروندی برای ترویج نیاز به اجماع کلی دارد و باید فرهنگ سازی شود. البته که این مهم بیشتر بر عهده نخبگان و تحصیل کنندگان است. امیدوارم به روزی برسیم که مطبوعات اگر افشا کننده فساد مالی در جایی بودند، حس نکنند تنها هستند و بدانند مردم و شهروندان با آن ها هستند.
اصحاب رسانه، قانون را نمی شناسند
باقر انصاری، حقوقدان هم در این نشست عنوان کرد:
️رسانه ها یکی از کنش گران اجتماعی هستند و قرار نیست تحولات اساسی یا انقلاب ایجاد کنند. رسانه ها کارویژه های خاصی دارند که عمدتاً دو نوع از آن تولید و انتقال خبر است . دیگری تحلیل و تفسیر واقعیت ها از بیرون است. هرچند کارویژه های مهم دیگری هم دارند.
️سه محور مورد توجه برای این بحث به این ترتیب است:
️از یک سو رسانه ها به عنوان دارندگان حقوق شهروندی هستند و خودشان به مثابه شهروند از یک سری حقوق برخوردار هستند. از طرف دیگر رسانه ها متعهدان حقوق شهروندی هستند. سوم اینکه رسانه ها نقش تسهیلگر و کاتالیزور را دارند که هر سه این موارد به هم مرتبط هستند.
️اینکه می گویم رسانه ها دارندگان یک سری حقوق هستند یعنی اگر این حقوق برای رسانه ها تعریف نشود نمی توانند از حقوق شهروندی دفاع کنند. مثلا کشف اخبار، تولید و تحلیل اخبار، یا بحث آزادی بیان اطلاعات را در نظر بگیرید از مهمترین حق رسانه ها ست ولی همین آزادی اطلاعات در کشور ما داستان بسیار غم انگیزی دارد.
یک ️نکته برای من خیلی جای تعجب و تاسف دارد که در نشستها با دانشجویان ارتباطات یا اصحاب رسانه متوجه شده ام، اینکه قانون ابزار کار آن ها را نمی شناسند. روزنامه نگاری که قانون خودش را نمی داند چطور می تواند مانع نقض حقوق شهروندی شود؟
️در مورد اینکه گفتم رسانه ها متعهدان حقوق شهروندی هستند یعنی: رسانه ها به تناسب فعالیت هایشان این قابلیت را دارند خودشان بسیاری از حقوقی را که نقض می کنند یا حقوق افرادی را که نقض می شود، منعکس کنند. یا به اصطلاح امروزی ها، دیده بانی کنند و این مربوط به مسئولیت اجتماعی رسانه ها می شود. روزنامه نگاران باید نسبت به مسائل جامعه دیده بانی داشته باشند و به افکار عمومی شکل دهند.
️چون یکی از ضمانت های اجرایی حقوق شهروندی افکار عمومی است. برای همین ما در این زمینه مسائل و مشکلات زیادی داریم. رسانه ای که بخواهد نقض حقوق مدنی را رصد کند پوشش آن برایش خیلی سخت و پیچیده نیست. ولی همین کار عادی برای رسانه ها در کشور با محدودیت های زیادی روبه رو است.
️مورد بعدی که در خصوص تسهیل کنندگی رسانه ها بود مربوط به آموزش و حساس کردن جامعه نسبت به حقوق شهروندی است. لازمه آن این است آنچنان این مسائل در رسانه ها برجسته شود که کسی نتواند حقوق شهروندی را نقض کند.
️موانع تحقق این قانون چیست؟
۱- نبود حاکمیت قانون. یعنی ما حاکمیت اشخاص داشته باشیم.
۲- وجود فساد و سوء مدیریت
۳- مورد بعدی تبعیض است که حقوق شهروندی را نقض می کند. حال این تبعیض شکل های مختلفی چون رسمی، غیر رسمی، پنهان، آشکار و… است.
۴- نبود استقلال قضایی مهمترین مانع است. طبق آنچه در قانون اساسی آمده پشتیبان حقوق شهروندی و قانون عامه مشخص شده است ولی اگر آن مرجع هم ناقض حقوق باشد به چه کسی باید مراجعه کرد؟
۵- فرهنگ زندگی با حق ها ؛یعنی اینکه در جامعه هرکاری می کنیم مواظب تاثیرات ان باشیم و به فکر حقوق دیگران هم باشیم.
️این ها مهمترین موانع نقض حقوق شهروندی هستند. رسانه های ما فقر اطلاعاتی دارند و باید خود را مجهز به دانش و اطلاعات دراین حوزه کنند. همچنین ناظرانی که بر رسانه ها هستند باید نگرششان را نسبت به حقوق شهروندی اصلاح کنند.
برای بجث حقوق شهروندی با موانع سیاسی در جامعه روبرو هستیم
حسن نمکدوست، مدرس ارتباطات هم در نشست رسانه و حقوق شهروندی مطرح کرد:
وقتی تاریخ رسانه های مدرن را نگاه می کنیم گویی یک پیوند درونی بین تاریخ شناخت و تاریخ آزادی وجود دارد. به همین خاطر وقتی در مورد رسانه ها صحبت می کنیم از دو اصطلاح پرکاربرد نام می بریم؛ خبر و آگاهی. یعنی وقتی می گوییم رسانه های خبری چکار می کنند، می گوییم خبر و آگاهی پخش می کنند.
نزدیک به یک قرن است که مطبوعات با آزادی عجین شده اند. با همین اعتبار وقتی سراغ وظایف روزنامه نگاری می رویم نکاتی که به عنوان حقوق شهروندی ذکر شده جزء الزامات روزنامه نگاری است. به طور مثال یکی از بایدهای روزنامه نگاری حمایت از حریم خصوصی است. یعنی روزنامه نگاران حق نقض حریم خصوصی را ندارند.
روزنامه نگاران حق تبعیض ، نفرت پراکنی و… را هم ندارند و اجازه ندارند به خاطر مذهب، قومیت یا رنگ پوست کسی را تحقیر کنند. وقتی سراغ مسئولیت اجتماعی روزنامه نگاران می رویم برخی از حقوق در آنجا مهم است مثلا همان حق آزادی بیان و نظارت بر کژ رفتاری ها؛ وظیفه ما این است که بر این کژ رفتاری ها نظارت داشته باشیم.
کارکرد مطبوعات در انطباق با مفهوم حقوق شهروندی، طبیعی است. ما باید بحث را از خود روزنامه نگاران شروع کنیم. ما روزنامه نگاران در سطح وسیع به دانش حقوق اساسی شهروندی و آزادی مسلط نیستیم. هرچند این بحث قدیمی است ولی اساساً نظام آموزش ما به گونه ای نیست که ما را مجهز به این دانش کند. ما باید به دنبال این باشیم که دانش مربوط به این حوزه را یاد بگیریم. دانش مربوط به حقوق شهروندی به صورت عمیق وجود ندارد. تسلط بر حقوق مطبوعات در بین روزنامه نگاران عمیق نیست.
ما روزنامه نگاران می توانیم به صورت کلی درباره حقوق شهروندی بنویسیم، اما به محض اینکه با رویکرد روزنامه نگاری به سراغ این بحث برویم به صورت پیوسته می توانیم درباره آن بحث کنیم و ناچار هستیم از منظر سوژه به موضوع نزدیک شویم که همین خودش باعث می شود در مظان اتهام قرار بگیریم.
می توانیم به صورت کلی بحث کنیم . اما از منظر حرفه ای خود که نزدیک موضوع شویم حساسیت جدی پیش می آید. این را در نظر بگیرید که همکاران ما از حقوق بدیهی شهروندی خود مثل تشکیل انجمن صنفی محروم هستند. معتقد هستم به لحاظ تاریخی مردم باید از آزادی هایی چون آزادی اطلاعات و حقوق شهروندی که حقوق بنیادین هستند، برخوردار باشند.
برای بحث حقوق شهروندی با موانع سیاسی در جامعه روبه رو هستیم و گاهی روزنامه نگاران در موقعیت تاوان دادن قرار می گیرند. از طرف دیگر جامعه روزنامه نگاران این حقوق را هنوز یاد نگرفته است.
به همین خاطر اگر حقوقدانان و کارشناسان این حوزه لطف کنند که به ما روزنامه نگاران کمک کنند یعنی جهت آگاهی دادن به روزنامه نگاران بیشتر مصاحبه کنند و یادداشت بنویسند. روزنامه نگاران می توانند این فضا را مساعد کنند.
مادامی که ما هنوز نیاموخته باشیم نمی توانیم به جامعه کمک کنیم. کمک به جامعه مطبوعات کمک به کل جامعه است.